دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲

دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲

بنی صدر یک ایرانی پرچمدار پیشتاز تغییر جهان به زیستگاهی درخور انسانها – ژاله وفا

متن سخنرانی در مراسم یاد بود اولین منتخب ریاست جمهوری در تاریخ ایران آقای ابوالحسن بنی صدر

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

یادگاری که در این گنبد دوار بماند

زندگی من و بسیاری از دوستان و همراهان مبارزم در مسیری قرار گرفت که برخورداری از موهبت درک وجود عزیزی ارجمند همچون آقای بنی صدر،خود به نعمتی  در حد معجزه شباهت دارد.از اینروهمه ما میدانیم که مسئولیت قدردانی وبجا آوردن دین برخورداری از چنین نعمتی نیزبسیار سنگین است.

 چرا که صرف آشنایی با وی تعهد آور بود و هست و خواهد ماند.

 تعهد به دریافت مفاهیم سترگی که ویژه گیهای بارز شخصیت وی را تشکیل میدادند همچون: وطن دوستی ،شجاعت ،مقاومت ،خلاقیت ،امیدواری ،توانایی ، جسارت متفکر بودن ،آزادگی ،به هویت ایرانی  و شرقی بودن خود مفتخر بودن، مستقل بودن ،مردمی بودن ،مهربان بودن،صدیق بودن ، پاکدل و پاکدست بودن ،جسور بودن ،صاحب کرامت و شرافت بودن ،به مبارزه و لوازمش منجمله اخلاق متعهد بودن ، به بیان استقلال و آزادی ملتزم بودن ،به خشونت زدایی وعمل به حق مشوق بودن ،به عهد خود با مردم وفادار بودن ،به عشق به دانش متصف بودن و به یگانگی صداقت و یکرنگی درمقام نظر و عمل مفتخر بودن ،با اسلام بعنوان باور به مثابه بیان استقلال و آزادی و عدالت ملتزم بودن و…

زندگی بنی صدر و نیز اندیشه وی چه در زمان مبارزه اش با استبداد شاهی وتاسی به اصل موازنه عدمی و هم منشی با دکتر محمد مصدق و از سال ۱۳۴۰ (بنا بر خاطراتش از زندان در آن سال) در تدارک انقلاب بودن وچه در مبارزه با استبداد دینینقشی اساسی و بسزا در حیات ملی ایران معاصر داشته است.

از باورش به جمهوریت واولین ریاست جمهوری تاریخ ایران گشتن و مورد وثوق اکثریتی از جامعه ایران واقع شدن

تا حضور در جبهه های دفاع از خاک وطن و سازماندهی دفاع شرافتمندانه یک ملت

از پی گرفتن مشی استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی بر میزان عدالت گرفته،

 تا دفاع از حقوق مردم ایران در مقابله با استبداد نو پا ،و تاکید بر حقوق ذاتی انسانها و حق رهبری همگانی

 از دفاع از اهداف انقلاب مردم ایران و انقلاب را امری جهانی دانستن و انقلاب را داشته بس مهم و ارزشمند مردم ایران  و نه متعلق به استبدادیان غاصب دانستن،

 تا دفاع از تمامیت ارضی وطن و اتخاذ سیاست حافظ حقوق ملی و وارد آوردن شوک بزرگ نفتی به غرب در دوران ریاست جموریش کخ به دومین شوک بزرگ نفتی معروف است با کاستن از میزان تولید نفت از ۶ میلیون بشکه در روز در آخرین دوره شاه به روزانه ۱میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه و جلوگیری از حراج ثروت ملی و رساندن قیمت آن به یمن انقلاب از ۱۳ دلار درهر بشکه به ۳۱ تا ۴۰ دلار در بازار آزاد وافشای زدو بند پنهان استبدادیان با قدرتهای بیگانه و در راس آن امریکا و اسرائیل و مخالفت صریح و بی پرده با گروگانگیری که محرز شد طرحی آمریکایی بوده که بدست دست نشاندگان سیاست غرب در ایران ره اجرا گذاشته شده و چون بنی صدر “جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد”،به این دو دلیل عمده (شوک نفتی و آشکار کردن روابط پنهان نظام ولایت فقیه با امریکا و اسرائیل ) برضد وی و در واقع بر ضد رای یک ملت ، با همدستی غرب و دست نشاندگان درون نظام ،کودتایی انجام یافت .

از دفاع بی مهابا و صریح ازحق حیات هموطنانی که خونشان را مستبدان به ناحق به نام دین ریختند و مخالفت صریح با شکنجه و اعدام

تا تدوین حقوق پنجگانه و قانونی اساسی بر مبنای این حقوق و باقی گذاشتن میراثی بس گرانبها برای نسل امروز و نسلهای آینده  وطن تا آینده ایران بر مبنای حقوق انسانی و شهروندی و ملی و نقش حقوند و بایسته ایران در جهان و حفظ حقوق طبیعت شکل گیرد ،

همه سیر زندگی وی است.

سیر زندگی وی بر یک خط مستمرو مستقیم همه شهادت آشکار و مبینی بر نقش گذشته و حال وی در تاریخ معاصر ایران و بخشی از واقعیت بس ارزشمند حیات ملی ایران و ایرانیان در گذشته و حال و آینده است.

این ویژه گیهای بارز بنی صدر، وی را درامروزنماد مقاومت ملی و ایستادگی مردم ایران بر استقلال وآزادی و عدالت

 و در فردای آزادی ایران، منش وی محوروفاق ملی و تفاهم ملی و نقطه تلاقی پلورالیسم نظری و عملی همه شهروندان ایرانی که براساس ارزشهای جهان شمول دل در گرو حفظ و بازسازی وطن دارند، قرار میدهد.

نظام مستبد ولایت مطلقه فقیه، هم با کودتا و هم با حربه سانسورهمه جانبه ، هم با اتهام زنی های بی وقفه وهم تهدید وی به ترور فیزیکی و عدم رعایت اصل بر برائت در حق وی ، موفق نشد از تحسین وی توسط همگان از مخالف تا موافق جلوگیری بعمل آورد.

 اتفاق نظر اپوزیسیون فعال و مبارز ایران برایستادگی ابوالحسن بنی صدر براصول استقلال وآزادی ووطن دوستی وی و مدافع حقوق انسان بودن ویکرنگی و پاکدست بودن وی خود ضربه ای بس محکم به نظام حاکم و صحه بر این امر بود که ملت ایران ملتی قدر شناس است

به رای العین میبینم

عشق بی نهایت وی به وطنش ایران و هنر بزرگ وی در دوست داشتن همه انسانها وجهانی بی تبعیض و بدون سلطه ، روح بزرگ وی را در بلندگاه تاریخ ،حی وحاضر و شاهد قرار می دهد

وبا برافراشتن  پرچم مقاومت کاوه ، ایران و ایرانی را به پیشتازی در تغییر جهان  به آزادی و آبادی  فرا می خواند

و صدای او در عمق جان ما طنین می افکند :

دوباره ، یک روز آشنا،

سیاهی از خانه میرود

اگر چه صد ساله مرده ام،

به گور خود خواهم ایستاد

که بردَرَم قلب اهرمن،

ز نعره ی آنچنان خویش

دوباره می‌سازمت وطن!

اگر چه با خشت جان خویش

ستون به سقف تو می زنم،

اگر چه با استخوان خویش

یادش گرامی که به راه وی وفا داشته و خواهیم داشت.

راهش پر رهرو باد

شنبه ۲۴ مهرماه ۱۴۰۰ بر ابر با ۱۶ اکتبر ۲۰۲۱

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=129743 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سعید نورآذز
سعید نورآذز
2 سال قبل

 بنی صدر یک ایرانی پرچمدار پیشتاز تغییر جهان نبود ! برعکس حامی مرتجع ترین جریان اجتماعی ایران در سال ۵۷ تا ۶۱ بود !یک دیوانه سنگی به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند. صرب المثل معروف در مورد خمینی و انقلاب اسلامی ایران ضدق می کند.
البته تمام عوامل و توهمات دست به دست هم دادند که خمینی دیوانه با تمام سوابق ارتجاعی او در سال ۵۷ در شمایل یک «ناجی» ظاهر شود.

دریغ و تاسف که بعداز اینکه تمام توهمات و غوغاسالاری ها تبدیل به حمام خون ولایت فقیه شد و جان هزاران نفر را گرفت.
آقای بنی صدر که از سال ۴۲ تا سال ۶۰ در به قدرت رسییدن خمینی و توهم سازی و اغواگری بی رقیب بود به خود آمد و بعداز خروج از ایران در «خیانت به امید » نوشت :
«شدت ضدیت با شاه و علاقه مفرط به پیروزی، چشم‌ها را از دیدن و عقل را از توجه باز داشته است.»

«ما خود را درباره شخصیت آقای خمینی و نظر وی در باره “ولایت” سانسور می‌کردیم. این اشتباه بزرگ ما بود…. آقای خمینی را روشنفکران مرجع کردند و قلم و بیان من از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بدین‌کار پرداختند. اینک وقت حقیقت است و حقیقت آنست که ما از ترس اینکه نکند در او ضعف‌هایی ببینیم، نمی‌خواستیم از او جز خوبی بدانیم و بگوییم… بر من بود در باره کسی که نقشی چنان تعیین کننده پیدا می‌کرد، بجد مطالعه کنم و نکردم. بدتر خود را به تعریف‌هایی که نزدیکانش می‌کردند، قانع کردم بسیار دیر… از فرزندش آقا مصطفی نقل شد که گفته بود “… از پدری که می‌شناسم بسیار بیشتر از شاه آدم خواهد کشت. “» ( خیانت به امید ۱۳۶۰ـ بنی صدر )

بنابراین انتقاد های آقای بنی صدر بعداز خروج از ایران ثابت می کند که نه ! ایشان ابدا فاجعه ای که توسط خمینی و به کمک همه ی ما و دیگران رقم خورد تا خمینی به قدرت برسد ایجاب می کند که تا جبران این خطای تاریخی و تحقق حاکمیت مردم بر حقوق اساسی خود با حکومت ارتجاعی ولایت فقیه مبارزه کنیم. از خطاهای ۵۷ عبرت بگیریم.

بهمن خیرخواه
بهمن خیرخواه
2 سال قبل

مجبورم بازهم این خاطره را تکرار کنم:
در دوران دبستان که تازه خوندن و نوشتن را یاد گرفته بودم تو بقالی محلمون پشت سر حاجی… یک قاب عکس بود که توش با خط خوش نوشته شده بود« هر کس به کسی نازد ماهم به علی نازیم»
بعد ها فهمیدم که منظور حاجی … از آن جمله چی بود.
خلاصه این که هر کس به «کسی» نازد !

بعداز انقلاب اسلامی و به قدرت رسیدن خمینی و تمام دارو دسته های مذهبی و حمایت غیر مذهبی ها ، واقعا امیدوار بودم که مطابق وعده و وعید ها ی پاریس که حتی در ۱۴ بهمن ۵۷ خمینی در ایران به آقای بازرگان کتبا نوشت .

با انتخابات برای تشکیل مجلس موسسان مردم به یک قانون اساسی درست و حسابی برسند.

چند روز نگذشت که خمینی تمام حرفهاش را کنار گذاشت. بهمین دلیل در همه پرسی کذائی ۱۲ فرودین ۱۳۵۸ شرکت نکردم .

طرفه آنکه جماعت جو زده خیلی به آمار دست ساز خود مطمئن بودند و می گفتند ۹۸،۲ در صد به جمهوری اسلامی آری گفتند. شعار میدادند : « کسی که رای نداده حق نظر نداره»

البته معلوم نیست که آن خلایق بعداز ۴۳ سال کجا هستند.

اما خانم وفا می نویسد:
« از باورش به جمهوریت واولین ریاست جمهوری تاریخ ایران گشتن و مورد وثوق اکثریتی از جامعه ایران واقع شدن »

۱. جمهوریت چه ربطی به جمهوری اسلامی دارد؟
۲. آقای بنی صدر اولین ریاست جمهوری حکومت اسلامی ولایت فقیه بود که بعداز تشکیل مجلس ارتجاعی خبرگان و تصویب قانون اساسی ولایت فقیه در انتخابات مهندسی شده ی خمینی و حزب الهی ها انتخاب شد و می توانست نصیب هرکس دیگری شود.
مهم این ست که آقای بنی صدر با علم به تحمیلی بودن مجلس ارتجاعی خبرگان و تصویب قانون اساسی محصول آن مجلس ارتجاعی حاضر شد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند که نتیجه و سرنوشت آن از پیش معلوم ودر مورد آقای بنی صدر و دیگران بارها ثابت شد.

چرا حزب الهی ها به ۹۸،۲ در صد رای همه پرسی ۱۲ فرودین می نازیدند؟
چه فرقی ست بود بین رای دهندگان همه پرسی و و رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری که حالا خانم وفا می نویسد«مورد وثوق اکثریتی از جامعه ایران واقع شدن» ؟

واقعیت این ست که ارزش آراء با کمیت آنها تعیین نمیشود؛ فرقی نمی کند در آمریکا ، فرانسه ، انگلستان و…. با آزادی و دموکراسی یا در ایران و کشور های استبدادی نوع دینی .
ارزش آراء با محصول و نتیجه آن در تصمیم گیری های اجتماعی برای بهبود زندگی شهروندان اندزهگیری می شود که تاریخ مدرن آکند از فراز و نشیب های نتایج انتخابات دارد.
حالا چگونه می توانیم به نوع مفید و مثبت انتخابات برسیم وظیفه ی محققان و کارشناسان سیاس یو اجتماعی می باشد.
با شعار های پوپولیستی به جائی نمی رسیم همانطور که ترامپ در آمریکا ، مکرون در فرانسه به جائی نرسیدند.

peerooz
peerooz
2 سال قبل

بنی صدر اولین و رئیسی آخرین رئیس جمهوران منتخب ملایان بوده و هستند و از این جهت هیچ یک بر دیگران فضیلتی ندارند. 

peerooz
peerooz
2 سال قبل

تجاهل العارف یا الجاهل؟

” … دفاع از اهداف انقلاب مردم ایران و انقلاب را امری جهانی دانستن و انقلاب را داشته بس مهم و ارزشمند مردم ایران و نه متعلق به استبدادیان غاصب دانستنء.

سرکار خانم وفا, با عرض احترام,
چگونه است که “اسلامی” بودن انقلاب در این بیانات بت پرستانه و “در حد معجزه”, به قول محمد مسعود “محو و مستحیل” میگردد و یک اقتصاد دان چیزی از “اقتصاد توحیدی” نمیگوید؟ چون “اقتصاد مال خر است”؟ نمیدانم. “گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش”.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x