شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

واکنش کانون های صنفی معلمان در باره آزار جنسی اخیر دانش آموزان

کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و کانون صنفی معلمان فارس با انتشار بیانیه های جداگانه ای به خبر آزار جنسی دانش آموزان توسط معلم خراسانی واکنش نشان دادند. در بیانیه کانون صنفی معلمان تهران آمده است که سال‌هاست که کانون‌ها و انجمن‌های صنفی معلمان ، کارشناسان آگاه و دلسوز ، مدافعان حقوق کودک و بسیاری از خانواده‌ها ، خواهان گنجاندن آموزش‌های مربوط به آگاهی‌های جنسی و مراقبتی در محتوای درسی دانش‌آموزان ، متناسب با سن و رشد جسمی و عقلی آنان است ؛ آموزش‌هایی که منجر به خود مراقبتی کودکان و نوجوانان و هشیاری خانواده‌ها در برابر افراد مجرم یا بیمار می‌شود و کودکان معصوم را از آسیب‌های جسمی و مخصوصا روحی محافظت می‌کند . اما پاسخ به این درخواست‌ها ندیدن و نشنیدن و اصرار بر گسترش نگاه دگم ایدئولوژیک در کتاب‌های درسی و بی توجهی به نیازهای واقعی دانش‌آموزان بوده است. در بیانیه کانون صنفی معلمان فارس نیز آمده است که آیا جای خالی سند ۲۰۳۰ و اجرای آن برای آگاهی و آموزش معلمان و دانش آموزان در اینجا حس نمی شود ؟
آنجا که معلمی دلسوز دانش آموزان و مخالف با طبقاتی شدن آموزش به نام اسماعیل عبدی به جرم درک و فهم به ۵ سال و ۷ سال زندان پیاپی محکوم می شود و سالهاست در زندان به سر می برد. یا در همین نزدیکی خودمان معلم آگاه مهدی فتحی به جرم افشاگری به ۸ سال زندان محکوم می شود و هم اکنون در زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت خود را می گذراند. ولی نامعلم هایی مانند جعفر دانش فقط ۵ سال حبس تعزیری می گیرند آن هم با شکایت های متعدد شاکی خصوصی چه باید کرد؟

متن کامل هر دو بیانیه در ادامه آمده است:

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) درباره‌ی معلم آزارگر خراسانی

خبر آزار جنسی هفت (یا هجده!) دانش آموز دختر توسط معلم ۵۵ ساله ، شوک آور و بسیار تاسف‌بار بود .
این اتفاق تلخ که در شهرستان فردوس خراسان جنوبی روی داده، نه تنها فضای عمومی و اجتماعی ایران بلکه جامعه‌ی معلمان کشور را نیز به شدت متاثر و عصبانی کرده است. گرچه در سکوت خبری و در مرحله‌ی برگزاری دادگاه بدوی ، مجرم به ۵ سال زندان و دو سال تبعید از شهر محکوم شده، اما با شکایت مجدد یکی از والدین ، پرونده به شعبه‌ی تجدید نظر ارجاع شده و در حال بررسی مجدد است.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران) ضمن محکومیت شدید این رخداد تلخ ، از مسئولان قضایی ، خواستار رسیدگی سریع ، قاطع و بدون ملاحظات مرسوم در قوه قضائیه شده و خواهان محکومیت شدید فرد خاطی است.

اما

۱- سال‌هاست که کانون‌ها و انجمن‌های صنفی معلمان ، کارشناسان آگاه و دلسوز ، مدافعان حقوق کودک و بسیاری از خانواده‌ها ، خواهان گنجاندن آموزش‌های مربوط به آگاهی‌های جنسی و مراقبتی در محتوای درسی دانش‌آموزان ، متناسب با سن و رشد جسمی و عقلی آنان است ؛ آموزش‌هایی که منجر به خود مراقبتی کودکان و نوجوانان و هشیاری خانواده‌ها در برابر افراد مجرم یا بیمار می‌شود و کودکان معصوم را از آسیب‌های جسمی و مخصوصا روحی محافظت می‌کند . اما پاسخ به این درخواست‌ها ندیدن و نشنیدن و اصرار بر گسترش نگاه دگم ایدئولوژیک در کتاب‌های درسی و بی توجهی به نیازهای واقعی دانش‌آموزان بوده است.

۲- بیش از ۴۰ سال است که از مهمترین شاخص‌های ورود شغل معلمی ، عبور از گزینش‌های سفت و سخت ایدئولوژی حاکمیت می‌باشد. گزینش‌هایی که عموما باعث اظهارات دروغ و متوسل شدن به ریا و گسترش آن در هنگام مصاحبه و بعد از آن شده‌است.
آیا بهتر نیست به جای چنین شیوه‌های ناکارآمد ، قرون وسطایی و تحقیر‌آمیز ، با کمک گرفتن از روانشناسان و متخصصان ، در طول مراحل پذیرش و ورود ، داوطلبان تحت بررسی‌های تخصصی قرار گیرند تا جلوی ورود افراد بیمار یا مجرم برای تصدی حرفه ی معلمی گرفته شود؟

چرا در آموزش‌های دوران تربیت معلم نباید نو‌ معلمان تحت آموزش‌هایی قرار گیرند که علاوه بر این که آنان را با مختصات رشد جسمی و جنسی دانش آموزان آشنا می‌کند داوطلبان را در جریان یادگیری حقوق آموزشی و مدنی دانش‌ آموزان قرار دهد و احتمالا جلوی برخی از خطاها و جرم‌های خواسته و ناخواسته گرفته شود؟

۳- سال‌هاست که دلسوزان درباره کیفیت آموزش به ویژه در مدرسه‌های دولتی کشور هشدار می‌دهند. اگر از دید خانواده‌ها سطح آموزش در مدرسه‌ها یکسان و رضایت بخش باشد آنان فریب چنین افراد خاطی را نخورده و برای جبران آموزش متوسل به آموزش‌های بیرون از مدرسه نمی‌شوند. گرچه به باور برخی از کارشناسان ، این فریب ریشه در ناآگاهی خانواده‌ها از نوع ، شیوه و کیفیت آموزش دارد ؛ ناآگاهی‌هایی که راه را برای سوء‌استفاده‌ی موسسات به اصطلاح آموزشی و تبلیغات مافیای آموزشی و بهره برداری‌های نامشروع و هزاران میلیاردی آنان باز کرده است. اگر امکانات آموزشی عادلانه و به طور یکسان در سطح کشور توزیع شود چنین سوء برداشت‌هایی از طرف خانواده‌ها کمتر شده و راه برای سوء استفاده منفعت طلبان درون و بیرون آموزش و پرورش بسته می‌شود. در پایان کانون صنفی معلمان به طور جدی از آموزش و پرورش خراسان جنوبی و وزارتخانه می‌خواهد که کودکان آسیب دیده ، در این رویداد تلخ و مشمئز کننده را به مراکز و متخصصان روان درمانی معرفی نمایند و به طور کامل آنان را تحت حمایت‌های مالی و معنوی قرار دهند. این کودکان در راهگذر آموزش ناکارآمد، ناآگاهی خانواده‌ها و غفلت مسئولان استانی و کشوری به چنین بلایی دچار شده و امروز نیازمند کمک‌های جبرانی هستند.
از همکاران کانونی خود در شهر فردوس و استان خراسان جنوبی هم می‌خواهیم که علاوه بر نظارت بر این حمایت‌ها تا جای ممکن خود نیز در حمایت از این کودکان و خانواده‌هایشان بکوشند.

بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت معلم متجاوز جعفر دانش

انتشار خبری مبنی بر آزارجنسی یک معلم نما به نام جعفر دانش به ۱۸ دانش آموز ابتدایی این روزها در رسانه های خبری و شبکه های مجازی بازتاب بسیاری داشته، که به محض مطلع شدن آموزش و پروش خراسان جنوبی و سپس دادگاه این شهرستان اقداماتی سطحی انجام گرفته و این شخص متجاوز در حکمی ناباورانه به ۵ سال حبس و دو سال عدم سکونت در این شهرستان محکوم شد.

این روزها از این دست خبرهای دردآور زیاد می شنویم که رسانه های داخلی هم منکر آن نمی شوند.

رئیس نیروی انتظامی فلان شهر با همکارش رابطه داشت !
مسئول بسیج یک شهرستان دیگر متجاوز شناخته شد!
و هزاران مورد دیگر که رسانه ای نشده.

حجم زیاد این نوع اعمال منافی عفت و شرع و قانون باعث نگرانی شهروندان یک کشور ۸۰ میلیونی شده که متاسفانه دادگاه های فرمایشی یا برای شخص متجاوز ۴ شاهد در حین ارتکاب جرم می خواهند ( که در اسلام همچنین قانونی وجود ندارد) و شخص خاطی از بند عدالت به همین سادگی فرار می کند یا نهایت به چند سال زندان بدون هیچ محدودیت و ممنوعیتی محکوم می شود، در حالیکه ما در همین دادگاه ها شاهد محکومیت ۷ سال زندان برای بانویی به جرم پیدا بودن موهای سر بودیم.

چه کسی یا چه کسانی باید جوابگوی وحشت شهروندانی تحت عنوان خانواده باشند ؟
احکام عادلانه قرار است چه زمان اجرا شود؟

آیا جای خالی سند ۲۰۳۰ و اجرای آن برای آگاهی و آموزش معلمان و دانش آموزان در اینجا حس نمی شود ؟
آنجا که معلمی دلسوز دانش آموزان و مخالف با طبقاتی شدن آموزش به نام اسماعیل عبدی به جرم درک و فهم به ۵ سال و ۷ سال زندان پیاپی محکوم می شود و سالهاست در زندان به سر می برد. یا در همین نزدیکی خودمان معلم آگاه مهدی فتحی به جرم افشاگری به ۸ سال زندان محکوم می شود و هم اکنون در زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت خود را می گذراند. ولی نامعلم هایی مانند جعفر دانش فقط ۵ سال حبس تعزیری می گیرند آن هم با شکایت های متعدد شاکی خصوصی چه باید کرد؟

اخراج از کار فقط برای امثال محمد حبیبی و رسول بداقی ا ست ؟
اگر جعفر ابراهیمی در زندان نبود راهکارهای سازنده ی او برای آموزش بهتر و جلوگیری از چنین وقایعی حتما کارساز می شد.

آیا حکم کسی که آینده ۱۸ دختر بچه این مملکت را زیر سوال برده و در حقیقت نابود کرده و ضربه روحی و جسمی بر آنها و خانواده هایشان وارد کرده فقط همین است؟ آن هم یک معلم که وظیفه اش تربیت و پرورش و شکوفایی نسل جوان این مرز و بوم است.

انجمن صنفی معلمان فارس ضمن طرد این معلم از جامعه فرهنگیان خواستار اخراج و اشد مجازات برای این شخص متجاوز می باشد و همچنین قوه قضا را ارجاع می دهد به درک موقعیت پرسنل نیروی انتظامی، سپاه، بسیج، آموزش و پرورش و هر ارگان دیگری که به جای صیانت و حفاظت از شهروندان این کشور خود ناقض حقوق شهروندان شوند و با توجه به موقعیت حاد آنان در جامعه خواستار رسیدگی صحیح و بدون چشم پوشی به چنین پرونده هایی است.
باشد که این مهم باعث دلگرمی و اعتماد بیشتر مردم به ارگانهای دولتی شود.

https://akhbar-rooz.com/?p=163065 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x