آقای حامد اسماعیلیون گرامی
ما، جمعی از فعالان سیاسی و مدنی برون مرزی، بدینوسیله قدردانی خود را از تلاشهای مستمر و خستگیناپذیر شما به عنوان سخنگوی «انجمن خانوادهٔ قربانیان پرواز پیاس ۷۵۲» برای سازماندهی و ایجاد هماهنگی در راهپیماییهای خارج از کشور در حمایت از جنبش انقلابی مردم ایران اعلام میکنیم. اندوه ناشی از مصیبتی که به شما و سایر خانواده های داغدار پرواز ۷۵۲ وارد شد، گرچه بسیار عظیم بود، اما شما را در سوگ متوقف نکرد و به انگیزه نیرومندی برای زنده نگاه داشتن جنبش ظلمستیزی و رسیدن به آزادی و عدالت در برابر استبداد و تباهی حاکم تبدیل نمود و عاملی شد تا استوار و محکم پرچم دادخواهی را بر دوش نگه دارید.
اکنون چهره شما تنها سیمای پدری محزون در فراق همسر و فرزند نیست، بلکه تبلور انسانی آزاده، مبارز و جویای عدالت است که تصویر جامعه برخاسته ایران برای استیفای حقوق از دست رفته را بازتاب میدهد. رویاهای ما و جمع بزرگی از ایرانیان، همان رویاهایی است که شما در سخنرانیتان در گردهمایی باشکوه برلین برشمردید. باور داریم فعالیتهای شما در نقش هماهنگکننده کنشهای روحیهبخش ایرانیان برون مرزی بر مبارزات مردمی داخل کشور تاثیری بسیار ارزشمند داشته است. ما در کنار شما برای تداوم این برنامهها خواهیم ایستاد.
اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا
الف – (۳۶ -۱) عزیزآجیکند، آرش آذرخش، بتول آراسته، زری آزاد، علی آزاد، ابراهیم آسترکی، هادی آقازری، سوسو آقامیری، فرشید آهی، فرانک آئینی، کیومرث آئینی، مهدی ابراهیمزاده، امیرابراهیمی، تورج ابوذرخانی، داوود احمدلو، مسعود اخترانیتهرانی، طاهره اردلان، ابوالفضل اردوخانی، آذرارفعزاده، جمشید اسدی، مزدک اسکندرخواه، طاهره اصغری، صدیقه اصغری، بهرام اصلانی، فریبا اعرابی، علی افشاری، نادرافغانی، حسین اقتداری، رضا اکرمی، بهرام امامی، علی اکبر امیدمهر، مهدی امینی، ممراندواری، شاهین انزلی، منصور انصاری، مریم اهری.
ب – (۵۴ – ۳۷) رحیم باجغلی، محمود باقرزاده انصاری، هانیه بختیار، عطیه بختیار، عباس بختیاری، همایون بختیاری، شهریار بخشی، مهران براتی، محمد برزنجه، محمد برقعی، حجت بزازی، خسرو بندری، شاپور بهرامی، عصمت بهرامی، شهناز بهرامی، بهروز بیات، شهربانو بیژنگی، نیلوفر بیضایی،
پ- (۶۴ – ۵۵) کوروش پارسا، میثاق پارسا، محمود پارسایی، داوود پارسیان، بهزاد پرنیان، سهراب پهلوان، محمد پوردوائی، احمد پورشیروی، احمد پورمندی، بیژن پیرزاده
ت- (۷۳- ۶۵) محمد تاج دولتی، خسرو تجربهکار، غلام ترشیزی، مریم تنگستانی، ناهید تهرانی، مرتضی توانگرریزی، نیره توحیدی، کیانوش توکلی، بهرام توکلی
ث- (۷۵- ۷۴) امیرثابتان فدائی، الهام ثابتیان
ج- (۸۰ – ۷۶) اسفندیار جاوید، فلور جاوید، سامرضا جعفریان ،جعفر جهانبخش، اصغر جیلو
چ- (۸۱) رضا چرندابی
ح- ( ۸۸ – ۸۲) جلال حسینی، حمید حسینی، عطا حسینی، حمید حسینی، شهرزاد حسینی، نقی حمیدیان، ملیحه حیاتی
خ- (۹۳ – ۸۹) صلاح خاتمی، امیر خدیر، دریا خدیر، بهروز خلیق، جمشید خونجوش
د- ( ۹۷ – ۹۴) یاشار داد، شهره درودی، آزاده دواچی، هوشنگ دیناوری
ر- (۱۱۱ – ۹۸) فریبا راد، فاطمه راستی، علی رجامد، شادی رحیمی، شیده رضائی، فاطمه رضائی، هومن رضوی، فرامرز رفیعی، کوروش رقابی، سارا رهبر، رضا رودسری، سکینه رودسری، رزا روزبهان، سپیده روزبهان
ز- (۱۱۵ – ۱۱۲) حسن زرهی، هادی زمانی، محمود زمانیراد، زیور زیبا
س- (۱۲۴ – ۱۱۶) رضا سادات، رحمان ساکی، پویان ساکی، رضا سرداری، مائده سلطانی، ساسان سلیمانی، منصور سلیمانی، آذر سنجری، ساقی سهیلی
ش- (۱۴۰ – ۱۲۵) رحیم شامبیاتی، مسعود شبافروز، صادق شجاعی، امیرساسان شرفی، میهن شکراللهپور، پروانه شکرایی، الهه شکرایی، سید احمد شمس، شجاع شمسیزاده، پروین شهبازی، حسن شیخانی، مریم شیرازی، حمید شیرازی، محمود شیرازی، سیامک شیرزاد، رضا شیرزاد
ص- (۱۴۶ – ۱۴۱) فریبرز صارمی، محبوبه صالحی، امیر پرویز صحتی، بلوچ صدیق، اسماعیل صفرزاده، علی صمد
ط- (۱۴۸ – ۱۴۷) علی طارخ، اشکبوس طالبی
ع- (۱۶۵ – ۱۴۹) ناهید عابدین، میترا عالی، رضا عامرینسب، غلام عباسی، جواد عباسیتوللی، عادل عبیات، مهدی عربشاهی، حمید عصار، نادر عصاره، فرزانه عظیمی، سیامک علامهزاده، کاظم علمداری، رضا علوی، محمدصادق علیاصغری، ابوالفضل علیپور، رضا علیجانی، محمود علیزاده لسانی
غ- (۱۶۶) سینا غیور
ف- (۱۷۷- ۱۶۷) همایون فاتح، پری فاطمی، مسعود فتحی، سبحان فخاریان، آذین فرد، آذر فرهادی، سیامک فرید، داریوش فریدونی، اردشیر فقیهنصیری، فیروزه فولادی، شیرین فیروزی
ق- (۱۸۵ – ۱۷۸) ناهید قاجار، سیامک قادری، کامبیزقائممقام، منیژه قدرتیپور، ابوالقاسم قدسی، یدی قربانی، کیارش قربانی، علی قنبری
ک- (۲۰۱ – ۱۸۶) جمشید کابلیان، صادق کار، مقصود کاسبی، احمد کاظمی موسوی، اکبرکرمی، بهزاد کریمی، علی کریمی، رضا کریمی، حسن کریمی، احمد کریمی حکاک، کاظم کشاورز، سیامک کلهر، رسول کمال، ارسلان کهنموییپور، حمید کوثری، تقی کیمایی اسدی
گ- (۲۰۴- ۲۰۲) مهدیه گلرو، سهیلا گلشاهی، حسن گلشاهی
ل- (۲۰۶ – ۲۰۵) حسین لاجوردی، محسن لطفی
م- (۲۳۹ – ۲۰۷) عزیزماملی، عفت ماهباز، بهمن مبشری، پرویز محسنی، مرسده محسنی، رویا محسنی، یوسف محمدی، فرحناز محمدی، بهمن محمدی، تقی مختار، پرویز مختاری، شهرزاد مسعودی، منیر مشعشعی، نیما مشعوف، احمد مشعوف، انوشه مشعوف، یلدا مشعوف، رسول معمار، پویان مقدسی، احمد مقصودلو، سعید مقیسهای، پروین ملک، کیوان ملکیاسکی، صادق ممیزی، اسفندیار منفردزاده، فریبرز مهرانادیب، فرید مهرانادیب، همایون مهمنش، فریده مهمنش، نینا موسوی، انور میرستاری، مهران میرفخرایی، خسرو میرمالک
ن- (۲۵۳ – ۲۴۰) پروین ناظمی، پوریا نایب، احمد نجاتی، رضا نجفی، مهری نجفی، مهدی نخل احمدی، محسن نژاد، ناهید نصرت، محمد نصیری، مادح نظری، مهرداد نمازی، هانری نهرینی، تورج نوایی، داوود نوائیان
ه- (۲۵۸ – ۲۵۴) مجتبی هاشمی، ماریا هاشمی، آرمینه هایتزمن، توران همتی، رضا هوشمند
و- (۲۵۹) احمد وحدانی
ی- (۲۶۰) فرهاد یگانه
بابا انگیسی هم بگذارید تا بفهمی
پاسخ به Ali
ماهیت هر تظاهراتی را سیاست حاکم رهبران آن ( حامد اسماعیلیون و ساناز عظیمی پور ) ، اهداف تعیین شده آن تعیین میکنند نه نیت خوب و خوش قلبی افراد .
تظاهراتی در برلین با شعارهای ” همه با هم ” با پلاکارد ها و پرچمهای ؛ اکرانی ها ، تجزیه طلبان عرب نشین با پرچم ( الاحوازیه ) پرچم تجزیه طلب سازمان آزاد و دموکراتیک شرق کردستان ( کودار ) پرچم تجزیه طلبان شمال سوریه موسوم به ( ادار) ، پرچم پان ترکیسم ها ، پرچم های طرفداران رجوی ، پرچم ( حرکً الضال الاحوازیه) که در سال هزار و سیصد هشتاد و چهار اعلام موجودیت کرد و هدف آن استقلال خوزستان بود ، پرچم رژیم سهیونیستی اسرائیل و …
هدف از این تظاهرات برای تشدید های اقتصادی ، مخالفت با گردش ایران به شرق ، تبلیغ تجزیه طلبی و آماده نمودن تجاوز به ایران بوده و هست .
حامد اسماعیلیون از بستن سفارتخانهها ، اخراج سفرای ایران ، تحریمهای همانند ، حمایت از ” منطقه پرواز ممنوع ” سخن میگوید . آیا این اظهارات برای ماهیت ارتجاعی وی در رهبری این تظاهرات کافی نیست ؟ که شما میفرمائید ؛
” هیچ کس نمیتواند قلب انسانی در سینه داشته باشد و یا پدری محزون در فراق همسر و فرزند ” از صمیم قلب همدردی نکند
هرآن کو نیاموخت از روزگار/ نیامورد از هیچ آموزگار
هیچ کس نمی تواند قلب انسانی در سینه داشته باشد و با «پدری محزون در فراق همسر و فرزند» از صمیم قلب همدردی نکند. هیچ کس که از ذرهای خوی آزادگی برخوردار باشد نمیتواند ار«انسانی آزاده و جویای عدالت» قدردانی نکند بهویژه که او «تصویر جامعهای برخاسته برای استیفای حقوق از دسترفته» را بازتاب میدهد. هیچ کس نمیتواند «رویاهای جمع بزرگی از ایرانیان»همان رویاهایی که آقای اسماعیلیون در سخنرانی خود در گردهمایی باشکوه برلین برشمرد را رویایی شریف و انسانی نداند.
پرسش اما این است که خانمها و آقایانی که این نامه قدردانی را امضا کردهاند آیا صرفا برای قدردانی از آقای اسماعیلیون به خاطرخدمات برزگشان اقدام به صدور این بیانیه کردهاند؟ بیشک برخی از امضا کنندگان با چنین نیتی نامه را امضا کرده اند اما داستان در مورد مابقی متفاوت است. این مابقی که اتفاقا بخش کوچکی ازامضا کنندگاناند خیلی خوب میدانند که موضوع قدردانی از آقای اسماعیلیون بهخاطر خدمات تا کنونی ایشان نیست، بلکه موضوع بر سرخدمانی ست که، دانسته یا نادانسته، ایشان درآینده محتمل برای تحقق رویای شیرین این مابقی انجام خواهند داد.
با این احوال باید در نظر داشت که دادن چک سفید امضا به دست هرکس، فرقی نمیکند، میتواند خسران جبرانناپذیردرپی داشته باشد. عمر جمهوری اسلامی بر سر بام رسیده است اما خطر فقط از جانب رژیم «رویای شرین مردم » را تهدید نمی کند. خطربرساختن یک خمینی سکولار و پایمال کردن خونهای ریخته شده همچنان تهدید کننده است. باید در حین قدردانی از هر آن کس که به تحقق رویای شیرین مردم برای آزادی یاری میرساند، هوشیار و دوراندیش باشیم.
من هم به نوبه خودم از اقای حامد اسماعیلیون کمال تشکر را دارم باشد که همه با هم روزی در وطن عزیزمان گرد هم اییم
خانم ها و آقایان اعلام کرده اند که در کنار آقای اسماعیلیون خواهند ایستاد.
آیا خانم ها و آقایان با خواست منطقه پرواز ممنوع هم همراه هستند؟
آقای اسماعیلیون صرفا یک داغدار است یا همراه نزدیک کاوه شهروز؟
کاوه شهروز که اروین کاتلر را مرشد و استاد خود می نامد.
اروین کاتلر که برای خارج کردن سازمان مجاهدین از لیست تروریستی تلاش می کرد.
خانم ها و آقایان ، با یک پدر داغدار همراه هستید، یا با کاوه شهروزها و اروین کاتلرها؟
حامد اسماعیلیون از حکومت فاشیستی اوکراین دفاع میکند . مدافعان فاشیسم نمیتوانند دموکرات و مبلغ دموکراسی باشند .
متاسفانه اقای اسماعیلیون با رضا هم ردیف شد افسوس صد افسون من به حامد اعتماد داشتم چون ایشان را خیلی قبل از این انقلاب جدیدما میشناختم ولی خیلی متاسفم که خودش هم ردیف رضا پهلوی کرد باز هم افسوس صد افسوس