چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳

چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳

آخرین بار که گوشت قرمز خریدم، دو سال پیش بود!

من هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی مجبور شوم از خوراکم بزنم. من از لبنیات فقط «پنیر» می‌خرم، چون نمی‌توانم دیگر هر روز «شیر» بخرم. تنقلات هم از دو سال قبل تقریبا صفر شده است. آخرین باری که گوشت قرمز خریدم دو سال قبل بود و آخرین باری که مرغ خریدم پایان سال ۱۴۰۱ بود. تخم‌مرغ هم دیگر نمی‌خرم اصولا ماهی یک‌بار می‌خرم که آن هم برای اینکه سلامتی‌ام به خطر نیفتد. گوشت قرمز را اگر مهمانی بروم می‌خورم. میهمانی خانوادگی یا میهمانی در کنار دوستانم که وضع‌شان بهتر از من است.

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: بررسی میدانی نشان می‌دهد، با کاهش قدرت خرید، سبد خانوار‌های تهرانی تا سطح بالایی آب رفته است، چنانکه گفتگو با بخش تقاضای واقعی در بازار خوراکی‌ها این جمع‌بندی را به وجود آورده که حجم سبد خوراکی خانوار‌های ساکن تهران عمدتا بین ۳۰ تا ۷۰ درصد کاهش یافته است. البته هنوز در بین خانوار‌های تهرانی گروه اندکی هستند که درآمدشان حداقل دوبرابر تورم سالانه رشد می‌کند و سبد غذایی آن‌ها تغییر نکرده است. در مقابل گروه بزرگی هستند که سبد غذایی آن‌ها حتی ۹۵ درصد کوچک شده است.

این موضوع را با نگاهی به خط فقر در سال ۱۴۰۱ می‌توان به خوبی دید. طبق اعلام وزارت تعاون خط فقر تهرانی‌ها در سال ۱۴۰۱، برای یک خانوار سه و چهار نفره، به ۱۱.۹ و ۱۴.۷ میلیون تومان رسیده است.

در خیابان ولیعصر منتهی به میدان فاطمی از مردمی که از فروشگاه رفاه خارج می‌شوند در مورد اینکه در یک‌سال اخیر سبد خرید آن‌ها چه تغییری کرده است، گفتگو می‌کنیم. زن میانسالی که با دختر جوانش از فروشگاه بیرون می‌آید، می‌گوید: نمی‌دانم میزان خرید ما چقدر کاهش یافته است ولی خیلی از مواد غذایی که نیاز به آن دارم را نیز نمی‌خرم. او می‌افزاید: من همیشه از فروشگاه خرید می‌کردم و الان هم فروشگاه را ترجیح می‌دهم، چون به هر حال اینجا خیلی از کالا‌ها تخفیف دارد.

دخترش می‌گوید: ما اصولا هفتگی خرید می‌کنیم و میوه را هم همیشه از تربار می‌خریم. خرید گوشت ما نصف شده است. ولی بقیه مواد غذایی تا ۳۰ درصد کم شده است. او می‌افزاید: وقتی نمی‌توانیم هر مواد غذایی بخریم؛ دیگه خرید لباس لاکچری بازی است. خرید ما نسبت به سال قبل نزدیک به ۳۰ درصد کمتر شده است.

زن جوانی که با همسر و دو فرزندش در خیابان فاطمی از سوپرمارکتی بیرون می‌آمد، به «اعتماد» می‌گوید: من همیشه قبل از خرید کردن لیست خرید را آماده می‌کنم و بعد به سمت مغازه می‌روم. به فروشگاه‌های زنجیره‌ای نمی‌روم، چون تلقین می‌کنند کالای بیشتری بخری. البته دیگر چه تلقین کنند و چه نکنند من در سطحی که نیاز دارم، خرید می‌کنم و البته خیلی وقت‌ها چیز‌هایی که لازم دارم را هم نمی‌خرم. به بچه‌ها هم آموزش دادم هر کالایی را برندارند. او می‌افزاید: من هفتگی خرید می‌کنم. این طوری می‌توانم بهتر هزینه‌ها را مدیریت کنم و کالای اضافه خرید نکنم.

سه دختر جوان که با دو کیسه مواد غذایی جلوی فروشگاه رفاه نشسته‌اند، می‌گویند: ما خریدمان را به صورت اشتراکی می‌خریم. مهمانی که مدت‌هاست نداده‌ایم ولی هر زمانی تصمیم به این کار بگیریم، همه هزینه‌ها اشتراکی است. اصولا همه خریدهای‌مان اشتراکی است. تقریبا خریدمان نسبت به دو سال قبل یا اوایل سال قبل نصف شده است.

این زن جوان می‌گوید: میوه را هم اصولا دانه‌ای و محدود انتخاب می‌کنم. خرید گوشت و مرغ را به ویژه گوشت را هم نصف کردم. در یخچال معمولا یکی، دو ردیف خالی است؛ ولی قبلا اصلا چنین اتفاقی نمی‌افتاد. او ادامه می‌دهد: نسبت به سال گذشته یعنی ابتدای سال گذشته سبد خریدم حداقل ۳۰ درصد کم شده است.

زن جوانی در خیابان ویلا می‌گوید: من یک فرزند دارم. شاید بتوانم بگوید سبد خوراکی‌ام حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است. من نان را قبلا ۲۰ تایی می‌خریدم الان دانه‌ای خرید می‌کنم. در میوه هم دیگه دورریز نداریم. یعنی میوه‌ای در خانه خراب نمی‌شود، چون به میزان لازم و به صورت دانه‌ای می‌خرم. حبوبات و برنج را از دو سال قبل که گرفته بودم هنوز دارم. او می‌افزاید: من مرغ را زیاد می‌خرم ولی خرید گوشت قرمزم کم شده است. خرید ماهی هم به یک‌چهارم رسیده است. دیگر کنسرو هم نمی‌خرم. سوسیس و کالباس را هم نصف کردم.

دختر جوانی از خیابان تهرانپارس با اشاره به اینکه «من، خواهرم و پدرم هر سه کار می‌کنیم و فقط مادرم خانه‌دار است»، می‌گوید: ولی باز دخل و خرج ما به هم نمی‌خورد. باید هزینه‌های خوراک را در کنار پوشاک کم کنیم. شاید ۳۰ درصد سبد مواد غذایی ما کاهش یافته است؛ شاید هم بیشتر، من نمی‌توانم دقیق بگویم. او می‌افزاید: ما میوه را دستچین و عمدتا از تربار می‌خریم. گوشت قرمز را از قزوین پدرم می‌خرد. یعنی معمولا می‌رود یک لاشه می‌خرد و برای ماه‌ها استفاده می‌کنیم. خرید مرغ ما تغییر نکرده است. به گفته او برنج را خانواده‌اش از شمال می‌خرند و حبوبات را از بازار تا در هزینه‌های‌شان مدیریت بیشتری داشته باشند. او می‌افزاید: تقریبا هیچ چیز را بیش از نیاز نمی‌خریم.

در خیابان گیشا، مرد جوانی که از یک فروشگاه پروتیینی خارج می‌شود، درباره آب رفتن سبد خریدش به «اعتماد» می‌گوید: در یک‌سال اخیر حجم خرید ما نصف شده است. البته در مورد گوشت قرمز بیشتر از نصف است. من گوشت قرمز را به ندرت می‌خرم. ولی هنوز مرغ را به میزان کافی و مورد نیاز می‌خرم. همسرش می‌گوید: من قبلا وقتی که عدس پلو درست می‌کردم، حتما باید این غذا را با گوشت قرمز درست می‌کردم و می‌خوردیم. اما الان غذایی مثل عدس پلو را بدون گوشت می‌خوریم. مرد می‌گوید: تنها چیزی که هنوز به وفور خرید می‌کنم، «نان» است. ما برنج را سالی یک‌بار می‌گیریم و آن را هم مدیریت شده استفاده می‌کنیم.

او می‌افزاید: ما خرید میوه را هم نصف کردیم. همسرش می‌گوید:، چون کودک ما در حال رشد است، نمی‌توانیم میوه را حذف کنیم. مرد هم می‌گوید: در خانه ما همیشه خشکبار و آجیل بود. اما دیگر آجیل و خشکبار و حتی خرید تنقلات به صفر رسیده است.

یک دختر جوان که از فروشگاه جانبو خیابان گیشا با دو کیسه مواد غذایی بیرون می‌آمد، می‌گوید: در خانه ما حجم خرید بر مبنای نیاز است. اصولا هیچ چیز را خارج از نیاز دیگر نمی‌خریم و بیشتر روی اقلام ضروری تمرکز می‌کنیم. میوه باید حتما تمام شود وگرنه میوه‌ای نمی‌خریم. شاید بتوان گفت ۷۰ درصد کاهش یافته است. همه چیز می‌خریم ولی هیچ چیز ماده غذایی در خانه فاسد نمی‌شود. او می‌گوید: من و مادرم زندگی می‌کنیم ولی آخر هر هفته برادر و خواهرانم با خانواده‌های‌شان می‌آیند و برای همین ما مجبوریم همیشه همه چیز به میزان کافی بخریم.

او می‌افزاید: حجم خرید تنقلات نصف و آجیل و خشکبار در سطح صفر شده است. در خیابان فردوس غرب از خانم جوانی که از فروشگاه کوروش بیرون می‌آید؛ در مورد اینکه حجم خرید مواد غذایی او نسبت به گذشته کاهش یافته است، می‌گوید: حجم خرید من از همان نیمه نخست سال گذشته کاهش یافت. الان تقریبا حجم خریدم ۷۰ درصد کاهش یافته است. او که مجرد است و تنها زندگی می‌کند، می‌افزاید: من حتی نان را هم پس از تمام شدن خرید می‌کنم. هر دو الی سه روز یک‌بار نان می‌خرم. برنج و حبوبات را از دو سال قبل که خرید کرده بودم هنوز دارم و سعی می‌کنم کمتر بخورم که مجبور به خرید نشوم.

او ادامه می‌دهد: میوه هم دو هفته یک‌بار خرید می‌کنم. بعضی از روز‌ها یخچالم خالی است و فقط با «نان و پنیر» سر می‌کنم تا حقوق ماه بعد برسد. او می‌افزاید: من هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی مجبور شوم از خوراکم بزنم. من از لبنیات فقط «پنیر» می‌خرم، چون نمی‌توانم دیگر هر روز «شیر» بخرم. تنقلات هم از دو سال قبل تقریبا صفر شده است. این دختر جوان ادامه می‌دهد: آخرین باری که گوشت قرمز خریدم دو سال قبل بود و آخرین باری که مرغ خریدم پایان سال ۱۴۰۱ بود. تخم‌مرغ هم دیگر نمی‌خرم اصولا ماهی یک‌بار می‌خرم که آن هم برای اینکه سلامتی‌ام به خطر نیفتد.

او می‌گوید: گوشت قرمز را اگر مهمانی بروم می‌خورم. میهمانی خانوادگی یا میهمانی در کنار دوستانم که وضع‌شان بهتر از من است.

این دختر با اشاره به اینکه نصف درآمدش صرف کرایه خانه می‌شود، می‌افزاید: وقتی نمی‌توانم مواد غذایی مورد نیاز را خریداری کنم از خرید تنقلات صرفنظر می‌کنم شاید شش ماه یک‌بار چیزی هوس کنم و برای خودم بخرم.

مرد میانسالی که راننده و بازنشسته است و در حال حاضر روی تاکسی کار می‌کند، می‌گوید: من دو فرزند دارم ولی دخل و خرج هیچ‌وقت تقریبا به هم نمی‌رسد. برای همین مجبورم سبد غذایی را هم کوچک کنم. او می‌گوید: شاید بدون اغراق سبد غذایی خانواده‌ام ۷۰ درصد کم شده است، چون روز‌هایی که ماشین خراب است یا خودم ناخوش هستم کسی نیست که آن روز پولی برای خانه بیاورد. برای همین خرید گوشت را تقریبا حذف کردم ولی گوشت مرغ را هنوز می‌خرم. همسرم بیشتر با حبوبات غذا درست می‌کند. من حبوبات از بازار می‌خرم. خرید را بر مبنای تخفیف‌های فروشگاه‌ها انجام می‌دهم. الان هفته‌ای دو وعده «برنج» می‌خوریم و بقیه روز‌ها عمدتا یا ماکارونی با سویا داریم یا نان و کوکو سیب‌زمینی و کوکو سبزی و غذا‌هایی از این دست. میوه را هر وقت پول دستم بیاید می‌روم تر‌بار برای دو، سه روز خرید می‌کنم.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=200826 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
peerooz
peerooz
1 سال قبل

سعدی , گلستان , باب دوم در اخلاق درویشان !!

 بخشایش الهی گم شده‌ای را در مناهی چراغ توفیق فرا راه داشت تا [به اجبار] به حلقه اهل [پرهیز] در آمد.

به یمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان ذمائم اخلاقش به حمائد مبدل گشت دست از هوا و هوس و [پرخوری اغذیه حیوانی] کوتاه کرد.

و زبان [روزنامه اعتماد] در حق او دراز که بیهوده از این نعمت خداوندی شاکی و زهد و طاعتش نامعوّل.

طاقت جور زبان‌ها نیاورد و شکایت پیش ]پرخوران ینگه دنیا] برد.

جوابش دادند که: شکر این نعمت چگونه گزاری که بهتر از آنی که پندارندت؟

نیک باشی و بدت گوید خلق
به که بد باشی و نیکت بینند

لیکن مارا -که حسن ظن همگان در حق ما به کمال است و- از [فرط پرخوری در حال ترکیدن] – روا باشد اندیشه بردن و تیمار خوردن.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x