معترضان فرودست در صف اعدام قرار دارند، شاعر معترض را میکشند، تحت فشار امنیتی دفنش میکنند و اعضای دیگر کانون نویسندگان در زندان و صف زندان قرار میگیرند. شاعری استوار چون بکتاش آبتین ذره ذره کشته میشود و «شاعر برنزی نشسته» ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در حراجی دلالان هنری به فروش میرسد. هیچ اشکالی ندارد! در این سرکوبِ متعفن و هر روزه، ما از هیولاهای مدرن و متمدن سخن میگوییم. از خشونتی بیحد که برای بازنمایی خود به هزار جامه درخواهد آمد.
صدای ماهی سیاه: روز ۲۴ دیماه، پانزدهمین حراج تهران با اجرای حسین پاکدل در هتل پارسیان آزادی تهران برگزار شد. رقم فروش نهایی آثار، ۱۵۸ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان اعلام شد.
در این حراجی نیز به سیاق دیگر دورههای گذشته، ۹۸ درصد آثار ارائه شده، پیشتر در حراجی تهران، کریستی و لندن، «ارزش گذاری» شده بودند. ذکر این نکته از این منظر حائز اهمیت است که بتوان به گزارهی شیادانهی «حمایت از حق معیشت هنرمندان» و تناقضات آن پرداخت.
سرآمد این حراجی، فروش مجسمهای از «پرویز تناولی» بهنام «شاعر نشسته» با رقم ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بود که توانست رکورد اثر ۱۳ میلیاردی کار «شیراز» از منیر فرمانفرمانیان در این دوره و نقاشی سهلتهای ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی «آیدین آغداشلو» در حراج گذشته را بشکند.
سال ۱۳۸۸ و در دولت احمدینژاد، طرح خرید آثار هنری، یک بار دیگر در کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که طبق آن وزارتخانهها و ارگانهای دولتی مجاز شدند، نیم درصد از بودجه خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند. اما مقصود از اثار هنری، دست ساختهها و نقاشیهای جوانان مستقل و توانمندی نخواهد بود که به هیچ مافیا و ارگانی متصل نیستند! پیش از آغاز هر حراجی، صاحبان رانتی گالریها، دلالان آثار هنری و مابقی مجموعهداران با تکیه بر «معافیت مالیاتی بانکی بر خرید و فروش اثار هنری» شکل غریبی از «پولشویی» را خلق میکنند. چند هولدینگ، دو سه نمونه صرافی، معدودی شرکت وارداتی بینام و نشان و دلالانی که گاها با نام و هویت اصلی خود به خرید و فروش آثار هنری مشغولند، سنگینترین کفهی پولشویی حراجی تهران را تشکیل میدهند.
جدای از آنکه هیچ هنرمند پیر و جوان شریفی، رنگِ برخورداری از مواهبی نظیر حمایت از هنرمندان، فروش اثار و یا معافیت بانکی! را در زندگی خود نمیبینند، رذالت این مافیای حراج آنجا پررنگتر میشود که تنها دو ماه پس از عیان شدن پروندههای متعدد آزار جنسی «آیدین آغداشلو» از سوی خبرنگاران و نقاشان، اثر وی با رقم ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، پرفروشترین اثر حراج گذشته شد!
به گرانترین اثر این حراجی بازگردیم، همان «شاعر نشسته». با بررسی ساختار چنین پولشویی عظیمی، باید تاکیدا گفت که حراج هنری تهران، از ابتدا تا کنون، گزارهای سیاسی بوده است. ما از «کیفیت دهشت» این حراجی سخن میگوییم. رویهای که پیش از هرچیزی کالاست. در دست مافیاست. وقیح است و فروش آن هم سیاسی است. همین اردیبهشت امسال بود که رزیتا شریفجهان (از گالریداران پیشکسوت) در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفت: «خرید آثار هنری بهجای ارز و سکه، بازار امنتری دارد».
حراجی تهران در ردهی دلال_بازارهایی است که به طرز غریبی فروشندهی خشونت است! در این مافیای رانتی، از مجسمهی هیچ و شاعر نشستهی پرویز تناولی گرفته تا تنهی درختهای سهراب سپهری و اثار جعفر روحبخش، همگی در مقام شبهاندامها و سایهای درمیآیند که به شکل هیولا گونهای عرض اندام میکنند. آثاری که از خود سازنده هم منفک میشوند و یک «دیگریِ» جدیدند. آیا این خاصیت همهی حراجیهای جهان است؟ درست است.
سال گذشته، رکود فروش بسیار حیرتانگیز نقاشی آیدین آغداشلو، تماما بازنمایندهی دستهای پشت پردهی دلالان و خودِ اغداشلو بهعنوان یک مجموعهدار رانتی بود. ما اینجا «مجسمه شاعر نشسته» را نیز در مقام «خشونتِ یک لبخندِ هیستیریکْ» معنا خواهیم کرد. هیچ اتفاق تازهای رخ نداده است! معترضان فرودست در صف اعدام قرار دارند، شاعر معترض را میکشند، تحت فشار امنیتی دفنش میکنند و اعضای دیگر کانون نویسندگان در زندان و صف زندان قرار میگیرند. شاعری استوار چون بکتاش آبتین ذره ذره کشته میشود و «شاعر برنزی نشسته» ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در حراجی دلالان هنری به فروش میرسد. مختاریها و پویندهها، ذیل قتلهای زنجیرهای نویسندگان و روشنفکران، سلاخی شدند و راوی و عامل ترور تعدادی از سران اپوزیسیون کُرد در رستوران میکونوس، (کاظم دارابی) جایزهی ادبی جلالآلاحمد را به دلیل ذکر خاطراتش در کتاب «نقاشی قهوهخانه» دریافت کرد! اینجا دیگر صحبت از حق حمایت از آثار هنرمندان، مصداق شارلاتانیسم است. سالهاست که نقد این مافیای هنری به جملاتی نظیر «حساب نقاش/هنرمند از این حراجیها مجزاست» همراه میشود. هیچ اشکالی ندارد! در این سرکوبِ متعفن و هر روزه، ما از هیولاهای مدرن و متمدن سخن میگوییم. از خشونتی بیحد که برای بازنمایی خود به هزار جامه درخواهد آمد.