جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

“چشم و چراغ ایران” با خواستەهایی منطقی و مشروع – احمد اسکندری

راستی در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی تکلیف مردم کردستان چە می شود؟ ادارە امور منطقەای، حقوق سیاسی و فرهنگی، جایگاە زبان کُردی، نقش کُردها در دولت آیندە و سئوالاتی از این دست و البتە این پرسش اساسی کە چرا بە محض شروع صحبت در مورد کردستان از تمامیت ارضی و تجزیە ایران سخن گفتە می شود؟

در یکی از شب های اواسط دیماە ١٣۵٧ در مسجد جامع شهر ما و شهر ژینا یعنی سقز صدها نفر جمع شدە بودیم. بحث بە رژیم آیندەی ایران و انتظارات مردم کردستان کشیدە شد. من جلسە را هدایت می کردم. مسجد جامع سقز کە در مکان بلندی قرار گرفتە است، جای نشستن برای صدها نفر داشت، گرم بود، یک مسجد کوچک هم داشت کە دختران و زنان آنجا جمع می شدند و یک بلندگوی ویژە بە آنجا وصل شدە بود. صدای بلندگوی مسجد جامع بەعلاوە تمام شهر را هم پوشش می داد. ملا عبدالە محمدی امام جمعە کە با ما همراهی می کرد، تنها بە سخنرانی های خودش کە بیشتر حول مبارزات ملی کردستان و کمتر مذهبی بود می‌پرداخت و کاری بە کار ما نداشت. روزها تظاهرات بود و شب ها گردهمایی و سخنرانی نمایندگان بازاریان، معلمان، کارگران و دانش‌آموزان، همراە با خواندن سرود، شنیدن و تفسیر اخبار ایران و جهان.

در آن شب سرد زمستان بحث داغی درگرفت در مورد اینکە آیا در حکومت آیندە و پس از سقوط رژیم شاە کردستان بە خودمختاری خواهد رسید یا نە. بسیاری خوشبین بودند و البتە تعدادی هم می گفتند بعد از این رژیم هم در بر همان پاشنە خواهد چرخید. یکی از اهالی شهر، عمر فاروقی کە متأسفانە اخیرا در سقز فوت کرد، بە ابتکار خودش روز بعد تلگرامی بە نوفل لوشاتو در حومە پاریس برای خمینی مخابرە کردە بود با این سئوال کە آیا در حکومت آیندە بە کردستان خودمختاری می دهند یا خیر. چند روز بعد با کمال تعجب بر دیوار میدان هەلو(عقاب) کە جای نصب اطلاعیەها و خبرها بود،  جواب تلگرام را دیدیم کە از فرانسە رسیدە بود! از قول خمینی نوشتە بودند “در حکومت اسلامی همە آحاد ملت خودمختار هستند و فرقی بین زن و مرد، شیعە و سنی، کُرد و فارس و دیگران نخواهد بود.”

این روزها یک بار دیگر این سئوال بە اشکال مختلف در شبکەهای اجتماعی بە ویژە بە زبان کُردی مورد بحث است. راستی در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی تکلیف مردم کردستان چە می شود؟ ادارە امور منطقەای، حقوق سیاسی و فرهنگی، جایگاە زبان کُردی، نقش کُردها در دولت آیندە و سئوالاتی از این دست و البتە این پرسش اساسی کە چرا بە محض شروع صحبت در مورد کردستان از تمامیت ارضی و تجزیە ایران سخن گفتە می شود؟ راستی چرا آنانی کە نقشە راە و طرح های آن چنانی برای آیندە ایران ترسیم می کنند، در مورد کردستان و ملیت های ساکن ایران تنها بە کلی گویی اکتفا می‌کنند.

بەدنبال جانباختن ژینا (مهسا) امینی و انعکاس سریع آن در تهران و سراسر ایران، رژیم خیلی سریع واکنش نشان داد و صحبت از توطئە تجزیە طلبان کرد. انگار کە زن بودن، کُرد بودن، شجاع بودن و غریبە بودن ژینای ما در تهران، سیمای یک تجزیە طلب را بەتصویر کشیدە بود. گشت ارشاد فکر کردە بود سرِ یک زن جوان با این خصوصیات را در کلان شهر تهران راحت می توان زیر آب کرد. حساب اتفاقات بعدی، تشییع جنازە باشکوە، شجاعت مردم سقز، بەویژە زنان و دختران در مراسم خاکسپاری ژینا، شعار “ژن، ژیان، ئازادی” و انعکاس وسیع خبر در شبکەهای اجتماعی و حمایت گستردە از تهران و سراسر ایران را نکردە بودند.
سران درماندە جمهوری اسلامی دست بە دامان پهپادهای انتحاری و حملە بە پایگاه ها و مناطق استقرار نیروهای اپوزیسیون کردستان ایران در آن سوی مرز در اقلیم کردستان شدند. علیرغم خسارات مادی وسیع و جانباختن تعداد زیادی شامل زن و کودک، احزاب کردستان هشیارانە و با درایت کامل از نشان دادن هرگونە عکس‌العمل مسلحانەای خودداری کردند. این خوشبختانە با پاسخ صمیمانە مردم ایران و نیروهای اپوزیسیون روبرو شد. در مقابل سازمان ها و احزاب کردستان از همە تمایلات سیاسی در یک فراخوان یکپارچە مردم شهرها را بە اعتصاب عمومی دعوت کردند کە پاسخی شایستە بە آن دادە شد و همە شهرها بە صورت تعطیل درآمدند.
اعتصابات و اعتراضات مردم کردستان کە با سرکوب شدید نیروهای امنیتی رژیم مواجە شدند، با شعار دلگرم کنندە “کردستان، کردستان چشم و چراغ ایران” در دل اعتراضات و تظاهرات خارج از کردستان و از جملە در بسیاری از دانشگاه های ایران روبەرو شد. در حال حاضر شهرهای کردستان میلیتاریزە شدە و بە اشغال نظامی نیروهای مسلح و امنیتی رژیم درآمدە، شمار جانباختگان، زخمی ها، زندانیان و ناپدید شدگان افزون شدە است. بەعلاوە، دامنە وسیع این جنبش در کردستان فشار اقتصادی شدیدی بر بنیە ضعیف مالی اکثریت مردم وارد آوردە است.
سئوال اساسی اما، اینست کە اگر کردستان چشم و چراغ ایران است چرا در بحث های رسانەای کنشگران و جریانات سیاسی در خارج کشور هر بار کە صحبت از مردم کُرد می شود، اصطلاحات تجزیەطلبی، تمامیت ارضی و خدشە ناپذیر بودن مرزها برجستە می‌شود؟ چرا سخنی از حقوق ضایع شدە آنان و بەرسمیت شناختن خواست های برحق مردم کردستان بە میان نمی‌آید؟ مفسران و گویندگان خوشحال و خندان بە همدیگر وعدە می دهند کە کُردها خواهان جدایی از ایران نیستند و بنابراین با اطمینان می توان با آنها ائتلاف کرد، جبهە سیاسی تشکیل داد چون آنها هم خواستەهایشان با ما یکی است!

ستم ملی را می توان با ستم جنسیتی مقایسە کرد. همچنانکە باید زن بود و در موقعیت یک زن در جامعە قرار گرفت تا درکی واقعی و عینی از ستم جنسیتی پیدا کرد، درست بە همان ترتیب باید در ایران کُرد و یا متعلق بە دیگر ملیت های تحت ستم ساکن ایران بود تا بتوان درک کرد ستم ملی یعنی چە.

همچنانکە این زنها هستند کە باید متقاعد شوند رهبران جنبش و جریانات سیاسی دخیل در آن مسئلە تبعیض جنسیتی و ستم بر زنان را جدی می گیرند و خواست های مشخصی در برنامە کاری آنها دیدە می شود، در مورد کُردها (و دیگر ملیت ها) نیز بەهمین ترتیب است. با جملات کلی، دموکراسی فراگیر و صحبت از حقوق برابر برای همە ایرانیان نمیتوان پاسخگوی خواستەهای مردم کردستان شد.

در طول چهل و سە سال گذشتە احزاب و سازمان های کردستان همە گونە اطمینانی دادەاند کە خواهان جدا شدن از ایران نیستند. منتهی هنوز در ادبیات سیاسی اکثریت عظیمی از کنشگران و جریانات سیاسی خواست های مردم کردستان مساوی است با تجزیە خاک ایران! تنها یک هفتە بعد از ٢٢ بهمن ١٣۵٧ از جانب دولت مهدی بازرگان، هیأتی بە ریاست داریوش فروهر بە مهاباد وارد شد و در نخستین ساعات ورود، با ماموستا شیخ عزالدین حسینی ملاقات کردند. سپس جلسە بزرگی از نمایندگان شورای شهرهای مختلف کردستان تشکیل شد و خواستەهای مردم کردستان را طی قطعنامەای تحت عنوان “قطعنامە هشت مادەای مهاباد” کە بە اتفاق آراء تصویب شدە بود، تسلیم داریوش فروهر کردند.

در مادە اول این قطعنامە می خوانیم کە مردم کردستان ” همراە و همگام با سایر خلقهای ایران . . در جهت تحکیم پیوند مبارزاتی .. برای ایجاد جامعەای آزاد و آباد” ایفای نقش می کنند. مادە دوم چنین است: ” ٢- خلق کُرد . . خواهان رفع ستم ملی و تأمین حق سرنوشت خود به صورت فدراتیو در چهارچوب کشور ایران می باشد و هرگونە اتهام تجزیە طلبی را رد می کند..” این موضعگیری مانع از آن نشد کە در همان روزهای پایانی بهمن ماە جنگندەهای فانتوم ارتشی کە حالا دیگر تحت رهبری خمینی و دیگران در آمدە بود، بر روی شهرها و روستاهای کردستان دیوار صوتی بشکنند و وحشت پراکنی کنند! یک ماە بعد و بەدنبال وقایع خونین نوروز١٣۵٨ در سنندج، خواستەهای مردم کردستان طی بیانیەای با امضای شیخ عزالدین حسینی تسلیم هیأت عالیرتبە شورای انقلاب (بهشتی، طالقانی، رفسنجانی و دیگران) شد کە در مادە اول آن آمدە است شناسایی حقوق مردم کردستان “وحدت ملی و تمامیت ارضی را تضمین و تأمین خواهد کرد.”(روزنامە اطلاعات ۶/١/١٣۵٨). کُردها در رفراندوم هم بەدلیل غیر دموکراتیک بودن آن و ابهام در محتوای جمهوری اسلامی بەویژە در رابطە با حقوق مردم کردستان، شرکت نکردند. تأکید شیخ عزالدین حسینی و دکتر قاسملو، پس از دیدارهایشان در قم و تهران (فروردین و اردیبهشت ١٣۵٨) طی مصاحبەهای متعدد مطبوعاتی در پایتخت این بود کە کسی در پی تجزیە ایران نیست. ولی این موضع‌گیریها گوش شنوایی نمی‌یافت.

در تمام مراحل بعدی نمایندگان مردم کردستان بر روی صلاحیت دولت مرکزی بر سیاست خارجی، دفاع ملی، سیاست پولی و ارزی، بازرگانی خارجی و برنامەهای درازمدت اقتصادی تأکید کردەاند. پس از فرمان جهاد خمینی (٢٨ مرداد ١٣۵٨) و حملە بە کردستان، سرانجام پس از سە ماە آتش بسی برقرار شد و هیأت نمایندگی خلق کُرد در مهاباد طرحی ٢۶ مادەای تسلیم “هیأت حسن نیت” نمود. در مادە سوم آمدە است: “٣- حاکمیت ملت کُرد بر سرزمین کردستان ایران بەشکل خودمختاری و در چهارچوب وحدت سیاسی، اقتصادی و تمامیت ارضی کشور ایران اعمال می گردد.” (اطلاعات هشتم دیماە ١٣۵٨).

لازم بە یادآوری است کە در جریان فعالیت های انتخاباتی نخستین ریاست جمهوری اسلامی، دریادار احمد مدنی و مسعود رجوی خواهان حمایت مردم کردستان شدند. شرط هیأت نمایندگی خلق کُرد این بود کە از طرح ٢۶ مادەای حمایت کنند. تنها رهبر سازمان مجاهدین متعهد شد کە در صورت رأی دادن مردم کردستان بە وی، طرح ٢۶ مادەای را بەعنوان “مبنایی مناسب برای مذاکرە” بە منظور حل‌وفصل مسئلە کردستان می‌پذیرد. کاندیداتوری رجوی رد شد و کردستان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرد. (علاقمندان بە تاریخ این دورە از جنبش کردستان و ایران می توانند بە کتاب “خاطرات و یادداشت ها” – احمد اسکندری، کە اخیرا توسط نشر باران در سوئد چاپ شدە است، مراجعە کنند).

هنگام گوش دادن بە سخنان برخی از تحلیلگران و فعالین سیاسی در رسانەهای فارسی زبان، انسان از دانش کم این افراد در مورد کردستان بەطور کلی و تاریخ مبارزات مردم این منطقە بەویژە دچار شگفتی می شود. گویی اینان حتی روزنامەهای صبح و عصر تهران در سالهای ١٣۵٧ و ۵٨ را هم ندیدە و نخواندەاند. مهران براتی یکی از مسئولان شورای مدیریت گزار در گفتگویی می گوید “مسئلە کردستان بعداز انقلاب با یک جنگ مسلحانە شروع شد و ادامە پیدا کرد.” یعنی چە؟ چە کسی جنگ را شروع کرد  و ادامە داد؟ آیا می توان بر این سیاق گفت کە جنگی میان ایران و عراق شروع شد و هشت سال ادامە داشت بدون اینکە صحبتی از حملە عراق بە ایران بە میان آید؟ ایشان در مورد رهبران احزاب کردستان هم می گوید “خیلی از آنها خان زادەهایی هستند کە در خارج تحصیل کردەاند و بنا بە موقعیتی کە داشت و طایفەای کە در آن بود، جایگاە ویژەای پیدا می‌کرد.” (مصاحبە با حسن اعتمادی در کانال یک) شگفتا گاهی دیدە می شود کە اطلاعات برخی نخبگان ایران در مورد کشورهای همسایە و جنبش های خاورمیانە بسیار بیشتر از دانش آنان در مورد کردستان است.

در مورد زبان کُردی رضا پهلوی در جایی می گوید: “فکرش را بکنید شما در کشوری چند زبان داشتە باشید و یک مرتبە بگویید هر کسی بە زبان خودش تحصیل کند. یکی در تبریز دیپلم گرفتە بە زبان ترکی، یکی از کرمانشاە بە زبان کُردی. فردا سە تا مهندس می خواهند یک پل بسازند جایی در سطح ایران، زبان همدیگر را نمی‌فهمند”! این آشکارا خلط مبحث است. اولا کشورهایی هستند (سویس، بلژیک، کانادا و. .) کە بیش از یک زبان رسمی دارند و مشکلی هم پیش نیامدە است. ثانیا هموارە تأکید شدەاست کە در ایران زبان فارسی زبان مشترک در سراسر کشور خواهد بود. یعنی آن سە مهندس مورد اشارە بە راحتی فارسی صحبت می کنند. رضا تقی‌زادە یکی از مشروطەطلبان شناختە شدە هم در جایی با تمسخر می گوید “آقا (اگر مادرت فارسی نمی‌فهمد) بە مادرت سواد زبان فارسی یاد بدە! در ایران آیندە یک زبان رسمی خواهیم داشت و بە دویست زبان محلی هم احترام می‌گذاریم”!

زبان کُردی یکی از ‘دویست زبان محلی’ ایران نیست! در کشور همسایە یعنی عراق در مادە چهارم قانون اساسی سال ٢٠٠۵ رسما قید شدە است کە عربی و کُردی، زبانهای رسمی این کشور هستند. در ایران آیندە نمی توان زبان کُردی را هم طراز با ‘لهجەهای گیلکی، مازنی، خراسانی، تالشی و لکی و حدود ٢۵٠ لهجە ایران دانست’، آن گونە کە علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات در مصاحبەای ادعا می کند.

باید پذیرفت کە در ایران ستم ملی وجود دارد و اثرات آن در تمام عرصەهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مشاهدە می شود. فردای ایرانی آزاد و دموکراتیک در گرو یافتن راەحلهای مناسب در این راستا می باشد. بەنظر می رسد در داخل ایران با درک و درایت بیشتری این مسائل طرح می شوند و همنوایی چشمگیر است. اگر فضای باز رسانەای در ایران وجود داشت، کنشگران و تظاهرکنندگانی کە اینهمە شعارهای مترقی سر می دهند، بەگونەای متفاوت بە بحث و بررسی این مسئلە می‌پرداختند.

رضا پهلوی در آخرین مصاحبەاش با شبکە من و تو می گوید: ” الان وقت رقابت نیست، تقدم را بە یکصدایی بدهید! ما امروز نیازمند نجات مملکت و خلاص شدن از دست این حکومت هستیم.” یکبار شخص دیگری از پاریس پیام داد کە ‘وحدت کلمە’ داشتە باشید و دیدیم این ‘اتحاد’ بە کجا کشید. اگر از همین امروز موضع روشن و شفافی در قبال خواستەهای مردم کردستان وجود نداشتە باشد، کُردها حق دارند نگران آن شورا یا دولت موقتی باشند کە فردای ‘خلاص شدن از دست این حکومت’ بر سرکار می آید. باید اطمینان حاصل کنیم کە ارتش و باقیماندە سپاە پاسداران همچون دفعە قبل با جنگندەهایشان بر روی شهر و روستاهای کردستان دیوار صوتی نمی‌شکنند.

لازم بە توضیح است کە بدون دادن اطمینان کافی بە مردم کردستان، این یا آن رهبر حزب و یا سازمان کُردی نمی تواند در موضعگیری‌هایش بر روی حمایت مردمی حساب کند. مردم کردستان دیگر حاضر نیستند چک سفید برای هیچ کسی امضا کنند. در ماە ژوئن گذشتە طی نشستی در پاریس، متنی زیر عنوان ‘بیانیە پاریس’ بە زبان انگلیسی از جانب رهبران چهار حزب ‘مرکز همکاری احزاب کردستان’ امضا شدە است. این متن کە گویا بە ابتکار کارشناسانی از دانشگاە کلمبیای آمریکا تهیە شدە، انتشار علنی نیافتە ولی در شبکەهای اجتماعی بەویژە در کلاب هاوس وسیعی داشتە است. این بیانیە با وجود اینکە هیچ ترجمە کُردی و یا فارسی از آن در دسترس نیست، با موجی از انتقادات در داخل و خارج کردستان روبرو گردیدە است. منتقدین بر این باور هستند کە این متن بەهیچ وجە پاسخگوی خواست های مردم کردستان نیست.

درد و رنج مادران و پدران جانباختگان خیزش انقلابی کنونی در ایران و کردستان بر همە عیان است. درعین حال، دقت در سخنان کسانی همچون افسانە مادر ‘کاروان قادر شکری’ در مراسم چهلم پسرش و حسن پدر ‘کومار درافتادە’ هنگام خاکسپاری پسرش (هر دو نوجوان اهل پیرانشهر در سن شانزدە سالگی آماج گلولە نیروهای سرکوبگر در خیزش انقلابی اخیر شدند)، تصویر متفاوتی از فضای سیاسی – اجتماعی کردستان بەدست می دهد. این واقعیت کە مادری شجاع و هشیار همچون افسانە و پدری رنجدیدە و آگاە یعنی حسن، در برابر دوربین اینچنین سخنرانی‌هایی ایراد می‌کنند، نشان از تغییرات اساسی در بطن جامعە کردستان در چهار دهە گذشتە دارد. پدران و مادران، دختران و پسران سال ١۴٠١ در کردستان کولەباری از دانش و تجربە مبارزاتی نسل خویش و نسلهای قبل را بردوش دارند.

خصلت نمای جامعە کنونی کردستان نسلی جوان است کە آگاە بر تاریخ گذشتە مردم خود و بەویژە رویدادهای دوران سیاە تحت سلطە جمهوری اسلامی بودە و درعین حال مطلع از تحولات ایران، منطقە و جهان است. بنابراین هنگام صحبت در مورد هرگونە مشارکت سیاسی، ائتلاف و همکاری برای گذار از رژیم جمهوری اسلامی لازم است این نکات را مد نظر داشت. اصول روشن و محتوای برنامەای کە همکاری و ائتلاف حول آن صورت می‌گیرد، بر بودن یا نبودن این یا آن فرد و یا جریان سیاسی اولویت دارد.

نگاهی بە تاریخچە سازمان ها و احزاب سیاسی فعال در کردستان نشان می‌دهد کە طی ۴٣ سال گذشتە در زمینە اعلام همبستگی، ورود در ائتلاف، تشکیل حزب، اعلام پلاتفرم و شرکت در مجامع گوناگون با جریانات سیاسی سراسری در ایران و خارج کشور و تلاش برای کمک بە ساختن ایرانی آباد، آزاد و دموکراتیک کم نیاوردەایم. اما پاسخ طرف مقابل و جریانات مرکزگرا طیفی از نادیدە گرفتن، بی‌مهری، عهدشکنی و هموارە نقش برادر بزرگتر ایفاکردن را دربر گرفتە است. کردستان در صورتی عملا ‘چشم و چراغ ایران’ می شود کە با چشم خود مشاهدە کند مطالبات و حقوق از دست رفتە مردم کُرد در بحث ها، میزگردها و بیانیەهای سیاسی اپوزیسیون گنجاندە شدە و در این راستا می‌تواند چراغی باشد کە گوشەهای تاریکی از کنشگری سیاسی بە سوی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را روشنایی بخشد.

ژن، ژیان، ئازادی

https://akhbar-rooz.com/?p=189881 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

9 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمدی اهل نورە، سنندج. قدیم پیشمرگ کوملە
محمدی اهل نورە، سنندج. قدیم پیشمرگ کوملە
1 سال قبل

کردستان انسانییت ڕا میداند واموزگاری را ازان خود کردە بفرماین دیگران از کردستانیها بیاموزند.
دڕ خاورمیانە تنها کوردها علیە دیکتاتورها جنگیدیم چون بە حقمان جواب سرکوب گرانە دادند و کوردها قبول نکردیم. انسانییت دڕ خاورمیانە را تنها کوردها میتوانند تامین و تزمین بکنند!!!! ملتهای دیگر نشان دادەاند کە نمی توانند دڕ نتیجە خاورمیانە را یا دست کوردها بدهند یا کوردها را بگزاریند جدا بشویم!!!!

حسن
حسن
1 سال قبل

عرض ادب و احترام خدمت تمام انسان های شریف کشورم ایران
خوش به سعادت ایران که شاید برای اولین بار در تاریخ ایران بالغ بر چهار ماه است جکی در مورد ترک ، لر ، عرب ، اصفهانی ، رشتی و … ساخته نشد هیچ قبلی ها هم تکرار نشد و باز هم شاید برای اولین بار در تاریخ ایران تمام اقوام ایرانی با هر زبان و لهجه و گویشی همدیگر را تایید و از همدیگرحمایت کردند . این موضوع گویای یک چیز مشخص است اگر مردم را به حال خود رها کنند مسیر خود را به بهترین نحو پیدا می کنند کاش به جای سیاسیون و مدعیان حقوق بشر و حقوق مردم که لطفی جز اختشاش و درگیری و سیاسی بازی ندارند یک مادر به نام ایران رهبر و ملکه ایران می شد تا می دیدیم این مردم با هر زبان ،لهجه و گویشی چطور در کنار همدیگر زیستی مسالمت آمیز و موفق می داشتند.
کاک احمد عزیز این دوستان هم درست می فرمایند آمل های عزیز ، رشتی های بزرگوار ، شیرازی با محبت و … همه آزار دیدن و مورد ستم قرار گرفتن ولی یک سوال دارم از انقلاب ۵۷ تا به امروز نشان دهند که یک نفر کرد اسلحه در دست گرفته باشد و در اصفهان ، مازندران ، گیلان ، یزد، کرمان بهتره عرض کنم تمام ایران به کسی زور گفته باشد ، حق کسی را پایمال کرده باشد و از حق شهر وندی محرومش کرده باشد چرا یک شهید کرد در این همه در گیری ها در خارج از کردستان ایران نداریم ولی خیلی ها به باور و نگاه اینکه عزیزانشان در کردستان شهید شدن سالها به این ملت شریف و غیور کم لطفی و نامهربانی ها داشتن . پس ترس کورد ها را باید به جا دانست چون تجربه های تلخی دارن و به دنبال راهی هستند که گذشته های تلخ تکرار نشود.
به امید ایرانی آباد و آزاد و به دور از خائنین

احمد اسکندری
احمد اسکندری
1 سال قبل

با درود،
توضیحی در مورد کلمە “مازنی” در جملە مربوط بە لهجەهای مختلف در ایران. این جملە نقل قول مستقیم است و بە همین دلیل در گیومە آمدە است. این از افاضات وزیر پیشین اطلاعات جمهوری اسلامی است.

Esed
Esed
1 سال قبل

ببنید زیر اصطلاحات و الفاظ پنهان شدن دردی را درمان نمیکند مسئله حق و حقوق ملل غیر فارس مسئله مبرم این ملتهاست ما تورکها ضمن احترام به شعار زن زندگی آزادی شعار محوری و شعار اصلی خودمان را داریم آزادلیق عدالت میللی حوکومت یعنی آزادی عدالت حکومت ملی .

باران اذرمینا
باران اذرمینا
1 سال قبل

بفرمایید شما بر پایه ی کدام مشروعیت خود را سخنگو و نماینده ی چند میلیون کرد ایرانی می دانید . وبرای اینده ی ایران شرط و شروط می گذارید؟.
به این پرسش پاسخ دهید که اگر اموزش به زبان مادری از دبستان تا دانشگاه باشد یک بلوج ترک عرب و فارس زبان چگونه می توانددر اموزشگاه های کردستان یا دانشگاه های ان جا درس بخواند ؟ و بر عکس ؟چرا می خواهید مردم را در مرزهای زبانی زندانی کنید ایا هم چنین طرحی را مردم کردستان و اذربایجان و… می پذیرند ؟
لطفن موارد ستم ملی را مشخص بفرمایید تا بتوان برای رفع انها چاره اندیشید
. راستی شما می دانید که فدرالیسم به چه معناست؟اگر مبنای فدرالیسم استانی باشد یعنی باید در ۳۸ استان ایران دولت ،پارلمان ،قوه ی قضایی و…. برپاکرد مانند المان و امریکا اگر مبنا ان قومی باشد کاربه جابجایی و درگیری می کشد برای نمونه تکلیف کردهای خراسان چه میشود ؟ یوگسلاوی را از یاد نبرید . امیختگی جمعیتی ایران را نادیده نگرید در تهران چندین میلیون اذربایجانی و کرد و لرو زندگی می کنند می خواهید ان ها را به استان های خودشان بازگردانید؟تکلیف کردهای خراسان چه میشود؟در اداره های دولتی باید به چه زبانی نامه نوشت .از کردستان نامه ای اداری به اذربایجان را باید به جه زبانی نوشت و…….؟
در جهان امروز که انقلاب ارتباطی جهانیان را روز به روز به هم نزدیک تر می کند و در ایران ما گسترش روابط پولی کالایی و اقتصادی سرمایه داری به ادغام سراسری در اقتصادی ملی انجامیده است وانقلاب کنونی همبستگی بی پیشینه ای پدید اوره است شیپور را از سرگشادش نزنید که منزوی تر می شوید

مازیار
مازیار
1 سال قبل

…در این نوشته کوتاه نشان دادی همه آن انتقادهائیکه به پارسی زبانان می نمایی به خودتان نیز وارد است. برای کارگری که در اربیل، سلیمانیه، تبریز، باکو، رشت، ساری، تهران، سنندج، اصفهان، شیراز، زاهدان و مشهد استثمار می شود مهم نیست زبان “صوتی” کار فرمایش چیست زبانهای “صوتی” عربی، کردی، پارسی، مازندرانی، گیلکی، آذری و یا بلوچی همگی برایش یکسان است زبان “حقوقی” و زبان “استثمار” است که برای یک کارگر حیاتی است و متاسفانه اکنون آن زبان در سراسر دنیا یکیست. و این زبان استثمار استکه اگر بورژوها…ا کار شکنی نکنند کارگران جهان در صددند از شرش رها شوند. در جامعه ائیکه شوراها و دموکراسی واقعی بر پا شود مشکل زبان صوتی و دیگر تبعیضات به آسانی حل میشود.

شما از بی اطلاعی نخبگان ایران از کردستان نالیدید و گفتید “در ایران آینده نمی توان زبان کردی را هم طراز با لهجه های گیلکی ، مازنی ؟!!!، خراسانی، تالشی، لکی و حدود ۲۵۰ لهجه ایران دانست” و “ایران باید دو زبانه شود: فارسی و کردی” چه تافته جدا بافته ائی از موضع بالا و طلبکارانه؟!!. آیا نمی دانید آنهائیکه نام بردید لهجه نیستند هر یک زبانی جداگانه است. برای نمونه در زبان مازندرانی (برای آگاهی شما انسان مطلع! نه لهجه مازنی) گفتن را “باتن”، رفتن را “بوردن”و الی آخر می گوئیم. آقای مطلع آیا این واژها لهجه هستند و یا زبانی دیگر. شما بها دادن کردستان را به رخ ما می کشانیدو آیا می دانید که از آغاز همین جنبش چهار ماه گذشته تا رخداد جنایت وحشیانه رژیم در زاهدان تعداد جانباختگان مازندران از هر استانی دیگر بیشتر بود، آیا می دانید که رژیم وابسته به امپریالیزم نا جمهوری اسلامی بیش از هر جائی در ایران مازندرانیها را اعدام کرد. در شهر کارگری شاهی کمتر کوچه ائی (و نه خیابان) می توان یافت که یک و یا چند نفر و بیشتر از اعضای یک خانواده را اعدام نکرده باشند من از برادران مفتاحیها، قبادیها و سپهریها که در زمان شاه جان باختند نمی گویم. بله ما هم بها داده و می دهیم ولی با خون جانباختگان بر خلاف شما کاسبکارانه برخورد ننموده و رهائی و آزادی را برای همه می خواهیم.
شما تفاوت خودگردانی که در کانادا، امریکا، استرالیا، هند و در بسیاری دیگر از کشورها جاری است را با خود مختاری یا نمی دانید و یا به عمد آنها را به جای یکدیگر بکار می برید. آنچه بورژوازی وابسته به امپریالیزم کرد در عراق برخورداراست در هیچ کشور دیگری دیده نمی شود رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر امور خارجه و ارتش مجزا از دولت مرکزی دارند. به دوست کرد از اربیل گفتم چرا شما آنچه را که خود دارید از ترکمنان کرکوک، آشوریها و ایزدیها دریغ می ورزید و برای انها نمی پسندید در جواب گفت ما به کسی ستم نمی کنیم. گفتم چه کسی به شما در عراق ستم می کند. شما نه خودگردانی بلکه خودمختاری کامل برخوردارید و رئیس جمهور عراق از شماست، چندین وزارت مهم در دولت مرکزی در اختیار شماست و در مجلس نمایندگان خود را دارید دیگر چرا رفراندم راه می اندازید تا از عراق جدا شوید.
آقای نویسنده! اگر شما به راستی جدائی طلب نیستید چرا رفراندم بورژوا-فئودال وابسته به امپریالیزم در سال ۲۰۱۶ عراق را محکوم نکردید و اگر آن درست بود چرا همان حق را به ترکمنان کرکوک و آشوریها و ایزیدها نمی دهید؟ مشتی فئودال و فئودال زاده و مفتی زاده مسائلی را مطرح می کنند که شما مطرح کردید تا همانند بارزانیها و الهام علیافها به حکومت مادامالعمر و مورثی دست یابند و برای آنها هیچ مهم نیست در این راه چه تعدادی از ارامنه، تالش، گیلک، آذری، فارس و کرد باید کشته شوند تا آن مزدوران و سگان زنجیری امپبریالیزم همچون بارزانیها و الهام علی افها و خامنه ایها به نمایندگی از امپریالیزم به قدرت برسند.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

هر نسلی خواسته خود را دارد
نسل جدید کردی خود را آزاد از هر ایده قوم خواهی می داند این نسل زبان را در خدمت رشد و پویایی خودش می خواهد نسل جدید در پی زبانی می رود که به او شناخت لازم و دانایی لازم را بدهد اگر فارسی این شناخت را می دهد در پی یاد گیری فارسی می رود اگر زبان انگلیسی شناخت لازم را بدهد دنبال زبان انگلیسی می رود.
می بینیم بچه ها یا نوه های بسیاری از ایرانیان که در خارج زندگی می کند زبانی را انتخاب کردند که آن زبان شناخت بیشتر بهشان می دهند
پس زبان را باید در خدمت یادگیری افراد دانست
وارد این بازی زبان خواهی در تحولات آزادی خواهی و دمکراسی خواهی جامعه ایران شدن آنهم
در این موقعیت، وسط دعوا نرخ تعیین کردن است و…
این افرادی که در شرایط فعلی در خارج کشور خود را نماینده آرزو های ایرانیان می پندارند اینها شیادان تاریخی هستند
تب و تابشان بعد از گرد وخاک کردن کمیک فرو خواهد نشست
این که افرادی از همین حالا سند بندگی اشان به فرد دیگری می دهند اینان رمه هایی هستند که بقایشان را در بودن چوپانی می ببینند آنهم چوپان دروغی گویی

ئاوارە
ئاوارە
1 سال قبل

کاک احمد عزیز ! خستە نباشید!
رو بە کدام نیرو این مقالە را نوشتەاید؟ اگر رو بە پهلوی فالانژ نوشتەاید، متاسفانە وقت و نیرو بهدر دادەاید! تمام ملازمان و کاسە لیسان پهلوی عوامل رژیم آخوندی هستند! بە این اسامی نظری بیافکنید
کاملیا انتخابی فرد- اشرفیان بناب- کلاشی- اعتمادی- کیانی و مجتبی واحدی، قانعی فرد ، … همە اینها از ایادی آخوندی بودەاند و بە یکبارە از خود پهلوی سلطنت طلب ترند! با کمال وقاحت ادعای حق تعیین محدودە فکر و خواستە برای کسانی را دارند، کە از جان گذشتە با رژیم آخوندی در نبرد بودەاند، آنهم درست زمانی کە خود در خدمت رژیم چاکرانە کاسە می لیسیدند! کامیلیا انتخابی فرد برای شادی امین شیوە بکارگیری مقولات و طرز بیان تعیین می کند( بی بی سی). دیروز مجتبی واحدی در کلاب هاوس در هنگام تبلیغ بیعت با چوپان جدیدش، جوان خام کوردی را کە خواهان دیالوگ و دوستی با فرقە شاهی بود بسیار ناجوانمردانە خرد کرد، تحقیری بی شرمانە! غیر قابل تصور!
از مبارزین کوملە، دمکرات، فدائی و باقی کمونیستها، شاعران و نویسندگان و فعالین کارگری و مدنی پیشرو کە از ۵٧ تا بە امروز در نبردند، همچون جانیان ۵٧ نام می برند! کریمی تا ١۴٠٠ در رکاب آخوندها بودە! این اندازە از دریدگی و شارلاتانیسم و بی حیائی ابدا تصادفی نیست!ـ خود پهلوی علنا از یک فروپاشی کنترل شدە می گوید و خود را فرماندە بسیج و سپاە می داند، از قرار معلوم بشرطی کە جنایت نکردە باشند!
برنامە واضح است تعویض یک دیکتاتوری ناکارامد با یک دیکتاتوری کارامد وابستە بە غرب با همە مخلفات دیکتاتوری!
بنابراین دیالوگ بایستی با دمکراتها، چپ ها و جمهوری خواهان باشد، کە حداقل در آن آزادیهای سیاسی و انتخاباتی تضمین شود تا راە برای نبردهای سیاسی و دمکراتیک باز نماید! سرنوشت آزادیخواهان ایران و کوردها بهم گرە خوردە است! یا هر دو بە خواستهای خود می رسند یا هر دو سرکوب خواهند شد!
البتە اگر خوب بە دیالوگهای درون کوردی بنگریم واضح است کە این آخرین نسل کوردها و … هستند کە از زندگی در جغرافیای مشترک ایرانی حرف می زنند، در صورت سرکوب مجدد، حتی اگر سرکوب ١٠٠ سال دیگر هم طول بکشد، نسل بعدی بە کمتر از استقلال رضایت نخواهند داد!
تا ابد سرکوب غیر ممکن است! از دوران صفویها تا بە امروز در کوردستان، هر نسل، نسل بعدی را برای نبرد بعدی آمادە کردە است!

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

آقای اسکندری
فرمودید که هر وقت صحبت کردستان می شوداز تمامیت ارضی ایران وتجزیه ایران صحبت می شود
به نظر شما این اتهام است و چنین چیزی نیست
من هم میگم این اتهام است
ولی شما در مورد حق تعیین سرنوشت مردم کردستان به صورت فدراتیو به بیانه ای اشاره کردید
سوال این است که شما که دیگران را به کلّی گوئی متهم می کنید،چرا در مورد فدرالیسم مورد نظر شما جزئی گویی نمی کنید وتنها مساُله زبان را مطرح کردید و کردی را یک زبان دانستید.
نمی دانم دانش شما نسبت به زبان شناسی چقدر است
ولی همینکه از کلمه غلط مازنی به جای مازندرانی استفاده کردید می شود حدس زد
که اطلاع چندانی از ریشه زبان فارسی ندارید
نمی توانید برای مبارزه مردم کردستان و مردم ایران شرط بگذارید که مردم کردستان به کسی چک سفید ندادند!!!
سطح سیاسی جامعه ایران را با مسجد سقّز همسان نگیرید
از عراق با رفراندم بارزانی مثال نیاورید که ایجاد شبهه می کنید
که زبان کردی و عربی دو زبان رسمی هستند

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x