شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

یک پرسش در رابطه با یک بیانیه – باقر مرتضوی

اخیراً بیانیه‌ای با عنوان “خطاب به آگاهی و اراده عمومی؛ مطالبه‌گری ضد کرونایی: گام‌هایی در جهت تغییر ساختار با محور قرار دادن منافع مردم” در رسانه‌ها منتشر شده است که برایم پرسش‌برانگیز بود.

بیانیه با یک مقدمه و ۱۲ خواست و در پایان با تعدادى امضا منتشر شده است. نوشته را با هر دقتی که بخوانى اسمى از رژیم جمهوری اسلامی در آن نمى‌یابی. از کلماتى چون “حاکمیت خیلى دیر شیوع ویروس کرونا در کشور راتأیید کرد”، حالا در کشور، همه متفق‌القول‌اند که حاکمیت در اطلاع رسانی در باره بیمارى پنهانکارى کرده”، “بى­تدبیری توأمان کوتاه­مدت و ساختارى براى مقابله با بحران” و و و. اگر نویسنگان این بیانیه را نشناسى و یا آن اسامى را از زیر بیانیه بردارى مى­توانى تصور کنی که این بیانیه براى اتیوپى، افغانستان و یا پاکستان و و نوشته شده است.‌

پرسشم این است؛ در زمانی که شعار “مرگ بر دیکتاتور” در جنبش ضداستبدادی حاکم بر ایران به یک شعار بنیادین تبدیل شده، چرا در این بیانیه از جمهورى ننگ ونفرت با احتیاط صحبت می‌شود و برخوردش به جمهوری اسلام ملایم و آبکی است؟

شگفت‌زده مى­شوى وقتى به پاراگراف سوم مى­رسى که نوشته­اند:” کارنامه دیگر کشورها هم در این مورد چندان درخشان نیست”. بگذریم از اینکه مقایسه رژیم فاشیستى ایران با رژیم‌هاى دمکراتیک اروپایى خواست و آرزوى دیرینه رژیم ولایت فقیه خامنه‌اى است، از نظر واقعیات موجود و مبارزه‌اى که اروپا علیه کرونا در این کشورها به پیش برده‌، علیرغم کمبودهایشان، به هیچ شکلی قابل مقایسه با ایران نیستند. سئوال اینجاست که با اتکا بر کدام فاکت و سند این ادعا به روى کاغذ آمده است؟ مى‌توان از یکى از این امضا کنندگان خواهش کرد که لطف کند و این مسئله را اندکی بیشتر باز کند؟ بخش خنده­دار بیانیه در آنجاهایی است که از سرمایه داری انتقاد می­کند و حتما به همین دلیل ظاهری هم بوده است که عده ای از رفقای رادیکال دو آتشه تن به امضا آن داده اند.

یکى دیگر از خواست‌هایشان در بیانیه “توقف کار در همه بخش‌هاى غیرضرورى و مرخصى با حقوق به کارکنان داراى بیمارى‌هاى پس‌زمینه‌اى در دیگر بخش‌ها” است…

از امضا کنندگان این بیانیه در ارتباط با خواست‌هاى کارگران ایران که برای دریافت حقوق عقب‌افتاده‌شان به خیابان آمده، زندانى و شکنجه شده‌اند، باید پرسید: چطور می­شود از رژیم جانى و جنایتکار جمهورى اسلام توقع داشت که کارگران و کارمندان را به خانه‌هاشان بفرستد و حقوق هم به آنها بدهد.

من به بسیارى از امضا کنندگان این بیانیه احترام مى­گذارم و شکى ندارم که با تمام وجود براى سرنگونى جمهورى جهل و جهالت مبارزه مى‌کنند و شکى ندارم که اگر این بیانیه را با دقت مى‌خواندند آن را امضا نمى‌کردند.

بر من معلوم نیست که این بیانیه که در راستای “مطالبه‌گری ضدکرونایی”، “خطاب به آگاهی و اراده عمومی”  نوشته شده، به چه سان می خواهد “گام‌هایی در جهت تغییر ساختار با محور قرار دادن منافع مردم” بردارد. آیا به زیر سایه همین رژیم چنین امکانی را ممکن می‌دانند و انتظار دارند که چنین خواست‌هایی را می‌توان از این رژیم، بدین سان و چنین مطالبه نمود؟ آیا این خواست‌ها را می‌خواهند بدین شکل به “اراده عمومی” تبدیل کنند؟ یعنی در واقع می‌خواهند حرف بر زبان مردم بگذارند؟

دوستان گرامی باور کنید هرجور که این بیانیه را می‌خوانم، از درک آن عاجزم. از هرکه نیز می‌پرسم، پاسخی قانع‌کننده نمی‌شنوم. من قصد آن ندارم تا نافی شما و این بیانیه باشم ولی دوستانه هم که شده، می‌خواهم خواهش کنم، طوری بنویسید تا قابل درک باشد. اگر برای “آگاهی مردم” نوشته‌اید، آنان باید بسیار روشن و صریح بدانند که شما چه می‌گویید و آنان چه باید مطالبه کنند.

می­نویسید: “کارنامه دیگر کشور‌ها هم در این مورد  چندان درخشان نیست. از بهشت سرمایه‌داری در آمریکا تا سرمایه‌داری اقتدارگرای چین و روسیه، در همه‌جا به درجات مختلف با پنهان‌کاری، عدم‌آمادگی و لاف‌زنی‌های توخالی دولت‌ها روبرو بوده‌ایم که بهای آن را  شهروندان عادی و بیش از همه، انبوه فرودستان خواهند پرداخت.”

آیا اجازه دارم بپرسم؛ حال که سراسر جهان، از جمهوری اسلامی تا کشورهای اروپایی، هم‌سان و هم‌گام، در این رابطه خلافکارند و لاف‌زن، شما که نه دولتی دارید و نه مسئولیتی دولتی در این راستا، ورای این سیاست‌ها و دولت‌ها، با چه تضمینی این خواست‌ها را می‌خواهید به مطالباتی عمومی تبدیل کنید؟ فکر نمی‌کنید دارید مردم را دنبال “نخود سیاه” می‌فرستید؟

در پایان این چند خط پیام نوروزى وزیر امور خارجه جمهورى اسلامى را مى‌آورم که شاید دانستنش بى‌ضرر نباشد؛ ظریف می­گوید:

“براى مبارزه با تحریم و کرونا نیازمند یک خانه تکانى ذهنى هم هستیم. این مبارزه به ما لزوم نوسازى در شیوه حکمرانى را آموخت. نوروز آنگاه خجسته خواهد شد که ما از بند برخى توهمات، در سیاست داخلى و خارجى و نسبت میان این دو رسته باشیم. براى مبارزه با تحریم­ها باید با همه اشکال گوناگون خود­تحریمى وداع کنیم و وارد عصر جدید دیپلماسى شویم ” و ” مبارزه ضد کرونایى ملت ما در همین مدت کوتاه مرز بین ایرانیان مقیم خارج و داخل را از میان برداشته است. ایرانیان میهن دوست با مشاهده خطر کرونا، مرزبندى‌ها را به کنارى نهاده و سلامتى و بقاى مردم خود را بر صدر همه مرزبندى‌ها نشاندند. این رویکرد ملىمتقابلاً مسئولیت ما را سنگین‌تر مى­کند. امروز مرزها از خطوط خودى و غیر­خودى مرسوم نمى‌گذرد، از خطوط مخالف و موافق حاکمیت نمى­گذرد. هر آنکس که در جانب زندگى هموطنان خود مستقر شده و بطور توأمان با مرگ پراکنى تحریم­ها و کرونا مبارزه مى­کند، ایرانى است و خودمانی”.

آیا بیانیه دوستان ممکن است نشانِ “گوشه‌ چشمی” از این پیام در خود داشته باشد؟

باقر مرتضوی – کلن ۵ آپریل ۲۰۲۰

* اصل این بیانیه در سایت­های عصر نو، اخبار روز و تریبون رادیو زمانه آمده است.

https://akhbar-rooz.com/?p=25121 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x