جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

چرا کمونیستهای ایرانی در تبعید که با نظام سرمایه داری مخالفند، می آیند در این کشورها زندگی می کنند؟ – آرش کمانگر

این سئوال بارها از سوی مخالفین سوسیالیسم یعنی مخالفین انقلاب اجتماعی برای برچیدن توامان استبداد و نابرابری طبقاتی، از ما پرسیده شده است. اما جدیدترین آن متعلق به فردی است در ونکوور که خودش با کیس چپ وارد کانادا شده و برادرش به مثابه یک کنشگر چپ، زمان شاه شکنجه و زمان شیخ اعدام شده است!!. او به دلیل برخورداری از شم تیز موج سواری، متوجه انبوه تبلیغات سلطنت طلبان و اهتزاز پرچم شیر نر و شمشیر توحش آنها در برخی شهرهای کانادا و امریکا … شده و تصمیم گرفته سوار این موج شود و چوب حراج بزند به گذشته خود و خانواده اش.

اما صرف نظر از انگیزه های شخصی افراد از طرح چنین پرسشی، ضروری است ما سوسیالیستها پاسخی مستدل به این به اصطلاح پرسش بدهیم.

  1. نخست اینکه امثال من میهمان موقت بومیان ستمیده کانادا هستیم، همانها که استعمارگران و سپس نظامات سرمایه داری و امپریالیستی از پانصد سال پیش، میلیونها نفر از آنها را کشتند و آواره کردند و اموال و زمینهای شان را مصادره کردند و کودکانشان را در مدارس مسیحی شبانه روزی زجرکش کردند که گورهای جمعی شان یکی یکی کشف میشود. این بومیان در سراسر قاره امریکا از جمله در کانادا عموما دارای نظام اشتراکی اولیه بودند که استعمارگران با فروپاشی نظام طبیغی آنها، مناسبات مبتنی بر نابرابری طبقاتی را بر کل قاره حاکم کردند که قرن ها مبتنی بر بردگی سیاهان نیز بوده است. بنابراین ما به حامیان نظام سرمایه داری و امپریالیستی مدیون نیستیم. ما از بومیان ستمیده و تحت تبعیض تشکر می کنیم و در کنار انها هستیم برای مبارزه با نظام سرمایه داری که آنها را تاراج و کشتار کرد.
  1. دوم اینکه ما به دلیل فشارهای سیاسی و از جمله کشتار دهها هزار کمونیست و مبارز و دمکرات در دهه شصت، بر خلاف میل خود ناچار از پذیرش تبعید شدیم و تحت پوشش کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل قرار گرفتیم و برای ما در ترکیه و پاکستان و … هم مهم نبود که به کدام کشور می فرستند. بگذریم که خود حق پناهندگی سیاسی نیز به مثابه یک دستاورد انسانی اساسا به همت جنبشهای کارگری و اجتماعی چپ در کشورهای غربی به این حکومتها تحمیل شده است و بخشی از دستاورد مبارزاتی نیروی چپ و ترقیخواه است. و از قضا در اروپای غربی و امریکای شمالی، چپ های این کشورها در صف مقدم دفاع از حق پناهجویی انسانهای پناهجو و آواره و جنگزده هستند. یعنی خود حق پناهندگی و مهاجرت نیز مدیون جنبش کارگری و سوسیالیستی و مترقی است.
  1. سوم اینکه امثال من میخواهند در جایی باشند که امکان ادامه مبارزه برایشان وجود داشته باشد. ما کشوری سوسیالیستی که حق فعالیت آزادانه ما را برسمیت بشناسد سراغ نداریم. همه این کشورهایی که نام سوسیالیسم را قبلا یا اکنون یدک می کشند ربطی به سوسیالیسم واقعی ندارند. زیرا سوسیالیسم اگر دمکراتیک و مبتنی بر آزادی بی قید و شرط اندیشه و بیان و تشکل نباشد سوسیالیسم نیست. بنابراین اگر منظور این “دوستان” این است که چرا ما نمی رویم کرده شمالی یا چین زندگی کنیم. پاسخ ساده است این کشورها استبدادی هستند و ما میخواهیم در جایی باشیم که به همت مبارزه انسانهای آزادیخواه ، حدی از آزادیهای فردی و سیاسی در آن مستقر شده باشد. بعلاوه اگر هم ” بهشت” مفروضی در جهان وجود داشته باشد برای یک مبارز سیاسی، فضیلت نیست که برود آنجا زندگی کند. ما میخواهیم جایی باشیم که خدمتی برای توسعه آرمان های ترقیخواهانه و برابری طلبانه انجام دهیم.
  1. چهارم اینکه نفس طرح این پرسش از اساس غلط است. همین را هم رژیم استبدادی پهلوی به مخالفین سیاسی خود گفت و هم رژیم استبدادی اسلامی. محمدرضا پهلوی وقتی تصمیم گرفت دو حزب فرمایشی موجود در ایران – یکی به رهبری اعلم و دیگری به رهبری هویدا – را منحل کند و حزب رستاخیز را ایجاد نماید، همین حرف را زد : اگر کسی حزب رستاخیز را قبول ندارد میتواند پاسپورتش را بگیرد و از کشور خارج شود!! سال قبل نیز یکی از مجریان زن صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز همین حرف را تکرار کرد هر چند چند روز بعد گفت منظورش این نبوده است. بنابراین اگر بخواهیم بر مبنای منطق این ” دوستان” که برخی از انها نادمین چپ سابق هستند را بپذیریم باید خطاب به انبوه توده های انقلابی در ایران بگوئیم که اگر شما حکومت اسلامی را قبول ندارید مجبور نیستید در ایران زندگی کنید بیائید بیرون !!
  1. پنجم اینکه بسیاری از کسانی که چنین پرسش ضدبشری را در مقابل ما قرار میدهند سلطنت طلب هستند یعنی ام القرای شان همان دیکتاتوریهای رضا شاه و محمدرضا شاه است. در این صورت، ما میتوانیم همین پرسش کذایی را در برابر این جماعت قرار دهیم. مثلا از سلطنت طلبان ایرانی ساکن امریکا بپرسیم که اگر حکومت مطلوب شما حکومت موروثی و سلطنتی است چرا در کشوری زندگی میکنید که جمهوری است و در انقلابی عظیم در قرن هجده بساط استعماری سلطنت بریتانیا در امریکا را برچید. بعلاوه آندسته از سلطنت طلبان نیز که در کشورهایی با پادشاهی مشروطه مثلا انگلیس و کشورهای اسکاندیناوی و خود کانادا زندگی میکنند حق ندارند در این کشورها باشند. چون این جماعت از سلطنت مطلقه رضا شاه و محمدرضا شاه دفاع میکنند و بنابراین باید بروند در کشورهایی که دارای سلطنت مطلقه هستند مثل عربستان ( که نشان شمشیر توحش نیز در پرچم شان وجود دارد) و یا قطر، امارات و اردن و عمان. آری عمان تحت حکومت خاندان قابوس، یعنی همان رژیمی که محمدرضا پهلوی هزاران نفر از ارتشیان ایران را به آنجا اعزام کرده بود که جنبش انقلابی ظفار علیه دیکتاتوری سلطان قابوس را سرکوب کند و این دیکتاتور خونریز را نجات دهد که متاسفانه نجات داد. یعنی دقیقا همان اقدامی که روسیه و رژیم اسلامی ایران در سوریه کردند برای نجات دیکتاتور بشار اسد.
  1. ششم اینکه بسیاری از این افراد که اینروزها یک شبه انقلابی شده اند یادشان رفته که تا همین دیروز مشغول ییلاق قشلاق به ایران بودند و کاری به مبارزه نداشتند. در تمام سه چهار دهه گذشته چه در امریکای شمالی و جه در اروپای غربی و … اساسا این چپ ها بودند که در صحنه مبارزه حضور داشتند و با برپایی مراسم و اکسیون از زندانیان سیاسی، جنبش زنان، جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی دفاع میکردند و اثری از این جماعت جو زده در هیچیک از این مبارزات نبود. البته ما خوشحالیم که بالاخره هزاران نفر از “مردم غیرسیاسی” اکنون به صف انقلاب پیوسته اند اما دیگر قرار نیست این دیر آمده ها، طلبکار شوند و حق پناهندگی و مهاجرت و سکونت ما را نیز به پرسش و سخره بگیرند.
  1. هفتم اینکه برخی از این افراد می پرسند چرا در تمام این سالها تعدادتان مثلا در ونکوور از چند ده نفر تجاوز نکرده است؟ اما نمیدانم چرا همین پرسش را از نیروهای راست مثلا سلطت طلبان نمی پرسند و اینکه چرا به فراخوان سلطنت طلبان در ونکوور برای برگزاری روز کوروش فقط چند ده نفر لبیک گفتند. بعلاوه این پرسش را باید در مقابل افرادی قرار داد که میگویند آزادیخواه هستند اما حاضر نیستند متشکل شوند و یا اگر تشکل های موجود را قبول ندارند خود بروند تشکل مطلوب خود را ایجاد نمایند تا هم جانا و هم مالا هزینه و انرژی بگذارند. نمیشه که تمام بار را عده ای به دوش کشند و عده ای بی هیچ زحمتی در مسیر نفس گیر مبارزه، موقع برداشت محصول سر جالیز حاضر شوند.
  1. و در پایان، به این دسته از افراد باید گوشزد کرد که صف آرایی اصلی نبرد در خود ایران است و تلو تلو چند صد پرچم با شیر نر و شمشیر توحش نباید دل شان را خالی کند . به داخل کشور و در بطن انقلاب جاری نگاه کنید که اثری از “روحت شاد” و “ای شاه ایران برگرد” نیست و در عوض از جنبش دانشجویی تا جنبش کارگری تا جنبش انقلابی کردستان طنین شعارهای چپ و رادیکال را می شنویم. هزاران هزار فعال و کنشگر چپ و جوان و رادیکال در ایران مشغول سازماندهی هستند و آنها به شما ثابت خواهند کرد که چه کسانی فسیل هستند: حامیان: آزادی و برابری و حکومت شورایی یا دلداده گان نظام ارتجاعی موروثی و سیستم غارتگر سرمایه داری که اگر در آن شاه حکومت کند، مستبد میشود و اگر حکومت نکند و فقط سلطنت کند، زائد و مفتخور و طفیلی می شود.

https://akhbar-rooz.com/?p=180997 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

حد اقل نظام های سرمایه داری غرب مزایا و بازنشستگی دارند. ضمن اینکه آزادی مطبوعات گارانتی است که شما مصاحبه و مکالمه بدون درد سر داشته باشید.

نسیم
نسیم
1 سال قبل

شما برای رفتن به کانادا با کدام سرخپوست تماس گرفتی و اجازه ورود دریافت کردی که حالا مهمان شان هستی؟
سفسطه هم حدی دارد یا نه؟
تیرباران را مطمئن هستم که به زندگی در روسیه و چین ترجیح می دهید، اندکی شداقت داشته باشید.

حمید
حمید
1 سال قبل

به قول انگلیس ها: really?

کیا
کیا
1 سال قبل

خلاصه میکردی رفیق.
۱. این امکان در دسترس بود .
۲. در همین کشور ها کمونیست های بومی زندگی می‌کنند و نظری مانند ما دارند و اجازه ابراز آنرا هم دارند.

آرش
آرش
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

بادرود
من هم با نظر شما موافقم آقا کیا
به نظر من , دلیل سوم ذکر شده توسط آقای آرش کمانگر بطور کامل به مسئله پرداخته و جواب سوال را داده .حالا به چه علت آقای کمانگر به تازه واردها و ” چپهای نادم ” و به طرفداران سلطنت در این شرایط گیر داده من نمیدونم . ولی امیدوارم که به فعالیت خوبشون در مبارزه با جمهوری اسلامی چه در تلویزیون برابری و چه با مقاله نویسی ادامه دهند.
با آرزوی سلامتی و پیروزی

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x