لئو پانیچ (۱۹۴۵- ۲۰۲۰) نظریهپرداز برجسته مارکسیست هفته گذشته در پی ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. او صاحب کرسی اقتصاد سیاسی تطبیقی و استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه یورک و به مدت ۲۵ سال سردبیر نشریه سوشیالیست رجیستر، از معتبرترین نشریات نظری چپ طی نیمقرن اخیر بود.
شرق در ادامه نوشت: پانیچ صاحب کتب و مقالات بسیاری در زمینه اقتصاد سیاسی است. کتاب او به همراه سام گیندین تحت عنوان «چگونگی خلق سرمایهداری جهانی؛ اقتصاد سیاسی امپراتوری آمریکا»، برنده جایزه کتاب دویچر در انگلستان شده است. «سیاست طبقه کارگر در بحران»، «گونه متفاوتی از دولت»، «پایان سوسیالیسم پارلمانی» و «امپراتوری آمریکا و اقتصاد سیاسی مالیه جهانی» از دیگر آثار مهم او محسوب میشوند. لئو پانیچ در یک خانواده یهودی مهاجر از اروپای شرقی در وینیپگ کانادا متولد شد. دوره دکترای خود را در مدرسه اقتصادی لندن تحت نظر رالف میلیبند به پایان رساند. پایاننامه او درباره استراتژی اقتصادی حزب کارگر بریتانیا در سال ۱۹۷۶ با عنوان «سوسیال دموکراسی و مبارزه جویی صنعتی: حزب کارگر، اتحادیههای کارگری و سیاستهای درآمدی ۱۹۴۵-۱۹۴۷» منتشر شد. این پایاننامه همکاری طولانیمدت فکری پانیچ را با میلیبند آغاز کرد و در سال ۱۹۸۵ به عنوان سردبیر مشترک سوشیالیست رجیستر (که میلیبند در سال ۱۹۶۴ همراه با جان ساویل راهاندازی کرده بود) به میلیبند پیوست.
تحت نظارت پانیچ، سوشیالیست رجیستر در دهههای آینده به رشد خود ادامه داد و خود را به عنوان یکی از مهمترین نشریات چپ جهانی تثبیت کرد. افراد دیگری نیز در این سالها به عنوان سردبیر مشترک به او پیوستند، از جمله کالین لیز و بعدا، گِرِگ البو، اما پانیچ همچنان نقطه اتکای نشریه بود. مانیفست پس از ۱۵۰ سال (ترجمه حسن مرتضوی، انتشارات آگاه، ۱۳۷۹)، پایان امپریالیسم: واقعیت یا توهم (ترجمه خلیل رستمخانی، انتشارات بازتابنگار، ۱۳۸۸) و بربریت واقعا موجود (ترجمه زندهیاد فریبرز رئیسدانا، انتشارات نگاه، ۱۳۹۵) ازجمله کتابهای منتشرشده به زبان فارسی است که در آن مقالاتی از پانیچ منتشر شده است. اولین مقالهای که از پانیچ به فارسی منتشر شد، «میراث سیاسی مانیفست» بود که به همراه مقالاتی از دیوید هاروی، سام گیندین، پیتر گوان، پیتر آزبرن، راب بیمیش، دانیل سینگر و میشل لووی در کتاب «مانیفست پس از ۱۵۰ سال» گردآوری شده بود و در سال ۱۳۷۹ به قلم حسن مرتضوی توسط نشر آگه به انتشار رسید. مقالات این کتاب از سالنامه سوشیالیست رجیستر و همچنین از مجله مانتلی ریویو انتخاب شده و هدف از آن بررسی اهمیت مهمترین متن اندیشه سیاسی، یعنی مانیفست حزب کمونیست است. لئو پانیچ و کالین لیز در بخشی از میراث سیاسی مانیفست مینویسند: «مارکس با نوشتن این مطلب در مانیفست کمونیست که هدف فوری تمام احزاب پرولتری، تشکیل پرولتاریا به صورت طبقه است موارد زیادی در ذهن داشت. احزاب جدیدی پا گرفتهاند و پا خواهند گرفت که اگر قرار است پرولتاریای فعلی را به صورت طبقهای جدید درآورند، یعنی طبقهای که بار دیگر قادر به ساختن تاریخ شود، باید عمیقا از ضرورت تفاوت احزاب قدیمی سوسیالدموکرات آگاه باشند. اما ساختن تاریخ به چه معناست؟ تشخیص نگرش مانیفست و میراث آن از این جنبه ضروری است». دومین ترجمه از پانیچ در کتاب «پایان امپریالیسم؛ توهم یا واقعیت» در کنار مقالاتی از ویلیام کی. تب، جان بلامی فاستر، سام گیندین، امانوئل والرشتاین، سمیر امین، رعد القدیری، فرید محمدی، توبیاس بادر و مکس فراد ولف زیر نظر خلیل رستمخانی منتشر شد. این کتاب در پی پاسخی به پرسش «پایان امپریالیسم؟» است. آنگونه که در پیشگفتار کتاب تشریح شده امروزه به نظر میرسد که حتی نگری و هارت، نویسندگان کتاب امپراتوری، که این موضوع را در سال ۲۰۰۰ مطرح کردند اگر منطقی و جستوجوگرانه به رویدادهای سالهای اخیر در جهان نگریسته باشند باید پاسخ خود را یافته باشند. هدف از این مجموعه مقالهها ارائه برخی از نگرشهای نو به نظریهها و بحثهای مربوط به امپریالیسم و عمقبخشیدن به تفکر انتقادی در این زمینه است. مقاله خواندنی لئو پانیچ و سام گیندین در این کتاب با عنوان «سرپرستی سرمایه جهانی» تلاشی است برای ترسیم مختصات «دولت امپریالیستی». در بخشی از این مقاله آمده: «گویی این گفته را که جغد مینروا در گرگ و میش پرواز میکند به راستی باور کرده باشیم، به نظر میرسد که امروزه ماهیت امپراتوری دولت آمریکا با تأخیر پذیرفته میشود فقط برای اینکه سقوط قریبالوقوع آن -«اضمحلال» هژمونی آمریکا- اعلام شود. در این نوشتهها اشغال نظامی عراق غالبا به عنوان کوششهای مذبوحانه برای تحمیل دوباره رهبری آمریکا به زور اسلحه تصویر میشود. چیزی که این تحلیلها نادیده میگیرند قلمرو و وسعت دولت امپریالیستی آمریکا و نقش مشخص آن در تکوین اقتصاد جهانی در دوره پس از جنگ است. بنابراین ارزیابی از توانایی مداوم آمریکا در شکلدادن به سرمایهداری جهانی در قرن بیستویکم مستلزم نظریهپردازی درباره خود دولت امپریالیستی است». کتاب «بربریت واقعا موجود» که فریبرز رئیسدانا در زندان آن را ترجمه کرد ویراسته لئو پانیچ چهلوپنجمین مجلد دفترهای سوسیالیستی است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. این کتاب ترسیم چشمانداز روشنی از انواع، گستره و درجههای مختلف خشونت جدی در جهان امروز است و میکوشد با بررسی مواردی چون نظامیگری آمریکایی و قدرت سیاسیاش، خشونت در فرهنگ دیداری، نژادی، زندانها و جنگ، حرافی و سکوت دولتها، قربانیان دیدگاههای جنسی و کالاشدگی خشونت، امکان فهم رهایی و مقدمات چنین درکی را فراهم کند. همچنین مشخصا به خشونت موجود در آمریکا، هند، اندونزی، نیجریه و بخشی از خاورمیانه در مقالات مستقلی میپردازد. این کتاب با بررسی خشونتهای جاری قرن معاصر مدعی است امپریالیسم جهانی در همه آنها نقش مستقیم و غیرمستقیم داشته است و رشد بربریت باید در متن دستاوردهای ضعیف برنامههای سوسیالیستی در پایان قرن بیستم و اوجگرفتن نولیبرالیسم درک شود. در سالهای گذشته مقالات و مصاحبههای دیگری نیز از لئو پانیچ در فضای مجازی و رسانههای فارسیزبان منتشر شده است که او را به عنوان نظریهپردازی معرفی میکند که عامل بحرانهای اقتصادی دور جدید را در سیاستهای مالی ایالات متحده آمریکا میبیند. ازجمله مطالب منتشرشده از او میتوان به این موارد در سایت نقد اقتصاد سیاسی اشاره کرد: گفتوگوی سعید رهنما با لئو پانیچ در مجموعه گفتوگوهای گذار از سرمایهداری، سرمایهداری جهانی و چپ ترجمه فیروزه مهاجر، سیریزا در قدرت، بازاندیشی رابطه مارکسیسم با امپریالیسم در قرن بیستویکم ترجمه حسن آزاد و بلوک سرمایهداری غرب زیر هژمونی امپراتوری آمریکا ترجمه حسن آزاد و سهراب سپیدرودی.