سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

ناسیونالیسم کورد این دوره، پدیده‌ها و مفاهیم جدید – مجید حسینی

سر تیتر‌های بخش دوم ۱- حکومت اقلیم کردستان ۲- پرچم کردستان ۳- نقشه کردستان ۴- مناطق کردستان (شرق و غرب و جنوب و شمال) هستند. در این بخش بدون مقدمه و در بخش سوم به چند فکت اصلی مشخصه این دوره جنبش ناسیونالیسم کُرد‌ که به فعالیت احزابش در سه دهه اخیر سمت و سو داده‌‌اند می‌پردازیم.

۱- “حکومت اقلیم” کردستان عراق

با گماردن دو حزب بارزانی و طالبانی به عنوان حاکمان کردستان عراق توسط آمریکا در ۳۲ سال پیش، دوره طلائی به روی جنبش ناسیونالیسم کُرد و احزاب و سازمان‌هایش در همه مناطق کردستان باز شد. در این مدت مجموعه احزاب اپوزیسیون کُرد منطقه در پناه این دو حزب و “حکومت اقلیم” آن‌ها، الگوی جامع و متکاملی از سیاست‌ و اعمال و کردار خود را در هم موقعیت اپوزیسیونی و در هم مقام حاکمیت نشان داده‌اند. دیدیم که با دولت‌ ایران و ترکیه از سرکوبگران مردم در کردستان چه همکاری و رابطه‌ای دارند و چگونه پیشمرگان آن‌ها ستون‌های نظامی این دو دولت را برای سرکوب احزاب اپوزیسیون اسکورت کردند. می بینیم چگونه از مذهب و عرق ملی و زور نظامی خود علیه کارگر و زنان و جوانان استفاده می‌کنند. در این ۳۲ سال بهترین شرایط برای رشد ایدئولوژی قوم پرستی و افکار و سیاست واپسگرایانه در بخش‌های مختلف کردستان فراهم گشته و رگه‌های مختلف جنبش ناسیونالیستی شکل سازمانی به خود دادند. در این دوره شاخه‌های گوناگون باند سیاهی فالانژ ملی برای اولین بار در کردستان ایران بنام سازمان و حزب سر بر آوردند.

خارج از چگونگی روابطی که این احزاب در هر چهار بخش آن با هم، و با “حکومت هه‌ریم” کردستان عراق دارند، کلیه آن‌ها در سایه این “حکومت” از نظر سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تقویت شدند و از چپاول ثروت مردم در کردستان عراق سهم برده‌اند. این احزاب هر اختلاف و دعوا و مرافعه‌ای با هم داشته‌اند همگی مواظب حکومت اقلیم کردستان عراق هستند و این را بنام درایت سیاسی و احساس مسئولیت به خورد مردم داده‌اند. در حالیکه بخشی از این “حکومت” مطیع و فرمانبر ترکیه و بخش دیگر دولت اسلامی است. اینها صدها پناهنده سیاسی را در همکاری با جمهوری اسلامی در شهرهای عراق ترور کردند، اسلام را رواج دادند، حسینیه ساختند، بیش از ده هزار نفر زن را به جرم ناموسی ترور کردند، کارگران و جوانان معترض و کمونیست‌ها را کشتند. از طرف دیگر این احزاب میان خود جنگ‌ها براه انداختند و مدام دارند دست به جنایت و توطئه علیه همدیگر می زنند. همین الان در همین ماه (اسفند) اتحادیه میهنی در همکاری با جمهوری اسلامی دارد بدور اردوگاه حزب دمکرات در کویه دیوار می‌کشد و به اطلاعیه کمیته‌های این حزب در ارتباط با این موضوع نگاه کنید، آن‌ها اعتراض و ایرادی به حلقه به گوشی اتحادیه میهنی به رژیم اسلامی ندارند در عوض آن علیه کسانی که این اقدام اتحادیه میهنی را تقبیح کردند اطلاعیه دادند. در جریان خلع سلاح این احزاب و تعطیل کردن اردوگاهای نظامی آن‌ها توسط حکومت اقلیم ابراهیم علیزاده دبیر کل کومه‌له جدید به اتحادیه میهنی ایرادی نداشت و نگران حکومت اقلیم بود و گفت هدف رژیم از این کار تضعیف آن حکومت است. تمام این احزاب زیر سوال بردن حکومت اقلیم و افشای آن را خطرناک به حال خود میدانند و مانع شکستن مقدسات ملی خود از طرف فعالین سیاسی آگاه هستند.  

نفس وجود “حکومت هه‌ریم” و بقاء سه‌ دهه‌ای آن پدیده جدیدی در خاورمیانه و بی‌سابقه‌ای در کردستان عراق است. حول این پدیده طی پروسه‌ای مفاهیم و پدیده‌های جدید سیاسی مانند کنگره ملی، پرچم کردستان، جغرافیا و نقشه کردستان و غیره در تعریف از ناسیونالیسم و صیقل دادن آن شکل گرفت. مفاهیمی که حاصل و برآمده از مبارزه سیاسی اجتماعی کارگر و مردم زحمتکش در این منطقه نیستند و بلکه دست ساز این احزاب و روشنفکران ناسیونالیست کورد است. علیرغم تمام امکانات تبلیغی و هیاهوی تکراری نتوانسته‌اند اینها را به خواست مردم در هیچکدام از بخش‌های کردستان تبدیل نمایند و هنوز در همان محدوده اولیه باقی مانده‌اند. با این وجود این‌ها بستر تبلیغی و جبهه مشترکی برای روشنفکران و سخنگویان ملی گرا و احزاب و باندهای نژاد پرست در تقابل با سکولاریسم و کمونیسم و هر گونه اعتراض آزادیخواهانه‌ای در کردستان باز کرده است.

تا آنجائیکه به طبقه سرمایه دار کُرد بر می‌گردد حکومت اقلیم کردستان عراق روابط و مناسبات سرمایه و سرمایه گذاری در این منطقه را بنا به قواعد معمول آن رشد نداده و بلکه راه را برای لایه‌ای از سرمایه داران وابسته به خود برای به یغما بردن ثروت آن جامعه و کنترل بر زندگی مردم باز گذاشته است. 

۲- پرچم کردستان

 از سال ۱۹۹۲ پرچم کردستان، یعنی پرچم دولت و کشوری ناموجود توسط دو حزب عشیره‌ای حاکم بر کردستان عراق تعیین گردید و از طرف تمام احزاب اپوزیسیون کُرد منطقه پذیرفته شد. از آن زمان این پرچم بعنوان پرچم چهار بخش کردستان متحد، کردستانی که بخش‌هایی از چهار کشور دیگر هستند، تزئین کننده مقرات و جلسات و مراسم‌های احزاب و باندهای مختلف قومی و ملی‌گراهای مذهبی است. اگر این پرچم، و کردستان متحدی که احزاب همراه آن زیر جلکی رواج‌اش میدهند در برنامه این‌ها می‌بود و طبق آن بطور واقعی برای تحقق‌اش فعالیت می‌کردند بحث ما در باره این پرچم و جایگاه آن چیز دیگری میشد. موضوع این است که تمام ژست‌ و فیگورهایی که پشت سر این پرچم گرفته میشود با عملکرد سه دهه اخیر این احزاب و سیاست و استراتژی نهایی آن‌ها که فدرالیسم، خودمختاری یا کندفدراتیو است تناقض دارد. این سه فرمول بیان کننده نهائی آرمانی این احزاب است که از حد تنظیم رابطه و همراهی با دولت مرکزی فراتر نمی رود. هر کدام از این اشکال متحقق شود، نه مسئله ملی را حل می کند و نه آزادی و رفاه بدنبال خواهد آورد و در عوض تعصبات قومی را چون مذهب بر دوش مردم باقی خواهد گذاشت.

در طول این ۲۰ سال بارها فرصت برای حل مسئله ملی از طریق مراجعه به رای مردم برای استقلال یا ماندگاری در چهار چوب آن کشور با حقوق برابر شهروندی پیش آمد و این احزاب از آن گریز زدند. جدا از اینها امکان اعلام استقلال کردستان عراق از طریق اقدام مستقیم خودشان در رابطه با آمریکا و متحدین آن در چند مورد فراهم شد اما به جای آن با گرفتن میلیاردها دلار از آمریکا و به جیب زدنش بسنده کردند. واقعیت‌ها می‌گوید ناسیونالیست‌ها اهل حل معضل ملی نیستند، نفع آن‌ها در ماندگاری آن است تا بمثابه ابزار تحمیق و کنترل مردم بکارش گیرند. اینها در یک مورد احساس کردند دارد کنترل از دستشان خارج میشود، با نیروی پیشمرگ‌شان همراه با نیروی حشدالشعبی علیه رای مردم برای استقلال در سال ۲۰۱۷ لشکر کشی کردند، جنگ به راه انداختند و شهر کرکوک و مناطق دیگری را رسما تحویل دولت مرکزی عراق دادند. حالا تصور کنید این احزاب با این کارنامه که حل مسئله ملی در یک بخش آن که خودشان حاکم آنند و امکانش هست امرشان نیست، حلقه زدن آن‌ها بدور پرچمی بنام پرچم کردستان متحد، آنهم کردستان متحد شده از چهار بخش در چهار کشور متفاوت چقدر مسخره و ساختگی است. هدف از این دروغ بزرگ و ریاکاری عیان استقلال هیچ بخشی و کردستان متحد نیست و هدف تبدیل کردن مردم به لشکر خود و دور کردن آن‌ها از کمونیسم و آزادیخواهی است.

در همین راستا لشکری از روشنفکران ناسیونالیست‌، شاعران، هنرمندان همراه با رسانه‌های این احزاب تبلیغات مداوم شبانه روزی حول این پرچم را برای فریز کردن افکار و تعقل مردم در چهار چوب تعصبات قومی براه انداخته‌اند. در حالیکه عمر فدرالیسم این‌ها در عراق به بیش از ۲۰ سال رسیده و در این مدت خودشان رئیس جمهور و وزیر در آن کشور بودند و هستند، اما معضل ملی در کردستان چون روز اول حل نشده سرجایش باقیمانده است. خاصیت علم کردن این پرچم و فدرالیسم و خودمختاری برای احزاب ملی‌گرا همین است تا ذهن مردم با خرافات قومی تسخیر کنند و اعمال خود و هر جنایت و دزدی و سیاستی را موجه جلوه دهند. 

اما کارگر و مردم آگاه و فکور در کردستان نظاره‌گران خنثی در این میان نیستند. کمونیست‌ها همواره در سر هر فرصتی در افشای ناسیونالیسم در خیابان و در جریان اعتراضات، در محل کار و در هر تجمع کوچک و بزرگی برای ایجاد صف متحد جداگانه تلاش کرده‌اند. متاسفانه در این روزها مرز کشیدن روشن سیاسی بی گذشت با ناسیونالیسم کورد از طرف احزابی که خود را کمونیست میدانند جای خود را به یارگیری در میان آنها داده است. نقد و روشن کردن مرز سیاسی میان گرایشات اجتماعی و احزاب آن‌ها مُد نیست و چپ روی و حتی ذهنی به حساب می‌آید. به باور من گذاشتن مرز روشن سیاسی در دل رویدادها و اتفاقات جاری در کردستان یک شاخص اصلی تعیین هویت سیاسی کمونیست‌ها در این دوره است. طی اینمدت حرکت و روند خلاف جریانی در تقابل با جنبش ناسیونالیسم و احزاب حاکم در کردستان عراق، گاه محدود و ضعیف و گاه آشکار و قوی مانند اعتراضات سراسری این روزها از طرف معلمان در جریان بوده است. بخش زیادی از مردم با معنی حزب‌داری و ظرفیت‌های ارتجاعی نیروهای ناسیونالیست کورد و جنایات آن‌ها در بخش‌های مختلف کردستان آشنا هستند. روال رشد ملی گرائی در بخش های مختلف کردستان به اوج خود رسیده  و در تقابل با آن روند آزادیخواهی و دوری از افکار قومی و روئی آوری به حل مسئله ملی و رفع ستم‌ ملی در میان مردم آگاه چون جبهه متفاوتی جریان دارد. مشکل این جبهه  نداشتن تشکل حزب و سازمان سیاسی کمونیستی می‌باشد و این مشکل تبدیل به نقط قدرت اساسی ناسیونالیسم کورد در این دوره شده است.

۳- نقشه کردستان

در کنار این پرچم نقشه کردستان متحد را می‌کشند، و مرزهایش را تعیین و کم و زیاد می‌کنند. این کار روشنفکران ناسیونالیست بی مسئولیت است تا کردستان متدی را که در عالم واقع موجود نیست در عالم ذهنی خود مجسم کنند و نشئه شوند. فضای تبلیغی و مجازی این‌ها را در خود غرق کرده و پشت کامپیوتر نشسته‌اند و بدون اطلاع از سابقه تاریخی مناطق آورده شده در آن نقشه و اینکه آیا روزی روزگاری بخشی از کردستان بودند یا نه، بدون اطلاع از ترکیب جمعیت در آن‌ها، بدون کوچکترین ارزشی برای نظر و رای مردم کورد زبان در همه جا و مردم ساکن در آن مناطق که با زبان دیگری صحبت می‌کنند ادعای ارضی بر مناطقی از چند کشور دیگر را رواج میدهند. اگر رهبران احزاب ناسیونالیست کورد همراه این افکار مالیخولیائی نبودند باید از این اوهام ذهنی جنون آمیز جوک ساخته میشد. مشکل از اینجا شروع میشود که بهر اندازه‌ای که این احزاب از دادن راه حل واقعی درست برای مسئله ملی دور و دورتر میشوند مانند مذهب با طرح مسایل عجیب و غریب و نشدنی مانند نقشه کردستان مردم را با افکار نژاد پرستانه آلوده می‌کنند تا آن‌ها را زیر فرمان خود به بند بکشند. اگر این احزاب و مجیزگویان ناسیونالیست با چنین افکاری قدرتش را داشتند منطقه‌ را به حمام خون تبدیل می‌کردند.

شکی در این نیست تبلیغاتی که بدور پرچم و نقشه کردستان میشود بیان آرزوهای واقعی قشری از روشنفکران راست هست و نشانه شکل گیری نوعی راسیسم و نژاد پرستی در کردستان است که به حقانیت مبارزه عادلانه مردم برای رفع ستم ملی لطمه جدی می‌زند. احزاب از سر حسابگری برای فریب مردم همراه این خط میلیتانی هستند و امیدی به تقدیم کردستان متحد به خود از طرف قدرت‌های بزرگ را ندارند.

 اما تا آنجائیکه به کردستان ایران بر ‌میگردد سران احزاب سنتی مانند حزب دمکرات، کومه‌له جدید چون جریان چپ ناسیونالیست متوجه نیستند که نفع کنار آمدن و سکوت آن‌ها در ارتباط با چنین افکاری اساسا به کسیه باند نژاد پرست زحمتکشان مهتدی می‌ریزد. در دوره‌ای که ناسیونالیسم کورد از طرف غرب در بورس نیست، جنبش سرنگونی مردم ایران را گرفته، در شرایطی که حکومت اقلیم کردستان به توصیه جمهوری اسلامی به دست و پای این احزاب زنجیر بسته، اشکال تظاهر سیاسی نژادپرستانه جدید بازاری دارد و توجه‌ عده‌ای را جلب میکند. ایده‌ها و اقداماتی که بتواند خارج از نرم‌های سیاسی ملیگریانه بروز کند و محدودیت فعلی تحمیل شده بر حزب دمکرات و کومه‌له جدید را بر اساس نژاد و قوم دور بزند طرفدارانی پیدا خواهد کرد. مثلا مردم در ایران و کشورهای خارج از ایران به اعدام محمد فرامرزی، محسن مظلوم، وفا آذربار و پژمان فتحی اعتراض کردند در این میان باند زحمتکشان به هواداران خود در استکهلم و تورنتو فراخوان داد با لباس کوردی و با پیچیدن پرچم کردستان بدور خود در این اعتراضات شرکت کنند و به این ترتیب صف اعتراض به جمهوری اسلامی را بهم زد و اما در عوض راست ملی مربوط به خود را باد زد. در کارنامه باند مهتدی از اینگونه اقدامات نا مربوط به جامعه و تا حدودی متفاوت از بقیه مانند کشتن افراد مخالف در اردوگاه، تحویل دادن مخالف خود به احزاب کردستان عراق بنام جاسوس جمهوری اسلامی و بی مسئولیتی اخیر در قبال جان آن چهار نفر و فرستادن آن‌ها به شهرهای خارج از کردستان و در همانحال جنجال پیرامون آن و به وفور هست و جا دارد بطور جداگانه به آن‌ها پرداخت.

علم کردن پرچم و کشیدن نقشه کردستان ربطی به مبارزه و انتخاب مردم در جامعه ندارد. در هیچیک از بخش‌های کردستان در ترکیه، ایران، عراق و سوریه جنبش و مبارزه‌ای توسط مردم برای ایجاد کردستان متحد در چهار چوب آن نقشه در جریان نیست. تنها مورد آن توسط همین احزاب در همدستی با دولت مرکزی عراق و ایران به خون کشیده شد.

 حتی در هیچکدام از بخش‌های کردستان، بجز کردستان عراق خواست استقلال کردستان مطرح نیست. اکثریت بسیار بالائی از مردم تمایلی به جدائی و قبول چنین احزابی بعنوان حاکمان خود و بچه هایشان ندارند. کارنامه سه دهه‌ حاکمیت ناسیونالیست‌های کردستان عراق نشان داد که پایان دادن به ستم ملی از طریق مراجعه به رای مردم برای جدائی یا ماندن در چهار چوب کشور مربوطه با حقوق برابر شهروندی تنها راه رهائی از مصائبی است که دولت‌های سرکوبگر و ناسیونالیست‌ها بر سر مردم آورده‌اند.

۴- مناطق کردستان (شرق و غرب و جنوب و شمال)

اهرم دیگر ناسیونالیست‌های این دوره در ارتباط با دو مورد قبلی بکار بردن عناوینی چون کردستان شرق و غرب و شمال و جنوب (روژ‌هه‌لات و روژ ئاوا و باشور و باکور) از طرف این احزاب است. این عناوین صرفا کلماتی برای نشان دادن جهت‌های مختلف جغرافیایی نیستند بلکه بار سیاسی ملی کردستان متحد را در خود دارند. پرچم، نقشه کردستان و جهت‌های جغرافیایی پایه سه گانه مفاهیم و تعرض سیاسی ایندوره ناسیونالیسم کورد به حقوق مردم و عدالتخواهی در این منطقه است. مردم هیچ منطقه‌ای غیر از کردستان عراق خواهان استقلال کردستان نیستند. هیچ بخشی از کردستان مستقل نیست تا بتوان از پیوستن آنها به بخش‌های دیگر صحبت کرد. آیا رای مردم و حق انتخاب در فرهنگ ناسیونالیست‌ها جائی ندارد؟ بزرگان علم و دانش همیشه گفته‌اند ناسیونالیسم دست ساز است و اکنون با طرح این سه پایه میخواهند ناسیونالیسمی منطبق بر آن افق را بر مردم تحمیل کنند. اگر با استفاده از پرچم کردستان بخش‌هائی از چهار کشور جداگانه را در عالم اوهام چون کردستان بزرگ متحد شده کنار هم می چینند، در اینجا صریح و روشن هر کدام از این بخش‌های جداگانه را، بعنوان شرق و غرب و شمال و جنوب آن کشور مستقل شده در ذهن، معرفی می‌کنند و نقشه آن را می‌کشند و مرزهایش را معین میکنند. اگر بلوچ‌ زبان‌ها در ایران همین نسخه ناسیونالیستی را در تعریف مناطق بلوچ نشین در پاکستان و افغانستان، فارس‌ زبان‌ها در ایران و افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان، ترک‌ها و عرب‌ها و بقیه هم همینطور در باره دیگر مناطق هم زبان خود بکار ببرند، آیا سنگی روس سنگ در ایران و خاورمیانه و این جهان باقی خواهد ماند؟

بکار بردن این عناوین از جمله کانال‌های تعرض ناسیونالیستها علیه مردم در مناطق کُرد زبان و آن مناطقی است که زبان‌های دیگری برای صحبت با هم دارند. چنین ذهنیات و تبلیغات بی ربطی به جامعه، شبه تبلیغات مذهبی‌ها در مورد بهشت و جهنم است برای انجماد تفکر و تعقل مردم است. عناوین سه گانه پرچم کردستان، نقشه کردستان و روژ‌هه‌لات و روژ ئاوا و باشور و باکور سلاح برنده‌‌ ملیگراها برای جمع کردن مردم به دور خود و تبدیل مردم کُرد زبان‌ به دشمن غیر کُرد زبان و رواج جنگ و خونریزی و واپسگرایی سیاسی و فرهنگی است.

ادامه دارد 

مجید حسینی

۸ اسفند ۱۴۰۲ – ۲۷ فوریه ۲۰۲۴

https://akhbar-rooz.com/?p=234480 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading