تظاهرات نه تنها عظیم بود، بلکه اکثریت وسیعی از شرکت کنندگان افراد ۱۵( بسیاری محصلان دبیرستانی بودند) تا ۲۵ ساله بودند. اینها چه کسانی هستند؟ به چه کسی رای میدهند؟ یا اصلا آیا رای میدهند؟ جمعیت آن چنان زیاد بود که نیمی از شهر را پرکرده بود. این در حقیقت واقعیت سیاسی جدیدی هست: به ویژه در مسئله جنگ، اما نه تنها جنگ…
مقدمه مترجم: در ۲۵ آوریل سال ۲۰۲۴ تظاهرات وراهپیمایی عظیمی در میلان ایتالیا برگزارشد. ۲۵ آوریل را روز آزادی میلان، آزادی ایتالیا، جشن پیروزی مقاومت نیز مینامند. ایتالیا و میلان در ۲۵ آوریل ۱۹۴۵ از دست فاشیسم آزاد شدند و مقاومت ایتالیا اعلام پیروزی کرد. نشریه چپگرای ال مانیفستو ازیک ماه پیش مردم را به گرامیداشت گسترده روزآزادی و مبارزه با فاشیسم، مخالفت با جنگ و آتش بس در غزه و اوکراین فراخوانده بود. دراین راهپیمایی بیش از ۱۰۰ هزار نفر شرکت کردند، اما درنشریات شرکتی جهان بازتاب وسیعی نیافت. امسال ۲۵ آوریل با سی سالگی به حکومت رسیدن برلسکونی هم زمان بود. این تاریخ به نمادی از بازگشت فاشیسم و نئو فاشیسم درایتالیا تبدیل شده است. درادامه دو مقاله را که از زوایای متفاوتی به این راهپیمایی پرداخته اند میخوانید.
ظهور نیروی سیاسی که میتواند دنیا را تغییردهد
لوچیانا کاستلینا- داود جلیلی
من خیال ندارم گزارشی از خود مراسم بدهم، من نمیدانم سخنران رسمی مراسم چه کسی بود، چون، اگرچه من شش ساعت در راهپیمایی حضور داشتم، اما حتی به (میدان) پیازا دل دومو نرسیدم- جمعیت آن چنان زیاد بود که نیمی از شهر را پرکرده بود.
افراد زیادی از تحریریههای روزنامههای میلان در آن جا حضور داشتند، که همه آنها پرچم ال مانیفستو را حمل می کردند، که مانند ۳۰ سال پیش افتخار ویژهای به بزرگداشت همیشگی ۲۵ آوریل (روز آزادی میلان در سال۱۹۴۵) داده بود. من گزارش مراسم را به آنها وا میگذارم تا با جزئیات شرح دهند.
البته من مایلم به آن حکایت بپردازم، چون انسان همیشه این فرصت را ندارد که در یک چنین رخدادی شرکت کند. تظاهرات نه تنها عظیم بود، بلکه اکثریت وسیعی از شرکت کنندگان افراد ۱۵( بسیاری محصلان دبیرستانی بودند) تا ۲۵ ساله بودند.
این در حقیقت واقعیت سیاسی جدیدی هست: به ویژه در مسئله جنگ، اما نه تنها جنگ، ۲۰ سالهها به صحنه باز میگردند. من فکر میکنم به خاطر آن است که احساس میکنند ما درنقطه عطف تاریخی مهمی در جهان قرار داریم و آنها به سوی بسیج شدن رانده میشوند. البته، به شیوه خودشان. آنها بشاش به نظر میرسند: در طی مسیر، هزاران نفر با ریتمهای سیستم صوتی که به لطف Circolo Magnolia معروف (انجمنی که کنسرتهای عظیم ملی و بینالمللی را برگزار میکند) روی شناورعظیم ARCI نصب شده بود میرقصیدند.
اینها چه کسانی هستند؟ به چه کسی رای میدهند؟ یا اصلا آیا رای میدهند؟ من نمیدانم، خیلیها خودشان بودند، دورعلامتی که وابستگی خاصی را نشان دهد جمع نشده بودند. دیدن آنها خنده به لبم آورد، حتی من اکنون کاری بیشتری انجام میدهم وهر شب دوشنبه وقتی LA7 آمار نظر سنجی هفتگی را منتشر میکند آنها را بررسی میکنم: حزب برادران ایتالیا Fratelli d’Italia 0.07+ درصد، حزب دموکرات PD0.02- درصد، آمارها برای جنبش پنج ستاره یا اقدام Calenda هم از همین قراراست. و بعد، در تمام طول هفته بعد، تمام دانشمندان سیاسی بر اساس این ارقام نزدیک به صفر مشغول توضیح تغییرات عمیق در جامعه ایتالیا شدند، و هیچ یک ازآنها به صورت واقعی به ما نگفت که ۶۰ درصد جوانانی که درگیر سیاست هستند چه فکری میکنند.
دلیلی که من این گزارش را مینویسم این است که دوست دارم به این نیروی سیاسی جوان نوظهور دو نصیحت بکنم:
- نه تنها با فاشیسم رسمی، بلکه با ضد فاشیسم مطرح شده از سوی کسانی که از آن به عنوان پوششی برای حقههای کاملا شبه فاشیستی خودشان استفاده میکنند با احتیاط برخورد کنید. من اسم نمیبرم، اما پیشنهاد میکنم توجه زیادی بکنید.
- فکر میکنم یادآوری آن که جنگ پارتیزانی ایتالیایی بسیار متفاوت از جنگ پارتیزاتی دربسیاری ازکشورهای تحت اشغال نازی بود مفید است.
بسیاری از این کشورها، که با فرانسه و پادشاهیهای شمالی آغاز شد، با تکیه بر سابقه مشروعیت دولتهای سرنگون شده، که نام مقاومت هرکشوررا تعیین میکرد میجنگیدند. در ایتالیا، اما، جوانان ما بدون درک آن که دموکراسی و ضد فاشیسم واقعا چیست، و بی آنکه اصلا کسی از آنها حمایت کند به کوهستانها رفتند. آن (حرکت) قمار نامعلومی بود. و انجام آن چه کاملا ضروری است تا امروزطول کشیده است: تغییر جهان. میدانم، دشوار است. اما امروز یک چنین خوشبینی را دارم که فکر میکنم آنها می توانند آن را انجام دهند.
*درباره نویسنده: لوچیانا کاستلینا(۱۹۲۹) روزنامه نگار و نویسنده ایتالیایی، یکی از قابل احترامترین شخصیتها در صحنه فرهنگی ایتالیا است. او درسال ۱۹۴۷ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست، و پس ازآن عضو سازمانهای مختلف چپگرا بوده است. او ۴ دوره عضو پارلمان ایتالیا و۲۰ سال هم عضو پارلمان اروپا بوده است، که طی آن ریاست کمیته فرهنگ، جوانان، آموزش و رسانه را به عهده داشت. او به عنوان یک روشنفکر متعهد به گفتگوی عمومی است، او عمق بحران رسانههای جمعی و نقش فرهنگ در همگرایی اروپایی را منعکس کرده است. ازسال ۱۹۹۸تا۲۰۰۳ رئیس “سینمای ایتالیا” بود که سازمانی است که ترویج فیلمهای ایتالیایی در خارج از کشور را بهعهده دارد و اکنون عضو افتخاری Cineuropa است. او تالیفات بسیاری دارد و برنده چندین جایزه ادبی و هنری شدهاست.
منبع: ایل مانیفستو
تظاهراتی رساتر از کسانی که گوشهایشان رامیبندند
آندرآ فابوزی- ترجمه: داود جلیلی
تظاهرات میلان آن چنان عظیم بود که دوساعت پس از آغاز زمان برنامهریزی شده، کسی قادر نبود قدمی به جلو یا عقب بردارد، تمام وعدههای ملاقاتها از دست میرفت، مردم نمیتوانستند تلفنهایشان را جواب بدهند و هرکسی خود را جایی در میان گروههای بزرگی ازدیگران مییافت که برای آن جابودن برنامهریزی نکرده بود، و بعد آنها با هم آشنا میشدند ودرهم میآمیختند، وزمانی که در نهایت به پیازا د ومو میرسیدند، مراسم به پایان رسیده بود، اما هیچ کسی جز این چیز دیگری نمیخواست.
و کارشناسان صحنه سیاسی وحلقه اطلاعات مستقر در رم اگر در چنین روزی، تنها روی تعدادی ضد اعتراضات پراکنده تمرکز میکنند، و آنها را بهعنوان چیزهایی درآستانه جنگ تمام عیار میخوانند، و درعین حال دهها و صدها هزار راهپیمایان مسالمتجو را نادیده میگیرند و روی نمونههای اندکی از(خشونت) هل دادن که افراد اندکی، بیشتر پلیسها درگیر آن بودند، و تنها چند دقیقه ادامه داشت متمرکز میشوند چقدر از مرحله پرتند؟
تظاهرات شاد و فوق العاده عظیم ۲۵ آوریل امسال میلان تنها از سوی کسانی میتواند بیاهمیت نشان داده شود که قبل از راهپیمایی اعلام کرده بودند که انتظار میرود” تنشهایی” وجود داشته باشد، واز خیلی قبل قطعی کرده بودند که ضد فاشیسم ردی اززمانهای سپری شدهاست و دعوت به آتش بس (می تواندنشانه) ظهور یک افراطی، و شاید اقلیتی خشن باشد. برای آنها پنهان شدن پشت بستههای از پیش آماده و روایت دروغ بهتر است. برای آنها که میبینند چندین هزار نفر پرچم ملتی ستم دیده، کشوری ویران شده دراثر بمبارانهارا تکان میدهند، واز این روبه کلمه “همبستگی” معنای واقعی آنرا میبخشند بهتر است گوشهایشان را ببندند. ترسیم تصویری از سامیستیزی آسانتر ازنگاه کردن به چشم صلح طلبان واقعی است.
تظاهرات پنجشنبه همزمان- اول ازهمه به کسانی که اعتقاد دارند و کسانی که به تظاهرات آمدند- نشان داده است که اگر کسانی که دلایلی برای بالا بردن صدایشان دارند واز همراهی با آن درخواست خودداری شود، امتناع از شنیدن برای به دست آوردن آرامش کافی نیست،. یک ماه پیش زمانی که ال مانیفستو فراخوان برای(تظاهرات) ویژه ۲۵ آوریل را آغاز کرد، برای اعتراض کردن علیه دولتی که همزمان آخرین حفاظ های قانون اساسی را در قوانین و نهادها از کار میاندازد، کارآغاز شده از سوی اکثریتهای مختلف گذشته را کامل، و نشان اقتدارگرایی و بی کفایتی خود را به آن اضافه میکند دلایل محکمی وجود داشت.
(درخواست)آتش بس در غزه و اوکراین از قبل آشکاربود چون اروپا با عزم راسخ لغزش به سوی تجدید تسلیحات را آغاز کرد. بعد، هر چیزی که بین پیام آغازین ماکه آتش بس “امکان پذیر است” و راهپیمایی روز پنجشنبه رخ داد تنها و تنها برای دراین جا بودن، بلندکردن صدایمان، برای دیده شدن و شنیده شدن حتی ازسوی کسانی که نمیخواهند بشنوند وببینند، برای رشد بیشتر و بیشتر صفوف راهپیمایی دلایل بیشتری اضافه کرد.
اگر ما شایستگی ویژهای در تمام این رخداد داریم، آن شایستگی تنها درک لحظه وهماهنگ شدن با مردم است. این دست آورد کوچکی برای یک روزنامه نیست، اما جایی است که برای همه مابخش دشوارآغازمیشود.
درباره نویسنده: . آندره آ فابوزی متولد ۱۹۷۱ ناپل، لیسانس اقتصاد و تجارت. او کار روزنامه نگاری خود را در سال۱۹۹۵ ، به عنوان مفسر برای روزنامه لیبرازیون آغاز کرد. او۲۰ سال است که در ال مانیفستو کار میکند و دبیر بخش سیاسی، سردبیر و اخیرا مفسر پارلمانی آن بوده است. او به مدت ده سال استاد روزنامه نگاری دردانشگاه سور اورسولا بنین کاسا بوده است.
منبع: ال مانیفستو
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- جنگ همیشه سودآوراست – کلوِر کارول، برگردان: داود جلیلی
- خصوصی سازی بهداشت و پیآمدهای اجتماعی فاجعه بارآن در گرجستان – گفتگو با بکا ناتسولیشویلی – ترجمه: داود جلیلی
- مادری مجرد اجباری و شبکههای مراقبت پناهندگان اوکراینی، اوکسانا دوچاک – ترجمه: داود جلیلی
- اسرائیل چگونه از طریق بازار و الحاق زمین های اشغالی فلسطین را می بلعد؟ – چیارا کورجیاتی، ترجمه : داود جلیلی
با این مقاله و ظهور نیروی سیاسی که میتواند دنیا را تغییر دهد کاملا موافقم
لویی اراگون شاعر ونویسنده نامی PCF و فرانسه سروده : “زنان اینده بشریت هستند “!
امروز مطابق این مقاله شاید بتوان نوشت ؛ جهان را به جوانان و زنان سوسیالیست ،دموکرات و پیشرو بسپارید -مطمئنا جای بهتری برای زندگی خواهد بود !
امروز سیستم سرمایه داری با بحران و تضاد های اقتصادی ،اجتماعی، اکولوژیک و دموکراتیک غیر قابل حل روبروست .
جنگ ها ، نابرابری ها ، شکاف های طبقاتی و تخریب محیط زیست و پایان منابع سیاره چنان گسترده شده که تنها سوسیالیسم یا کمونیسم دموکراتیک و اکولوژیک میتواند از فروپاشی تمدن بشر جلوگیری کند !
تز های فوق شاید پروپاگاندا و یا خوش خیالانه بنظر برسند، ولی در جبهه چپ فرانسه اندیشمندان دانشگاه از جمله :
Frédéric Lordon ,Bernard Friot
در این مورد مقاله ،کنفرانس و کتاب منتشرنموده اند !