من آن تک درختم
که با کوچ پرندگان
برگ و بارش را می تکاند.
نامم را از تقویم خط بزن
می خواهم زمستان
شکل تازه ای
از تنهایی را تجربه کند.
(۲)
سالگرد انقلاب…
پایی ورم کرده درکفشی تنگ.
از معجزه ی جن هاست شاید
تن فروشی دخترکان سیزده ساله.
ای ماه، ای روشنایی خاموش !
آیا تو هم تقلای ارواح له شده
و خمیده گی بردگان لذت های جنسی را دیده ای ؟
سالگرد انقلاب …
ساقه ای نازک در سرمای خیابانی بی انتها.
از معجزه ی جن هاست شاید
رخنه ی ژن های شاسی بلند
در هول زنی
که سفره اش همچنان خالی ست.
زمستان ۱۳۹۹