فعالین مدنی و اجتماعی در محلات میتوانند با آگاهسازی و سازماندهی فعالین در محل زندگی خود با هرگونه عقب ماندگی فرهنگی سنتی و ارتجاعی مقابله کنند. این تجربه و نگرش به فعالیت در محلات نشان میدهد که «کمیته مردمی محلات» هرگز از موضوعیت نخواهد افتاد
متن زیر مصاحبه ای است با آزاد خوانچهزر از اعضای «کمیته مردمی محلات مریوان علیه کرونا» که توسط «دیکریشن» صورت گرفته است:
سوال: کمیتههای مردمی محلات علیه کرونا چگونه تشکیل شد؟
وقتی که پاندمیک کرونا تمام جهان را در نوردید و دنیا داشت با این معضل و برای کنترل آن به هر شیوهی ممکن دست و پنجه نرم میکرد، جامعه و به خصوص طبقه کارگر همزمان با این بحران به صورت جدی روبهرو شد. دولتهای دیگر کشورها هر کدام به شکلی فکر چاره برای رفع این بلا بودند. برای مقابله با این ویروس منحوس که به جان جامعه افتاده، میبایستی ما هم چارهای میاندیشیدیم که تا جای ممکن درصدی از تلفات و عوارض ناشی از این پاندمیک را کم کنیم یا به حداقل برسانیم. در این میان خیلیهای دیگر چارهای دیگر اندیشیدند و خیلیها هم به بهانه اینکه دولت مسئول تامین جان مردم است در خانه نشستند و کسانی دیگر به دنبال جمع آوری امضا و پتیشن رفتند تا شاید بتوانند با کمپینهای مجازی و جمعآوری طومارهای هزاران نفری کاری کرده باشند و از این راه دولت را مجاب به پاسخ گویی کنند.
ما این ایدهها را خوب میدانستیم، اما کامل نه! میبایستی چارهی دیگر میاندیشیدیم سوای دست رو دست گذاشتن و خالی کردن عرصه به بهانه اینکه دولت مسئول است. ما جمعی از فعالین نام آشنای شهر مریوان دور هم جمع شدیم چون باید برای کنترل وضعیت فاجعه باری که یقهی دنیا را گرفته بود و ماهم از این قاعده مستثنا نبودیم، چارهای میاندیشیدیم. ما تجاربی در این زمینهها داشتیم و فورا به سراغ تشکیل کمیته مردمی محلات رفتیم و به نظرمان رسید که برای کنترل وضع موجود تنها راه حل این وضعیت تشکیل همین کمیتههای مردمی محلات است. کمیتهها میبایست کارشان را از همان ساعتهای اولیه موجودیتشان شروع میکردند.
چرا کمیتهها متکی بر محلات بودند؟
ببینید در جامعه امروزی، محلات مکانیاند که خانواده و انسانهای فراوانی را درون خود جمع کرده است که اکثرشان مشکلات مشترک فراوانی دارند. فعالین مدنی محلات میتوانند در زمینه فعالیتهایی حول مشکلات مشخص، برای آگاهسازی جامعه و رفع مشکلات به صورت درست و با مشارکت جمعی انجام دهند و جامعه را آگاه و متحد کنند.
به نظر شما چه مشکلاتی در جامعه وجود دارد که حول آن میتوان مردم را آگاه و متشکل کرد؟
برای رفع هر مشکل و معضلی بایستی از ابزار و مکانیزمی استفاده کرد که به رفع این مشکلات کمک کند. تا ابزار این کار را نداشته باشید عملا هیچ مشکلی را نمیتوان حل و فصل کرد! متاسفانه در جامعه ما مشکلات به حدی است که اگر بخواهیم از آن مشکلات حرف بزنیم و یا بنویسیم کتابها میتوان نوشت و سخنها میتوان گفت. ولی به نظر من مشکلات اساسی در جامعه وجود دارد که میتوان حول آن در محلات فعالیتهای منسجمی انجام داد. به صورت کلی معضلات اجتماعی، فرهنگی و مدنی که اکثریت ساکنین محلات را درگیر میکند مانند خشونت علیه زن و کودک یا معضل بیآبی، بهداشت محلات، مکان تفریحی کودکان و هر معضلی که ساکنین محلات با آن روبهرو هستند. همانگونه که فعالین کمیته مردمی محلات برای دفاع از زندگی خود در برابر ویروس کرونا انجام دادند.
شما از مشکلات زنان و کودکان گفتید چرا در محلات باید برای مقابله با هر گونه آسیب و خشونت علیه زن و کودک فعالیت کرد؟
به نظر من باید هر فعالیت مدنی را در مکانی که معضل وجود دارد سازماندهی کرد. نمیشود بخواهید برای آگاه سازی کارگران بروید در کوه و دشت از مشکلات کارگر بگویید یا در سالن ورزشی سخن از متحد کردن و آگاه کردن کارگر گفت و انتظار داشت کارگران آگاه و متحد شوند. اگر در یک کارگاه کارگری از حل مشکل ورزشکاران المپیک بگوید به حل معضل کمک چندانی نکرده است؛ مسئله زن و کودک هم از این قاعده مستثنا نیست. نمیشود با معضلات و مشکلات زنان و کودکان را در محافل روشن فکری مقابله کرد آن هم در حالی که زنان و کودکان در محلات هر روز قربانی میشوند. قاعدتا در جامعه ما زنان و کودکان و مشکلات آنها خصوصا در خانه و خانوادههای حاشیه نشین شهرها و بیشتر اتفاقات ناگوار در خانواده و خانه در محلات رخ میدهد و به نظر من هر فعال مدنی که در این راستا فعالیت میکند باید خود را در محلات سازمان بدهد تا بتواند منسجمتر با این معضلات به مقابله بپردازد.
آیا شما فعالیت در انجمنهایی که در محلات نیستند را قبول ندارید؟
قرار نیست ما یک انجمن تاسیس کنیم و ادعا کنیم انجمنهای مردم نهادی هستیم که از حقوق کودکان و زنان دفاع میکنند. در حالی که عملا نتوانستیم کمترین کاری را در بهبود وضعیت آنها داشته باشیم. حتی اگر کارهای بزرگ مانند برگزاری آکسیونها یا کنفرانسهای چند صد نفره برگزار کنیم -که شاید شرکت کنندگان از برگزار کنندگان آگاهتر باشند-. متاسفانه با این سبک از فعالیت حتی اگر اندیشه و خواستهای درستی هم در فکر داشته باشند فعالین در انجمنهای فعال در این راستا در طول فعالیتهایشان نتوانستند به درستی آنچه که خواستند را در جامعه ترویج دهند. قاعدتا فعالین دلسوز و انسان دوست فراوانی در این انجمنهای مردم نهاد وجود دارد که که دارای افکار انسان دوستانهای هستند؛ تلاش فراونی هم انجام میدهند ولی متاسفانه تا آنجای که من دیدم نتوانستند منسجم و تاثیر گذار باشند. چون در مکان و جای درستش قرار نگرفتهاند و در میان جامعه مردم قرار ندارند. این انجمنها اگر نخواهند میدانی در میان محلات و مردم باشند هرچند آدم شریف و انسان دوست و روشن فکر باشند، انجمن یا نهادهای روشن فکر و محفلی بیش نیستند و نمیتوانند از محفل خودشان پا فرا بگذارند. تا به این صورت مرسوم و مؤثر فعالیت کنند. ببینید کمیته مردمی محلات علیه کرونا یک تجربه خوب و موفقی است که در دوران کرونا توانست الگوی خوبی برای فعالیت جمعی باشد. هر فعال دلسوز و انسان دوست بخواهد با مشکلات و معضلات اجتماعی در محلات مقابله کند و علیه آن معضل مردم را با مشارکت خود مردم سازمان بدهد به نظر من باید در هر محله چند نفر داوطلب برای فعالیت پا پیش بگذارند و در محلهی خودشان جوانان محله را با ترویج آموزش درست برای مقابله با معضلات محله آماده کنند.
اگر روزی زلزله بیاید یا مسائلی اجتماعی مانند خشونت علیه زنان، تجاوز به کودکان یا هر معضل دیگری که در محلات پیش بیاید مردم محله دستپاچه نمیشوند که چه کاری انجام دهند. چون قبلا جوانان در محلات هر گونه آمادگی لازم از لحاظ مادی و معنوی را برای مقابله با آن مشکل در کمیته مردمی محلات سازمان دادهاند و قطعا مردم محلات هم به آنها رجوع خواهند کرد. در ضمن کمیته مردمی محلات به یک یا چند نفر تعلق ندارد که هر وقت بخواهند آن را تعطیل یا دایر کنند. کمیته مردمی محلات به همه ساکنین محلات تعلق دارد و هرگونه حق دخالت اشخاص سواستفاده چی که به دنبال سود شخصی خود هستند از آنها سلب خواهد شد. پس فعالین مدنی و اجتماعی در محلات میتوانند با آگاهسازی و سازماندهی فعالین در محل زندگی خود با هرگونه عقب ماندگی فرهنگی سنتی و ارتجاعی مقابله کنند. این تجربه و نگرش به فعالیت در محلات نشان میدهد که «کمیته مردمی محلات» هرگز از موضوعیت نخواهد افتاد.