
جهانگیر صداقت فر
آن چنانم به نیشِ ملامت آزردید
که دم فروبستم از سخن را به راستی به سامان بردن،
و به ناچار
آوایِ کلام را به لبخندِ تظاهر بزک کردم.
سوگواری را ماننده شدم
که تشییعِ نعشِ عزیزی را
به بانگِ رسا
سرودِ مبارکباد ساز کند.
در لَه لَهِ جانسوزِ دوزخِ خون
چه گونه میشود مبشرِ آبشارِ شادی شد،
یا در حصارِ اسارتی جاوید
نویدِ آزادی؟
***
مرا به رسالتِ خردکِ خویش وانهید
خدای را-
تا آبگینهیِ شعرم زلال و بی غش بماند؛
تا طرحِ راستینِ زمان را-
با شادیِ اندک و اندوهِ کلاناش-
آن چنان که هست و میشاید
به آیندگان بنماید.
من انکارِ شادمانگی نیستم،
بلکه
روزنه ئی گشوده
رو به منظرِ این جهانِ جهنمی که در آن صبورانه زیستم
و بر بی نظامیِ نظماش خون گریستم.
**********
تیبوران- ۶ سپتامبر ۲۰۲۰
برای ح. ر. گیله مرد