جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جنگ روسیه علیه اکراین  ربطی به نازی زدایی ندارد – مک گیور – برگردان: کاووس آشوری

بروز فاجعه جنگ در اکراین  فیلسوف و نویسنده ی یهودی تبار آلمانی؛ والتر بنیامین را در خاطر ما متبادر می کند که در متن پایانی خود تحت عنوان آنچه  از کابوس نازیسم بر سر او فرود آمده؛ می گوید که تاریخ را نمی توان به عنوان پیشرفتی انسانی درک کرد. در عوض، بنیامین گفته بود، تاریخ یک طوفان است، فاجعه ای که مدام در کار ویران سازی است و خرابه ها هستند که بر روی هم انباشت شده و مخروبه ها سر به آسمان  می سایند.

اگر از منظر موجودیت یهودیان در اروپای شرقی موضوع تهاجم روسیه به اکراین را مد نظر قرار دهیم، در خواهیم یافت که تحولی آرام اما نه چندان خارق العاده در زندگی یهودیان اوکراینی در جریان بوده است.

یک قرن پیش، اوکراین کانون یهودی ستیزی بود. عصر قتل عامی که پیش از هولوکاست در آنجا رخ داده  بود نام این قتل عام در فرهنگ واژگان روسی “گرومیت” بود که به دلیل آوازه ی این  جنایت به نوعی در واژه ی پوگروم معادل  قتل عام و غارت و ویران کردن در فرهنگ آنگلوساکسون منعکس شده و از معدود واژه گان روسی  بود که در فرهنگ زبان انگلیسی منعکس می شد. فی المثل مانند کلمه کیوسک که از زبان روسی به این فرهنگ منتقل شده بود. و این جنایات در آغاز قرن بیستم از طریق امواج خبری در سرتاسر کشورهای انگلیسی زبان پخش می شد. پس از انقلاب بلشویکی، جنگ داخلی روسیه شاهد قتل عام‌هایی بود که در آن دست‌کم صد هزار یهودی کشته شدند، شاید بسیار بیشتر! – بسیاری از آنها توسط ناسیونالیست‌های اوکراینی که در ارتش سیمون پتلیورا می‌جنگیدند، کشته شدند. یهودستیزی از هرسو در آن مناطق زبانه می کشید اما این ارتش سرخ بود که سرانجام به آن قتل عام ها خاتمه  داد.

شهرهایی که این روز نامشان را درشبکه ها مختلف جهانی می شنویم از جمله؛ کیف، چرکاسی، چرنیهیو، ژیتومیر، اودسا، اومان- همه مکان‌های اصلی خشونت ضدیهودی یک قرن پیش بودند. میری روبین  تاریخ نگار این مکان ها را به عنوان اماکن “حافظه تاریخی”  در متن تاریخ یهود توصیف می کند. از نظر الیسا بمپوراد، حافظه جمعی یهودیان به این جنایات واکنش نشان می دهد؛ زیرا هویت یهودی آنان با فجایعی که در سرزمین اوکراین در آغاز قرن گذشته رخ داده در هم تنیده شده است.

این یهودستیزی از طریق همکاری رهبر ملی گرای اوکراینی، استپان باندرا؛ و سازمان ملی گرایان اوکراینی (OUN) ، در امتداد خود  و در اواسط قرن بیستم به هولوکاست می رسید. از این نقطه نظرف برای بسیاری از یهودیان، اوکراین مترادف می شد با یهودی ستیزی. با این حال، امروز، با تهاجم روسیه، این سازمان دیگر موجودیت ندارد و ریاست دولت فعلی اوکراین بر عهده ولودیمیر زلنسکی است. تصور یک رئیس جمهور یهودی اوکراین برای یهودیانی که یک قرن پیش در گیرودار جنگ و انقلاب بودند غیرقابل باور بود. در طی سالهای سپری شده و گذر زمان گرچه به وضوح رخدادهای مهمی صورت گرفته، اما آیا گذشته به سادگی از نظر محو شده است؟

واقعا می توان گفت نه! بلکه در افق پیش رو هنوز می توان گذشته را رویت کرد. امروزه در اوکراین خیابان هایی وجود دارد که به نام سیمون پتلیورا نامگذاری شده اند و بنای یادبودی از او در شهر وینیتسیا وجود دارد. قهرمان ملی اوکراین، سیمای بوهدان خملنیتسکی به مثابه قهرمان ملی بر روی  اسکناس پنج گریونیا نقش بسته، در حالی که در حافظه جمعی یهودیان او به عنوان عامل قتل عام شان در قرن هفدهم مجسم می شود. قتل عامی که در آن ده ها هزار یهودی کشته شدند. بلوار استپان باندرا در کیف وجود دارد، و تاریخ قتل عام OUN به شکلی عادی به  ناسیونالیسم رسمی اکراین گره خورده است.

و با این حال یهودیان اوکراین در هویت ملی کشور خود ادغام شده و دراه  یگانگی ملی تلاش های نوفقیت آمیزی به خرح می دهند. بیانیه‌های سازمان‌های یهودی جریان اصلی در اوکراین علیه تجاوز روسیه بر این دلبستگی تأکید می‌کند.

این نشان دهنده پوچ بودن جنگ امپریالیستی ولادیمیر پوتین برای «نازی زدایی» است. او با یکسان انگاشتن ادعای مبنی بر یگانگی دولت معاصر اوکراین با نازیسم، تاریخ روسیه، یهود و اوکراین را مخدوش می کند. کاتریونا کلی استدلال می‌کند که تنها چنین تحریف عمدی گذشته «می‌تواند به پوتین به مثابه یک شهروند لنینگراد، اجازه دهد تا جنگ  توام با محاصره‌ای را در خارکف، ماریوپل، کیف و میکولایف باز سازی کند که زادگاه او در سال‌های ۱۹۴۱-۱۹۴۵ تجربه کرده بود.

یهودیان اکراین در تاریخ معاصر  به هرحال درگیر راست افراطی بوده اند. حضور راست گرچه در چارچوب های انتخاباتی کم رنگ بوده اما گردان جنگی آزوف به عنوان بخشی از گارد ملی و ارتش اکراین آنرا به دغدغه ای مهم  تبدیل کرده. پوتین اما در چارچوب های تبلیغاتی خود دست به تحریف واقعیت ها می زند.

حقیقت این است که راست افراطی عملا با تهاجم روسیه تقویت شده است. واقعیت های زندگی یهودیان اکراین بر امری مهم تاکید دارد؛ وآن این است آنچه امروز ثابت به نظر می رسد می تواند فردا تغییر کند. همانطور که اوکراین برای زندگی یهودیان مناسب شده است، حکومت پوتین در روسیه نیز می تواند به گذشته ها تعلق داشته باشد. شاید زودتر از آن چیزی که ما انتظار داریم.

اما در این جنگ همچنین پیچیدگی های تاریخ، از جمله درک پراکندگی یهودیان اوکراینی نیز مطمح نظر قرار می گیرد. محدودیت‌هایی در باب تاریخ یهود وجود دارد که غایت‌شناسی خشونت، در متن داستانی از «طولانی‌ترین نفرت» و از منظری متفاوت، ‌قتل عام های دیروز را می توان به عنوان وقفه ای در قرن ها مبارزه و همزیستی مشترک درک کرد.

 یهودی ستیزی اروپای شرقی در قیاس با نژادپرستی های دیگر را اگر  مدنظر قرار دهیم، نکته مهمی را که می توان استنتاج کرد این است که مدتی است در اوکراین و روسیه برای یهودیان اقدامات کشتار و قتل عمومی صورت نگرفته. اما این را نمی توان برای همه جوامع اقلیت در منطقه گفت. ما فقط باید قتل عامی – بله، قتل عام – را به یاد بیاوریم که در سال ۲۰۱۸ در پارک هولوسیوسکی در کیف رخ داد، نه علیه یهودیان بلکه علیه مردم روما – قتل عام که تنها چند کیلومتر دورتر از یک محل خشونت ضد یهودی در سال ۱۹۱۹ رخ داده بود. ما به اندازه کافی در مورد نژادپرستی ضدسیاه پوستان وضد رنگین پوستان دیگر در روسیه می دانیم که مشکل جدی است و اینکه ناپدید شدن قتل عام ضدیهودی با از بین رفتن خصومت نژادپرستانه همراه نبوده است. همه ما شاهد منظره‌ای بوده‌ایم که پناهندگان به‌طور سیستیماتیک در مرزهای اروپای شرقی بر اساس نژاد طبقه‌بندی شده‌اند، و مهاجران سیاه‌پوست در آخرین  سلسله مراتب تبعیض قرار داشته اند. این تاریخ مستمر موجودیت  ایده ی نژادپرستی بیانگر نژادپرستی خاصی است که  هم ریشه با ایده یهودی ستیزی است. 

این نگاه ما را کجا می رساند؛ از منظر قتل عام ها و جنگ های داخلی یک قرن پیش، جاذبه یهودیان به ملت اوکراین فوق العاده است. اما تاریخ یهودی ستیزی در منطقه با قرار دادن آن در کانتکس کلی ساختار نژادپرستی در گذشته و حال بهتر درو می شود. وابستگی یهودیان به ایده اوکراین در سال‌های اخیر به این معنا نیست که نیروهای نژادپرستانه که زندگی یهودیان را در گذشته غیرقابل زندگی می‌کردند، برای همیشه ناپدید شده‌اند. انجام این نوع مطالعه بنیادی  ممکن است به ما کمک کند تا  چالش های طوفانی تاریخ را بهتر درک کنیم، زیرا خرابه ها مرتبا در حال افزایش هستند و تل مخروبه  ها  سر به آسمان  خواهند سایید.

منبع: ژاکوبن

https://akhbar-rooz.com/?p=147899 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید
حمید
2 سال قبل

گروه ازوف که مداوما به عنوان یک گروه فاشیستی دست اویز انهاست که تجاوز پوتین را توجیه میکنند یک گردان با کمتر از دو هزار عضو است.  طبق گفته اعضای این گروه ده تا بیست در صد اعضای ان طرفداران نازی هستند که رقمی در حدود یکصد تا دویست نفر میباشد.  در ازای این گروه پوتین یک ارتش ده هزار نفری صد در صد فاشیست موسوم به واگنر (اهنگساز مور علاقه هیتلر و نازی ها) دارد که اخیرا هزار نفرشان را برای قصابی مردم بی پناه اوکراین فرستاده.  پیدا کنید پرتغال فروش را!!!

F Sharifi
F Sharifi
2 سال قبل

طبق نظر سنجی ها در کشور مهد حقوق بشر فرانسه ،بحران سیستم سرمایه داری چنان گسترده است که بیش از ۳۰‰ فرانسویها به فاشیستها لوپن و زمور رای خواهند داد.!
شاید بعد از اکرایین- پوتین و الیگارشی روسیه باید فکری به حال فاشیست زدایی از فرانسه هم بکنند !!

طنز مسئله دراین این است که هر دو کاندیدا فاشیست فرانسوی ،مانند دیگر فاشیست های اروپایی از مجارستان ،اتریش ،المان و همچنین حکومت های شبه فاشیستی ایران و سوریه از طرفداران پوتین سرمایه دار و ناسیونالیست هستند !

خواننده
خواننده
2 سال قبل

این بحث درست نیست چون “نازی ها” در اوکراین علیه یهودیان نیستند بلکه علیه روسها هستند. برای همین نویسنده حقایقی میگوید که حقایق دیگر را پنهان کند. دست راستی های طرفدار ترامپ نژاد پرست هستند اما علیه سیاه پوستان هستند نه یهودیان. آنها از ترامپ دفاع میکنند و ترامپ از طریق بسیاری از یهودیان حمایت میشود. پدیده صهیونیسم-مسیحی یک پدیده دست راستی و افراطی است که علیه مسلمانان است. دولت روسیه نگفته است که به “نازی ها” حمله میکند تا یهودیان را نجات بدهد، میگوید به آنها حمله میکند تا روسها را نجات بدهد. البته از تجاوز روسیه به زندگی کارگران و زحمتکشان اوکراین دفاع نمی کنم.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x