به پاسداشت روز فیلسوف بزرگ ایران خیام
(دوستانی که دوست میدارند این سروده را با صدای خودم بشنوند، در پایین به لینکی که رفیق شفیقم سعید جان ساسونی آورده است کلیک کنند )!
.

لختی امکان ِ بیتوته بر نطع خونی ِخاک بود
طرحی که بر ما مقدّر داشت.
شگفتا طرحی
هم بدانگونه که ذرّه یی در صبوری اعصار
اعجازرسیدن ما شد.
هیچ آفریده امّا در تب و تابِ پرسش نسوخت،
هیچ تنابنده در جهان ما
تاول ِ خورشید را بر قلمبه ی دل
گریه ساز نکرد،
هیچ مخلوقی در دروغ ِ تغافلی عظیم
دردمندانه نزیست.
تنها انسان حضورِ مختصرش را
در فاصله یی ز هیچ تا هیچ
تجلّی ِ جاودانه پنداشت.
تنها انسان بر مسلخ ِ خون ایستاد
و چشم اندازِ جهان را جدّی گرفت.
در تمامی جهان
تنها
انسان…
□□□
تیبوران- ۱۹ جون ۲۰۰۳
۰
۰
رای ها
امتیاز بدهید!