شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

ویدا ربانی از زندان اوین: یلدا آقافضلی را شما کشتید!

‏ویدا ربانی، روزنامه‌نگار زندانی، در واکنش به خبر خبرگزاری قوه‌ی قضائیه مبنی بر “سابقه‌ی استفاده از دارو‌های اعصاب و روان”، در نامه‌ای تکان‌دهنده از زندان نوشت که بیماری‌های اعصاب‌ او و بسیاری از زندانیان دیگر “حاصل بازداشت‌ها و شکنجه‌های شماست.”

گزارش ویدا ربانی از شکنجه در زندان

من چهره زیبای یلدا آقافضلی را هرگز از یاد نبردم و آن بهت و شیون دخترهای بند ۸ بعد از مرگ او و خودکشی نافرجام یکی دیگر از بازداشتی ها در پی خبر مرگ یلدا فراموش نشدنی است. یلدا را شما کشتید، یلدا اگر بازداشت نشده بود امروز زنده بود، اما برای شما اهمیتی دارد؟ نه! چیزی که برای شما مفت است همین جان آدمهاست.

از نهاد امنیتی و قوه قضاییه و… که انتظاری نمی‌توان داشت ولی کاش حداقل انجمن های روانپزشکی و روانشناسی به این رسوایی ها، به این زیرپا گذاشتن پروتکل های شغلی خود اعتراض کنند. اگر بنا باشد پرونده بیمار بازیچه دست نهادهای امنیتی شود، دیگر در اتاق درمان که قرار است مکانی باشد که بیمار همه حرف هایش را بتواند بزند، چه امنیتی باقی خواهد ماند؟

امثال من و خیلی های دیگر آسیب‌دیدگان نهادهای امنیتی و قوه قضاییه و…‌ هستیم. اما کاش به فکر این باشید که برای آنها که خطرناک و آسیب زننده هستند، پرونده روانپزشکی تشکیل دهید. مثلا آن ماموری که بعد از اعتراض من به ادبیات بی ادبانه اش با مشت توی صورت من کوبید و به من گفتید یکی از اقوامش در حوادث اخیر کشته شده و عصبانی است، توسط روانپزشک ویزیت شده؟ آرام بخش مصرف می کند یا عصبانیتش هنوز ادامه دارد و بازداشتی ها را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد؟

آن مامور زن بازداشتگاه ۲۰۹ که لباسی را پیچیده بود دور بازوهای من و مرا روی زمین میکشید و فریاد میزد دست و پایش را بشکنید و بیاندازیدش داخل سلول، همان که به دخترهای بازداشتی گفته بود آرزو دارم زیر چارپایه تک تک شما بزنم، هنوز مشغول کار است یا مرخصی درمانی که مستحقش هست را به او داده اید؟ آن پزشک بازجوی شما که بعد از اعتصاب غذای من، در حالی که در یک هفته ۹ کیلو وزن کم کرده بودم و قند من به ۵۰ رسیده بود، می‌گفت خیلی هم خوبی و دروغ میگویی و اعتصاب غذا نیستی، هنوز بازداشتی های ۲۰۹ را ویزیت می کند و به همه میگوید دروغ می گویند و به نظرش همه تمارض می کنند؟

باور کنید اینها نشانه اختلال روانی پزشک شماست. وقتی کارکنان شما اینها هستند و مثل خیلی بیمارهای سایکوتیک اصلا درکی ندارند که خطرناک هستند، طبیعی است امثال من که گذرم به این افراد افتاده امروز داروی اضطراب و افسردگی مصرف کنیم، ولی حداقل برای دیگران خطری نداریم. کاش کمی نگران کارمندان خودتان باشید که نیاز به درمان های اورژانسی دارند.


ویدا ربانی
زندان اوین

https://akhbar-rooz.com/?p=204435 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x