سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

 اعتلای اعتراضات به جنبش سراسری در راستای انحلال جمهوری اسلامی ایران – حسن نادری

شما نمی توانید مردمی را که تشنه نیستند به نوشیدن آب آلوده مجبورکنید

اعتراضات مسالمت آمیزعلنی زنان و جوانان اقشارگوناگون در برابرخشونت نظام حاکم به دومین ماه مقاومت پا می گذارد.

ابعاد این نوع اعتراضات درحیات نظام اسلامی دربازه های زمانی مختلف تا این حد چشمگیرو مداوم نبود.

گرچه رفتار نیروها و عمال نظام، تسلیم تعصبات و انگیزه های پیش داوری وغیر منطقی خشونت را در پیشینه خود دارند، درمقابل اما معترضان منطق زندگی و آزادی را درفرآیندهای عقلانی ـ سیاسی خود در پیش گرفتند.

ضعف عقلانی که نظام در مورد مسائل فرهنگی، سیاسی ـ اقتصادی اعمال می کند و فقدان کنترل منطقی برنتایجی که به آن منتهی می شود، به خودی خود برای توضیح چنین پس روی منطق کافی است.

آنچه که مربوط به “عقلانیت” یا”حکمت”استنباط ها یا نتیجه گیری هایش می شود، نظام را برآن می دارد تا بیش ازپیش دست به اقداماتی بزند که ازهم اکنون خطر اشتباه کردنش کاملا محرز است.

زیرا برای نظام  دشوار است تا رویدادها را به نسبت واقعی شان ببیند یا حتی  دیدن بیش از یک جنبه از یک سوال زن، زندگی و آزادی در یک زمان معین برای او بسیار دشوار است.

اهمیت چنین اعتراضاتی از خشم قابل بحث نیست،اما باید صحت وعلت خشم را مورد توجه قرار داد.

تجزیه و تحلیل در بسیاری از موارد نشان می دهد که خشم ها به طور خود به خود ازآتشفشان درونی مردم سرچشمه نمی گیرند، بلکه به واسطه و ناشی از چهار دهه سیاست های مخرب و ناکارایی دستگاه های قضایی، مقننه و اجرایی و تبلیعات مغایرعقل و منطق و مدرنیته زیر نظر ولی فقیه است.

رویدادهای حاضر حاکی از آن است که نظام دیگر قادر به شکل دهی اراده مردم و حتی تا حد زیادی قادربه ایجاد اراده مردم در راستای اهداف خود نیست. اراده مردم خود به خودی نیست بلکه محصول کنش سیاسی است.

عصرمداحی و فریب و بازی کردن با احساس و عواطف مردم رو به خاموشی است. با این حال چنین ترفندهایی می توانند فضای سیاسی ـ اجتماعی را آلوده کنند و به عقلگرایی لطمه بزنند.

خوشبختانه انقلاب دیجیتال تیشه بر ریشه ” کتمان حقایق” زد و ابعاد فساد و اختلاس همه سردمداران نظام را به صحنه در آورد. رفتارمنطقی آهسته اما پیوسته جای احساسات را می گیرد

یکی از وظایف مهم فرهیختگان متعهد به آزادی، تنویر افکارعمومی و هدایت اعتراضات متمدانه و اجتناب و پرهیز ازکلمات زیر کمربند است. لازمست شعارهایی تبلیغ شود که همه طبقات و اقشار را متحد کند و در راستای جایگزینی نظام جدی باشد.

انتشاراطلاعات دقیق و نتیجه گیریهای منطقی درست در مورد مسائل سیاسی به مردم بسیار دشوار و در عین حال جذاب و اعتماد برانگیز خواهد بود و این چنین اطلاعات و استدلال ها تنها در صورتی موثر و مثبت خواهند بود که با ایده ها و برداشت های شهروندان معترض مطابقت داشته باشند.

به عنوان یک قاعده کلی، وعده های سیاسی باید به اندازه کافی روشن باشند تا به نتایج مورد نظر منجر شوند.

احتمال زیادی وجود دارد که استدلال ها و اطلاعاتی که واقعاً در ذهن مردم فرو می روند، حاکی از متعهد بودن نسبت به یک هدف سیاسی باشند. و استدلال موثر اساسا باید تلاش برای تعالی برخی گزاره ها در راستای منزلت و جایگاه اصولی زن، زندگی و آزادی باشد.

قدرمسلم، تبلیغات سیاسی غیرواقعی با محدودیت ها مواجه خواهند شد. بخشی ازحقیقت در قضاوت  توماس جفرسون رئیس جمهوری آمریکا وجود دارد:« در دراز مدت مردم عاقل ترازهرفردی هستند». به گفته آبراهام لینکلن رئیس جمهوری آمریکا: عدم امکان فریب دادن همه مردم برای همیشه.

در واقع، این دو جمله به شکل بسیار چشمگیر بر جنبه بلند مدت مسئله تأکید می کنند.

بدون شک می توان ادعا کرد که با گذشت زمان، وجدان جمعی نظراتی را منتشرمی کند که اغلب به دلیل خصوصیات بسیار معقول و حتی به دلیل ظرافت آنها قابل توجه است.

 تاریخ، بازگویی ازموقعیت های کوتاه مدت است که می تواند برای همیشه مسیر امور را تغییر دهد.

تاریخ یک کشور همیشه پیوسته است اما هر نسل تاریخ و مُهر خود را بر صفحات دارد.

اگر نظام حاکم، بخواهد  مردم را گام به گام درکوتاه مدت فریب دهد تا قرصی را قورت دهند که واقعا نمی خواهند، ذره ای ازعقل گذشته نگرهم نمی تواند ذهن را قدم به قدم از واقعیت دور کند.

از نمونه های عقل گذشته نگر را می توان از مغز نابخرد سردار حسن زاده شنید که در جمع تعدادی از بازنشستگان سپاه می گوید:« به واسطه عملیات روانی سنگین دشمنان، نتوانستیم واقعیت انقلاب اسلامی را در ذهن جوانان روشن کنیم به همین دلیل ذهنیت درست و واقعی از ایران اسلامی و برتری‌های کشورمان در ذهن جوانان وجود ندارد، در حالی که دشمن، دشمنی خود را علیه انقلاب اسلامی از روز اول پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است ».

خُب اگر در بازه زمانی چهل و دو سال نتوانستید ذهن جوانان را با آموزه های کهنه مسموم کنید، پس چرا براراده انحرافی ” امربه معروف، نهی از منکر”که همه شالوده های نظام براین حکم غیر عقلانی نهاده شده است إصرار می ورزید. پس مشکل شما را نباید در نبود اقتدار یک نظام سیاسی ارزیابی کرد بلکه مشکل همه نیروهای نظام اسلامی ایران، بدون استثناء روانی و محبوس در آسیب فرهنگی واجتماعی برخاسته از آموزه های کهنه است.

قدر مسلم اعتراضات مقطعی کنونی از یک نقطه در راه اعتلا به جنبش سراسری شروع شد. و همگرایی کردن صدا ها بر دوش و وظیفه هر جریان سیاسی و فرد متعهد به دموکراسی، آزادی و پیشرفت کشورمان ایران است.

هیچ اعتراضی در هیچ گوشه جهان برخاسته ازبوالهوسی و تفنن نیست.

وقتی آمارهای رسمی نظام بر وضعیت شغلی جوانان و تحصیلکردگان را مورد بررسی قرار دهیم، ابعاد فاجعه و نا امیدی در بین نه تنها بیکاران بلکه خانواده ها دیده می شود: ۹۵۵ هزار و ۳۹۸ نفر از جمعیت فارغ التحصیلان کشور بیکار هستند! بنابر گزارش مرکز آمار ۴۰،۹ درصد از بیکاران کشور دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. گرچه نمی توان به این آمارهای رسمی اعتماد کرد، با این حال خود گویای بحران ساختاری نظام در ناتوانی جذب و تولید اشتغال در کشور است.

افزون براین، بیش از ۵۰ درصد این بیکاران را زنان تشکیل می دهند. پس جای تعجب در برآمد اعترضات و پیشاپیش آن زنان نیست.

پس دو راه برای این تحصیل کرده ها در پیش است: مهاجرت اجباری و ترک کشور و خانواده، یا سرخوردگی و نا امیدی و تن دادن به کارهایی که منطبق با مدارک تحصیلی آنها نیست.

البته برای کسانی که دستی دردایره قدرت دارند، مشاغل پردرآمد و امکانات مالی و بانکی به هزینه بودجه بیت المال فراهم هستند، کارهای کاذب و دلالی و عدم ایجاد ارزش اضافی به سود همه. 

عمکرد نظام در انباشت نارضایتی، کاهش رفاه اجتماعی، دکترین راهبرد تنش های منطقه ای و بین المللی، کشور را در بن بست قرار داده است.

 راهبردهای مجهول در پیوند با همسایگان ایران که آنها هم به دلایل استراتژیکی در چنبره مشکلات قرار داند کارساز نیست. دکترین موازنه متعادل دکتر مصدق برای همیشه در ایران سازگار و به سود منافع ملی است. همانند حسابداری دو ستونی: سود ـ زیان

ترفند نظام در مقصر جلوه دادن آمریکا،اسرائیل و اروپا به معضلات و اعتراضات داخلی و ناکارآمدی خود، دیگر در بین مردم جایگاهی ندارد. شعار ” دشمن ما همینجاست، دروغ میگند آمریکاست” نشان از بلوغ معترضان و جستجوی راه حل از درون کشور است.

قدر مسلم، در یک جهان به هم پیوسته و درک منافع ملی هر کشور، به ویژه ابرقدرت ها را برآن می دارد

تا درچگونگی ایجاد توازن قوای جهانی سیاست خود را پیش ببرند. مگر جمهوری اسلامی با هزینه های هنگفت درعراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان و آفریقا… دخالت نظامی و مالی نمی کند و برای این کشورها مشکلات به بار نمی آورد؟

چیزی که باید مورد توجه همه استقلال طلبان سیاسی در هر کشورقرار گیرد اینست که نباید به دلایل مختلف، فراخوان به دخالت نظامی مانند عراق و لیبی داد، نباید با نیروهای جاسوسی کشورهای خارجی در تخریب منافع ملی همکاری کرد، نباید به بهانه استقرار دموکراسی دعوت به مداخله نظامی کرد.

عواقب اینگونه فراخوان های ضد ملی به بهانه مبارزه با دیکتاتوری در این کشورها، معضلات پایدار و عواقب ناگوار به بارآوردند.

باید علیه هرگونه تبلیغات نظام درباره دست داشتن دست های خارجی در اعتراضات مبارزه کرد.

اعتراضات جاری حاصل رنج ها و انباشت بی عدالتی است که اینک به وسیع ترین مقاومت و جنبش علیه سیاست های تروریستی نظام تبدیل شده است.

نکته با اهمیتی که از نظر من باید بر آن تامل کرد، در باره ویژگی های نسل کنونی است که از جانب برخی قلم به دستان سهل انگار،او را پرخاشگر، بی مطالعه، بی تفاوت و مسامحه گر و.. . ارزیابی می کنند. نمی توان و نباید تحلیل های نویسندگان و جامعه شناسان کشورهای غربی را بدون درنظر گرفتن تفاوت های تاریخی،اجتماعی و فرهنگی ایران همسنگ ارزیابی کرد.

از سوی دیگر، چنانکه ملاحظه می کنیم شعار زن،زندگی و آزادی منحصر به فرد است و برخلاف اعتراضات در بازه زمانی ” بهار عربی” که با مشکلات اقتصادی و دیکتاتورهای حاکم برخاسته بودند، حاکمان و جوامع عرب ـ مسلمان را با چالشی بنیادی روبه رو ساخت.

جایگاه زن در کشورهای اسلامی را به چالش می کشد. زندگی را در معادله برابری زن و مرد قرار می دهد. و سرانجام آزادی از یوغ نظام های ملوک الطوایفی و امیران و شاهان مستبد. آری این شعار خواب از چشمان کشورهای همسایه مرتجع هم در شکل و هم در محتوا ربوده است.

نسل کنونی کشورمان با دو معضل سرسخت سنت پدرسالاری و نظام عقیدتی ارتجاعی حاکم روبه روست. اگر نسل کنونی ایران به ابزار مشابه فن آوری نسل جوان غربی مجهز است، اما آرمان های نسل جوان کشورمان، حامل رهایی از ستم پدرسالاری و ایدئولوژی ارتجاعی نظام حاکم از یک سو، و پیام برای زندگی شرافتمندانه و رهایی بخشی است.

بکوشیم دیالوگ و گفتگوی سازنده را ترویج و تجربه های موفق و ناموفق نسل پیشین را به صورت شفاف و صادقانه برای تضمین فردای بهتر و همبستگی ملی به آنها انتقال دهیم.

دیالوگ و گفتگوی سازنده، راه پیروزی علیه نظام جهل و جنایت را همواره خواهد کرد.

سازماندهی ابزار هدایت اعتراضات و پیوند دادن همه طبقات و اقشار ناراضی به زحمتکشان است و در این راه لازمست ابزارهای مدرن دیالوگ را در تحکیم سازماندهی بکار ببریم.

با امید به پیروزی و استقرار نظام فراگیر و دموکراتیک برای همه ایرانیان از شمال تا جنوب،از غرب تا شرق و جای جای کشورمان. انحلال باد نظام جهل و جنایت اسلامی ایران.

https://akhbar-rooz.com/?p=174664 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading