سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

آیا سوریه ای شدن  ایران  محتمل است؟ – اتابک فتح اله زاده

در میان اپوزسیون ایران بخشی  احتمال سوریه ای شدن ایران را  ممکن می دانند  اما بخشی دیگری از نیرو های  سیاسی،  سوریه ای شدن  ایران را غیر واقع بینانه  قلمداد می کنند .

میدان سیاست در همه کشورها  و بخصوص در ایران  کنونی، همانند بازی شطرنج یک بازی ترکیبی و گردشی و درهم تنیده  و استوار بر پارامترهای گوناگون می باشد . شرایط پیچیده  و دشوار ایران گویای این امر است که نیروهای سیاسی در پیش بینی آینده نباید  مطلق گرا باشند. با این همه می توان گفت  اگر حاکمیت با همین روش فعلی به سیاست خود ادامه دهد احتمال انقلاب، کودتای سپاه، جنگ داخلی و فروپاشی  و سوریه شدن ایران محتمل هست ولی حتمی هم نیست.

آشکار است که هیچ حکومت استبدادی بدون فشار توده های میلیونی که متصل به رهبری معتبر نباشد به میل خود تن به سازش و تغییر و تحول نخواهند داد. گرچه عقل سلیم  حکم می کند که نظام جمهوری اسلامی برای بقای خود هم شده باشد باید تا حدی به نرمش  و تغییر و اصلاح  تن بدهد اما داده ها تا به امروز و تا این ساعت  به ما نشان می دهد که تصمیم گیران اصلی نظام جمهوری اسلامی در این فکر و خیال نیستند. ما در مورد بر جام  و سیاست خارجی نیز همین  راه و روش را از مسئولین نظام جمهوری اسلامی مشاهده می کنیم.

استدلال  اپوزسیون  برانداز بر این پای استوار است که اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی غیرممکن است. و می گویند شما اصلاح  طلبان دست از سر مردم بردارید هیچ راهی جز بر کناری نظام جمهوری اسلامی نیست. این را هم بدانید  که راه و روش های مبارزات مسالمت آمیز و تدریجی چاره کار نیست. شما فقط مردم را می ترسانید  تازه اگر هم ایران به سمت هرج و مرج  و سرنگونی فروپاشی برود مانند سوریه و لیبی نخواهد شد.

در مقابل استدلال فوق، جمهوری خواهان رفرمیست بر این باورند شیوه مبارزه انقلابی، براندازی و یا برکناری نظام با هر نیتی که باشد، خواسته و نخواسته بار دگر کشور و مردم را از چاله به چاه پرتاب می کند و افزون بر این رفرمیست ها بر این باورند که عواقب انقلاب و براندازی با توجه به اوضاع و شرایط جهان و منطقه و شرایط اسفناک کنونی کشور، بسیار وحشتناک تر از انقلاب سال ۵۷ خواهد بود. انقلاب بهمن که در ردیف انقلاب های مسالمت آمیز بود، این همه فاجعه آفرید.   وقوع هرج و مرج و انقلاب اگر در شرایط امروز ایران و جهان و منطقه رخ دهد جز سیاهی چیزی درو نخواهیم کرد.

سوال اینجاست با چه منطقی در یک شرایط بحرانی  خطر سوریه ای شدن ایران  غیرممکن و یا کم خطر است. چه کسی می تواند منکر چند قطبی شدن  جامعه ایرانی باشد. در ایران امروز ما زمینه ی گسترش خشونت مساعدتر و مستعدتر است. خشونت غیرقابل کنترل که در روح و روان حاکمان دینی و مردم عاصی که به عیان  دیده می شود چرا باید در شرایط بحرانی نادیده گرفته شود؟  چه کسی می تواند در روزهای فروپاشی و یا وقوع  جنگ داخلی بر دخالت های لجام گسیخته ی کشورهای خارجی چشم ببندد؟

از چشم پرسیدند از چه می ترسی، چشم جواب داد من از آن چه دیده ام می ترسم.

 وقتی  عراق و سوریه و لیبی در آستانه فروپاشی قرار گرفت مگر کشورهای دیگر همچون گرگ به گله نزدند. هنوز هم که هنوز است مردم این کشورها از دخالت کشورهای رنگ به رنگ در رنج و عذاب هستند. قبل از فروپاشی مشکل این کشورها تنها صدام حسین، بشار اسد و محمد قذافی بود اکنون مشکل شان ده چندان شده است و هنوز هم معلوم نیست مهمانان ناخوانده کی دست از سر این کشورها بر خواهند داشت. سوال این است چرا با چه منطقی باید این قدر مطمئن شد که کشور ما به شکل دیگر دچار سرنوشت سوریه نخواهد شد؟ اتفاقا سرنوشت این سه کشوربرای ما آموزنده است. تا زمانی که صدام، محمد قذافی در قدرت بودند اثری از سلفی گری، القاعده و داعش نبود. در سوریه نیز چنین بود. درست در خلا قدرت سیاسی بود که این سه کشور دچار سرنوشت شوم شدند.

در حال حاضر جامعه در ایران چند قطبی شده است  درآستانه فرو پاشی احتمالی و یا جنگ داخلی بطور طبیعی قهر و خشونت اوج می گیرد آنوقت چه بخواهیم و چه نخواهیم  کشورهای خارجی دخالت خواهند کرد. همانطوری که جمهوری اسلامی و دیگر کشورها در عراق و سوریه دخالت می کنند. آیا فهم این موضوع سخت است که ایران نیز می تواند به شکل دیگر به سرنوشت سوریه دچار شود.

در فضای انقلاب و یا جنگ داخلی جایی برای اندیشه و گفتگو نیست. انقلاب و سرنگونی  آدم های خاص خود را می طلبد. اگر کار به اینجا بکشد آیا شما فکر می کنید این حکومت  تا بن دندان مسلح به انواع سرکوب به راحتی از قدرت دست می کشند؟ در این شرایط  برای اندیشمندان مصلح  و دور اندیش شان  نه تنها  تره هم خرد نمی کنند بلکه آنان  توسط مردم خشمگین در خیابان ها زیر دست و پا  له می شوند. مانع اصلی در کشور ما حضور چند روحانی فاشیست مآب در هرم قدرت سیاسی نیست. در این نظام سرکوب گران کثیری هستند که منافع شان با نظام ولایت فقیه در هم تنیده شده است. این نیروی سرکوب گر برخاسته از گور تاریخ، بخاطر منافع  و اعتقاد به این نظام  به راحتی  برای کشتن و مردن آماده است.

کسانی که پس از انقلاب بهمن برخورد حذفی و خشونت را تنها به آیت الله خمینی و یارانش نسبت می دهند سخت در اشتباه هستند. باید بگویم نه خیر تنها سبب این نبود متاسفانه خلق و خوی خشونت  مردم  آنچنان دست کمی از جباریت آیت الله خمینی نداشت. پاهای آیت الله خمینی در راس هرم قدرت بر روی شانه های همین توده های عصیانی و گفتمان انقلابی استوار بود.

اگر در انقلاب بهمن پنجاه و هفت آیت الله خمینی در آن شرایط زمانی این اتوریته را داشت که بتواند خلا قدرت سیاسی را سریع پر کند در این زمانه چنین نخواهد شد این بار در این اوضاع اسفناک کنونی به قول معروف سگ نیز صاحب خود را نخواهد شناخت. شما فکر می کنید در هنگامه انقلاب و یا فروپاشی، سپاه و بسیج، مجاهدین و سلطنت طلبان و نیروهای ریز و درشت مدعی قدرت،   برای تقسیم قدرت و جلوگیری از خشونت در یک فضای دمکراتیک به گفتگو خواهند نشست. مگر این نیروها تربیت شده مکتب فرانکفورت هستند. نه خیر چنین نخواهد شد هر کدام از آنان بخشی از توده های خشمگین و خسته از زندگی را برای حذف و نابود کردن رقبا به دنبال خود خواهند کشید. لطفا  خود را گول نزنیم و به خاطر خشم به حق از حکومت به رادیکالیسم بی خاصیت و ویران گر  پناه نبریم و بار دیگر خاکستر بر سر کشور و مردم  الک نکنیم. فردا  دیگر قابل قبول نخواهد بود با درست کردن جهنمی دیگر باز کتف های خود بالا انداخته و بگوییم، از کجا می دانستیم که این چنین می شود.

به باور من راه  و روش و وظیفه کنونی  جمهوری خواهان معتقد به مبارزه مسالمت آمیز و تدریجی شکستن جو سرکوب و باز کردن فضای سیاسی و حمایت از مطالبات مسالمت آمیز و دفاع از اعتصابات صنفی، سیاسی و مدنی است. در شرایط کنونی  دفاع و حمایت جمهوری خواهان رفرمیست از مبارزه معلمان، کارگران، زنان، مال باخته گان، طرفداران محیط زیست و حمایت از خواست های صنفی و تشکیل انجمن ها و سندیکاها  تاکتیک نیست و آنان  سواستفاده ابزاری از اعتراضات و تظاهرات مردم را نادرست و غیراخلاقی می دانند. هدف و اصول بنیادی خط مشی سیاسی جمهوری خواهان رفرمیست  نمی تواند انقلاب و سرنگونی باشد. اگر هم روزی  چرخ انقلاب با رهبری هر نیرو و شخصی به راه بیفتد جمهوری خواهان رفرمیست آتش بیار خشونت و انقلاب نخواهد شد. زیرا آنان بر این باورند که در صورت وقوع  انقلاب و یا فروپاشی و یا  کودتای احتمالی سپاه، کشور و مردم از این جهنم موجود به جهنمی بدتر پرتاب خواهد شد.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=160985 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
2 سال قبل

سوریه ای شدن کشور نتنها محتمل است بلکه بدتر شدن از سوریه ای شدن هم محتمل است و باعثش خود حکومت اسلامی است.
در نتیجه فقط یکراه داریم و آن اتحاد است و از وقت باقیمانده تا سوریه ای شدن استفاده باید کرد و اختلافات را کنار گذاشت تا شانس موفقیتمان را بالا ببریم و هزینه کمتری بپردازیم.

یحیی انوری
یحیی انوری
2 سال قبل

نتیجه می گیریم: خوشا وضع موجود و بی مثالش! همین خوبه دست بهش نزنین که بد جور اوخ میشین!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x