ملت آزاده ایران،
در تاریخ معاصر ایران روز ۲۹ اسفندماه با نام و یاد دکتر محمد مصدق، پرچمدار جنبش ملىکردن صنعت نفت ایران، روز پیروزی مبارزات حقطلبانه نه تنها ملت ایران، بلکه ملل خاورمیانه و شمال آفریقا، به روزی درخشان و سرنوشت ساز دگرسان شده است. مورخین و استادان علوم سیاسى در پژوهشها، کتابها و سخنرانیهاى خود از مصدق چونان نماد مبارزه مدنى، قانونى و استقلالطلبانه ای نام می برند که توانست امپراطورى استعمارگر انگلیس را که «در قلمرو آن خورشید هرگز غروب نمی کرد» بزانو درآورد و خواست بحق ملت ایران مبنی بر ملى کردن صنعت نفت را به آن بقبولاند. چرچیل نخست وزیر وقت “بریتانیای کبیر” درباره مصدق سخن نمادینی گفت که نشانی از زخم خوردگی و نفرت او می باشد:”ما از هیتلر و ارتش آریایی اش شکست نخوردیم ولی یک آریایی کچل فقط بایک خودنویس ما را شکست داد و از سرزمینش بیرون کرد.”
انتقام مذورانه و ننگین کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نمونه ای از روشهای اِعمال منافع انگلستان در جهان بود که گرچه بنام قدرت تازه بدوران رسیده تازه نفس و بی تجربه آمریکا تمام شد، ولی نقشه و اجرای آن بیشتر کار همان جنتلمن هایی بود که روی تابلوی بالای درب ورودی کلوپ شان در آبادان نوشته بودند “ورود سگها و ایرانی ها ممنوع است.”۱
مشکلی که مصدق بنام نماینده ملت ایران با “کمپانی نفت بریتانیا و ایران” داشت تنها سهم ۱۹٪ ایران از درآمد فروش نفت ایران نبود. گذشته از اینکه کمپانی بریتیش پترولیوم هیچگاه اجازه نظارت و کنترل”دفاتر” مربوطه را به ایرانیها نمیداد، از اسکله های مخفی نفت ایران را خارج کرده و به عنوان صادرات به حساب نمی آورد(عملا می دزدید)، در دوران جنگهای اول و دوم جهانی نیز به بهانه اینکه ارتش انگلستان به نفت ایران نیاز دارد به حساب ایران اصلا مبلغی را واریز ننمود.
گذشته از روابطه و رفتار تحقیر آمیز و ناعادلانه اقتصادی انگلیسیها، نهضت ملی ایران نمی توانست حمایت و تقویت آنان را از استبداد حاکم بر ایران تحمل نماید. از دوران پیش از انقلاب مشروطیت عوامل دول فخیمه بریتانیا و روسیه در میان درباریان نفوذ بسیاری داشتند. داستان”اسناد خانه سدان”۲ و “گم و گور شدن” آن اسناد که حکایت از اطلاعات خبرچین های انگلستان و اوامر آنان به ایادیشان داشت، نشان دهنده نفوذ ارتجاعی این”انسانهای برتر” بود. البته این نفوذ شیطانی در دوران پهلوی نیز کمابیش ادامه داشت. سرپیچی رضاشاه از این روابط وابستگی و روی آوردن وی به آلمانی ها برای گرفتن کارخانه های ذوب آهن و تفنگ «برنو» و “بلندپروازی های” محمدرضاشاه پس از گرفتن ذوب آهن از شوروی و ریاست وی در «اوپک»، در حالیکه حکومتش را مدیون کودتای انگلیسها بود، تخلفاتی بود که در هر دو مورد نتایج مرگباری برای این پدر و پسر داشت. از این دیدگاه، مبارزه برای آزادی، استقلال و دموکراسی در ایران در واقع مبارزه با نفوذ بویژه انگستان هم بود، آنچه امروز نیز مبارزه برای آزادی، استقلال و دموکراسی در ایران از مبارزه با نفوذ روسیه و انگلستان جدا نیست!
جبهه ملی ایران سامان ششم این روز فرخنده را به هموطنان آزاده ایران شادباش میگوید.
پاینده ایران
۲۸ اسفند ۱۴۰۰
۲- در اینجا
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- جبهه ی ملی ایران: در این سیاه ترین برهه های تاریخ مان ، باز هم روز ملی شدن نفت و آیین نوروز را گرامی می داریم
- جبهه ی ملی ایران: کشتار مردم مظلوم خوزستان را متوقف کنید
- سازمان زنان جبهه ی ملی ایران: رنج نامه ای برای زن افغان
- جبهه ی ملی ایران: مسئولیت نشناسی وتعللی را که به مرگ بکتاش آبتین منتهی شد محکوم می کنیم
پول درامد های نفت ملی شده هرگز به رهائی کارگر از سرمایه داری کمکی نکرد و فقط مشتی سرمایه دار استثمارگر جدید بوجود آورد.
همانطور که دیدیم ملی کردن صنعت نفت هم فقط بورژواهای ایران را پول دار کرد. کارگران باید سرمایه داری را از بین ببرند نه اینکه از یک بورژوا علیه بورژوای دیگری دفاع کنند.