اسرائیل بدون شک در روزها و هفته های آینده به تحقیر دادگاه بین المللی دادگستری (ICJ) در لاهه ادامه خواهد داد. «نادیده گرفتن و کوچک شمردن» اولین پاسخ وزیر امنیت، ایتامار بن گویر به این حکم بود. اما اقدامات موقتی که امروز (جمعه) توسط دادگاه جهانی دستور داده شده، با هر معیاری، تاریخی است.
این الزام که اسرائیل باید اقداماتی را برای جلوگیری از اقدامات نسل کشی، جلوگیری و مجازات تحریک به نسل کشی انجام دهد و اقدامات خود را ظرف یک ماه گزارش دهد، همگی پیامدهای بزرگی نه تنها در هفته ها بلکه در سال های آینده خواهد داشت.
همانطور که روسیه و سایرین تصریح کرده اند، دادگاه دارای اختیارات کمی برای اجرای قانون است. دادگاه در اقدامات موقت خود در مورد پرونده ای که در سال ۲۰۲۲ توسط اوکراین مطرح شد، احتمالا بدون امید چندانی، از روسیه خواست تا فوراً عملیات نظامی خود را متوقف کند، روسیه از دادگاه درخواست کرد پرونده «ناامیدکنندهای ناقص» را کنار بگذارد . اما این بی اعتنایی روسیه، از ناراحتی سیاسی اسرائیل – یا برای کسانی که به نظر میرسید آماده حفاظت از اسرائیل در برابر هر انتقادی هستند، نمیکاهد.
تا همین اواخر، ICJ در سایه کار می کرد. دیگر نهادهای حقوقی در لاهه، مانند دادگاه جنایات جنگی بالکان که اسلوبودان میلوشویچ، رهبر صرب ها را تحت تعقیب قرار داد و دادگاه کیفری بین المللی (ICC) که ولادیمیر پوتین را متهم کرد، در کانون توجه قرار داشتند. با این حال، تا پیش از این، حتی زمانی که دادگاه جهانی به موضوعاتی مانند نسل کشی در بوسنی یا غیرقانونی بودن دیوارکشی اسرائیل در اطراف غزه می پرداخت، احکام آن به سختی به تیتر خبرها تبدیل می شد.
اکنون وضعیت تغییر کرده است، شاید برای همیشه. احکامی که همگی با ۱۶-۱ یا ۱۵-۲ به تصویب رسیده اند – حتی قاضی منصوب اسرائیلی، آهارون باراک، دو بار با اکثریت همراه شد – برای اسرائیل ویرانگر است، هرچند که تا قضاوت نهایی هنوز فاصله زیادی وجو دارد. در همین حال، آن دولتهایی که ادعا میکردند پرونده آفریقای جنوبی پوچ و نامشروع است، اکنون باید از چاهی که خودشان برای خودشان کنده اند، بیرون بیایند.
شواهد تحریک به نسل کشی، عنصر اصلی کنوانسیون ۱۹۴۸، به ویژه قانع کننده بود. یک مدیرکل سابق وزارت خارجه اسرائیل و دیگران، حتی قبل از شکایت آفریقای جنوبی، از ” تحریک گسترده و آشکار به نسل کشی، اخراج و پاکسازی قومی” صحبت کرده بودند. اما قابل توجه بود که چند دولت از روبرو شدن با این حقیقت بدیهی اکراه داشتند.
بنیامین نتانیاهو و دولتش دوست دارند از حمله به عنوان بهترین دفاع استفاده کنند. هنگامی که دبیر کل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، هم از کشتارهای «هولناک» حماس و هم از کشتار غیرنظامیان در غزه انتقاد کرد و این را نیز به گفته ی خود افزود که آن اولی «در خلأ» رخ نداده است ، سفیر اسرائیل در سازمان ملل از او خواست استعفا دهد. زمانی که دیوان کیفری بینالمللی، در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد آماده بررسی جنایات ادعایی در غزه است، نتانیاهو به بینندگان اسرائیلی گفت: “در این شب دولت اسرائیل مورد حمله قرار گرفته است” و از “اوج نفاق” صحبت کرد.
چنین زبانی بدون شک ادامه خواهد داشت. اما یک مشکل برای نتانیاهو – و به طور گسترده، برای بسیاری از دولتهای غربی – این است که میلیونها نفر در سراسر جهان اکنون ریاکاری و استانداردهای دوگانه را در جای دیگری در زمینهای بسیار متفاوت میبینند.
در سال ۲۰۲۱، بوریس جانسون از تصمیم محتاطانه و با تأخیر دیوان کیفری بینالمللی برای بررسی غزه به این دلیل که دادگاه بینالمللی نباید از دوستان بریتانیا تحقیق کند، انتقاد کرد. به نظر می رسد کاخ سفید به همان اندازه مصمم است که متحد ایالات متحده هرگز نباید مورد انتقاد قرار گیرد – همانطور که روسیه همیشه مصمم بود تا از هرگونه اقدام در مورد جنایات جنگی در سوریه جلوگیری کند. سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده قبل از اعلام نتیجه پرونده آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری آن را “بی ارزش و بدون هیچ مبنای واقعی” خواند و منتظر حکم موقت قضات نشد. برای درک این موضوع که چنین اظهارات تهاجمی طرفدار اسرائیل بد است، نیاز به نگاه به گذشته نیست.
بدیهی است بی میلی واشنگتن برای محکوم کردن جنایات و رنج های انسانی خبر بدی برای فلسطینیان بوده است. اگرچه نتانیاهو از اعتراف به این حقیقت بدیهی امتناع می ورزد، اما این نیز خبر بدی برای اسرائیل است، که احتمالاً امنیت آینده اش برای سال های متمادی به دلیل آنچه اکنون در حال رخ دادن است آسیب خواهد دید. اما پیامدها فراتر از این تعارض است. رویکرد استاندارهای دوگانه در مورد عدالت در همه جا خطرناک است.
بیشترین اثرات این دوبل استاندارد در حال حاضر، به طور ناخودآگاه متوجه اوکراین می باشد که در دام صف بندی شمال-جنوب، قرار گرفته است. به نظر می آید اوکراین تا حد زیادی توسط کشورهای شمال جهان حمایت شده است؛ در حالی که فلسطینیان حمایت کشورهای جنوب جهان را داشتهاند. همانطور که حملات روسیه در سراسر شرق و جنوب اوکراین هر روز یادآوری میکند – و همانطور که من در ماه اکتبر، بهعنوان مثال در روستای هروزا، جایی که ۵۹ نفر در حمله هدفمندی به مراسم خاکسپاری کشته شدند، شاهد بودم – اوکراین هنوز به حداکثر همبستگی نیاز دارد و لایق آن است. اما به دلیل اقدامات و بی عملی های متحدان اوکراین، این کشور اکنون مواجه با چالشهای بیشتری برای کسب حمایت لازم در مبارزات خود برای دستیابی به عدالت است، از جمله در مورد تشکیل دادگاه جنایات جنگی که در دو سال گذشته برای برگزاری آن فشار آورده است. دولتهای غربی این موضوع را به “قربانیان شما” در مقابل “قربانیان ما” تبدیل کردهاند، که هرگز نباید چنین باشد.
در ماه نوامبر، بریتانیا و پنج کشور دیگر به حمایت از پرونده گامبیا علیه میانمار در دادگاه بینالمللی دادگستری در ارتباط با اتهامات نسلکشی علیه مسلمانان روهینگیا پیوستند. هر چیزی که بر حکومت نظامی میانمار فشار بیاورد قابل تحسین است. یک قضاوت قدرتمند در دادگاه جهانی مطمئناً این کار را انجام می دهد. اما اگر بریتانیا بتواند چنین مداخلهای در میانمار انجام دهد و در عین حال از پرداختن به این واقعیت که متحد اصلی او تنها در چند ماه بیش از ۲۰۰۰۰ غیرنظامی را کشته است، امتناع کند، این قطع ارتباط آشکاربا واقعیت است.
بدیهی است تصمیم دادگاه جهانی بر اسرائیل فشار ایجاد میکند. بهدرستی جرایمی را که توسط حماس انجام شده است برجسته میکند، جرایمی که برخی از افرادی که از اسرائیل انتقاد میکنند گاهی مایلند آن ها را به کنار بگذارند. اما این تصمیم همچنین به عنوان یک محک عدالت عمل خواهد کرد.. عدالت نابرابر اصلا عدالت نیست. هیچ چیز به اندازه فقدان عدالت نمی تواند بی ثبات کننده باشد. این مسئله برای غزه مهم است، برای اوکراین مهم است، و در مناطق درگیر از اتیوپی تا میانمار مهم است. اگر حکم دادگاه بین المللی دولتهای غربی را به درک یک رویکرد متوازنتر مصمم کند، ارزشمند خواهد بود. اگر آنها روی خود را به سمت دیگری برگردانند، نه تنها فلسطینیها بلکه همه ما بازنده خواهیم بود.
منبع: گاردین؛ استیو کراشاو سردبیر سابق روسیه و اروپای شرقی در ایندیپندنت، مدیر سابق بریتانیا در دیده بان حقوق بشر، و نویسنده کتاب تعقیب قدرتمندان – برگردان: کمال فرهمند