شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

آیا ایران اینترنشنال به دنبال اسپانسر جدید است؟

مصاحبه ایران اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو در حالی پخش شد که با مذاکرات علی شمخانی، احتمال از سرگیری روابط ایران و عربستان وجود دارد. حالا این سوال پیش می‌آید که با بهبود روابط ایران و عربستان، آیا اینترنشنال به دنبال اسپانسر جدید مالی می‌گردد؟

پنجشنبه شب، تلویزیون ایران اینترنشنال بعد از چند روز آگهی، مصاحبه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل با این شبکه را پخش کرد. این مصاحبه بازتاب بسیاری داشت و گرچه در ظاهر مصاحبه با یک چهره سیاسی منتقد جمهوری اسلامی بود، اما این بار این موضوع تفاوت‌هایی با نمونه‌های مشابه داشت و به همین دلیل سیل انتقادات علیه این شبکه مطرح شد.

مصاحبه کردن با فردی که متهم به جنایت جنگی است، به خودی خود کار اشتباهی نیست. بسیاری از خبرنگاران دنیا، به خاطر مصاحبه و به چالش کشیدن چهره‌های مختلف مشهور شده‌اند؛ از جمله اورایانا فالاچی که تمام کشورهای دنیا را می‌گشت تا با دیکتاتورهای جهان مصاحبه کند و آنها را به چالش بکشد، اما ایران اینترنشنال به شکل عجیبی این ایده را خراب کرد.

نام برنامه «دشمن مشترک» بود؛ یعنی پیش از اینکه تصاویر مصاحبه منتشر شود، ایران اینترنشنال به دو سوال جواب داده بود. اینکه ابدا در این مصاحبه مستقل نیست و مهمتر اینکه با یک طرف مصاحبه یعنی بنیامین نتانیاهو در یک جبهه است و با او علیه یک دشمن مشترک گفتگو کرده است، به همین دلیل برنامه بدون هیچ چالشی پیش رفت؛ هرچه نتانیاهو می‌گفت، مجری برنامه لبخند می‌زد و قانع می‌شد. شبیه آنچه چند هفته پیش همین مجری مقابل رضا پهلوی فرزند شاه سابق ایران انجام داده بود.

منبع: میثم سعادت، اینترنت

https://akhbar-rooz.com/?p=196419 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جوان
جوان
1 سال قبل

من با نظر نگارنده این مقاله در مورد نقش خبرنگاران کاملا موافقم.
بسیاری از رسانه ها دیگر تبدیل به احزاب و لابی های کور مافیایی شده اند و از دست قضا، این “خبرنگار” در سطح المپیک عمل می کند.

شما باید تصادفاً از یک امکان “گپ و چای” کاملاً “خودمانی” این موجودات برخوردار شوید، آنهم بدون اینکه آنها متوجه “ناخودی” بودن شما باشند.
این “موجودات” هولناک هستند و واقعاً گرفتار پارانویای “احساس در قدرت بودن” می کنند.
برای آنها بازگشت به ایران “شاهنشاهی” مساله ی امروز و فردا می باشد.
فرح دیبا حتی محل اقامت خود را هم انتخاب کرده و می خواهد به کاخ نیاوران بازگردد.

اما صحبت های آنان در مورد برنامه و چشم انداز دستگیری و شکنجه و اعدام مخالفان سابق خود هولناک است.
هولناک از آنرو، که برای من، حتی تصور امکان وجود چنین موجوداتی غم انگیز و برای بشریت دلهره آور است.
من بر این باورم که پژوهشگران ایرانی توجه لازم به پروسه تغییر این دسته از ایرانیان را نکرده اند.

“بار الکتریکی” نفرت در واژه ی “فتنه ۵۷”، و قدرت “انفجاری” آن برابر با صدها بمب اتمی است.

اینها، المثنی کراواتی ِ جمهوری اسلامی هستند.

من تصادفا شاهد چنین گفتگوهایی بوده ام و نگاه من در مورد توانایی جنایت در بشریت دچار زلزله گردید.

از اینرو بر این باورم، که اتفاقا ما به چنین “خبرنگارانی” احتیاج داریم.

خبرنگاران “خودشانی”، که “نزده، می رقصند” و پته ی خودشان را روی آب می اندازند. پوریا زراعتی یکی از آنهاست. این دیگر ربطی به خبرنگاری ندارد.

ما نیاز به زبانی داریم که بتواند برای ترکیب ***لابی گری مطلق، حزبی گرائی لات منشانه رانتی و لجام‌گسیخته و استفاده از تکنولوژی دیجیتالی*** (لمحلراد) واژگانی جدید بیافریند.

لینک زیر، مصاحبه‌ ی وی با فرح دیبا می باشد. نگاهی به این مصاحبه نشان می دهد که این زن پس از ۸۰ سال زندگی، هیچی نفهمیده است.
هیچ!
در این دسته از ایرانیان، زمان از حرکت ایستاده است و آنها تهی هستند.
******آنها هیچ شده اند، هیچ******
این بزرگترین زنگ خطر برای هر جامعه ی بشری است.
من از استفاده از هر صفت دیگری خودداری می کنم.
این مصاحبه‌ ها وجه تاریک زندگی انسان‌هایی را به ما نشان می‌دهد که ۴۰ سال در تراوما و نفرت زیسته اند.

کجا هستند فیلمسازان، روانشناسان و جامعه شناسانی که این روند را به تصویر بکشانند؟

باید به همه ی انسان‌های جهان گفت که شعار نسل کشی مخالفان رژیم شاه در سال ۵۷، آنهم از زبان همسر کسی که خود را “راهبر” مبارزات داخل ایران نامیده است، زنگ خطری برای انسان بودن است.
ما هنوز محفلهای گپ و چای “شاهانه” در معیت پرویز ثابتی را تجربه نکرده ایم.

لینک و کامنت مصاحبه با فرح دیبا:

https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=pfbid02v5B6T7WSTbXbRbTuvmWDEdCBnBFcz1xoW3UaR9LXk5HCQgTC19MTiaFWrxhTkjrl&id=100087741526092&mibextid=Nif5oz

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
1 سال قبل

من قبلا در مورد دوره ی ریاست رهبری و امثالهم برای اجرای برنامه های اقتصادی گفته بودم که این دوره ها برای اجرای یک برنامه ی اقتصادی بر اساس آخرین اطلاعات توسط یک رهبر یا … بین ۸ تا ۱۲ سال است و اگر حکومت و رهبری جامعه را بیش از این زمان ادامه دهد آن جامعه قطعا دچار انحطاط و دیکتاتوری خواهد شد . نتانیاهو هم از این دست رهبرانی ست که دوره ی رهبری اش به پایان رسیده است و باید از گرودنه ی سیاست خارج شود ادامه ی سیاست با نتانیاهو و حتی با این طرز تفکر یعنی که کشور اسرائیل مسیر رو به انحطاط کامل را در پیش گرفته است هر چه این دوران طولانی تر شود سیاست نیز متمرکز تر به سمت استبداد و در نهایت دیکتاتوری می رود نتانیاهو یا حتی رهبر چین یا خامنه ای بعد از ۱۲ سال چه طرح و برنامه ای دارند که اجرا نکرده باشند ؟ مغز آنها کاملا خشکیده و اگر جامعه هنوز بر این مغزهای خشک باورمند است اوضاع وخیم تر از انحطاط خواهد بود عقب ماندگی دوره ای را نیز باید بدان بیفزائیم . پس بی جهت نیست که کشورهای پیشرفته دوره های هدایت جامعه را ۸ یا ده سال در دو دوره تعیین کرده اند در واقع بعد از دو دوره و قبل از پایان ۱۲ سال فقط برای متصل کردن طرحهای نو نیاز به دو سال است یعنی ۸+۲=۱۰ یعنی دوره ی ده ساله .پایان هر طرح و ایده ی اقتصادی ست . جریان راست سلطنت طلب که دیگر موقعیت غمبار واپسگرائی و انحطاطش مانند جمهوری اسلامی قبل از تولد شروع شده است . به همین دلیل است که در کنار یک مرتجع و راست دیگری که مثل خودش است قرار می گیرد . این همان خبرنگار جلف بی مزه ایست که فاشیسم از هر کلمه اش سرازیر است در واقع چهره ی واقعی ایران اینترنشان همین زارعی ست . خبرنگاران زن این شبکه و شبکه ی من و تو خجالت نمی کشند که طرفدار کسانی هستند که تملک بدن زن را هنوز در کتابهایشان در مخالفت با سقط جنین بیان می کنند ؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x