جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

درباره ی کتاب «اسم شب، سیاهکل» – ف. تابان

کتاب را آقای انوش صالحی نوشته و به تازگی منتشر شده است. خواندن آن بر من تاثیر عمیقی گذاشت. به جز فصل های اولیه که به اوضاع اجتماعی سال های بعد از کودتا تا فعالیت های جبهه ی ملی دوم و ماجراهای خرداد ۴۲ می انجامد، فصل های بعدی کتاب، زمینه های شکل گیری جنبش مسلحانه در ایران را به خوبی توضیح داده است و فصل انتهایی که اوج مبارزه ی دستگاه امنیتی شاه با چریک های آینده برای تولد و یا نابودی زود هنگام این جنبش است، بخش درخشان کتاب را تشکیل می دهد.

فکر می کنم کسانی که به جنبش فدایی و تاریخ چپ در ایران علاقمند هستند حتی آن ها که با تاریخچه ی این جنبش آشنایند، خوب است این کتاب را بخوانند، زیرا تصویر روشن و جامعی که به شرایط شکل گیری جنبش مسلحانه در ایران منجر شد به دست می دهد. کتاب نشان می دهد، شکل گیری این جنبش حاصل تصمیم چند نفر نبوده است و به سان یک موج، کسانی که دل در گرو مبارزه علیه استبداد و دیکتاتوری داشته اند و گروه گروه به مارکسیسم گرایش پیدا می کردند، را در بر گرفته است.
کتاب زمینه های این گرایش را بررسی می کند و نشان می دهد در شرایطی که گروه های سیاسی یک به یک طعمه ی ساواک می شدند و یاس و ناامیدی پیرو متلاشی شدن این گروه ها در صفوف فعالان سیاسی دامنه می گرفت، چطور ایده ی مبارزه ی مسلحانه به مثابه پاسخی به شرایط خفقان و دیکتاتوری – با توجه به زمینه های بین الملی آن – به مثابه راه حلی برای حضور در عرصه ی سیاست در بین این فعالان مطرح شده است.

دی و بهمن ۴۹، یعنی زمانی که بر اثر یک اتفاق، حاصل کار چند ساله، بار دیگر در معرض خطر و نابودی قرار گرفت و ساواک با آگاه شدن از حادثه ای که در شرف وقوع بود به بازداشت های دسته جمعی و گسترده ی فعالین دو گروه «جزنی – ضیا ظریفی» و «پویان – احمد زاده – مفتاحی» دست زد، روزهای پردلهره و سرنوشت سازی برای این جنبش رقم خورد. در مسابقه ی نابرابری که بین ساواک و دستگاه امنیتی از یک سو برای خفه کردن جریان مسلحانه پیش از شروع هر اقدامی، و فعالین جنبش مسلحانه که یک باره حاصل تلاش های خود را در معرض نابودی و شکست دیگری می دیدند در گرفت، سرانجام این جنبش مسلحانه بود که توانست بر دستگاه امنیتی پیش دستی کرده و حضور خود را اعلام کند. شاید اگر فقط چند روز در این کار تاخیر می شد، ساواک که تا سیاهکل رسیده بود، موفق می شد جنبش چریکی آینده را قبل از تولد، در نطفه خفه کند.

در این کتاب به نام های بسیاری از فعالین سیاسی که این مبارزه بر دوش آن ها بنا شد اشاره شده و شرح فعالیت های آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. به جز بیژن جزنی که سازنده ی گروه سیاهکل بود و مدت ها قبل از آن به زندان افتاد، اما چند نام دیگر برجستگی دارد. غفور حسن پور که بعد از بیژن از «هیچ» تشکیلات را دوباره ساخت، علی اکبر صفایی فراهانی که گروه جنگل را پنج ماه در کوه ها فرماندهی و سرانجام به پاسگاه سیاهکل رساند، و بالاخره حمید اشرف. حمید اشرف دوست داشتنی که بدون او، نه این جنبش پا می گرفت و نه دوام می آورد.

شخصیت های بزرگ دیگری نیز در این کتاب مطرح شده و فعالیت هایشان مورد توجه قرار گرفته است. از جمله امیرپرویز پویان، مسعود احمد زاده، عباس مفتاحی، که پای دوم این جنبش را ساختند و بیشتر بعد از حادثه ی سیاهکل اهمیت فعالیت هایشان آشکار شد. کتاب نشان می دهد، بدون پشتیانی این گروه از گروه جزنی، سیاهکل شاید نمی توانست متولد شود.

سرنوشت جنبش های چریکی، دست کم در سال های آغازین آن ها، چه قدر به هم شبیه بوده است. من چند ماه پیش از این، کتاب «سانتیاگو، یک روز اکتبر» را خوانده بودم که به شرح فعالیت های سازمان میر در قبل و بعد از کودتای شیلی اختصاص دارد و توسط خانم کارمن کاستیلو نوشته شده. کارمن کاستیلو، همسر «میگوئل انریکوئز» رهبر جنبش چریکی میر بود. و چه شخصیت و سرنوشت مشابهی داشتند میگوئل انریکوئز و حمید اشرف. من وقتی آن کتاب را می خواندم در میگوئل انریکوئز، در هزاران کیلومتر دورتر از وطن خودم، همواره شخصیت و چهره ی حمید اشرف را می دیدم. خواندن این کتاب را هم به علاقمندان تاریخ چپ توصیه می کنم. ما کوشیدیم در اخبار روز کتاب «سانتیاگو، یک روز اکتبر» را به صورت پاورقی منتشر کنیم. اما ناشران آن به دلیل کاملا قابل قبولی موافقت نکردند. آن کتاب هم تازه منتشر شده بود و به هر حال کتاب باید به فروش برود.

و غرض از این همه؛ چند ماه دیگر، چهلمین سالگرد جان باختن حمید اشرف و یارانش در هشت تیر ماه ۵۵ است. چه خوب بود اگر هواداران جنبش فدایی از هر گروه و سازمانی، همراه با همه ی کسانی که برای وجود و حضور یک چپ رزمنده و معتقد به آرمان های سوسیالیستی مبارزه می کنند، می توانستند، خاطره ی او را همان طور بزرگ دارند، که خود او بزرگ بود!

     از : داریوش حسیبی

عنوان : جواب
اقایان تابان ،مختاری و باقر پور…خوشحال خواهم شد در مقابل نوشته من چند خطی مرقوم بفرمائید..من به اینجا سر میزنم..
ممنونم اقایان محترم
۷٣٨۴٣ – تاریخ انتشار : ۱٣ فروردین ۱٣۹۵       

     از : داریوش حسیبی

عنوان : بزرگداشت
اقای تابان ،با سلام.

تا کی میخواهید در تاریخ گذشته ها سیر و سیاحت کنید هموطن؟
تا کی باید هر ساله سالگردهای مشروطه ، جنبش نفت ، وقایع تاریخی از این دست را ،گفت و قلم زدو قلم زد؟
مملکت ۴۰ سال در اشغال غارتگردان و دزدان بین المللی ست.
تنها و اخرین گناه شما در چشم نسل جوان امروز این است که از مقابلاین صف گرگهای گرسنه..خود را نجات داده و گریخته ایدو میدان را برایشان خالی رها کرده اید..این است قضاوتیکه نسل سوخته و تباه شده امروز ایرانی در باره شما اسخوان داران این مملکت میکنند…

و اما جامعه فرهنگی امروز “فرنگ نشین ما” چه میکند؟
۴۰ سال است به قول ان مرد فرهیخته : کشتی رهزنان گوهرو گنج میبرند”” و شما جامعه مطبوعات خارج از کشور هر ساله جنبش ها و وقایع سیاسی قرن اخیر را دیداری تازه و تحلیلی نو در میاندازید..که چه دوست گرامی؟
نگاهی به اغاز تولد رسانه های خود و دیگر سایت های خبری کنید ، ایا جز اخبار سیاسی، ادبی و اجتماعی و غیره ..چه نقشی در برانداختن این حاکمیت دست نشانده ،داشته اید؟
اخر چه سودی از این سالگردها برای مردم بدبخت و این خراب شده دارد؟
۷٣٨٣٨ – تاریخ انتشار : ۱٣ فروردین ۱٣۹۵       

     از : احمد شریفی

عنوان : تشکر از معرفی کتاب اسم شب سیاهکل
ممنون از اینکه به توضیح این کتاب اقدام کردید.
نوشتن این کتاب وظیفه ای بود که می بایست از سوی فدائیان انجام گیرد، متاسفانه بی عملی و مشغولیت انشقاق و نهایتا امور Facebook و پالتاکی جایی برای این مهم که زندگی یک نسل از بخشی از ایرانیان را در بر میگیرد ، برای ایشان نگذاشت.
با این همه اگر اکنون دست به قلم های فدایی نیز به معرفی این کتاب اقدام کنند ، حداقل تشکری است از آقای انوش صالحی که خدمت بزرگی به نسل ما کرده است .
از اقای صالحی نیز خواهش میکنم با اعلام ادرس ایمیل این امکان را فراهم سازند تا کسانی
که اطلاعاتی در تکمیل این کتاب دارند ، عکس- خاطره -سند ،بتوانند ان ها را در اختیار ایشان قرار دهند.
با تشکر احمد
۷٣۷٨۵ – تاریخ انتشار : ۱۰ فروردین ۱٣۹۵       

     از : ف. تابان

عنوان : برای تهیه کتاب
آقای صادق شکیب گرامی. کتاب توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است. آدرس سایت اینترنتی نشر باران را در زیر می نویسم. آن جا احتمالا برای تهیه ی کتاب راهنمایی های لازم شده است:
http://www.baran.se/
۷٣۷٣۶ – تاریخ انتشار : ٨ فروردین ۱٣۹۵       

     از : البرز

عنوان : آرزو می کنم که یارانِ حمید در جنبش بزرگِ فدایی بتوانند…
آقای تابان گرامی، قبل از هر مطلبی میخواهم پیشقدم شدنت برای بزرگداشت رفیقِ همه ی زحمتکشان «…حمید اشرف دوست داشتنی…» را از صمیم قلبم سپاس گویم.

از آغازی که خودم را در جنبش فدایی و متعاقب آن در چپ ایران شناختم، به مانندِ بسیارانی دیگر از دوستانِ جنبش فدایی راست کرداری، راست گفتاری و فداکاریهای زنده یاد حمید اشرف الگوی زندگیم بوده و هست.
گرچه بعضاً که به یادِ نامه های زنده یاد مصطفی شعائیان می افتم، قلبم می گیرد، و آرزو می کنم، کاش رفقا میتوانستند، حین جدلهایِ سیاسی و پس از آن با خاطری آزاد و رها از طرفیتهای احتمالی تصمیم بگیرند.

بسیارانی از ما همه ی زندگی خود را صرفِ آرمانهایِ جنبش فدایی، یعنی صلح، آزادی و عدالت اجتماعی کرده ایم. و اگر در این مسیر بسیارانی از ما به سوسیالیزم و کمونیسم گرایش پیدا کردیم، نه بخاطر آن بود، که خواستیم مذهبی را با مذهبی دیگر تعویض کنیم، بل به سبب آن بود که می پنداریم، با روش علمی سوسیالیزم راحتتر به صلح، آزادی و عدالت اجتماعی در ایران خواهیم رسید.

به همراه شما یادِ زنده یاد حمید اشرف و همه ی جانباختگان و درگذشتگان جنبش فدایی را گرامی داشته، و آرزو می کنم که یارانِ حمید در جنبش بزرگِ فدایی بتوانند، در عین حفظ استقلال، بر سر فراگیرترین خواستها و مطالبات مردمی گرد هم آمده، و از این راه هسته ی اولیه ی اتحادِ بزرگِ مردمان ایران برای مبارزه ی سیاسی علیه استبدادِ ولایت مطلقه ی فقیهی را تشکیل دهند.
۷٣۷٣۵ – تاریخ انتشار : ٨ فروردین ۱٣۹۵       

     از : بهروز الف

عنوان : یکی دو نکته
با سپاس از اقای تابان برای این نوشته بموقع و گوشزد به تمامی رهروان سیاهکل تا یاد و عملکرد این تاثیر گذارترین کمونیست های جامعه ایران را هماره گرامی دارند بخصوص که به نظر میاید تاخت و تاز بی خبران و حرافان از علل شکل گیری مبارزه مسلحانه و هدف آنها با گذشت زمان و شکست همه جانبه آنها، وجود مبارزه واقعی برای ریشه کن کردن بنیاد اسلامی در جامعه آفت اسلامی زده ایران بیش از هر زمانی ضروری به نظر میرسد.
اما یکی دو نکته در این رابطه
۱. درست هست که زنده یاد رفیق جزنی از کوشنده گان مبارزه واقعی و مسلحانه بود ولی نباید بخاطر احترام به این رفیق ارزنده ،واقعیت ها را دگرگونه نشان داد. زنده یاد رفیق غفور حسن پور گرچه در ارتباط با رفقای گروه جزنی بود ولی به تنهایی سازمانده ای بود که توانست بیش از کل نیروهای گروه جزنی-ظریفی رفقایی را سازماندهی کرده و عملا جمع ای بوجود آورد با اعضایی بیش از گروه جزنی-ظریفی. رفیق جزنی همانظوری که شما اشاره کرده اید در زمان ارتباط دو گروه برای شروع حرکت مبارزه مسلحانه در زندان بود و عملا نمیتوانست سازنده سیاهکل باشد آنطوریکه شما شاره کرده اید:”جز بیژن جزنی که سازنده ی گروه سیاهکل بود و مدت ها قبل از آن به زندان افتاد”. نظرات رفیق بیژن عملا با نظرات سازماندهان سیاهکل نمیخواند و بهمین سبب هم در نیمه راه مبارزه مسلحانه زمانی که میرفت مبارزه مسلحانه همه گیر و اوج پیدا کند با رویکرد به نظرات رفیق جرنی (علل آن و مسائل زندان را میباید به تفصیل بررسی کرد) عملا به راه دیگر رفت و وقفه اولیه و سیر نزولی آن نمایان شد. مشگل کار در بررسی های مسائل سیاهکل در این هست که تا بخواهید به واقعیت های آن زمان و عملکرد ها در زندان و بیرون زندان دست بزنید و به نظرات رفیق بیژن بپردازید و نقدش کنید گویا “گناه کبیره” ای کردید و “مرتد” شده اید و “ضدیت” با رفیق بیژن دارید. به هزار و یک دلیل نظرات رفیق بیژن با نظرات حاکم بر سازمان از سال ۴۹ تا ۵۴ همخوانی نداشت. دو نظر جداگانه در حول و حوش مبارزه مسلحانه بود و منطق حکم میکرد که این دو نظر راه خود را بروند نه اینکه یکی راه دیگری را مسدود کرده و کنار بگذارد. درد جامعه ما دقیقن این است که هر عضوی میخواهد نظر او بر سیر حرکت سازمانش حاکم شود و اگر نشد کمر به ایزوله کردن و کنار گذاردن آن به هر نحوی میکند.
۲. مسائل در ارتباط با سیاهکل و مبارزه مسلحانه را میباید آنهایی که از نزدیک به این سازمان در ارتباط بودند و مخالفتی با آن ندارند، مطرح کنند نه آنهاییکه مخالف مبارزه مسلحانه بوده و هستند و سالها بعد از سیاهکل وارد سازمان شدند خود را به غلط از اعضای اولیه سازمان جای بزنند و از “گفتمان آن روزهای مان” بگویند و کتابی بنویسند و در کنار کسی که ضدیت هیستریک با هر مبارزه ای دارد و از عاشقان سینه چاک رژیم هست جلسه بزرگداشت سیاهکل برپا کند.
به امید آن روز
۷٣۷٣٣ – تاریخ انتشار : ٨ فروردین ۱٣۹۵       

     از : صادق شکیب

عنوان : پرسش
آقای تابان عزیز این کتاب کجا منتشر شده است ؟ در داخل کشور یا خارج از کشور .
۷٣۷٣۲ – تاریخ انتشار : ٨ فروردین ۱٣۹۵      

https://akhbar-rooz.com/?p=8978 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x