شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

شما بگوئید که چه کردید؟! – شهره قنبری

برای آنان که از هر طرف یقه نسل ۵۷ را می گیرند؛ تازه “انقلابیونی !” که یک شبه به میدان آمدند و با هر آدم فاسد و معلوم الحالی اتحاد می کنند، صدای نعره سر می‌دهند و انتقام بی عرضه گی و بی عملی خودشان را از کسانی می خواهند بگیرند که یکسره و بدون هیچ سازش و تأمل در تمام این ۴۳ سال در مقابل “ج ا’ ایستادند.

آری، ما از همان اول ۵٨ این تلاش را کردیم، زمانی که کردستان و ترکمن صحرا را بخون کشیدند.

زمانی که روسری بر سر زنان کردند و  هر صدای آزادیخواهی را در نطفه خفه کردند.

سال ۵٩ با تمام تلاش چهره کریه جنگ دروغینشان را افشا کردیم، تمام قد در مقابل ضد انقلاب فرهنگی شان و بسته شدن دانشگاه‌ها ایستادیم، کتک خوردیم، تظاهرات کردیم و با نارنجک پرتاب کردنشان بدن هایمان سوراخ سوراخ شد.

هر جا جنایتی بود افشا کردیم و در کنار مردم و زحمتکشان بودیم، از خیلی پیشترها برای “زن زندگی آزادی“، برای “آزادی و برابری“ جنگیدیم.

برای ایستادنمان  و مبارزه مان، به زندان افتادیم و آن حماسه ها و دلاوری های دهه ۶٠ را داشتیم و برای اینکه یک سره از شرمان خلاص شوند، همه مان را در فاصله کوتاه چند روز در تابستان داغ ۶٧ قتل عام کردند…

خاوران, با آن جان‌های شیفته خوابیده در آن گواه ماست، مگر آنکه خاوران را هم‌منکر شوید.

ولی میبینید که هنوز هستیم و ایستاده ایم، هنوز اگر اعتراضی هست، ما و نسل ما در صف اول جلو هر سفارت خانه و میدان ایستاده ایم، هر چند حالا اما با موهای کمی سفید شده و بدن هایی که در اثر رنج زمان و فشار آن سال های زندان قدری تکیده تر شده، اما ایستاده ایم، و خواهیم ایستاد، شما بگویید چه کردید؟؟!!

شهره قنبری – فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق 

https://akhbar-rooz.com/?p=192914 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهمن خیرخواه
بهمن خیرخواه
1 سال قبل

تفاوت از زمین تا آسمان ست
ما هم در سوئد که حکومتی سلطنتی و پارلمانی ست. از این جماعت شاه باور مات و مبهوتیم که نمی خواهند ببینند و یاد بگیرند که سلطنت مشروطه یعنی چه .
سالها شاهد شالتاق بازی آنها بوده ایم.
ممکن ست یپرسید کجا و چگونه ؟
حق دارید ولی از همان اول برای من هم تعجب انگیز بود.
وقتی در تظاهرات علیه جنگ و بمباران ها قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا بعداز کشتار ۶۷ شرکت می کردیم .از این ها خبری نبود. چون نمی خواستند سفرو رفت و آمدشان به ایران به «خطر » بیفتد.
وقتی فتوای سلمان رشدی را محکوم می کردیم تُرش می کردند.
ولی وقتی به جشن اول ماه مه می رفتیم که حزب سوسیال دموکرات و چپ صف جداگانه داشتند.
اینها با پرچم هایشان به مرکز تجمع حزب چپ در مرکز استکهلم می آمدند که بزرگترین تجمع جشن اول ماه مه بود .
خیلی مضحک بود.گربه عابد و مسلمان شد!! البته احزاب راست سوئد همیشه مخالف جشن اول ماه مه و خواستار لغو تعطیل این روزکه کارگران زحمتکشان و حقوق بگیران و روشنفکران جشن میگیرند.
بعد از راه پیمائی در مراسم سخنرانی که در مکان دیگری برگزار می شد . این ها اصرار عجیبی داشتند که با پرچم هایشان بروند در جلوی سن و مانند عزاداران حسینی عَلَم خودشان را در هوا تکان دهند که سوئدی ها از این کار ها مات و مبهوت می شدند ولی بروی خودشان نمی آوردند.
کار این هموطنان بی نهایت بی جا و نا مربوط بود.
در گرد همائی های ۸۸ در جنبش «رای من کو» که در سراسر جهان و سوئد برگزار شد .باردیگر تجمع ایرانیان در میدان مرکزی شهر را با بیرق هایشان به اغتشاش کشاندند و ایجاد مزاحمت کردند و اکثریت ایرانیان بدون واکنش این رفتار بیمار گونه را تحمل و با سکوت از آنها چشم پوشی کردند.
امسال با شروع جنبش «زن ، زندگی ، ازادی» در سوئد نیز مثل تمام جهان علاوه بر ایرانیان که با پشتیبانی از مردم ایران گامی فراتر از سال ۸۸ برداشتند. دیدیم که واکنش جهانی و غیر ایرانی نیز از مردم ایران وسیع تر بود .
در سوئد با استقبال و حمایت احزاب سوئد روبرو شد.
بعضی از نمایندگان پارلمان سوئد و وزراء در اجتماعات ایرانیان شرکت و اعلام همبستگی کردند.
بعضی احزاب سوئد اجتماعات مشترک برای پشتیانی از مردم برگزار کردند .
در تلویزیون سراسری هنرمندان سوئد برای پشتیبانی از مردم ایران برنامه های ویژه برگزار کردند.
حزب فاشیستی و نژاد پرست سوئد « دموکرات های سوئد» که خواهان اخراج خارجیها ست و با دولت دست راستی سوئد در حال وضع قانونی ست که ، در مورد کسانی که قبلا اقامت دائم گرفته اند تجدید نظر شود .
بیگانه ستیز ها هم بیکارنماندند و برای جلب توجه ایرانیان مقیم سوئد و برای بالا بردن آرای خود در انتخابات آینده که شاید به بزرگترین حزب سوئد تبدیل شوند . نمایندگان آنها در پارلمان اروپا برای مردم ایرانیان اشگ تمساخ ریختند و در شهر استکهلم مراسم پشتیبانی بزگزار کردند.
شاه باوران ایرانی که همیشه از این حزب قهوه ای حمایت کرده اند. بار دیگر با به به و چه چه برای آنها ابراز احساسات کردند. که حکایت از بینش و ماهیت سیاسی آنها می کند.
تا اتفاق جالب و آموزنده ای در سوئد رخ داد:
همه می دانند که پادشاه سوئد نقشی کاملا تشریفاتی دارد و احترام خود را نیز تا آنجا که می تواند حفظ می کند با این وجود وقتی خارج از وظائف و اختیارات موضعی بگیرد .رسانه ها رحم نمی کنند و متمدنانه تذکر می دهند.
در مناظره های احزاب و در تمام رقابت های آنها و در سایت ها و نشریات احزاب در مورد پادشاه صحبتی نمی شود که به باور من تجلی یک حکومت بمعنی واقعی سلطت مشروطه می باشد.
یکی از بزرگترین وظائف تشریفاتی پادشاه سوئد شرکت در مراسم سالیانه اهدای جوائز برندگان نوبل می باشد که آکادمی نوبل برگزار می کند و هزبنه اش را می پردازد . پادشاه جوائز نوبل را به برندگان اهدا می کند.
بعداز انتخابات ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲ که حزب خارجی ستیز «دموکرات های سوئد» با کسب آرای بیشتری (۲۰ درصد) نسبت به دور قبل به دومین حزب بزرگ سوئد تبدیل شد . شکم خود را صابون زدند که با این موقعیت به مراسم اهدای جوائز نوبل راه پیدا خواهند کرد رای نفوذ بیشتر در بین مردم . ولی چنین نشد و آکادمی نوبل آنها را برای این مراسم با پرستیژ بالا که به وجهه جهانی سوئد لطمه میزند دعوت نکرد که با استقبال اکثریت مردم سوئد روبرو شد.شاه باوران ایران این وقایع را می فهمند ولی منافع اشان ایجاب می کند که بروی مبارک نیاورند.
این ها نماینگر محاسن جامعه ای قانونمدار ست که پرنسیب ها را نسبت به نیروهای راست افراطی و نژاد پرست پاسداری می کنند . ولی شاه باوران ایرانی برای این نیرو ها پایکوبی می کنند. که همه حکایت از تربیت و عادت های سنتی و عقب مانده ست که نمی خواهند حتی در جوامع اروپائی خود را تغییر دهند .
ادعا می کنند که می خواهند حکومت پادشاهی مثل سوئد ایجاد کنند ولی در سوئد یاد نمی گیرند که مردم ، انتخابات ادواری ، قانون اساسی و احزاب حرف اول را میزنند و از سال ۱۹۱۰ شناسنامه دارند و دردسترس همه ست .
امروز بادرایت ۸۰ در صد مردم سوئد به حزب قهوه ای « دموکراتهای سوئد» فکر می کنند که چگونه می توان آن ۲۰ در صد شهروندان را از حمایت این حزب افراطی منصرف کرد.
منتهی ، شاه باوران این واقعیت ها را می بینند ولی بر عادت های خود یعنی تمامیت خواهی در همان سطح حزب رستاخیز لجاجت می کنند و در اینجا هم با کامنت های آن چنانی آب به آسیاب حکومت فاشیستی ولایت فقیه می ریزند و شاید متوجه نمی شوند که پیوستگی ایرانیان ازتورنتو ، برلین و… را بهم ریختند و بجای شعار های مردم داخل ایران به شعارهای مبتذل خود دلخوش کرده اند.

پیروز باد جنبش «زن ، زندگی ، آزادی»

جلال
جلال
1 سال قبل

چه خوب و چه زیبا و درست نوشتی دوست گرامی؛ بهمن خیرخواه!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x