ما، جمعی از کنشگران چپ، سوسیالیست و کمونیست از گرایشهای نظری و نسلهای مختلف جنبش، مستقل از جریانهایی که به آنها وابستگی داشتهایم یا داریم، گرد هم آمدهایم تا در این مقطع حساس از اعتراضهای مردمی و به ویژه مبارزات کارگران و زحمتکشان و مردم فرودست و تحت ستم کشورمان علیه جمهوری اسلامی، در راه ایجاد فضای سالمی برای توجه به مسائل مهم پیشِ روی جنبش سیاسی و چپ آزاداندیش و رادیکال بکوشیم.
ما بر این باوریم که تبادلنظر و گفتوگو برای همهی فعالان معتقد به مبارزه علیه استبداد، سرمایهداری و مداخلههای قدرتهای امپریالیستی و نیز معتقد به مبارزه در راه سوسیالیسمی دموکراتیک بیش از هر زمان دیگری ضروری است و باید در سطح گستردهتری آغاز شود و زمینهی ارتباط و گفتوگو با مبارزان بیشتری را فراهم آوَرَد.
چنین تبادل نظرهایی میتواند:
نخست، دستیابی به تصور شفاف و روشنی از مبارزه در راه سوسیالیسمی را هدف داشته باشد که «شکوفایی آزاد هر فرد» را «شرط شکوفایی آزاد همگان» میداند.
دوم، پیگیر سازماندهی بحث و گفتوگو پیرامون مسائل نظری و سیاسی باشد که برای پیشبرد جنبش کنونی اهمیت اساسی دارند و گسترش و توانمند شدن این جنبش بدون تلاش برای یافتن پاسخ روشن به آنها ناممکن است.
سوم، راهگشای فضای سالم و سازندهای برای تبادل فکری، هماندیشی و همگرایی گرایشهای مختلف جنبش چپ باشد و زمینهی مساعدی شود برای بررسی و تحلیل مبارزات سیاسی و طبقاتی جاری در کشور و شکلگیری مجموعهای فعال، کارآمد و قادر به ادامهکاری از میان آن گرایشها. به باور ما این تبادلنظرها در شرایطی که کوششهای روزافزون قدرتهای امپریالیستی برای تحمیل رهبری مورد نظرشان بر خیزش ستمدیدگان در ایران و شکلدادن به بدیل نظام حاکم وارد مراحل جدیدی شده بیش از پیش ضرورتی حیاتی یافته است.
در گام نخست برگزاری نشستهای بحث و گفتوگو دربارهی موضوعهای مهم پیشرویِ جنبش چپ را در نظر داریم، ازجمله دربارهی:
* ظرفیتها، موانع و چشماندازهای خیزش انقلابی کنونی مردم ایران؛
* زنانه شدن فقر در ایران و نقش پیشرو زنان در جنشهای اجتماعی؛
* دورنمای رهایی و تجدید آرایش نیروهای اجتماعی؛
* چشماندازهای جنبشهای اجتماعی در ایران؛
* مسئلهی ملی و نقش و جایگاه ملیتها در مبارزه علیه استبداد سرمایهداری؛
* بحرانها و شکافهای نظام سیاسی حاکم؛
* تجربههای سازماندهی و سازمانیابی در کارزارها و حرکتهای جمعی از جمله در کمیتهها، سندیکاها و شوراهای کارگری و محلی منطقهای در ایران؛ مانند کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان … در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸؛
* نظام جهانی و جایگاه جنبش رهایی در ایران در مقابله با آن؛
* و …
ارتباطهای اولیهی جمع ما برای شکلدادن به یک فضای هماندیشی و همگرایی و تجدیدِ آرایش چپ پیش از خیزش انقلابی جاری آغاز شده بود. اما، شتاب تحولات و صفبندیهای کنونی تشدید تلاش در این راه را ضروری کرد. ما دست همهی پیکارگران چپ را که در این جهت قدم و قلم برداشتهاند و برمیدارند میفشاریم و آنها را صمیمانه به هماندیشی و نقد و مشارکت در این راه دعوت میکنیم.
۱۷ آبان ۱۴۰۱ (۸ نوامبر ۲۰۲۲)
اردشیر مهرداد
بهروز معظمی
خلیل داریوشی
علی ندیمی
غلام خیابانی
محمدرضا شالگونی
همایون ایوانی
یاسمین میزر
یوسف اردلان
ایمیل تماس:
برای آرمان شیرازی
تصور کنیم که در یک مسابقه دومیدانی خط شروع را رسم کرده و از تمام افراد جامعه دعوت نمایند که در این مسابقه شرکت کنند . شرکت کنندگاان در پشت خط مسابقه عبارت خواهند بود از ؛ یک کارگر ساده , یک کشاورز ، یک بازاری ، یک معلم ، دانشجو ، کارمند ، یک معلول … و در آخر هم یک قهرمان دومیدانی باشند . اعلام هم شود که شرایط را برای همه “یکسان است “.
حالا داورر سوت شروع مسابقه را میزند . خبرنگاران داخلی و خارجی هم گزارشات خود را به تمام بینندگان و شنوندگان میرسانند . براستی چه کسی از همه زود تر به پایان مسابقه خواهد رسید و مدال پیروزی را از آن خود خواهد کرد ؟
حال همین شرایط شرکت در این مسابقه را در اپوزیسیون مخصوصا در خارج از ایران ببینیم . همه باهم در پشت خط شروع مسابقه ایستاده اند .
” زن ، زندگی ، آزادی ” نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش ” ، ” وحدت کلمه ” ، بحث بعد از مرگ دیکتاتور ، یا شاه ” ! ( شعارهای قبل از انقلاب و حال )
چه کسی در این نمایش اپوزیسیون شانس برنده را دارد ؟ همان قهرمانی که از گذشته های دور با امکانات بی حد حساب مالی ، پشوانه های بین المللی از دست راستی ترین حکومت های جهانی ، از پر شنونده ترین و پر بیننده ترین رسانه های برون مرزی ، از نویسندگان راست قلم و کلیه امکانات دیگر برخوردار اند . سؤال اینجاست که آیا مردم محروم ایران که بقول آقای قالیباف نود و شش در صد را شامل میشوند چنین امکاناتی را دارند ؟
عکسی در رسانه ها از خانم فرح دیبا همراه با عروس و دختر رضا پهلوی چاپ شده بود که در دست همسر رضا پهلوی شعار ” زن ، زندگی ، آزادی ” بفارسی و در دست دختر ایشان همان شعار به زبان فرانسوی نوشته شده بود . آقای حامد اسماعیلیون هم با همین شعار جمعیت چندین هزاران نفری را در برلین و نیویورک و صدها شهر در کشور های مختلف به تظاهرات اعتراضی دعوت کرده بود و همچنین در نامه ای دویست و شصت فعال سیاسی هم در نامه ای بعنوان حمایت در کنار آقای حامد اسماعیلیون ، گفتند ایستاده ایم . کلیه این جماعت مدافع مردم ایران هول محور ” زن زندگی آزادی ” تلاش میکنند ؟!
در هر تظاهراتی” نه تعداد تظاهرکنندگان مهم است و نه نیت اکثریت شرکت کنندگان در این تظاهرات . هیچ یک از این ها ماهیت تظاهرات راتعیین نمیکند . آنجه اهمیت دارد ماهیت گرداننده و سیاست حاکم بر این تظاهرات خواهد بود و نه نیت خوب و خوش قلبی افراد ”
در همین تجمع در برابر شعار ” مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر ” سلطنت طلبان ، شعبان بی مخ گونه وار در دفاع از ستمگر خود به خشم آمده
و شعار ( جاوید شاه ، جاوید شاه) که معنی زنده باد ستمگر را میداد سر میدادند .
عکسهایی از این تظاهرات گرفته شده که در آن پرچمهای تمام ناسیونال شوونیستهای تجزیه طلبان ( کرد ، ترک ، بلوچ ) سلطنت طلبان ، مجاهدین ؟ سازمان جامعه آزاد و دموکراتیک شرق کردستان ( کودار ) ، تجزیه طلبان مناطق عرب نشین با پرچم ( الاحوازیه ) ، ( حرکت الانضال احوازیه ) که در سال هزار و سیصد هشتاد و چهار تاسیس شد و هدف آن استقلال خوزستان است ، پرچم اکرانها و … وجود دارند .
آیا هدف از این تظاهرات دفاع از حقوق جنبش مردم ایران در حمایت از ” زن ، زندگی ، آزادی ” است ؟
برخیز، که پیمایش این راه نپیموده درین تاریکی، با رخشش یک ستاره آسان شده است!
دوستان گرامی، درود بر شما!
تلاش شما در این راه نپیموده و سرنوشت ساز بسیار ارزشمند است. بیداری هرچند دیرهنگام پاره ای از چپ پس از چند خیزش اجتماعی (دست کم ۱۳۹۶ تا کنون) مایه ی دلگرمی ست. این کار در پیشرفت خود میتواند کنشگران پراکنده را در یک اتحاد (چپ و/ یا دمکراتیک) هدفمند گرد هم آورده و در سوی بخشی به مبارزات اجتماعی نقشی بیمانند بازی کند.
از نگاه من اگر مخاطبین شما نه “همهی فعالان معتقد به مبارزه علیه استبداد، سرمایهداری و مداخلههای قدرتهای امپریالیستی” که تنها گروه های “معتقد به مبارزه در راه سوسیالیسمی دموکراتیک (که هنوز تعریف مشخص و جامعی از آن ارائه نشده)” باشد، این تلاش جای شایسته ای نخواهد یافت و تغییر معنا داری در آرایش نیروهای چپ پدید نخواهد آورد. گمانی نیست که نیاز کنونی ما اینست که گسترده ترین جبهه (نه تنها باریکه ای از) چپ را پدید آوریم.
سخن دلسوزانه و مسئولانه شما اگر به تماس گیری فعال و پیگیرانه برای کشانیدن نیروها و افراد پراکنده چپ به گفتگو و سازماندهی همشتاب با مبارزات اجتماعی فرا نروید، گامی آنسوتر از دادن یک بیانیه نخواهد بود. ازینرو، لازم ست که از هم اکنون یک تارنما برای گفتگوی باز و همگانی راه اندازی شود. در یک کلام، باید توجه داشت برای دستیابی به نتیجه ای متفاوت و متناسب، کاری باید بشود که تاکنون انجام نشده است.
شماها شورش ۵۷ رو اشتباه میدونید و یا هنوز فکر میکنید انقلاب بود و به بیراهه رفت؟
چون نه می شناسم و نه میدانم که بایست روی سخنم با که باشد لذا مخاطبم همه-ی اسامی زیر این فراخوان است.
۱- شما چگونه همدیگر را پیدا کردید؟ وجه اشتراک شما چیست؟
۲- چه شد که به این نتیجه رسیدید، احزاب و سازمانهای چپ موجود پاسخگوی مسائل جنبش چپ ایران نیست و باید “چیز” نوئی ساخت؟
۳- بر اساس کدام داده ها به این نتیجه رسیده اید که می توانید؛ بین نحله های مختلف موجود چپ ایران “گفتگو” برقرارکنید؟