سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

کمون پاریس، طرحی برای حال یا آینده؟ دکتر سعید رهنما

https://akhbar-rooz.com/?p=110156 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
3 سال قبل

دکثر سعید رهنما خسته نباشند که ان بحث را ارائه دادند. اما، ببینید دکثر سعید رهنما که این قدر دقیق هستند و می خواهند که مسائل را نه آن طور که دلمان می خواهد، بلکه آن طور که هستن، اتفاق افتادند و نوشته و گفته شده اند، طرح کنیم، انتظار می رفت که خودش این را رعایت کنند. حالا من، از مسائلی که اطلاع ندارم، حرف نمی زنیم، صحبت نمی کنیم که وارد برداشت های هپروتی نشویم. ولی دو نکته را در اینجا طرح می کنم. یکی آنکه دکثر سعید به نکته اصلی که مارکس و انگلس در مقدمه بر مانیفست حزب کمونیست، سال ۱۸۷۲ می نویسند را، نمی گوید. او در سخنرانی اصلی اش فقط با گفتن مسائل کهنه شده می پردازد و می گذرد و در صحبت آخر ینی در جواب به سئوالات هم ، باز هم طوری بحث می کند، که شنونده را به این برداشت می اندازد، که دولت را در هم شکسته شده بود، یعنی دولت فرانسه آن زمان را درهم شکسته شده بود و جواب می دهد که این طور نبود و غیره که یک واقعیت است که دولت قدیم موجود بود و درهم نشکسته شده بود و این را هیچ عقل سلیمی رد نمی تواند بکند. اما مارکس و انگلس از تجربیات می گویند که درهم شکستن دولت قدیم را در دستور می گذارد، حالا این درهم شکستن را چط.ر باید فهمید، خود بر می گردد به دیدگاه در باره چگونگس دیدن دولت و غیره. چیزی که مارکس و انگلس با صراحت طرح می کنند، البته، با نگاه به چند ترجمه این است: ” نظر به تکامل فرق العاده صنایع بزرگ در عرض بیست و پنه سال اخیر و رشد سازمانهای حزبی طبقه کارگر که با این تکامل صنعتی همراه است و نیز نظر به تجربیات عملی که اولا در انقلاب فوریه و آنگاه بمیزان بیشتری در کمون پاریس – یعنی هنگامیکه برای نخستیت بار مدت دو ماه پرولتاریا حکئمت را بدست داشت – حاصل آمده این برنامه اکنون در برخی قسمت ها کهنه شده است. بویژه کمون ثابت کرد که ” طبقه کارگر نمی تواند بطور ساده ماشین دولتی حاضر و آماده ای را تصرف نماید و آن را برای مقاصد خویش بکار اندازد. ” (رجوع کنید به « جنگ داخلی در فرانسه ؛ پیام شورای کل جمعیت بین المللی کارگران»، چاپ آلمانی، صفحه ۱۹، ” که در آنجا این فکر بطور کاملتری شرح و بسط داده شده است.). دوم پیام لنین به کارگران فرانسه در سال ۱۹۱۱ می باشد. در آنجا لنین می نویسد: “انقلاب پیروزمند اجتماعی لااقل مستلزم دو پیش شرط می باشد: تکامل نیروهای مولده باید به سطح بالائی رسیده باشد و پرولتاریا به اندازۀ کافی آماده باشد. ولی در ۱۸۷۱ این دو پیش شرط موجود نبودند. سرمایه داری فرانسه هنوز رشد ناچیزی داشت و فرانسه در آن زمان عمدتاً یک کشور خرده بورژوائی بود (سرزمین پیشه وران، دهقانان و خرده فروشان و غیره). از طرف دیگر یک حزب طبقۀ کارگر وجود نداشت، آمادگی و تعلیم دراز مدت طبقۀ کارگر – که در مجموع هنوز حتی تجسم روشنی از وظایف خود و راه حلهای آن نداشت – موجود نبود. نه یک تشکیلات جدی سیاسی پرولتری وجود داشت و نه اتحادیه‌های کارگری و سازمانهای تعاونی وسیع …”، پس در اینجا لنین به دو پیش شرط اشاره می کند، یکی رشد جامعه از نطر اقتصادی – عینی است که کارگران را به اکثریتی مورد قبول تبدیل می کند و دوم وجود تشکیلات سیاسی – حزب سیاسی است که کارگران را آماده برای به پیروزی رساندن انقلاب اجتماعی – انقلاب قهری کمونیستی آماده می کند. البته، آقای سیعید راهنما به حزب سیاسی – حزب کارگران آگاه همواره کم لطف هستند و دیکتاتوری پرولتاریا را از فحوای کلام پیداست، شکل می دانند و باوری بدان ندارند. در صورتی دیکتاتوری محتوای دولت طبقاتی است و اشکال دولت همچنانکه در دولت های کنونی مثل سلطنت مشروطه، دموکراسی پارلمانی، جمهوری های متفاوت است، در دولت پرولتاریا – دیکتاتوری پرولتاریا هم می تواند متفاوت باشد و همچنانکه مثلا در کمون پاریس کمونی بود و در روسیه شورائی بود، می تواند متفاوت باشد.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x