شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

نبرد اوکراین و استمرار جنگ بی پایان؛ طبقه­ ی کارگرِ اروپا وارد می ­شود – محمد قراگوزلو

هم استراتژی خونین برژینسکی- ولفوویتز در قفقاز و آسیای مرکزی شکست خورده و هم طرح بالکانیزاسیون 2 زهوارش در رفته است. علاوه بر شکاف در ناتو کافی است روسیه ماشه ­ی تحریم اروپا را بچکاند و یک گلوله به گلوی ...

هم استراتژی خونین برژینسکی- ولفوویتز در قفقاز و آسیای مرکزی شکست خورده و هم طرح بالکانیزاسیون ۲ زهوارش در رفته است. علاوه بر شکاف در ناتو کافی است روسیه ماشه ی تحریم اروپا را بچکاند و یک گلوله به گلوی نورد استریم ­ها شلیک کند. آنگاه با هفت تا هشت برابری شدن بهای سوخت و هزینه ­ی تمام شده ­ی تولید و به تبع آن افزایش شدیدتر قیمت کالاها مردم کارگر و زحمتکش عملا در برابر دولت­ های “دموکراتیک” غربی صف خواهند کشید

جنایت جنگی!

نه! این دیگر اسکاندال نیست! به ویژه از آن دست اسکاندال­ هایی هم نیست که با چسباندن یک پیش و پسِ صفت یا نامِ “گیت”  بتوان گرد و خاک ­ها را خواباند! داستانِ اروتیک خواباندن این و آن “لیدی” در “پستوی” یکی از اتاق ­ها یا دالان­ های نیمه تاریک کاخ سفید و الیزه و عرق­ خوری در خانه­ ی شماره ده خیابان داونینگ هم نیست که مدتی سوژه ­ی داغ و رسوای ستون­ نویس ­های رسانه ­ها شود و مانند غوغای مونیکا لوینسکی یا والری تری­وایلر/ ژولی گایو و مهمانیِ دوران کرونا مدتی بعد از استعفا یا برکناری و تمام شدن صدارت بیل کلینتون و فرانسوا اولاند و بوریس جانسون به حاشیه ­ی کتاب ­های زرد بخزد. حتا بنا به تعریف دیکشنری و ادبیات رایج ژورنالیستی نیز این واقعه مطلقا اسکاندال نیست که با استعفا یا استیضاح این و آن وزیر و خلیفه غلاف شود! ماجرا سیاه ­تر و خونین تر از “گیت” هایی همچون “کنتراگیت” است. چنانکه سفارشی نویس­ های بی. بی. سی فارسی و گوینده ­گان “فشن تی وی” موسوم به “ایران اینترنشنال” که رنگ رژ خود را با پروژکتورهای استودیو “ست” می ­کنند نیز با همه­ ی خویشتنداری و رعایت منافع دولت­ های فخیمه و مراعات منافع “ساپورترها”ی جنتلمن و مدعای ژست پلشت بورژوایی “بی طرفیِ سیاسی” و پذیرش ظریف ظرفیتِ رعیت پروریِ رسومِ منسوب به “طیف­ های خاکستری پنجاه” گانه نیز نتوانستند زیر گلیم کنند، چه رسد به نیویورک تایمز و ساندی تایمز و ایندیپندنت و شرکا! صحنه­ ی جنایت به گونه ­یی نیست که به راحتی بتوان با جابه جایی تصاویر هیجان انگیز ماریا اشنایدر و شارون استون – حتا با اجازه­ ی برتولوچی و پل فن هورن – و جایگزینی آنان با عشوه­ ی ملانی ترامپ برای جاستین ترودو ذهن مخاطب را معکوس کرد. نه! داستان فقط روایت یک جنایت نیز نیست! مانند فجایع “کودتای میدان” در سال ۲۰۱۴ و شلیک تک تیراندازان نئوفاشیستِ مستقر در پشت بام­ های میدان کیف. این قتلِ عام بیش و پیش از هر جنایتی به فاجعه­ ی سوزاندن آن ۳۹ عضو اتحادیه­ های کارگری در اودسا مانسته است. در جریان آن کشتار یک سردسته­ ی گنگ نئونازی ­های کیف (دیمیتری روگوفسکی) با افتخار بود: «سوسک های کلرادو در اودسا کباب شدند!»

 سناریوهای اسکاندال گونه و طراحی شده­ و لورفته ­یی همچون اتهام قلابی بمباران شیمیایی شهرهای “غوطه” و “ادلب” به دولت سوریه و یا اسکاندال معکوس موسوم به “جنایت جنگی” در “بوچا” و انتساب آن به روسیه کمیک­ تر از آن بودند که بتوان آن را آب بندی کرد و از کانال رسانه ­ی برتر به مخاطب انداخت!

نه! فاجعه از جنس دیگری است! بخش معتنابهی از اسکاندال­ های پیش گفته و نمونه­ ها­ی مشابه آن در چهارچوب دستور عامدانه­ ی حکومت­ ها و یا استراتژی رسمی دولت­ ها صورت نپذیرفته است! شاید برای مردم معمولی فیلم­ های کن لوچ – که بدتر از برده ­ها کار می ­کنند و در همان حال شغل خود را از دست می­ دهند – نیز فرق زیادی نکند که بوریس هنگام گرد و خاک پاندمی کرونا در خانه­ ی شماره ۱۰ “دورِ همی” راه انداخته بود. صدها برابرِ این مسخره­ بازی ها از سوی جمهوری­خواهان در مقابل دوربین­ های فکس نیوز به نمایش در آمد و نه تنها جیک کسی بلند نشد بلکه بیش از هفتاد میلیون نیز رای گرفت! بنابر این ما با واقعه­ ی دیگری مواجه هستیم و داستانی از بیخ متفاوت. اگر فقط مشغول محکوم کردن “جنایات” و “تجاوز” و “حمله”ی روسیه در/ به اوکراین نبوده باشید لابد شنیده ­اید که به دنبال “عملیاتِ نورثمور” فصل دیگری در پرونده ­ی “اسرار پنهان جنگ بی­ پایان” گشوده شده است! جنایت جنگی سازمان یافته­ ی افسران ارتش انگلستان در افغانستان یا کشتار نیرو‌های واحد ویژه­ ی ارتش “بریتانیای کبیر” موسوم به اس. ای. اس، به شیوه ­ی بستن دستانِ دستِ­کم ۵۴ غیر نظامی افغانستانی و اعدام دستِ­جمعی در استان هلمند! لازم به غر و لند نیست! نیازی به تکرار مکررات بدیهیات هم نیست! بله! اوه بله! باور کنید یا نه ما نیز به اندازه­ ی شما خوانده ­ایم و دیده ­ایم و شنیده­ ایم که در نتیجه ­ی اصابت موشک ­های روسیه به اهداف نظامی اوکراین و انهدام مراکز استقرار نیروهای نئوفاشیست و حمله به توپ و تانک ­ها و طیاره­ های پیشرفته­ ی “خیراتی”ِ امریکا و ناتو و متعاقب برخورد ترکش این موشک­ ها و بمب­ ها به اهداف غیرنظامی جمعی از مردم بی گناه  شامل زنان و کودکان کشته شده ­اند. تاسف آور است نه؟ بله می­ دانیم “یو آر سو ساری؟” به راستی تاسف­آور است. شرم آور است البته! مدافعان سوسیالیسم کارگری به مراتب بیش از هومانیسم آبکی جماعتی سانتی­مانتال و حاشیه ­یی از کشته شدن این غیرنظامیان اندوهگین هستند! اما و متاسفانه اما این طبیعت جنگ است اما! و مساله همین “اماها” است. طبیعت جنگ اما با قتلِ عمدی غیر نظامیان متفاوت است. متخالف است. متضاد است. کشتن عمدی غیر نظامیان به شکل سیستماتیک ربطی به ماهیت جنگ ندارد. این عمل اعدام و قتل سازمانیافته­ ی دولتی است. ماورای توحش است. من جایی نخوانده و ندیده ­ام محافلی که دفاع ما از نبرد ارتش فدراسیون روسیه علیه نئونازیسم و ناتو را به سخره گرفتند و ما را به حمایت از یک دولت بورژواییِ “آدمکش” و “کودک کش” متهم کردند و در دادگاه ­های تخیلی – «بعد از فرو کشیدن چندین نفس، ز چند گرم جنس دست اول خالص// و صرف چند بادیه پپسی کولای ناخالص// و پخش چند یاحق و یاهو و وغ وغ و هوهو// | و پیوستن| به جمع فضلایِ فکور و فضله­ های فاضل روشنفکر….” به دفاع از “کودک کشی” محکوم کردند، تا کنون عملیات امریکا و ناتو در افغانستان را محکوم کرده باشند و به فُکل­شان یک گل کاغذی سیاه آویخته باشند! و چه انتظار بیهوده­ یی….

باری در گفت­و­گویی مجمل با “صدای نو سیدنی”[۱] بسترها و دوره­ های جنگ بی پایان را به اجمال تبیین کردم و اینک در ادامه ­ی این مباحث داغ می خواهم ضمن اشاره به آخرین کتابم (فتح­نامه­ ی کابل/ اسرار پنهان جنگ بی پایان) از روایتی سخن بگویم که یک نمونه ­ی کوچک آن در افشای “عملیات نورثمور” از سوی ارتش “دلاور” انگلستان علنی شده.

زوال ناتو!

من در تقسیم بندی­ هایم از جنگ بی پایان – که یک طرف ثابت آن امپریالیسم امریکا و ناتو ایستاده- به سه مرحله قائل هستم. مرحله­ ی سوم چنانکه طی دو مقاله: ( نبرد اوکراین و شکست بالکانیزاسیون ۲) و ( نبرد اوکراین مرحله­ ی سوم جنگ بی پایان ) و دو مصاحبه به ارزیابی آن پرداخته­ ام فی­ الحال در اوکراین جریان دارد و امیدداریم با شکست امریکا و ناتو و انهزام نئوفاشیسم و انهدام پایه­ های دولت راست فاشیستی زلینسکی به پایان برسد. بارقه ­های این امید هر چقدر که به زمستان نزدیک­تر می شویم قوی تر می­ شود. به نظر ما شکست بورژوازی خونبار و تبهکار غرب در این جنگ تنها گزینه­ ی متصور و ممکن است. هر گزینه­ ی دیگری – از جمله شکست روسیه – در شما غیرممکن ­ها است و هیچ شانسی در میان احتمالات واقعی ندارد. حمله­ ی ارتش اوکراین – در تاریخ ششم مرداد ماه جاری –  به اعتبار موشک­ ها و مستشاران آمریکایی به پل آنتونیکا بر روی دنیپرو و شاهراه اتصال به شهر فتح شده ­ی خرسون کمترین تاثیری در روند جنگ نخواهد داشت و مانع از همه پرسی روسیه به منظور الحاق این شهر به موطن اصلی خود نخواهد شد. چنین عملیات ایذایی که با بوق و کرنای رسانه­ ی اصلی به عنوان “موفقیت شکوهمند” تبلیغ می ­شود نه فقط پوچ است بلکه حتا به غربی­ ها – که حوصله ­شان از تلافی اوکراین سر رفته است- دلداری هم نمی­ دهد تا درکیسه ­ی ارسال سلاح به کیف را شل تر کنند. دلیل را علاوه بر اظهار نظرهای واقع­ بینانه­ ی سرهنگ مک گرگور و امثال کیسینجر و سفیر اسبق امریکا در اتحاد جماهیر شوروی و دیگران اخیرا مشاور نظامی آنگلا مرکل، سرلشکر بازنشسته اریش فاد گفته:” برای من این آخرین شانس به منظور مذاکره با روسیه است و اگر ما از این فرصت استفاده نکنیم – چنانکه به نظر می­ رسد استفاده نخواهیم کرد – به زودی ارتش روسیه تا سواحل دنیپر پیشروی کرده و اودسا را هم به تصرف خود در خواهد آورد و تمام خطه­ ی ساحلی دریای سیاه را تسخیر خواهد کرد. به عبارت دیگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف خود خواهد رسید!” یادآوری این نکته ضروری است که ژنرال فاد نه فقط پرو پوتین و “روسوفیل” نیست بلکه از نظامیان دست راستی طرفدار دولت زلینسکی نیز است!

سوئد و فنلاند که عددی نیستند، تمام دنیا به جز چین و روسیه و هند و برزیل و آمریکای لاتین هم که عضو ناتو شوند باز هم ناتو در آستانه­ ی زوال است. تورم در برخی کشورهای اروپایی برای نخستین بار بعد از جنگ دوم جهانی دو رقمی شده. زمستان غیر اتمی از هم اکنون آب از دماغ شولتز و سایر رهبران جنگ افروز اروپا راه انداخته. زمان به نفع روسیه در گذار است. روبل سر جای خودش سر و مر و گنده نشسته و تقویت هم شده. پیش از شروع نبرد هر یورو معادل ۱۳۸ روبل بود حالا اما هر واحد پول اتحادیه­ ی اروپا کمتر از ۵۵ روبل می ارزد. چنانکه بی مبالغه محبوبیت پوتین در افکار عمومی روسیه از ۵۶ درصد به بالای ۹۰ درصد افزایش یافته. اسطوره ­ی شیطان سازی از رئیس هوشمند فدراسیون روسیه به کل مالیده است. ممکن است به درست گفته شود “هیتلر هم زمانی در میان افکار عمومی آلمان و به ویژه سوسیال شوونیست­ ها شدیدا محبوب بوده.” بله می دانم. ناسیونالیسم عظمت طلب روس همیشه به دنبال شخصیت ­های کریزماتیک آویزان بوده است. اما مساله این است که هیتلر و موسولینی در جریان و متعاقب جنگ دوم جهانی و تخریب آلمان و ایتالیا به کل از چشم مردم افتادند. وضع پوتین اما چنین نیست. پیروزی در جنگ اوکراین – که امری قطعی به نظر می­ رسد- به ثبات اقتصادی روسیه کمک خواهد کرد و این کشور را هر چه بیشتر از زوال دوران گورباچوف و یلتسین دورتر خواهد ساخت. این پدیده از هیچ منظری با آلمان درب و داغون بعد از سقوط فاشیسم قابل قیاس نیست. اگر قرار باشد قیاسی در این زمینه بر بستر نبرد اوکراین صورت گیرد از قضا این مقایسه باید میان مرید استپان باندرای فاشیست و همدست نازی­ها (زلینسکی) و هیتلر انجام شود. گیرم هیتلر و ژنرال ­هایش از آن درجه شهامت برخوردار بودند که در آستانه ­ی شکست و اضمحلال نهایی به خود شلیک کنند و سم بخورند. مضاف به اینکه برخلاف سران رایش که افرادی مستقل بودند زلینسکی هم مزدور و وابسته به امریکا است و بدون اجازه­ ی بایدن – بلینکن آب نمی خورد و هم ملعبه­ ی دست گنگ ­های فاشیست داخلی است. زیرپا گذاشتن قرارداد مینسک به دستور سران همین گنگ ­ها انجام شد تا اوکراین را به ورطه­ ی نابودی بکشاند.

 باری از سوی دیگر تحریم ­های امریکا و غرب علیه روسیه به ضد خود تبدیل شده. بحران غذا و انرژی اینک همچون مساله­ یی پیچیده به دست و پای سران اروپا تنیده است. دیگر آلمان بهشت روی زمین نیست! روسیه، یونان دوران سیریزا نیست که تروئیکای تحت هژمونی آلمان و هلند دخل ­اش را بیاورند. زباله ­گردی در میان مردم سالخورده وقاحت پنهان سوسیال دموکرات ­ها و سبزها را فاش ساخته است. مهم­ترین توصیه ی “استراتژیک” ­دولت شولتز به مردم این است: ” هفته­ یی یک بار استحمام کنید! و سوار مترو و ترام شوید حتا اگر به دلیل تنگنای فشار جمعیت له و لورده شوید! و تا می ­توانید هیزم جمع کنید!” اینک نه فقط خطوط حمله­ ی ناتو (نئوفاشیست ­های مستقر در شرق) با اردنگی از زمین داغ نبرد خارج شده ­اند بلکه کمربند میانی و هافبک ­ها (کمک ­های نظامی آلمان و فرانسه و هلند و لهستان و کانادا و….) نیز بریده ­اند و از مهلکه بیرون افتاده ­اند. تنها امریکا مانده است و انگلستان با چند دیپلومات صهیونیست ­تر از صهیونیست­ ها و البته متوهم که در سودای بازگشت دوران ریگانیسم و تاچریسم هیات حاکمه­ ی روسیه­ ی فعلی را – با وجود سیاستمداران کارکشته­ یی همچون لاوروف- با دوران تباه یلتسینِ منگ اشتباه که نه، عوضی گرفته ­اند! می گویم متوهم چرا که آنان مانند هر تازه کار حوزه ­ی انرژی می­ دانند که بستن خطوط گاز روسیه (نورد استریم­ ها) اروپای متمدن را در همین زمستان فرارو به عصر یخبندان و ماقبل تاریخ پرتاب خواهد کرد و با این همه بر حمایت ابلهانه­ ی خود از دولت زلینسکی و ادامه­ ی جنگ اصرار می­ ورزند. از یک ماه پیش انتقاد علیه دفاع دولت­ های اروپایی از جنگ و پشتیبانی از دولت نئوفاشیستی اوکراین با افزایش قیمت­ های سوخت و غلات گسترش یافته است و برخلاف تصور موهوم “رفقا” این طبقه­ ی کارگر اروپا است که وارد میدان شده. در مسکو اما همه چیز آرومه! برغم خزعبلاتی که بازگشت “جنازه­ ی” سربازان روس به کشورشان را تهدیدی امنیتی علیه دولت جار می زد، نبرد اوکراین به همبستگی ملی در روسیه کمک کرده، ضدانقلابیون طرفدار “انقلاب­ های مخملی” را منزوی و بیرون رانده و در افکار عمومی ضرورت بازگشت تمام اوکراین به آغوش مادر اصلی خود (روسیه) را پیش کشیده است.

ته کشیدن پولِ توجیبیِ نئونازی­ها!

پنج ماه پیش و تنها یک هفته پس از شروع نبرد، من طی گفت­ و­گو با “تلویزیون برابری” به تحلیل کسانی که پوتین و مشاوران­اش را با صدام حسین مقایسه می کردند خندیدم. حالا دلیل آن خنده­ ها از میان تفسیرهای سیاستمداران و نظریه پردازان واقع بین غربی یکی یکی منتشر می ­شود. در غرب برخلاف روسیه هیچ استراتژی مشخصی – جز ارسال کور و فله­ یی سلاح برای فاشیست ­ها – موجود نیست. کمی واقع­بین ­تر­ها می ترسند پس از شکست دولتِ مستقر اوکراین و گسست تمام عیار سازمان­ های فاشیستی درگیرِ جنگ سلاح­ های “نذری” ناتو از جاهای دیگر سر در بیاورد. با لندن و آمستردام و بروکسل و پاریس و تورنتو و مونیخ و نیویورک موافقید؟ با ورشو چطور؟ اگر ناگهان بمبی از دست یکی از اعضای رایت سکتور و یا هواخواه باندرا در رفت و مثلا خانه ­ی مجلل لخ والسا را روی هوا فرستاد آیا احساسات شما جریحه دار می ­شود؟ یادتان نرود که همین چند روز پیش بود که مزدور کارگری واتیکان و سیا – که از لانه­ ی گدانسک به قصر ورشو نقل مکان کرده – زبان از کام بیرون کشید و همان ترهات مادلین آلبرایت را بالا آورد: “روسیه بیش از حد بزرگ است و باید تجزیه و کوچک شود!” به گفته­ ی سخنگوی یوروپل به نقل از یک سند محرمانه­ ی پلیسی “شبکه­ های جنایی در اوکراین فعالیت دارند و مترصد هستند مقادیر زیادی سلاح و مهمات سنگین قاچاق کنند. کمااینکه دیده شده که افرادی با سلاح گرم از اوکراین بیرون می زنند!” آنان که کمی استراتژی سرشان می­ شود هنوز یازده سپتامبر و ترکش القاعده به منهتن را از یاد نبرده ­اند. شما چطور؟ عقلای قوم در همین مدت کوتاه بارها قدرت اقتصادی و نظامی دولت­ها و کشورهای روسیه و چین و هند و برزیل – با لولا داسیلوا ی در راه – را در مقابل امریکا و انگلستان و فرانسه و آلمان گذاشته ­اند و دست و پای­شان لرزیده است. ترس امریکا و آلمان و کانادا از بسته شدن لوله ­ی نورد استریم یک (دریای بالتیک از ۱۱ جولای و به منظور تعمیر آن) چنان رعشه ­یی به جان بورژوازی غرب انداخته بود که ابله­ ترین سیاستمداران­شان نیز فهمیدند به لحاظ اقتصادی تا عمق استخوان محتاج روسیه هستند و از اول هم نباید با “خرس” خشمگین کلنجار می رفتند. راست ­ترین مردم اروپا – که با شعار « نه به پوتین و “یس” به ناتو» – وارد میدان شدند با نخستین برفِ اواخر سپتامبر روی پرچم ­های پیش گفته خواهند نوشت: “گور پدر زلینسکی! زنده باد صلح و انرژی و غذای ارزان!” دوران فداکاری اروپا برای اروپا گذشته است. چه رسد به ایثار اروپا برای امریکا! اروپا اوکراین را هنوز بخشی از خود نمی داند. به خصوص اوکراینِ فقیر و ویران را که منافعِ ژئوپولیتیک و “دستاورد” آزمایشگاه ­های متعدد میکروبیولوژیک و اعتبار تجزیه­ ی روسیه و سود صنعت “سکس ورکریسم” اش به جیب آل بایدن و نخب­گان بورژوازی امریکا می رود و در قبال دریافت اینهمه سلاح گران قیمت و پول تو جیبی فاشیست­ های اعزامی چیزی برای تلافی “محبت” آلمان و فرانسه و لهستان ندارد!

طبقه­ ی کارگر وارد شده!

اینک دیگر به ساده­ گی دانسته است که هم استراتژی خونین برژینسکی- ولفوویتز در قفقاز و آسیای مرکزی شکست خورده و هم طرح بالکانیزاسیون ۲ زهوارش در رفته است. علاوه بر شکاف در ناتو کافی است روسیه ماشه ­ی تحریم اروپا را بچکاند و یک گلوله به گلوی نورد استریم ­ها شلیک کند. آنگاه با هفت تا هشت برابری شدن بهای سوخت و هزینه ­ی تمام شده ­ی تولید و به تبع آن افزایش شدیدتر قیمت کالاها مردم کارگر و زحمتکش عملا در برابر دولت­ های “دموکراتیک” غربی صف خواهند کشید. بعد از اعتصاب تاریخی کارگران ترانسپورت لندن نوبت اعتصاب گسترده­ ی کارگران بنادر آلمان رسید. اعتصابِ عظیم و تاریخی دوازده هزارنفر کارگر بنادر آلمان در اعتراض آشکار به عوارض جنگ ناتو و هزینه­ های سنگین میلیتاریزه کردن دولت صورت گرفت. کارگران خواهان افزایش ۱۴ درصدی دستمزد متناسب با بالا رفتن سطح تورم شدند. علی ­الحساب و تا اینجا که هنوز روسیه با توپ پر وارد نبرد نشده است آنان که به میدان آمده­ اند کارگران اروپا هستند. اعتراض طبقه­ ی کارگر دو کشور اصلی و درگیر جنگ یعنی انگلستان و آلمان بسیار معنادار است. نیست؟  کل داستان همین است. تمام!

 مضاف به اینکه آن پروپاگاندای توخالی که امریکا و غرب در رسانه­ ی اصلی راه انداخته بودند که گویا نبرد در اوکراین جنگ میان “دموکراسی و دیکتاتوری” است با کرنش سوئدِ متقاضی پیوستن به ناتو در برابر تقاضای ضدانسانی دولت ترکیه به منظور دستگیری و استرداد ناراضیان کورد به پایان رسیده است. سوئد (این مهد دموکراسی ناب اروپایی، این سرزمین رویاهای رمانتیک گورباچوف، این قریه­ ی خواب گزیده­ ی پشت پا زده به آرمان اولاف پالمه) دیپلوماسی دموکراسی سیاسی را به نازل­ ترین بهای ممکن – کمتر از ده شاهی- به رجب طیب اردوغان (دیکتاتور گردن کلفت ترکیه) فروخته است. معادل کوردی و “اکسچنج” این معامله اما به قیمت خون رهبران روژآوا است!

خانم­ ها و آقایانِ اطو کشیده ­ی “دموکراسی­ چی”! لطفا دموکراسی­ های قراضه ­تان را در گاراژ خود پارک کنید. خلاص!

مرور مراحل سه گانه­ ی جنگ بی پایان

ویژه ­گی مشترک هر سه مرحله­ ی جنگ بی پایان این است که  دستِ کم از زمان فترت اتحاد جماهیر شوروی، امریکا به همراه متحدان ­اش در ناتو و خرده دولت ­های مرتجع منطقه­ یی به دنبال ایجاد هژمونی مطلق سرمایه­ ی امپریالیستی و اعاده­ ی یک جانبه گرایی به شیوه­ ی کمونیسم ستیزی از طریق ایجاد و تقویت جریان­ های متکی به­ فاشیسم مقدس بودند. و هستند هنوز هم. وهله­ ی نخست کم و بیش از سال ۱۹۷۸ و مقابله با تحولات ترقی­ خواهانه و پروشوروی در افغانستان شروع شد. بسیج تمام گنگسترهای اسلامگرای وهابی و افراطی و حتا “میانه روهای” تاجیک و هزارستانی (جریان مجاهدین افغان) و سپس طالبان به جنگی دامن زد که هنوز نیز ادامه دارد و “خونابه­ از چشم ­ها روان” است و “گورستان­ های بی مرز” پس پشت آن خوابیده. جنگی که علاوه بر ساقط کردن یک دولت چپ رفرمیست در افغانستان و ضربه­ های شکننده به ارتش اتحاد جماهیر شوروی ترکش­ هایش در یازده سپتامبر دامن سازنده­گان آن را نیز گرفت و خساراتی بالغ بر دو و سیزده تریلیون دلار به امپریالیسم امریکا وارد کرد و سرانجام نیز یال و کوپال ارتش قدر قدرت امریکا و ناتو را شکست و آنان را ناگزیر از فرار کرد!

مرحله­ ی دوم جنگ به تجزیه­ ی خونبار یوگسلاوی انجامید و فجیع ترین نسل کشی ­های تاریخ معاصر را به ثبت رساند. بالکانیزاسیون یک حاصل توطئه ­ی نهادهای برتون وودز با همدستی امپریالیسم امریکا و ناتو بود. در جریان ایجاد این جنگ مردم متمدن یکی از پیشرفته­ ترین کشورهای شبه سوسیالیستی اروپا ( جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی ) در قالب نبردهای هویتی و ملی و مذهبی – طی سال­های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ و همزمان با فروپاشی شوروی – مانند جانوران درنده به جان هم افتادند و تا می توانستند همسایه ­گان و دوستان و برادران و خواهران خود را – که تا چندی پیش به مسالمت آمیزترین شکل ممکن در کنار هم می زیستند- قتل عام کردند و سرانجام نیز با بمباران ­های وحشیانه ­ی امریکا و ناتو – ۲۴ مارس تا ۱۰ ژوئن ۱۹۹۹- از پا در آمدند و در جزایر موسوم به کشورهای “مستقل” غرق شدند!

 استمرار مرحله­ ی اول جنگ بی پایان در جبهه ­یی دیگر از سال ۲۰۰۳ کلید خورد. در عراق. من از این جنگ که به عروج القاعده ­ی عراق و سپس داعش در سوریه و لیبی و….انجامیده است به عنوان وهله­ ی سوم از مرحله­ی اول جنگ بی پایان نام می­ برم و در کتابی که در دست ترجمه و تدوین دارم به ابعاد آن پرداخته ­ام. در حالی­که گزارش­ های مکرر بازرسان “آژانس بین ­المللی انرژی اتمی” تحت سرپرستی هانس بلیکس به وضوح موید فقدان هرگونه سلاح اتمی در عراق بود، در حالی ­که دولت عراق زیر فشارهای وحشیانه­ ی تحریم امریکا – که به کشته شدن ۵۰۰ هزار کودک انجامیده بود- لاجرم تمام سلاح ­های موشکی خود را از بین برده  و خلع سلاح کامل شده بود و پیش از آن نیز در ابتدای جنگ با ج الف نیروگاه اتمی اش را در جریان بمباران جنگنده­ های اسرائیل از دست داده بود از سوی ارتش ایالات متحد و انگلستان تحت شدیدترین حمله­ ی نظامی ممکن قرار گرفت. طراحان و سیاستگذاران این جنگ در دولت بوش دوم صاحبان کارتل ­های نفتی همچون دیک چنی (معاون رئیس جمهوری) و دونالد رامسفلد (معمار اصلی جنگ) و پل ولفوویتز بودند! بعدها در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما – که عراق همچنان تحت اشغال امریکا بود- نقشه­ یی از پنتاگون سر در آورد که به موجب آن “آشی” که جناب جو بایدن (معاون رئیس جمهوریِ وقت) برای عراق پخته بود “سرو” می شد. بایدن معمار تجزیه ­ی عراق به سه بخش شمالی و مرکزی و جنوبی بود! وهله­ ی سوم از مرحله­ ی نخست جنگ بی پایان علیرغم تخریب بخش عمده­ یی از مدنیت عراق پایان نیافت! خیزش ­های موسوم به “جنبش نان” و به عبارت دیگر “بهار عربی” و امکان تحولات دموکراتیک از پائین فرصتی بود برای دخالت مستقیم امریکا و ناتو و ظهور افراطی­ ترین و خطرناک­ترین تشکیلاتِ تاکنون موجود اسلام سیاسی! داعش! در تونس جریان اخوانی تحت رهبری راشدالغنوشی از امواج عصیان مردم معترض سواری گرفت. درست مانند مصر که رهبر جناح دفتر سیاسی اخوان ­المسلمینِ محمد مرسی موقتا به قدرت خزید اما به سرعت دولت به کودتای ارتش رسید! در لیبی تروریست­ هایی که در بروکسل دوره دیده و تجهیز شده بودند از زمین و ارتش فرانسه با همکاری انگلستان و سپس امریکا از هوا ارکان دولتی را منهدم کردند و با قتل شنیع معمر قذافی در نهایت توحش نتیجه ­ی معکوس خیزش مردم فرودست را به حساب خود ریختند. بعد از پائین کشیدن پرچم صدام حسین و قذافی نوبت به واپسین دولت متحد روسیه رسید! سوریه! قیام مسالمت ­آمیز مردم زحمتکش سوریه علیه رژیم بشار اسد – که از ژانویه ۲۰۱۱ شکل بسته بود- با دخالت مستقیم دولت­ های مرتجع منطقه ­ی خلیج و ترکیه و البته پشتیبانی امریکا و ناتو به چنان شکاف عمیقی انجامید که سمی ­ترین حشرات تروریست – از جمله ارتش آزاد و جبهه النصره و هیات تحریریه­ ی شام و در راس آنان داعش و القاعده- ابتکار عمل را به دست گرفتند و پس از تسخیر شهرهای بزرگ سوریه راهی عراق شدند. حمله به شمال عراق – از ابتدای ژوئن ۲۰۱۴ – و تسخیر سامرا و تکریت و سرانجام سقوط موصل دروه­ ی عملیات داعش در عراق به شمار می­ رود.

فاجعه­ ی فتح­نامه­ ی کابل!

بله داشتم از جنایات ناتو در افغانستان صحبت می کردم که حرف تو حرف آمد! اینک با استناد به داستان­ های واقعی و تکان­دهنده ­ی مندرج در آخرین کتابِ چاپ شده ­ام می ­خواهم بگویم ابعاد این فجایع جنگی هزاران بار فراتر و فربه­ تر از جنایت اخیرا افشا شده ­ی ارتش انگلستان (عملیاتِ نورثمور) و به مراتب گسترده­ تر از آنی است که به خاطر انسان خطور کند. حتا فهم و هضم گستره ­ی این حجم عظیم از جنایات جنگی و کشتار عمدی غیر نظامیان برای شیفته گانِ ناتو و امریکا نیز دشوار است. معتقدم – و در راستای همین باور به سراغ خانم کارلوتا گال رفته ام – که اگر کسی جز ایشان از جایگاه اختصاصی خبرنگار ارشد نیویورک تایمز در افغانستان و پاکستان به مدت دو دهه- و برنده ­ی جایزه ­ی پولیتزر به خاطر همین کتاب وقایع فوق را گزارش می­ کرد- اکثریت مطلق خواننده­ گان، نویسنده را “ضدامپریالیست” و “دشمن امریکا” جا و جار می ­زدند و کتاب را “پروروس” می خواندند و منزوی می ساختند. نویسنده اما پروامریکایی و عضو ارشد انجیل بورژوازی غرب (نیویورک تایمز) است! در جریان برگردان کتاب من همچون یک مترجم حرفه­ یی و امانتدار و امین به متن اصلی کمترین درافزوده ­یی نداشته ­ام. دخالت من فقط در تقسیم بندی درون متنی و تسهیل فهم ادبیات نویسنده است تا پژوهشگر و خواننده راحت ­تر با روند دخالت ناتو و امریکا در افغانستان ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر چون کارلوتا گال مانند اکثریت روزنامه نویسان غربی طرفدار جبهه ­ی مجاهدین ( ائتلاف شمال به رهبری احمد شاه مسعود و شرکا ) است به طور طبیعی هر کجا که به دخالت ارتش اتحاد جماهیر شوروی و مناسبات مرتبط با دولت­ های پروشوروی پیشا مجاهدین – از تره­ کی تا نجیب ­الله – رسیده است جانب اسلامگرایان را گرفته و هیستری ضد شوروی و ضدکمونیستی اش گل کرده. من در این مواقع با استفاده از اطلاعات شخصی و پژوهش­ های دقیق خود در امور افغانستان دخالت کرده و طی پی نوشت­ه ایی مستند به مخاطب برای قضاوت واقع­ بینانه و فهم حقیقت داستان یاری رسانده ­ام.

***

این سلسله مقالات را با تعمق بیش­تر در جزئیات “فتح­نامه­ ی کابل” به عنوان وهله ­ی ­دوم از مرحله­ ی اول جنگ بی پایان ادامه خواهم داد. همچنین اگر فرصتی پیش آمد در پایان این مجموعه خواهم کوشید جایگاه بورژوازی حاکم بر ایران (دوران پسا پهلوی) را در مواجهه و مشارکت سیاسی و اقتصادی در مراحل محتلف جنگ بی پایان تدقیق کنم. همین­جا دوست دارم یادآور شوم که بورژوازی ایران از زمان تولد تا کنون و مستقل از شکل سیاسیِ حکمرانی خود همواره و فی ­الحال نیز خود را و متحدان خود را در بلوک سرمایه­ داری غرب یافته است. سفر این یا آن رئیس دولت بلوک شبه سوسیالیستی – از رهبران کوبا و ونزوئلا و نیکاراگوئه و پاراگوئه تا سفر ولادیمیر پوتین و عقد قرارداد نامفهوم ۲۵ ساله با چین و همکاری ناگزیر با روسیه در جنگ داخلی سوریه و معاهدات نظامی ناروشن و خرید و فروش تسلیحات از و به روسیه – موید عمق روابط استراتژیک نظام حاکم بر ایران با بلوک روسیه و چین نیست. کمااینکه روس با تاخیر فراوان سامانه ­های ضدموشکی اس ۳۰۰ را در اختیار ج الف گذاشتند اما مدت کوتاهی بعد سامانه­ ی بسیار پیشرفته ­ی اس ۴۰۰ را به ترکیه (عضو ناتو) فروختند. در نتیجه چند پهپاد که از قرار با مهندسی معکوس ساخته شده است و روس­ ها با هدف اقتصادی و حفظ پهپادهای ویژه ­ی خود از ج الف خریده ­اند چیزی را ثابت نمی­ کند. تنها دولت دارای موشک­ های ماورای صوت (روسیه) مستغنی از پهپادهای دولتی است که تکنولوژی صنعتی ­اش از مالزی و کره جنوبی نیز عقب تر است. در نتیجه سفر پوتین به تهران و پروپاگاندای رسانه­ ی برتر مبنی بر پرو روس شدن نظام حاکم – مستقل از سود و زیان آن به له یا علیه کارگران و زحمتکشان- مانند سفر مکرر مقام­ های ارشد ترکیه و اسرائیل و…. به مسکو هنوز پرچم هیچ پیمان استراتژیکی را بر نمی­ افرازد. از اینکه بگذریم حتا اگر نظام حاکم ج الف پروروس هم که باشد بازهم موضع درست برآمده از تبیین سوسیالیستی و متکی به فکت از نبرد در اوکراین مبتنی بر حمایت از ارتش فدراسیون روسیه علیه نئوفاشیسم و امپریالیسم امریکا و ناتو خواهد بود.

مرسی که می­ خوانید و با مباحث خود (ایمیل­ های محبت آمیز و کامنت ­های موافق و مخالف و انتقادی) به ارتقای دانش نویسنده کمک می­ کنید.


[۱]. https://www.youtube.com/watch?v=rbK03QSof1Y

برای شنیدن گفت ­و­گوی نویسنده با “صدای نو سیدنی” درباره ­ی نبرد اوکراین بنگرید به: https://www.youtube.com/watch?v=rbK03QSof1Y

https://akhbar-rooz.com/?p=163536 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

31 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

اگر از پرداختن به موضوع تجاوز روسیه به همسایه اش که کشتار و ویرانی هایی را بوجود آورد ه است بگذریم
  و از این موضوع که گروهی در این تجاوز  کاسه ی داغتر از آش شدند -و برای تجاوز روسیه دلیل تراشی کودکانه می آورند و خامنه ای هم چاپلوسانه در حضور پوتین گفت آقایم پوتینم! کارت خوب بود اگر پیش دستی نمی کردی چه می شد وچه نمی شد-بگذریم و بخواهیم در مورد نوشتار قراگوزلو نکته ای بیاوریم فقط می توان گفت
وقتی کسی مرجع تقلیدش در حضور آقایش پوتین بگوید
آقایم
پوتینم
خوب کاری کردی که پیش دستی کردی  و تجاوز کردی  
پس مقلدش نیز از تجاوز پوتین باید دفاع کند.
عجب حکایت های تلخی را می شنویم

امید
امید
1 سال قبل

سلام وقتی مصاحبه یا بهتر بگویم مناظره شما را با آرش کمانگر میدیدم گفتم آرش جلن احتمالا اشتباه کرده باشی و فکر میکنی این هم مثل حسن حسام خواهد دمید بر انچه تو میدمی و لذت خواهید برد از توافقی که با هم دارید. من تمام اتفاقات اکراین را از ۱۹۹۱ به بعد دنبال کرده بودم و نوشته های کیسینجر و برزینسکی و سفیر سابق امریکا در شوروی و نوشته های مک گروگر و … خوانده بودم و با اینکه همیشه مخالف پوتین بودم ولی در بحراین اکراین مدافع سیاستهای پوتین بودم و جنگ را جنگ ما میدونستم و متاسف بودم که تمامی جریانات چپ بعضی با ادعای جنگ امپریالیستی و بعضی دیگر به عنوان تجاوز به کشوری مستقل از اکراین حمایت میکردند.ارش هم تلاش میکرد این را با جنگ جهانی اول مقایسه کند در صورتیکه هیچ شباهتی به آن نداشت و باید با جنگ دوم مقایسه میشد. دوست عزیز به نظرم برای دفاع از حمله روسیه به اکراین باید خیلی شجاع بود و از چیزی نترسید و از آبرو و حیثیت مایه گذاشت و یک تنه با همه درگیر شد و البته که این کار درستیست اما واقعا باید خیلی تلاش و مطالعه کرد تا بتوان با این جو ضد پوتین در گیر شد و دمت گرم که جسارتشو داشتی .و پشتوانه ای شدی برای کسانی مثل من . با اینکه شرایط سخت و پیچیده ایست و به ظاهر همه ی کشورهای به اصطلاح طرفدار دمکراسی در طرف دیگر و ما در کنار کشورهای غیر دمکراتیک قرار داریم ولی به خودم بارها گفتم که این نگاه کاملا درست است و شکی ندارم اگرچه از دیکتاتوری متنفرم و این به ظاهر تناقضی رو نشون میده و جسارتا به شما هم میگم که همینجور مصمم و ثابت قدم به راهتون ادامه بدین که بسیار مفید هستین در شرایطی که چپ تحت تاثیر فشار تبلیغاتی خط اصلی و مدافع ان شده .از اولین روز جنگ همواره گفته ام پوتین باید در این جنگ پیروز بشه ،ما سالهاست که با شکست زنگی میکنیم ولی این مورد پیروزی با ماست.موفق باشی

مرداویج
مرداویج
1 سال قبل

اینقدر از برنامه ها و اقدامات ناتو و جنایات آنها در اینور و اونور جهان در این مقاله نوشتید حتی یک مخالف شما نیامد آنها را نقد کند و یا به آنها بپردازد . چندین کشور توسط ناتو ویران شده و مردم آن به خاک و خون کشید شدند و این چپهای راست شده ککشان هم نمیگزد . راست شدن مد روز شده بالاخره باید مسیر را هموار کرد تا بشود از دلارهای اینترنشنال متعلق به خاندان مرحوم عدنان قاشقچی و یکی از فعالان ایران – کنترا تا ………………..دلارهای توزیعی “سازمان فخیمه سیا” نواله ای دذخور راستها دریافت کرد.
آقای دکتر همان بهتر که جوابی به آنها داده نشود . اینها چپ های لو س آنجلسی هستند که با راستهای لوس آنجلسی همسفره شده اند گر چه ممکن است بعضی هاشون در برلین و لندن و پاریس غنوده باشند .

بقولی چپ آواز افکند و از راست شد .

خالد
خالد
1 سال قبل
پاسخ به  مرداویج

رفیق گرامی مرداویج
با هر آنچه نوشتید با تاکید شدید موافقم. فقط مایلم یک نکته به کامنت بسیار دقیق شما اضافه کنم و آن اینکه علاوه بر ” مد شدن راست روی” و مد شدن موضع گیری علیه شوروی و چین و کوبا و ونزوئلا که از سوی رسانه اصلی به مخاطب چپ و راست حقنه میشود در این میان مسئله عجیب تحت تاثیر قرار گرفتن چپ از این سیل تبلیغات هیستریک است. متاسفانه همه مخالفان جنگ روسیه علیه ناتو راست و دست پرورده خاندان قاشق یا خاشقچی و من و تو و مشابه نیستند. کافیست مثلا تلویزیون های راه کارگر ( برابری) حکمتیست ( پرتو) اقلیت ( شورا) و کومله و حزب کمونیست را ببینید تبلیغات و تحلیل هایشان انگاراز روی دست همان رسانه اصلی کپی شده است.
روزگار غریبی است

مرداویج
مرداویج
1 سال قبل
پاسخ به  خالد

جناب خالد بنده نه رفیق هستم که معمولا کمونیستها به همدیگر میگویند نه کمونیست .آنچه که از مقاله فهمیدم نوشتم .و برای آنکه روشن شودعرض شود آنچه که در روسیه میگذرد دفاع از استقلال روسیه توسط پوتین و همراهان است که تا اینجا به خودشان و نهادهای تجاوزگر ناتو مربوط است و به مردم ایران مستقیما ارتباط ندارد ولی آنچه برای ما مهم است این است که همین الگویی که بر علیه روسیه پیاده کرده اند را برای ایران هم سعی میکنند پیاده میکنند مانند آنچه بر سر لیبی و عراق و افغانستان و سوریه آوردند ما به عنوان مردم ایران باید تکلیفمان را با استقلال خودمان تعیین کنیم یا میخواهیم با سیستم امپریالیستی همراهی کنیم مانند عراقی ها و بخشی از لیبایی ها و اوکراینی ها و یا از استقلال خود دفاع کنیم و هزینه آنرا هم بپردازیم مانند روسیه. ایطور که معلوم است راستها و چپ های آمریکایی و لوس آنجلسی میخواهند با امپریالیسم همراه باشند و لی اکثر مردم ایران برعکس ، تمام مشکلات را به جان میخرند ولی استقلالشان را از دست نمیدهند که دو باره اروپایی ها و آمریکایی ها آنها را تحقیر کنند .خیلی ها فکر میکنند که ما اگر با آمریکایی ها همنوا شویم کشورمان مانند کره جنوبی یا اروپا میشود نمی بینند که چه بر سر افغانستان و عراق و لیبی و غیره آمد . همچنین خیلی ها فکر میکنند از استقلال که صحبت میشود یعنی دفاع از رهبری اول و دوم جمهوری اسلامی . در صورتیکه استقلال و آزادی از امپریالیسم پدیده ایست که انقلاب ۵۷ مستقل از هر رهبری به مردم ایران تقدیم کرد و باید صرفنظر از اینکه چه کسی می آید و چه کسی میرود مانند مردمک چشم از آن دفاع کرد ضمن اینکه همین گروههای لوس آنجلسی که آنموقع به چپهای آمریکایی معروف بودند از روز ۲۳ بهمن شروع کردند به تنش آفرینی و انقلاب را میراث خود میدانستند و عوامل تندرو داخل نظام را تحریک به کارهایی کردند که عوارض آن مانند سیل شروع شد و نتیجه همین است که میبینیم . همین الان هم این گروهها هیچ اولویت بندی سرشان نمیشود فقط میخواهند حاکم باشند . مردم ایران که اکثریت محروم را تششکیل میدهند هوشمندانه به مبارزه برای اسقلال و آزادی ادامه میدهند و وقعی به لوس آنجلسی ها نمینهند و اولویتهایشان خودشان را به پیش میبرند . تابع پروپاگاندای اینترنشنال و منوتو و امثالهم و همچنین پروپاگاندای داخی اعم از صدا و سیما و غیره هم نمیشوند .

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

مقاله را بار دیگر خواندم تا از منظری غیر سیاسی و صرفآ فرهنگی و اجتماعی نیز به اندیشه های یک پوتین دوست ایرانی آشنا شوم. همان گونه که کامنت گذاران محترم ذیل نیز اشاره کرده اند، تاکید متعصبانه آقای نویسنده به عشوه ملانی، رنگ رژ، ، فشن، و عرق خوری، فقط بیان گر اندیشه بنیاد گرایانه بعضی از چپ های قدیم است که هنوز در تحجر زن ستیزی و ضدیت با مدرنیته نا خود آگاه با ارتجاع سیاه ایران اشتراک منافع دارند. ادبیات نویسنده در مورد عرق خوری روحانیت شیعه دست کمی از روحانیت شیعه ندارد. با این تفاوت که حتی آخوند ها هم میداند که در جهان سیاست رهبران روس به خصوص از استالین و خروشچف تا به امروز در میگساری ید طولایی دارند.

این عبارات از طرف یک مدعی چپ بسیار سخیف هستند.

انور محمودی
انور محمودی
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

با درود
ترم “چپ سنتی” که به طور مشخص کل طیف فدایی و پیکار و رزمندگان و راه کارگر را فرا می گیرد از اختراعات جریان کمونیسم کارگری و شخص منصور حکمت است. این طیف در مقابل ترم ” چپ غربی” را علم می کنند و مثلا مبارزه برای افزایش دستمزد را اکونومیسم و کارگر کارگری می دانند و معتقدند با پنج درصد جامعه متشکل از ویولونیست ها و مهندسان میتوان قدرت سیاسی را از کف جمهوری اسلامی خارج کرد. ( نظریه حزب و قدرت سیاسی حکمت در کنگره دوم حزب کمونیست کارکری) در نتیجه این جماعت مبارزه با حجاب و اسلام ( فقط اسلام سیاسی و نه حتی سایر مذاهب) را در اولویت فعالیت خود نشاتده اتد. جوش اوردن کاربر محترم جناب مهرداد گرامی از نقد دکتر قراگوزلو به رسانه های پرو امپریالیستی از سر حب علی نیست بلکه از سر بغض معاویه است وگرنه کافیست شما مثلا کتاب مشهور نوام چامسکی درباره تاثیر رسانه را بخوانید تا دریابید که خاستکاه اینهمه بذل و بخشش و بریز و بپاش زرق و برق در رسانه اصلی چیست. اگر رسانه اصلی کار و فعالیت خبر رسانی و سیاسی می کند چه نیازی است که مجریان آن هر روز بهترین و گرانترین لباس ها را بپوشند؟ کار اطلاع رسانی با فعالیت مد لباس فرق می کند وگرنه حتی قشری ترین چپ های امروز هم با رژ لب مخالف نیستد. متاسفانه دوست محترم جناب مهرداد این نکته مستور در نقد رسانه اصلی در مقاله را نگرفته. البته من فکر میکنم این دوست محترم موضوع را گرفته اما بر مبنای همان توضیحات من اصل هدف خود را در زدن به قول خودش چپ سنتی گذاشته. خب توقعی هم نیست. این طیف از دولت زلینسکی و ناتو حمایت می کند.

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل
پاسخ به  انور محمودی

سلام جناب و چند نکته:

چپ سنتی یک اختراع نیست بلکه فرایند یک پروسه فرسایشی تاریخی است که شامل در صدی نا قابل از بازماندگان فرتوت بلشویسم روسی-ایرانی است و بنده هم در این کامنت حرفی از ان نزدم. شما عنوان کردید و البته حزب توده را هم عامدانه از قلم انداختید.
از نظر من، خود HKK چپی قهقرایی تر از گروه بالاست. اعتقاد به غصب قدرت توسط پرولتاریا در دنیای امروز نیز از مضامین همان سنت سوسیالیسم قرن نوزده است که گروه های فوق در کامنت شما به اضافه HKK در ان اشتراک خرافات دارند.
مهرداد و امثالهم کاربران و شهروندان عادی هستند. آقای قراگوزلو خود را یک کمونیست حرفه ای و سر موضع میداند. جوش آوردن ایشان در مقالات و مصاحبه های زود غضب و تند خو فقط به فروپاشی بیشتر تمثال و افکار ایشان در انظار منجر میشود.
ایشان اولین و آخرین چپی نیست که به آرایش و گریم زنان در یک بحث جدی ایراد میگیرد. بسیاری از چپ های قشری حتی پر حرارت تر از شیعه های وطنی به آزادی جنسی و انتخاب زنان حساسند. به داستان های پیش از انقلاب از ریختن سوپ به سینه دختران در دانشگاه در همین سایت مراجعه شود. این ریشه در خوانش قبیله ای و ارباب و رعیتی چپ ایران از مارکسیسم دارد و به خاطر اشتراکش با مذهبیون شیعه درست بشو هم نیست. کسی از اینان یا شما انتظار همیاری در آزادی حجاب را ندارد.
صحبت از چامسکی، حد اقل مصاحبه او را در”حمایت از تلاش اوکراین برای دفاع از خود مشروع است” را بخوانید. گرچه از هوادران پوتین و روسیه و تجاوز و کشتار فله ایی بعید است.

محسن
محسن
1 سال قبل

باتشکرازمقاله های خوبتان.

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

پوتین و “رهبر فرزانه” هم در حضور آیت الله اعدام دست یکدیگر را به گرمی فشردند .”رهبر فرزانه” فرمودند : ” از ابتکار عمل شما در حمله به اوکراین خوشمان آمد اگر شما اول حمله نمی کردید آنها این کار را میکردند ” . جنگ؛ خونریزی و کشورگشایی با مسابقه فوتبال اشتباه گرفته شده است.
در ضمن بد نیست نگاهی به مقالات مندرج( و ترجمه) در روزنامه های چاپ داخل : “کیهان” حسین بازجو و “وطن امروز ” وابسته به سپاه پاسداران بیندازید تا افکار حاکمان اسلامی در مورد جنگ امپریالیستی برایتان مشخص گردد :
https://www.pishkhan.com/Archive/1401/05/14010501/VatanEmruz86971109711648534983250.pdf

رضا حمیدزاده
رضا حمیدزاده
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

جناب کهنسال یک پرسش دارم از شما. فرض کنیم به تعبیر شما “رهبر فرزانه” گفت : “داعش جنایتکار است.”
با این استدلال شما ما باید نتیجه بگیریم:
خیر داعش خیلی هم خوب است؟؟؟

کیا
کیا
1 سال قبل

مثالتان را می‌توان گسترش داد و به نتیجه ای منطقی هم نرسید.
گفته ها و ادعاها را نباید ملاک قرار داد ،بلکه عمل را باید مد نظر داشت.
در مورد مثال بالا می بینیم با اینکه” رهبر فرزانه” اینچنین صحبتی کرده است ، در عمل خود از داعش هم بدتر است!

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

اقا رضای عزیزدر این حالت میگوییم : دیگ به دیگ میگه روت سیاه.

ناهید
ناهید
1 سال قبل

دوستان عزیزی که از دکتر قراگوزلو تقاضای رفرنس کرده بودند. بفرمائید این هم یک رفرنس از نشریه معتبر گاردین که از تقویت ارزش روبل صحبت می کند:
https://amp.theguardian.com/commentisfree/2022/jul/29/putin-ruble-west-sanctions-russia-europe

زويا
زويا
1 سال قبل

البته بیشتر کسانی که اینجا نظر دادند خود اینتر ناشنال هستند من به شخصه از آقای قراگوزلو ممنونم اگر حرف حق زدن دفاع از جمهوری اسلامی من یکی هستم شماها بروید پشت رهبر بایدن و مسیح جانتان باشیدخوبه هر وقت هم کم می آورید فوری شاملو دیگران می کشید وسط خدای اگر کمی مغز منجمد تان به کار بیاندازید آن وقت می فهمید به جای تنفر از پوتین باید از عقب ماندگی خودتان تنفر داشته باشید

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  زويا

“کمی مغز منجمد تان به کار بیاندازید”
این ظاهرا برای همه صادق است!
چطوره مغز منجمدمان را برای رهایی خود بکار بیندازیم واز طرفداری اینور و اونور این مغز منجمد را رها کنیم!

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل
پاسخ به  زويا

بسیار ممنون از “ادب” شما و برچسبها. ج.ا. از مدافعینی چون شما تشکروبه خود میبالد.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  زويا

” عقب ماندگی خودمان”
اینرا خوب گفتی!
بعد از چهل و چندی سال از بقدرت رسیدن اسلام فقاهتی و با دیدن فجاع آن هنوز هم پشت ” جمهوری اسلامی” که وجود خارجی ندارد راه بیفتیم و سینه بزنیم ، مسلما نظر دکتر قراگوزلو نیست و شاملو هم را لطفا بمیدان استدلالی خود وارد نکن!

زهره
زهره
1 سال قبل

مطلب شما از زاویه اشاره به جنایات ناتو و امریکا در گوشه وکنار دنیا مطلوب است گرچه به شیوه پژوهشی، با بیان دلایل کافی و منابع معتبر ارایه نشده است. متن شما بیشتر با حالت تهاجمی و بدون منطق لازم ارایه شده و خواننده را از این شاخه به آن شاخه سرگردان می‌کند.
از سوی دیگر اگر این مطلب را بدون ذکر نام خودتان می نوشتید متاسفانه گمان میرفت که شما یک روسی حقوق بگیر از پوتین هستید که اجازه ندارید هیچ نکته منفی را از جنگ و پوتین بیان کنید.
همچنین پیشنهاد میکنم که در مقاله ای جداگانه نظرتان را در زمینه رابطه روسیه با جمهوری اسلامی بیشتر باز کنید. بویژه در مورد نقش روسیه در روند حمایت از بقای جمهوری اسلامی چه فکر می کنید؟

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

اگر احمد شاملو و تقی شهرام بدانند دکتر قره گزلو نامی با این تحلیلهای “مشعشع” در مورد جنگ روسیه و اوکراین که قند در دل حکومت اسلامی آدمکشان آب کرده از آنها نیز تجلیل نموده است، در گور بر خود خواهند لرزید. به لینک زیر مراجعه شود در باره احمد شاملو و تقی شهرام:
https://www.akhbar-rooz.com/120469/1400/05/02/
آیا جنگ بین دو قطب و بلوک امپریالیستی میتواند مترقی و عادلانه باشد؟
به عبارت بکار رفته از ایشان در مورد جنگ توجه کنید:
“سربازان دلاور ارتش دولت لیبرال بورژوازی روسیه” بی اختیار آدمی را یاد تبلیغات حکومت داعشی می اندازد: ” سپاهیان دلاور و جان بر کف اسلام”
ماهیت جنگهای اول و دوم جهانی چه بود ؟ ماهیت جنگهای نیابتی منطقه ای که ماکت کوچکی از جنگهای جهانیست چطور؟ کمتر جنگی بوده است که برای طرفین آن منافع اقتصادی نداشته باشد و در این راستا میلیونها نفر به خاک و خون کشیده نشده و آواره نگردند .
در یک کلام : این جنگ؛ جنگیست بین لاشخورها و کفتاران . باده به کام سرمایه داران و انحصارات جهانی . بیچاره کارگران و زحمتکشان جهان.
از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

ما هم از دوران کودکی از امثال آقای قراگوزلو عبارت “طبقه کارگر وارد میشود” را یاد گرفتیم اما در بیداری امروز بیشتر “اژدها وارد میشود” را یافتیم. ایشان گاه بی گاه در این خواب بی پایان رویاهایش را از زوال امپریالیسم و ناتو و برقراری زود آیند کمونیسم پرولتری به اشتراک میگذرد. اما لحن عصبی و پرخاشگرایانه مقاله بالا حکایت از یک رویای شیرین نیست بلکه جلوه گر کابوسی است که ترس ناخود آگاه ایشان را از بر آورده نشدن ان ایده ال ها نشان میدهد.

اگر تا چندی پیش بهانه ای برای طرح همان ایده های عتیق نبود، امروز جنگ اوکراین مزید بر علت است که با پشتیبانی بی چون و چرا از جنایت روسیه به بهانه مبارزه با نئوفشیسم و ناتو و بشارت ظهور مجدد سوسیالیسم به همان خواب شیرین ادامه داد. شکست استراتژی قفقاز و آسیای مرکزی؛ شکاف و زوال ناتو، ته کشیدن پولِ توجیبیِ نئونازی­ها؛ سوئد و فنلاند هم که عددی نیستند؛ و در آخر طبقه کارگر وارد میشود!! در آخر روسیه با اقتصادی بار ور شکست گورباچف و یلتسین را جبران میکند و پس از برقراری دوباره شوروی همه به پای هم پیر میشوند!

تنها توصیه به این دوستان اینست که آسوده خوابی هایی از این قبیل بود که رفقا را با آشفتگی از خواب بیدار و از اضمحلال همیشگی دولت بلشویکی آگاه کرد.

ایوب
ایوب
1 سال قبل

نتوانستم مقاله را تا آخر بخوانم. نثرسبک که شاید در یک دورانی دیگر و در برخی محافل نشانه سخنوری نویسنده یا گوینده تلقی می شد. حضرات “مدافعان سوسیالیسم کارگری” که از طرفی نمیتواند خود را از رویای “عشوه­ ی ملانی ترامپ برای جاستین ترودو” رها کند (ظاهرا نویسنده ده چشمی همه هوش و حواسش به ملانی ترامپ بوده ) و به ”
گوینده ­گان فشن تی وی موسوم به ایران اینترنشنال که رنگ رژ خود را با پروژکتورهای استودیو ست می ­کنند” گیر میدهد.
جناب “مدافعان سوسیالیسم کارگری” رنگ رژ کسی به هیچ بنی بشری و هیچ سوسیالیسمی ربطی ندارد تا چه رسد به شما.

مقاله اگر نکته ای قابل بیان داشته باشد را هم نمیشود با این نثر پاتریکال و یه سبک مجله مکتب اسلام پیش از انقلاب بخورد نسل امروزی داد. 

پرویز افشار
پرویز افشار
1 سال قبل
پاسخ به  ایوب

جناب ایوب با درود فراوان
من در حال حاضر کاری به محتوای سیاسی مقاله ندارم. با بخشی از آن موافق و با بخش دیگری مخالفم. اما میخواهم پاسخ شما را بدهم. یک مقاله هر چند با غلظت شدید سیاسی و رادیکال نمی تواند بی بهره از طنز سیاه باشد. غالب شاهکارهای سیاسی ادبیات جهان با تلفیقی از طنز تلخ نوشته شده اند. به نظر من این طنز تلفیقی در مقاله از ویژگیهای مثبت آن است. الان و بعد شروع جنگ اوکراین رسانه اصلی کار خود را در لجن پراکنی به ارتش روسیه متمرکز کرده است و یکریز تبلیغات و پروپاگاندای تهاجمی علیه روسیه راه انداخته. برای تاثیر گذاری روی مخاطب این رسانه ها از مجریان خاص با پوشش و آرایش ویژه و نور پردازی و افکت خاص استفاده می کنند. برای درک بهتر موضوع شما را به تماشای فیلم سینمایی ” بمبشل” توجه می دهم ک افشای تبلیغات فکس نیوز به نفع ترامپ با مجریان ویژه است. شما فکر می کنید رسانه یی مانند ایران ا…. چرا تمام مجریان زیباروی سایر رسانه ها از جمله من و تو و بیبی سی و صدای امریکا را با حقوق کلان ب خدمت گرفته است؟
اول فکر کنیم بعد کامنت بنویسیم.

سامان کریمی
سامان کریمی
1 سال قبل
پاسخ به  ایوب

جناب ایوب محترم
چه بخواهید و چه نخواهید سوسیالیسم کارگری به عنوان جناح چپ جنبش کارگری با شعار و استراتژی سیاسی اقتصادی نان کار آزادی رو به پیش است و چپ ‌پرو ناتو که طبقه کارکر را به مرخصی زایمان فرستاده و تنها دغدغه اش اکس مسلم و حجاب و اسلام است و کاری به استثمار ندارد روز به روز در فرقه های کوچک مریخی ذوب می شود.
موفق باشید

مرداویج
مرداویج
1 سال قبل

آقای دکتر ، این اروپایی ها میخوان از باکو نشینان گاز بیشتری بگیرند تا جبران مافات شود شما که دستی در آتش تحلیل دارید پیشنهاد کنید حالا که پای پوتین رو بیل رفته و دریای سیاه را میخواهد بروی اوکراین ببندد یک تک پا بیاد و بخش غربی دریای خزر از مرز ایران یعنی آستارا تا مرز روسیه را اشغال کند فقط باکو را اشغال نکند و با یک کریدور به بقیه جاهای جمهوری باکو وصل شود و بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد به ایران تحویل دهد حالا تا باقی سرزمینهای اشغالی ۱۷ شهر معروف . باشد که رستگار شود . این دوستی روسیه وایران در شرایط فعلی به این درد میخورد . یادمون باشه در یکی دو روز قبل یا بعد از شروع جنگ اوکراین پوتین الهام علیف را احضار کرد که احتمالا به او بگوید در جریان جنگ دست از پا خطا نکند .

سهراب
سهراب
1 سال قبل

بسیار بهره بردم، گو اینکه اهل تعریف و تمجید های اینچنینی نیستم، اما در دورانی که بقول ظریفی، “گروهبان قندعلی های” ناتو پاچه ورمیمالند، خواندن مقالاتی از این دست هم آموزنده است و هم امیدوار کننده. دست دکتر قرگوزلو را بگرمی میفشارم. دست مریزاد!

تاها
تاها
1 سال قبل

نویسنده عزیز به یک سلسله فاکت‌ها اشاره می‌کند و براساس آن بحث و استدلال خودشان را در جهت توجیه حمله نظامی روسیه به اوکراین پیش می‌برند. این روش استدلال منطقی است. مشروط به آن که منابع داده‌ها مشخص باشد. تنها منبع مورد اشاره مصاحبه خودشان با رادیویی فارسی زبان در استرالیا است! آیا مقاله‌ای که در آن به جای اطلاعات و داده‌های قابل استناد شاهد ادعا در آن هستیم، محل اعتنا دارد؟

نادر درمنش
نادر درمنش
1 سال قبل
پاسخ به  تاها

جناب نادر با درود
در این مقاله حداقل بیش از سی تا چهل نکته به شکل فکت ( واقعیت) گفته شده است که ارجاع دادن به منبع آنها نیازمند یک مطلب مفصل است. علاوه بر اینها مگر یک مقاله آکادمیک است که نیازمند رفرنس و لابد فهرست اعلام و شماره صفحه و کتابنامه و غیره باشد. من از نویسنده دو کتاب خوانده ام یکی کتاب بحران و دیگری کتاب تاریخ تلخ هر دو کتاب دقیقا و هر جا که لازم بوده به منبع ارجاع داده.
شما یک زحمتی بش و بیا و لطفی کن و با رفرنس یکی از بیشمار ادعاهای نویسنده را رد کن.
ممنون از شما

نرگس و امیر
نرگس و امیر
1 سال قبل

با درود خدمت رفیق مدیر اخبار روز و جناب دکتر قراگوزلو گرامی.
به نظر ما این مجموعه مطالب از هر منظر ارزش چند بار خوانده شدن را دارد. به ویژه با این نثر زیبا و قلم شیوا. منتهی انتقاد ما به نویسنده این است که بر خلاف همیشه جنبه پژوهشی مقالات خود را رها کرده و چون از حمله روسیه حمایت بی چون و چرا می کند نگاهش یک جانبه نگر است. در نتیجه بر ضعف ها و حتی جنایات روسیه در اوکراین چشم می پوشد.
ممنون

محمد
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  نرگس و امیر

این مطلب حتی ارزش ندارد یک پاراگراف اش را نقد کرد . ادبیات کیهان شریعتمداری همراه به خودستایی و خودشیفتگی و تبلیغ آثار و کتب در دست انتشار و غیره. بدتر آنکه صفحات یک نشریه چپ آلوده به ترهات چپ نمایی میشود که احیای شوروی را به رهبری پوتین طلب می کند و برای خالی نبودن عریضه هم نقد آبکی که هر گوینده ی تلویزیون ایران اینترنشنال هم به جمهوری اسلامی دارد ، ارایه میدهد . حیف از وقت که صرف مطالعه این قسم نوشته ها شود

سهراب
سهراب
1 سال قبل
پاسخ به  نرگس و امیر

نرگس و امیر گرامی، شما گویا مطلب را با دقت نخواندید. اتفاقا ایشان به همین آب پاکی ریختن روی دست ناتو تحت عنوان چندجانبه نگری توجه داده اند. احتمالا مارکوس لنز مجری برنامه ای با همین نام در آلمان را میشناسید ایشان به مهمان برنامه اش گاوک می گوید، همه چیز یا سیاه است یا سپید، رنگ دیگری نیست. آیا شما بعنوان یک کشیش حاضرید دست به اسلحه ببرید، علیرغم فرمان انجیل که می گوید نکش؟
گاوک که معمار فقر آفرینی در آلمان و یک ضد کمونیست چند آتشه است در جواب می گوید، من با صلح طبی (پاسیفیسم) مخالفم، چرا که از موضع ضعف بستر تسلط قلدر را فراهم می کند. ما برای حفظ ارزش هایمان، یعنی شیوه کنونی زندگیمان(بخوان چپاول مردم جهان سوم و پرتاب تکه نانی جلوی ۹۹ درصد مردم کشورش)، باید دست به اسلحه ببریم. (نقل به مضمون).
شما بین فاشیسمی که شاهدیم و دشمنش دعوت به چند جانبه نگری می کنید، خنده دار است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


31
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x