سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

“دفترما یک ترمینال بین‌المللی است که درآن با زبان جهانی استثمار سخن گفته می‌شود” – لفت ایست – ترجمه ی: داود جلیلی

یادداشت سردبیری لفت ایست: این گفتگو با گوران لوکیج  Goran Lukić از دفتر مشاوره برای کارگران انجام و در چهارچوب خروجی رسانه چپ اروپای شرقی(ELMO) ترجمه شد. گفتگوی اصلی توسط ماشینا منتشر خواهد شد.©

تیبور تی. مسزمان (Tibor T. Meszmann)(پس از این تی.تی.ام): گوران، تو یکی از بنیان گذاران دفتر مشاوره برای کارگران (Delavska Svetovalnica)، هستی، که بیش از هفت سال پیش درلیبولیانا، اسلوونی تاسیس شد. می‌توانی درباره‌ی سابقه‌ی آن ، این‌که چرا و چگونه و در چه شرایطی تاسیس شد توضیح بدهی؟

گوران لوکیج(بعد از این گ.ل): دفتر مشاوره برای کارگران قبلا با آغاز یک پروژه درسال ۲۰۱۰ در چهارچوب انجمن اتحادیه‌های مستقل کارگری اسلوونی شکل گرفته  بود. آن پروژه روی” یکپارچگی مهاجران بیکار” متمرکز بود. پس از تکمیل آن در ۲۰۱۳، تیم ما از اداره استخدام اسلوونی پول دریافت کرد تا دوسال دیگر به کار خود ادامه دهد، پس از آن  نه انجمن اتحادیه‌های کارگری مستقل اسلوونی و نه وزارت کارعلاقه ای به تامین مالی بیشتر پروژه نشان ندادند. همین زمان بود که ما تصمیم گرفتیم انجمن “مرکز مشاوره برای مهاجران” را تاسیس کنیم. اما دریافتیم که این نام‌گذاری تعداد زیادی از کارگرانی را که به مشاوره نیاز دارند محدود می‌کند، از این رو در ۲۰۱۷ نام آن را به “دفتر برای مشاوره کارگران” تغییردادیم.

تی.تی. ام: در داخل انجمن اتحادیه‌های کارگری مستقل چه نفر از شما روی پروژه‌ کارکردید؟

گ.ل: درابتدا چهارنفر ازما در آن جا کار می‌کردیم. ما تنها در لیوبلیانا کارنمی‌کردیم، بلکه در سراسر اسلوونی فعالیت می‌کردیم. در آنزمان، انجمن … یک شبکه بسیار قوی منطقه‌ای داشت، و می‌توانستیم از تمام دفاتری که بخشی از آن شبکه بودند استفاده کنیم. از این رو اولین پروژه شکل اولیه برای شبکه‌ای از مراکز مشاوره بود که می‌خواستیم ایجاد کنیم. پس ازاتمام پروژه، باید با یک دفتر در لیوبلیانا از صفر شروع می‌کردیم.

تی.تی.ام:  زمانی که شما برای اولین بار در۲۰۱۰ پروژه را شروع کردید، کارگرانی که آمدند، فکر می‌کنم، بیشتر از بوسنی و هرزگوین بودند، که گرفتار بحران اقتصادی بود.

گ.ل: درست است. بحران از ۲۰۰۷ روی کارگران تاثیر گذاشت، و دوباره، سال به سال تا سال ۲۰۱۰. بعد، در ۲۰۱۳، بحران دوباره ضربه زد. در این مدت، ما آن چه را که می‌تواند بدترین چیزی باشد که رخ دهد آموختیم و این که اطلاع دادن به کارگران نه تنها در باره‌ی استخدام، بلکه در باره‌ی حقوق اجتماعی و تامین اجتماعی چقدراهمیت دارد.  وقتی که مشاوره ارائه می‌دهید، افراد می‌آیند. ولی همراه با آن مسئولیت هم می‌پذیرید: زمانی که در را باز کردید، نباید آن‌را ببندید. وقتی در ۲۰۱۵ تامین مالی پروژه به آخر رسید، می‌دانستیم که نمی خواهیم در را ببندیم.

تی.تی.ام: چرا کارگران مهاجر درکشوری مانند اسلوونی – یا در دیگر کشورهای اروپای شرقی- به چنین سازمانی نیاز دارند؟ وضعیت قانونی آن‌ها و در کل حقوق کاری آن‌ها چیست؟ آن‌ها با فقدان اکثر آن‌ حقوق‌ چه می‌کنند؟

گ.ل:  اکثریت بزرگی از کارگرانی که به اسلوونی می‌آیند مهاجران اقتصادی هستند. این مهاجران تا کنون بیشترکارگران ساختمانی بوده‌ اند، که به معنی آن است که مهاجرت مرد مرکز بوده است: اول مرد حرکت می‌کند، بعد همسر و فرزندانش می‌آیند. دراین موارد، تمام تشریفات اداری باید از طریق شوهر/پدرانجام می‌شد که در شیفت‌های۱۲ ساعته در محل‌های ساخت و ساز کارمی‌کرد و نمی‌دانست که به این تشریفات نیاز دارد، حتی وقت هم نداشت خود را با مقررات وتشریفات موجود آشنا سازد. حصار زبان هم وجود داشت، چون بیشتر کارگران زبان اسلوونیایی نمی‌دانستند. این افراد باید کوهی از اوراق را پرمی‌کردند و سال به سال آن‌ها را تمدید می‌کردند- دایره‌های جهنم اداری.

تی.تی.ام: کارگران دراین موارد به شدت به کارفرما ها وابسته‌اند. اما وقتی که بحران اقتصادی رخ می‌دهد، در مورد استخدام  و مهاجرت چند ملیتی، کارگران به ناگهان درمی‌یایند که هیچ کارفرمایی ندارند. بحران ۲۰۰۸ این واقعیت را برای اولین بار در منطقه ما نشان داد.

من زمانی را که کارگران مهاجر د ر ۲۰۰۷-۲۰۰۸ دریک واکنش زنجیره‌ای کارشان را از دست دادند به یاد دارم. درآن زمان اسلوونی معنی کارگر مهاجر بودن را به صورت واقعی به آن‌ها نشان داد. درحالی‌که خوب بود که در اسلوونی زندگی وکار می‌کردند، اما هیچ کس از آن‌ها نپرسید که چگونه زندگی می‌کنید، و زمانی که بحران آغاز شد، روشن شد که اسلوونی توافق‌های دو جانبه‌ای را، مثلا با مقدونیه و بوسنی منعقد ساخته بود ، که تصریح می‌کرد کارگران درصورتی که محل اقامت دائمی داشته باشند حق برخورداری از مزایای بیکاری را دارند. این امر درمقایسه با کارگران اسلوونی، که ازاین حق حتی در صورتی که درچند جا اقامت داشته باشند برخوردارند تبعیض بود. تا همین امروز، ما نمی‌دانیم چه تعداد از کارگران  به خاطر آن که نتوانسته‌اند شرایط دریافت مزایای بیکاری را احراز کنند باید به بوسنی و مقدونیه بازگردند.

اکنون وضعیتی وجود دارد که کارفرماها درخواست می‌کنند که کارگران ملزم به توافق دوجانبه شوند تا سال اول کاردر اسلوونی را برای همان کارفرما کارکنند. تا جایی که می‌دانیم، قصد کارفرماها آن است که این تعهد را به پنج سال افزایش دهند.

تی.تس.ام: در دهه گذشته وضعیت مهاجران هم تا اندازه‌ای تغییر کرد. آیا می‌توانید درباره‌ی تغییرات قانونی اخیر در اسلوونی، که از آمدن کارگران همراه با خانواده جلوگیری می‌کند توضیح دهید ؟

گ.ل: این مشابه وضعیت ۲۰۰۷ است، زمانی که مقررات حقوق اجتماعی برای کارگران مهاجر اجرا نمی‌شد. اسلوونی به جای آموختن از آن بحران که با این شیوه نمی‌توان نیروی کار را حفظ کرد، به همان راه ادامه داده است.

تی.تی.ام: شما در وب سایت خود می‌گویید ” ما سازمانی اختصاصی برای دفاع، حفاظت، ترویج، و توسعه حقوق کاری، اجتماعی، و منزلت کارگران و دیگر گروه‌های آسیب پذیر هستیم.” آیا مایلید فعالیت سازمان را با جزئیات بیشتری توضیح دهید؟

گ.ل: در ۱۵ سال گذشته تغییر زیادی کرده است. بسیاری از افرادی که در آغاز با سازمان همکاری می‌کردند دیگر با سازمان نیستند. آن‌ها یا به غرب رفتند یا به شرق. نسل‌های جدیدی از کارگران مهاجر، نه تنها از بوسنی، صربستان، و مقدونیه شمالی، بلکه از هند، نپال، بنگلادش رسیدند. اسلوونی به بازار کار کوچک یوگسلاوی سابق بودن ادامه می‌دهد، اسلوونی تنها به تازگی به روی جریان مهاجرت جهانی گشوده شده است. اکنون پروژه‌های زیر ساختی بزرگ بیشتر و بیشتری وجود دارند که شرکت‌های خارجی دست اندرکارآن‌ها هستند که کارگرانشان را می‌آورند.‌

ما به صورت فزاینده‌ای شاهدیم که افراد برای مشکلات همانندی به دفتر مشاوره برای کارگران می‌آیند، اما به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند. وقتی که ما (در دفتر)کارگرانی از مصر، سوریه، الجزایر، صربستان و بوسنی حاضر داریم وضعیت‌های جالبی وجود دارد. اگرچه آن‌ها به زبان مشترکی حرف نمی‌زنند، اما یک دیگر را درک می‌کنند چون در وضعیت یکسانی قرار دارند، چون همان فیش حقوقی را دریافت می‌کنند که هیچ یک ازآن سردرنمی‌آورند. از این‌رو برخی اوقات دفتر ما به یک  ترمینال بین‌المللی تبدیل می‌شود که در آن زبان بین‌المللی استثمار سخن می‌گوید.

تی.تی.ام: دفتر را چه کسی اداره می‌کند؟

گ.ل: چهارنفر ازما. تنها یکی از همکاران ما وکیل است. بقیه ما از حوزه‌های(کاری) دیگری هستیم: مددکار اجتماعی، علوم تجاری، اداری. یکی از همکاران سابق ما عادت داست کارگر یدی باشد و پس از آسیب بدنی به ما پیوست. من دوست دارم بگویم: ما درکارمشترک خود بسیار مکمل هم هستیم.

تی.تی.ام: روز استاندارد شما، اگر اصلا وجوددارد چگونه به نظر می‌رسد؟

گ.ل (درحال خنده) : چیزی به‌عنوان روز استاندارد وجود ندارد. مراجعین ما عادت داشتند ۷ صبح شروع به مراجعه نمایند. خوشبختانه، ما تلاش کردیم آن‌ها را به مراجعه درساعت ۸ صبح عادت دهیم، از این رواکنون برای آمادگی بهتر(برای پاسخگویی) کمی وقت داریم. افراد زیادی می‌آیند، از این روبرخی اوقات دفتر شلوغ به نظر می‌رسد. پرسش‌های کارگران به اداره کشور، حقوق اجتماعی، مقررات بازنشستگی مربوط است. کارگران جوانی مراجعه می‌کنند که  هیچ تصوری ازآن چه  دربازار کار رخ می‌دهد ندارند، اما می‌دانند وقتی که شما سیصد ساعت در ماه کار می‌کنید اشکالی وجود دارد.  ما کارگران خسته از کاری را می‌پذیریم که از سوی کارفرماها بین سه محل رفت و آمد می‌کنند، کارگران ساختمانی که از روی داربست‌های چند متری سقوط می‌کنند. موارد زیادی از آسیب کارگران ، نه تنها در اسلوونی، بلکه در هلند وآلمان وجود دارد. از این رو ما به جمع آوری لیستی از بهترین شیوه‌ها نیاز داریم تا این مشکلات مختلف را نشان دهیم.

ما به نوبه‌ی خود از تمام این موارد می‌آموزیم، مثلا چگونه شبکه‌ای از راه حل‌ها را بر قرار کنیم. ما تلاش می‌کنیم تاالگویی را برای نشان دادن و حل وضعیت‌های معین ایجاد کنیم، اما همیشه چیز تازه ای رخ می‌دهد. اساسا، شما هرگز نمی‌دانید که در روز چه پیش می‌آید، فقط می‌دانید که مشکلات بسیاری را خواهد آورد.

تی.تی.ام: سازمان چه تعداد عضودارد و شیوه تامین مالی چگونه است؟ آیا می‌گویید که سازمان به خود کارگران تعلق دارد؟

گ. ل: ما دوهزار نفر عضو داریم. می‌توانیم بگوییم نوعی از مالکیت مشترک کارگری است چون، در اصل، مااز سوی کارگران تامین مالی می‌شویم. حق عضویت‌ها تقریبا ۸۵ درصد تامین مالی ما را تشکیل می‌دهد، و بقیه را از طریق پروژه‌های کوچک تامین می‌کنیم. ما این شیوه را حفظ می‌کنیم چون واقعا می‌خواهیم سازمانی برای کارگران باشیم و با شایستگی به آن‌ها مشاوره بدهیم، و شما اگر روی پروژه ها کارکنید، شاید حتی تعدادی از آن‌ها برای یک بار هم باشد از عهده این کار بر نمی‌آیید. ما از همان آغاز فعالیت خود تصمیم گرفتیم که باید در این جهت حرکت کنیم: تاجایی که امکان دارد عضو بیشتر، تاجایی که امکان دارد پروژه کمتر.

تی.تی.ام: شما طی سال‌ها پرونده‌های بسیاری را به دادگاه برده‌اید.  چالش‌های بزرگ و پیروزی‌های قابل توجه شما چه بودند؟

گ.ل: ما وکیل‌های خودمان را نداریم که وکالت را به عهده بگیرند و بتوانند کارگران آسیب دیده را در دادگاه نمایندگی کنند. در عوض، ما یک موافقت‌نامه همکاری با یک دفتر حقوقی داریم  که چهار نفر از وکیل‌های آن‌ها عضوهای ما را نمایندگی می‌کنند. آن‌ها با شایستگی بسیار کار می‌کنند، و آن طور که یکی از آن‌ها به ما گفت، آن‌ها نیز از پرونده‌ها می‌آموزند. آن‌ها هم با موسسه‌های دولتی  و هم  با کارفرماها کار می‌کنند.

کارگران خارجی معمولا آماده اند وضعیت خود از طریق دادگاه‌ها حل کنند. تاجایی که به پیروزی‌ها مربوط است، اگر ما تمام اسناد لازم را داشته باشیم، اغلب برنده پرونده‌ها هستیم. کارفرماها در واقع چیزی برای واژگون کردن پرونده ندارند، از این رواتفاق می‌افتد که در دادگاه حاضر نمی‌شوند.

البته، دادگاه‌ها در یک شب تصمیم نمی‌گیرند. پرونده‌ها ممکن است ماه‌ها طول بکشند وگاهی توضیح این امر به عضوهایمان دشوار است.

تی.تی.ام: آیا با چالش‌های دیگری هم رو در رو هستید؟

گ.ل: البته، موارد زیادی وجود دارد. مثلا اتفاق می‌افتد که عضوهای ما عصبانی می‌شوند و با ما بحث می‌کنند که چرابعضی سندهای مهم نتیجه مورد نظر را به دست نیاورده است، ما کاری نمی‌توانیم بکنیم اما به موسسه مسئول  تلفن می‌کنیم. البته، درک می‌کنم، عصبانی هستند، آن‌ها برای ادامه کار، برای ماندن در کشور به این اوراق نیاز دارند.

همکاری با بازرسی کار می‌تواند چالش برانگیز باشد. ما مشکل مشخصی را با آن‌ها درمیان می‌گذاریم، و آن‌ها به جای رفتن به بازرسی آن  بدون اطلاع کارفرما، اجازه می‌دهند کارفرماها پیش از موعد ازآن اطلاع پیدا کنند و بعد در بایگانی‌هایی که کارفرماها برای آن‌ها آماده کرده‌اند جستجو می‌کنند و چیزی پیدا نمی‌کنند.

ما نسبت به کارگران مسئولیت داریم. باید واقعیت را به آن‌ها بگوییم. “اگر به دادگاه بروید، طول خواهد کشید. اگر به بازرسی کار مراجعه کنیم، نمی‌دانیم نتیجه چه خواهدبود.” که کارگران در پاسخ می‌گویند: ” پس چرا باید آن را آزمایش کنیم؟” از این رو، این‌ها چالش‌های بزرگی هستند.

تی.تی.ام: کارهای کنونی و برنامه‌های آینده شما چیست؟

گ.ل (با خنده) : یک روز دیگر زنده ماندن. بعضی وقت‌ها واقعا این جوری است. لحظه‌های شاد هم وجود دارد. مثلا، ما در دفتر میهمان بسیار عزیزی داریم، یک سگ گله اسکاتلندی، و شیمی تغییر کرده. و از این رو می‌گوییم ما باید یک سگ درمانی هم داشته باشیم تا به تخفیف تنش‌های ما کمک کند.

چگونه حرکت کنیم، درچه راهی؟ فکر می‌کنم شیوه‌ای که ما کارخودرا سازمان می‌دهیم اهمیت فراوانی دارد. اکنون من به ویژه به بخش اداری فکرمی‌کنم. چون بعضی وقت‌ها اتفاق می‌افتد که مشکلی که ما برای آن آمادگی نداریم ناگهان اتفاق می‌افتد. برخی اوقات پیش می‌آید که اوضاع دچار هرج و مرج می‌شود وفعالیت ما را هم کند می‌کند. بنابراین مایلم بگویم که درست همین الان مهم‌ترین چیز برای ما سازمان دادن فعالیت در داخل مرکز به موثرترین شیوه ممکن است.

***

گوران لوکیج از بنیان گذاران دفترمشاوره برای کارگران است. این دفتر یک سازمان غیر دولتی(ان جی او) است که بیش از هشت سال است، با تلفن، از طریق رسانه‌های اجتماعی، ای میل و حضور فرد در دفتر آن‌ها در لیبولیانا مستقیمااز کارگران و حقوق آن‌هادفاع می‌کند.

ترجمه: ۰۵/۰۱/۱۴۰۳


©  – این قسمت برای اجتناب از اطاله کلام از سوی مترجم حذف شد: “ تصاویر همراه با این گفتگواز کتاب کمیک” زندگی‌های نامرئی”(ساموزال،۲۰۲۳) اثر ایوان میتروسکی Ivan Mitrevski درباره دفترمشاوره برای کارگران گرفته شده است.”

https://akhbar-rooz.com/?p=238661 لينک کوتاه

1 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x