جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جدال بر سر “ارباب حلقه ها” یا “حلقه ارباب ها”؟! – آرش کمانگر

رقابت سلطنت طلبان با مجاهدین خلق برای فروش خود به ارباب به عنوان بدیل آتی ایران

در بطن جهانی شدن بی سابقه هشتک: اعدام نکنید، که تا از مرز ۱۱ میلیون گذشته است، با جنجالی حاشیه ای خواسته یا ناخواسته توجه بسیاری را در داخل و خارج ایران به خود جلب کرده است.

سازمان مجاهدین خلق هر ساله در خرداد و یا تیر یک کنفرانس چند هزارنفره پرخرج پروپاگاندایی سازمان میدهد. امسال به خاطر بحران کرونا، آنها تصمیم گرفتند این اجلاس تبلیغاتی را به صورت مجازی در شبکه اینترنتی زوم برگزار کنند. کاری که تقریبا همه احزاب و سازمانها و شرکتها دارند انجام میدهند. تا اینجا مسئله خاصی رخ نداده است و حق بی چون وچرای هر فرد و نیروی سیاسی است که با استفاده از شبکه های اجتماعی مواضع درست یا نادرست خود را به اطلاع مردم برساند.

مناقشه از آنجا آغاز شد که تلویزیون دهها میلیون دلاری و پربیننده ایران اینترنیشنال تصمیم گرفت این اجلاس اینترنتی سالانه مجاهدین را زنده از برنامه خبری خود پخش کند بویژه سخنان جنجال برانگیز مریم رجوی ( رئیس جمهور خودخوانده آینده ایران) که در آن دعاوی کذبی درباره راه اندازی خیزش دیماه ۹۶ و ابان ۹۸ و اعتراض اخیر بهبهان و نیز حتی کمپین اعدام نکنید توسط مجهدین خلق مطرح شده بود. این دعاوی کذب ضمن خدمت رسانی به دستگاه شکنجه و بیدادگاه های رژیم اسلامی برای صدور احکام اعدام و حبس های طولانی مدت برای معترضین زندانی خیزشهای ۹۶ و ۹۸ ، صرفا با هدف “فروش متاع مجاهدین” به ترامپیستها و دولتهای غربی و نیز ارتجاع منطقه صورت گرفته است و آن اینکه تنها “سازمان منسجم” مجاهدین خلق است که میتواند نقش آلترناتیو و نیروی جایگزین را برای “گذار آرام به دمکراسی” در ایران بعد از جمهوری اسلامی ایفاء کند.

این اقدام تلویزیون ایران اینترنیشنال در حالیکه در تمام دهه های گذشته رهبران مجاهدین حاضر به هیچگونه مصاحبه و گفتگویی با رسانه های فارسی زبان نبودند سبب واکنشهای متفاوت در طیف های مختلف سیاسی شد. از یکطرف سبب خوشحالی طرفداران جمهوری اسلامی شد که “افتاب آمد دلیل آفتاب” !! هم ماهیت وابسته ایران اینترنیشنال اثبات شده و هم دعاوی قوه قضائیه ایران مبنی بر وابستگی زندانیان خیزش دیماه و آبانماه به “گروه تروریست منافقین” !! از سوی گروهها و محافل چپ نیز افشاگریهایی علیه این تلویزیون صورت گرفته است در مورد منابع مالی این تلویزیون و اینکه چگونه این ابر– رسانه وابسته به شیوخ عربستان در صدد بدیل سازی برای مردم ایران است گاهی با برگ رضا پهلوی بازی میکند و گاهی با برگ مریم رجوی. البته برخی از محافل “چپ غربگرا” هم هستند که فقط با مجاهدین خلق اسلامی مرزبندی دارند و برایشان مهم نیست اگر ایران اینترنیشنال یکساعت یکساعت وقت در اختیار رضا پهلوی و فرشگردیها و سایر سلطنت طلبان پرو ترامپ – پرو اسرائیل بگذارد.

اما شدیدترین واکنش را دستجات مختلف سلطنت طلب انجام دادند. از تقاضای بایکوت ایران اینترنیشنال تا تقاضای قرار دادن مجدد سازمان مجاهدین خلق در لیست “گروه های تروریستی” توسط امریکا و کشورهای غربی و … در حالیکه میدانیم بیش از سه دهه است که اعضای مجاهدین مبارزه مسلحانه را کنار گذاشته اند و جز کارهای تبلیغی ، آکسیونی و دیپلماتیک فعالیت دیگری انجام نمیدهند و تقریبا همه کشورها و دولتها آنرا از لیست “سیاه” خارج کرده اند. پرسیدنی است که مگر سلطنت طلبان ادعا نمیکنند برای آزادی اندیشه و بیان و تشکل مبارزه میکنند!؟ پس چگونه است که حضور پرحجم خود در ایران اینترنیشنال و صدای امریکا و من و تو و بی بی سی و رادیو فردا و … را “طبیعی” و حق مسلم خود ارزیابی میکنند اما وقتی رقیب شان بعد از مدتها در یکی از همین رسانه ها سر و کله شان پیدا میشود فریاد اعتراض سر میدهند؟!

پاسخ مشخص است: نه مجاهدین خلق و نه سلطنت طلبان … اعتقادی به ازادی بی قید و شرط اندیشه ، بیان و تشکل ندارند. هر دو جریان رقیب و دست راستی، بیلان هولناکی از نقض حقوق بشر در کارنامه خود دارند. نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط رهبری مجاهدین خلق نسبت به اعضای جداشده و ناراضی خود چه در قرارگاه اشرف در عراق و چه اکنون در اردوگاه حومه تیرانا در آلبانی، چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. حامیان سلطنت پهلوی نیز چه در دوره رضا شاه و چه در دوره محمدرضا شاه بیلان خونباری از شکنجه، زندان، اعدام، سربه نیست کردن زندانیان و اعترافگیریهای تلویزیونی در انبان خود دارند. خاندانی که هیچ احترامی برای آزادی اندیشه، بیان، تشکل و تجمع قائل نبود، ساواک جهنمی آن تحت آموزشهای موساد و سیا، آخرین فنون شکنجه و بازجویی را بکار میگرفت و حزب رستاخیز (بعث) تنها حزبی بود که حق فعالیت داشت. بگذریم که حتی آن حزب هم فرمالیته و مترسک سر جالیز بود و این شاه بود که در همه زمینه های سیاسی اقتصادی داخلی و خارجی حرف اول و اخر را میزد.

اکنون اما باید به این پرسش پاسخ داد که دلیل اقدام جنجالی ایران اینترنیشنال برای پخش زنده مراسم مجاهدین و سخنرانی مریم رجوی چیست؟  پاسخ را باید در یک حلقه مالی – سیاسی مشترک دانست: عربستان.

همانطور که میدانید سال گذشته روزنامه گاردین در بریتانیا افشاگری کرده بود که بودجه هنگفت ۲۵۰ میلیون دلاری ایران اینترنیشنال از شیوخ عربستان می آید. گفته می شود که این تلویزیون زیر مجموعه یک کمپانی اقتصادی – رسانه ای است که صاحب اصلی آن یک میلیاردر عربستانی بنام “شیخ عادل” میباشد. از سویی دیگر در پانزده سال اخیر بویزه بعداز اشغال عراق توسط امریکا و خروج مجاهدین از این کشور، روابط سیاسی وسیعی میان رژیم عربستان و مجاهدین خلق برقرار شده است که گفته می شود همراه است با تزریق دهها میلیون دلار پول به این سازمان. سخنرانی مقامات عربستانی از جمله وزیر اطلاعات سابق سعودیها در گردهمایی های سالانه مجاهدین گواه بارز این نزدیکی است. در واقع عربستان و ایران در رقابت و جنگ نیابتی ای که با هم دارند هر یک سعی میکنند از نیروهای اپوزیسیون یکدیگر حمایت سیاسی و مالی کنند و این چیز پوشیده ای نبوده و نیست.

بنابراین اگر این داده درست است که عربستان از حامیان قدرتمند مجاهدین و ایران اینترنیشنال است بنابراین طبیعی به نظر میرسد که بخشی از تریبون این رسانه در اختیار مجاهدین قرار گیرد. عربستان اینکار را با سایر نوچه های خود نیز کرده است. مثلا  چند سال پیش هنگام سفر محمود عباس ( رئیس تشکیلات خودگردان کرانه باختری فلسطین) به پاریس برای ملاقات با مقامات فرانسوی، به پیشنهاد حکام عربستان، جهت یک اقدام تبلیغاتی ملاقاتی بین او و مریم رجوی نیز صورت گرفت که خشم حکام  رژیم ایران را نسبت به محمود عباس و ساف برانگیخت.

در پرتو این تحلیل، اکنون ماهیت جنجال وسیع سلطنت طلبان و سایر نیروهای راست علیه مجاهدین و تلویزیون ایران اینترنیشنال مشخص می شود، آنها خواستار آنند که این رسانه و سایر رسانه های پربیننده، مثل تلویزیون من و تو و صدای امریکا تمام قد خود را در اختیار بدیل رضا پهلوی و مریدانش قرار دهند. آنها نه مشکلی با دریافت پول و وابستگی به دول غربی و ارتجاعی دارند و نه حتی مشکلی با عربستان به عنوان یکی از متحدین استراتژیک اربابشان امریکا در خاورمیانه.  مونارشیستها ، مجاهدین را خطر و رقیب عمده خود محسوب میکنند از اینرو میخواهند در نبرد “ارباب حلقه ها”، مسابقه نفس گیر برای انداختن حلقه به دور گردن خود را از رقیب بالقوه شان بربایند همین و بس. دعوا بر سر این است که کدام شخص میتواند “احمد چلبی” آینده ایران باشد: شاهزاده رضا یا مریم بانو؟!

اما چپ جامعه ایران یعنی کسانیکه همزمان برای آزادی، عدالت اجتماعی، دمکراسی واقعی و استقلال مبارزه میکنند یعنی چپی که با همه امپریالیستها ( اعم از غربی و شرقی) و همه دول ارتجاعی و استبدادی ( اعم از اسلامی و “سکولار”) مرزبندی دارند، باید مرکز ثقل توجه خود را معطوف به جنبش کارگری و همه جنبشهای اجتماعی مردمی ( اعم از مطالباتی و اتنقلابی) کنند.  دعوای کذایی سلطنت طلبان با مجاهدین دعوا بر سر آزادی و برابری و کرامت انسانی نیست، دعوا بر سر ربودن حلقه بندگی است، بازی نخوریم ، بازی را بهم بزنیم!

آرش کمانگر – ۲۱ جولای ۲۰۲۰

https://akhbar-rooz.com/?p=40936 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
3 سال قبل

اینگونه افشاگری و برخورد تا اندازه ای تبلیغ برای این جریانات میشود چون زبان حکومت را تداعی می کند،و تاثیر مثبتی هم روی بدنه این جریانات نمی گذارد و باعث فاصله بدنه آنها با چپ میشود.
با دعوت و آوردن آنها در یک اپوزیسیون مستقل و با چهار چوب دمکراتیک میتوان به نتیجه بهتری دست یافت .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x