
۱
خود را مفریب، دوست ام! این دین نیست:
جُز بهرِ ستمگری یکی آیین نیست.
با چشمِ خِرَد، هیچ اثری نتوان دید
از گوهرِ اخلاق در آن: دین این نیست!
۲
خود را مفریب، دوست ام! دین این نیست:
زاخلاق نشانه ای در این آیین نیست.
خواهد که به شمشیر جهانگیر شود:
یاسای جنایت است این، این دین نیست!
بیست و پنجم فروردین۱۳۹۸،
بیدرکجای لندن