شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

فلاکت بازگشایی حضوری مدارس و لزوم بر دوام مبارزات معلمان! – فاطمه عسگری

جمهوری اسلامی در تلاش است تا مدارس را بازگشایی حضوری کند تا از مدارس و سیستم آموزشی بعنوان بنگاه مالی و اقتصادی حکومت سود جوید. حکومت در این راستا (بازگشایی حضوری) نیز باید واکسیناسیون را برای بیش از ۷۰ درصد دانش‌آموزان انجام دهد اما نکته مهم این است که مصونیت دانش آموزان بستگی به نوع واکسن استفاده شده در واکسیناسیون دارد و باید از خود پرسید که واکسن سینوفارم چقدر برای کودکان موثر بوده و اصلا بر چه معیار بهداشتی بین‌المللی می تواند مورد استفاده قرار گرفته تا کودکانمان را به کام مرگ کرونایی نفرستد؟!

این سوالی است که از اواخر تابستان توسط معلمان و اولیای دانش آموزان مطرح می شود.

سینوفارم برای کودکان مناسب نیست؛ اخذ تعهد از اولیا مبنی بر قبول مسئولیت ابتلا فرزندانشان در صورت شرکت در کلاس حضوری به منزله آگاهی حکومت از عواقب‌ این اقدام و فرستادن دانش‌آموزان در کام کرونا را نمی شود نادیده گرفت.

بر فرض محال اگر واکسیناسیون موفق بود که با واکسن‌های غیراستاندارد حکومت غیر ممکن است؛ مشکل دیگر در رابطه با بازگشایی حضوری چگونگی اجرا و سازماندهی کلاس هاست، به لحاظ پروتکل بهداشتی اعلام شده در تشکیل کلاس ها که آن هم قرار شده تا سه روز در هفته حضوری و بقیه بشکل آنلاین باشد، در کلاس های حضوری باید با حداکثر ۱۵ نفر و فاصله ۲ متر از هر چهار طرف فاصله برگزار شود.

به جز معلمان، مسئولان نیز به خوبی میدانند که با توجه به تعداد دانش آموزان در مدارس دولتی (۴۵ نفر) مشکل مکان و حجم کتاب تحصیلی و… با دستورالعمل ارائه شده قابل اجرا نیست.

این تصمیم حکومت جز تحمیل خواسته هایش در جهت تامین منافع دزدمحورانه اش نیست و این مشخصه طی نزدیک به ۴۳ سال بر همگان ثابت شده که نه تنها سلامتی مردم برای حکومت اسلامی حائز اهمیت نبوده بلکه در پی نابودی مردم به شکلهای مختلف نیز بوده است. چطور که در جریان کرونای تحمیل شده به واسطه سیاست های جمهوری اسلامی حدود ۵ میلیون دانش‌آموز بدلیل عدم برخورداری از وسایل و لوازم حضور در کلاس های آنلاین نظیر کامپیوتر و گوشی همراه هوشمند ترک تحصیل کرده و حتی در میان آنان شاهد خودکشی دانش آموزان بازمانده از تحصیل نیز بودیم.

در شرایطی که ایران با موج ششم کرونا روبروست بازگشایی کلاس های حضوری هدفی به غیر از شانه خالی کردن از تامین لوازم تحصیل مجازی از جمله تبلت و گوشی همراه چیز دیگری نبوده و نتیجه آن چیزی بجز کشاندن معلمان و دانش آموزان به کام مرگ کرونایی نیست. چندی پیش بنا بر دستور مدیرکل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد تهیه وسایل ارتباطی هوشمند (تبلت و گوشی) فقط شامل دانش‌آموزان سادات می شود یعنی غیرسادات بی بضاعت که بدلیل دزدی‌های حکومت توان تامین وسایل هوشمند را ندارند باید از تحصیل باز بمانند، البته که این رویکرد خود بهانه ای بیش با رویکرد فاشیسم مذهبی و آپارتاید دینی جهت عدم تامین لوازم مورد نیاز برای آموزش مجازی نیست.

حکومت همه ساله بجای ایجاد حق تحصیل رایگان و تامین وسایل  آموزشی در مدارس دولتی جهت تامین هزینه‌ها مبالغی را تحت عنوان کمک آموزشی بدون توجه به تورم، فقر و فلاکتی که خود عامل آنست بر اولیا تحمیل می کند.

عدم ایجاد امکانات تحصیل مسئولان را در بسیاری از مناطق نمیشود نادیده گرفت از جمله؛

دانش آموزان مدرسه ای واقع در روستای دور افتاده «بگسی» در سیرجان کرمان که از ابتدایی ترین امکانات بی بهره اند. مدرسه ای که قبلا انبار نگهداری علوفه بوده است که از سقف یکی از کلاس های این مدرسه مار آویزان بوده است یعنی در نتیجه عدم پاسخگویی و انجام اقداماتی کاربردی مسئولان شهرستان سیرجان در این زمینه منجر به پررنگ تر شدن مساله نقض حقوق اولیه این دانش آموزان از جمله نداشتن امنیت جانی در محل تحصیل شده است. در نتیجه نبود کلاس مناسب و همچنین وسایل تحصیل در روستاها و استان های محروم بخصوص در َمناطقی مانند سیستان و بلوچستان که عواقب‌ غیرقابل جبرانی را همراه داشته است. امسال با یاری فعالین در جهت جلوگیری از  فلاکت بیشتر  مبلغ بیش از چهارصدوشصت میلیون تومان در جهت تامین لوازم التحریر و کیف و کفش و پنج کانکس بجای مدارس کپری تهیه شده است.

 باید گفت رفع مشکلات مشابه وظیفه مردمی که خود با مشکلات تورم موجود دست وپنجه نرم می کنند نیست و با همیاری فعالین مشکلات مشابه چند درصد مناطق  رفع می شود؟! این کمکهای به شکل شورایی در حدی نشان دهنده آن است که اگر امور حکومت را بدست خود گیریم میتوانیم مشکلات دانش آموزان و آموزشی کشور را برطرف کنیم ولی از سوی دیگر سرمایه داران مفت خور جمهوری اسلامی را خوشحال میکند، چرا که وقتی مردمی که در فلاکت هستند مشکل خود را بدست خود حل کنند روند استثمار طبقاتی و فلاکت تحمیلی بر جامعه و طبقات بی بضاعت ادامه خواهد داشت.

صحبت از حضور معلمان در کلاسها مورد بحث بوده و حکومت عملا نتوانست در به مدرسه کشیدن معلمان و دانش آموزان که همه در راستای چپاول بیشتر است موفق شود. اما لازمه حضور معلمان  سر کلاس حتی در صورت ریشه کن شدن کرونا! تا زمانی که خواسته هایشان عملی نشده امکان پذیر خواهد شد؟! جواب یک نه محکم است.

عدم عملکرد مناسب از سوی حکومت دزدان، زورگویان و جنایتکاران اسلامی درایجاد امکانات آموزشی برای آموزش مناسب در جهت شکوفا کردن استعداد ها و خواستهای برحق مدرسین راهی جز ادامه اعتصابات معلمان در کف خیابانها و همراهی اولیای شاکی از متون کتب درسی و سیستم آموزشی کشور که همچنین خواستار دوام ایدئولوژی اسلام سیاسی و تحمیل آن بر فرزندان‌شان تحت عنوان دروس أموزشی هستند را ندارد.

شیشه عمر جمهوری اسلامی در آبان ماه ۹۸ بواسطه عروج جنبش سرنگونی با حضور توده ای مردم ترک خورد و حکومت در چنین ایامی بود که بیش از ۱۵۰۰ نفر را که تعداد کثیری از آنان دانش آموز بودند را قتل عام کرد. در ایام دومین سالگرد آبان معلمان و بازنشستگان نقطه عطف مبارزات خود را در چهار دهه گذشته به نمایش گذاشتند و گفتند تنها کف خیابان است که به خواست‌هایشان می‌توانند برسند. حکومت از خشم معلمان در هراس است و نمونه احضار و تهدید معلمان و فعالین کانون صنفی معلمان ایران نشان و گواه این حقیقت است که حکومت اسلامی در برابر خشم معلمان همراه با سایر بخشهای جامعه هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و این جامعه است که تقدیر خود را فقط به دست خود رقم خواهد زد.

https://akhbar-rooz.com/?p=133216 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x