
تظاهرات و راه پیماییِ زیرِ عنوانِ مخالفت با محدودیتهای کرونایی در برلین- آلمان فِدِرال
شنبه ۲۹ اُوت۲۰۲۰ ( ۸. شهریور۱۳۹۹)
همانطور که در نزدیک به یک ماه پیش، در تظاهراتِ ضدّ کرونا و محدویتهای کرونایی در شهرِ برلین اعلام شده بود، روز ۲۹ اُوت۲۰۲۰ ( ۰۸ شهریور۱۳۹۹) بارِ دیگر دهها هزار نفر از آلمانیها در شهرِ بِرلین در انتقاد و مخالفت با موضوعِ کرونا و راهکارهای حکومتی برای جلوگیری از گسترشِ ویروسِ کرونا، به راهپیمایی و گِردِهمآیی پرداختند. از چند روزِ پیش بحثهایی در مراکزِ قضایی و سیاسی و امنیتیِ شهرِ برلین در میانِ موافقان و مخالفانِ دادنِ مجوّز به این تظاهرات در جریان بود، و سرانجام دادگاهِ عالیِ “برلین” نیمهشبِ جمعه رأی به برگزاریِ آن داد.
روز شنبه، پس از چند ساعت از گِردهمآییِ تظاهراتکنندهگان، پلیس اعلام کرد که به دلیلِ این که بیشترِ شرکتکنندهگان دستورها و راهکارهای ایمنیِ ضدّ کروناییِ حکومتی را رعایت نکردند، دست به پراکندهساختن و بههمزدنِ بخشهایی از این تظاهرات در چند گوشهی شهر زده است. ولی به نظر میرسد که این ادّعای پلیس، همانطور که از سویِ گروههایی در رسانههای اجتماعی هم بیان شد، آمیخته به مبالغه است، و پلیس در عمل نتوانسته و نخواسته است کاری جدّی بر ضدّ ماسکنزدن و فاصله نگرفتنِ تظاهرات کنندهگان انجام دهد.
در دستگاهِ پلیسِ آلمان، جریانِ خشنِ ملّیگرای راست، بسیار نیرومند است. سببِ تساهلِ پلیس در برابرِ رعایتنکردنِ خطّ قرمزهای ایمنیِ کروناییِ تظاهرکنندهگان را باید ار یکسو در مواضعِ برگزارکنندهگانِ این تظاهرات جُست و جو کرد که همسو یا مواضعِ آن جریانِ ملّی و راست در درونِ نظامِ پلیسِ آلمان است؛ و از سوی دیگر، باید در درونِ چند دستهگیِ فکریِ دستگاهِ سیاسی و قضاییِ شهرِ برلین و خودِ کشور جست و جو کرد، که در آنهم، همسوییِ سیاسی با برگزارکنندهکانِ آشکار و پنهانِ این تظاهرات وجود دارد.
از این گذشته، آنچه در این تظاهرات، بیش از موضوعِ عبور تظاهراتکنندهگان از به اصطلاح “خطّ قرمزهای ماسکزدن و فاصلهگرفتن و مواردِ ایمنی” اهمیّت داشت، همانا جسارتیافتنِ آشکارترِ راست اِفراطی و فاشیستی در عبور از “خطّ قرمزهای سیاسی” بوده است. و این آن چیزی بود که پلیس می بایست در برآبرِ ان بایستد، که البتّه نایستاد، بلکه – به نظر میآید- کمابیش از آن پشتیبانی هم کرد. سبب را باید نه در درون دستگاهِ پلیس بلکه در بحرانِ سیاسیِ درونِ دست گاهِ سیاسی و قضاییِ شهر و کشور جُست و جو کرد.
به نظر میرسد این موضوع، بحثهای تازهای را در آلمان دامن خواهد زد.
گفته میشود که بیش از۴۰هزارنفر در این تظاهرات شرکت داشتند. این در حالیاست که در تظاهراتِ همین گروهها در نزدیک به یکماهِ پیش، روزِ شنبه و یکشنبه ۱ و ۲ اُوت۲۰۲۰ (۱۱و ۱۲ مُرداد ۹۹)، جمعیتی میانِ ۱۸ تا ۲۰هزار نفر شرکت کرده بودند. این یک پیروزیِ بزرگِ کمّی و کِیفی برای برگزارکنندهگانِ این تظاهرات است.
بر پایهی گزارشهای روزنامهها و کانونهای خبریِ گونهگون، در این تظاهرات گروههای مختلف شرکت داشتد. از شهروندانِ عادی که همراه با خانواده آمدند تا گروههای سیاسیِ راست، راست افراطی و فاشیستها در آن شرکت کردهاند. ترکیبِ شرکنندهگان بسیار پیچیده و درهمآمیخته است. در کنارِ انبوهی از مَردُمی که به نوعی از وضعِ کنونی ناخشنود هستند، باید از برخی از گروههای اجتماعی و یا اجتماعی/سیاسیِ مهمّی که همهگی به جبههی راست تعلّق دارند نام برد:
۱- گروهی که در گذشتهی نزدیک، خود را (Querdenken) مینامد، و چنین اِلقاء میکند که می خواهد بر خلافِ اندیشهی رسمی بیاندیشد. این گروه، در عمل، فراخواندهندهی این تظاهرات است. مواضعِ تاکنونیِ این جریان، هیچ نشانی از نواندیشی ندارد، و آنچه میگوید همان مواضعِ راستِ کهنهی شناختهشده است.
۲- حزبِ آ. اِف. دِ. (AFD)، حزبِ راستِ تندرو (فاشیست) که نزدیک به ۹۰ نماینده در مجلسِ فِدِرال دارد.
۳- حزبِ اِن. پِ. دِ. (NPD) حزبِ دست راستی فاشیستی که اگرچه در دههی گذشته کمشمار شده ولی همچنان در انتخاباتِ محلّیِ در برخی شهرکها و بخشهای کوچک فعّال است.
۴- و گروه های راستِ دیگری که در این سالها در آلمان فعّال شدهاند. مانندِ: “جنبشِ هُویت”، “راهِ سوّم”، …
۵- کسانی که به “هوادارانِ نظریهی توطئه” معروف هستند.
۶- “شهروندانِ رایش” (Reichsbürger )، مجموعه ای از افراد و سازمانهایی که خود را شهروندانِ آلمانِ قیصری میدانند و حکومتهای “جمهوریِ وایمار” (۱۹۲۰-۱۹۳۳) و جمهوریِ فِدِرال ( از ۱۹۴۵ تا اکنون) در آلمان را به رسمیت نمیشناسند. حکومتِ آلمان شمارِ آن ها را بیش از ۲۰هزار نفر تخمین میزند.
این که آیا در سیاست و اقتصادِ آلمان کدام جریانهایی در پشتِ این تظاهرات ایستادهاند، هنوز چندان روشن نیست. ولی تجربهی پیداییِ جریانِ موسوم به “پِگیدا” (PEGIDA اروپاییانِ میهن پرست بر ضدّ اسلامیسازیِ کشور) در سال۲۰۱۴ (۱۳۹۳)، نشان داد که برخی از اعضای قدیمیِ احزاب بهویژه بسیاری از اعضای کهنهکارِ از حزبِ دموکرات مسیحی (یکی از احزابِ حاکم) نقشِ بزرگی در آن داشتهاند.
در فیلمها، در کنارِ پرچمِ آالمان، پرچمهای آمریکا و اسراییل اگرچه به ندرت، ولی پرچمِ آلمانِ قیصری به فراوانی دیده میشدند.
برخی از شعارهای تظاهرات:
– جنونِ کرونا، مبارزهی طبقاتی را پنهان میکند.
– تابستانِ دموکراسی.
– ما، ملّت هستیم.
– ما موجِ دوّم هستیم.
– صلح، آزادی، دموکراسی
– آینده وابسته است به این که امروز چه میکنیم.
– “میزِس” را بخوانید، نه مارکس را. (لودویگ فون میزِسLudwig von Mises ، از نظریه پردازانِ نئولیبرالیسم)
– شعارهایی مانندِ “یورش به برلین “و “کنارهگیریِ دولت آلمان”…