در خدمت مردم و میهن!
در راستای تحقق منافع کارگران و زحمتکشان!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) سازمانی مردمی، میهندوست و باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است و در راه آرمانهای والای استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و تامین منافع مردم و کشور (منافع ملی) مبارزه میکند.
سازمان با پایبندی به برنامهٔ مصوب خود در راه تحقق جمهوری عرفیِ غیردینی و متعهّد به مبانی حقوق بشر و اصول دموکراسی و مبتنی بر اراده و آرای آزاد، برابرحقوق و دموکراتیک مردم میهنمان مبارزه میکند و قاطعانه مخالف حکومتهای غیرانتخابی، دینی، موروثی و ایدئولوژیک است.
راهبرد سیاسی سازمان برای تحقق این هدف مبارزهٔ پیگیر در راه دگرگونی ساختار سیاسی از طریق تکیه بر مبارزهٔ مسالمتآمیز، کنشگری و برآمد جنبشهای موجود در کشور و اِعمالِ فشار جامعۀ مدنی است. از ارکان سیاست سازمان مخالفت با ساختار ولایت فقیه، مخالفت با استبداد و مبارزه در راه تأمین شرایط انتخابات آزاد از جمله از راه حذف نظارت استصوابی و تغییر در نظام انتخاباتی کشور است.
سازمان به تحقق همبستگی اجتماعی و رفاه مردم پایبند است؛ در راستای رفع همهٔ تبعیضهای اجتماعی از جمله در زمینههای طبقاتی، سیاسی، جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی، اعتقادی و ملی-قومی-منطقهای میکوشد؛ و باعزمی راسخ در راه تأمین حقوق و منافع کارگران، برزگران، زحمتکشان و دیگر اقشار و گروههای محروم جامعه مبارزه میکند.
سازمان در مبارزهٔ سیاسی خود و در مخالفت با جمهوری اسلامی تنها به مردم ایران اتکاء دارد، با هرگونه مداخلهٔ نیروهای بیگانه در امور سیاسی ایران مقابله و توسل به هرگونه کمک حکومتها و محافل خارجی و مشارکت در ائتلافها و آلترناتیوهای ساخته و پرداختهٔ بیگانگان را قاطعانه رد میکند. هرگونه گفتوگو با نهادهای بینالمللی و نمایندگان دولتها و احزاب و نیروهای خارجی باید علنی و شفاف باشد.
چارچوب سیاستگذاری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کنگرۀ نوزدهم سازمان در راه دستیابی به اهداف فوق، با اعتقاد عمیق به ثمردهی شیوهٔ مبارزهٔ مسالمتمحور و تأکید و تکیه بر اعتراضات، برآمدها و جنبشهای مطالباتیِ صنفی، طبقاتی و همگانی، فعّالانه برای تحقق اصلاحات دموکراتیک و خواستهای برحقّ مردم و تحمیل آنها به حکومت مبارزه و چارچوب سیاستگذاری خود را بهصورت زیر تعیین میکند.
در زمینۀ مبارزات و مطالبات مردم
پشتیبانی از مبارزات مسالمتآمیز و مطالبات برحق و عدالتخواهانۀ مردم؛ همراهی با جنبشهای شهروندی، تاکید بر همپوشانی و درهمتنیدگی جنبشها و خواستهای اقشار، گروههای شغلی و اجتماعی و طبقات گوناگون، همچنین تاکید بر همکاری و همیاری آنها با یکدیگر برای وادار کردن حکومت به تن دادن به خواست آنان و بە رسمیت شناختن حق اعتراض مردم؛ دفاع از هرگونه تلاش جهت تعدیل اختلاف طبقاتی و کاهش فقر در کشور.
دفاع از حقوق و منافع کارگران، معلمان، کارمندان، کشاورزان، زحمتکشان، مزدوحقوقبگیران دیگر و اقشار کمدرآمد و مبارزه در راستای تامین آزادی تشکلهای صنفی آنان (اتحادیهها، سندیکاها، شوراهای مستقل، تعاونیها)؛ مبارزه برای تامین و گسترش قوانین بهداشت و امنیت کار و بیمههای تامین اجتماعی؛ مبارزه برای قانونی شدن حق اعتراض و اعتصاب و تحصن؛ مبارزه برعلیه بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری و صنفی.
پافشاری بر برابرحقوقی زنان و مردان در همۀ عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بهویژه حق سرپرستی بر فرزندان؛ مبارزه و کوشش در راستای تامین امکانات برای زنان جهت ایستادگی در برابر زورگویی و خشونت؛ مبارزه برای تغییر قوانین نابرابر جنسیتی.
مبارزه در راه تامین و تضمین قانونی حقوق کودک و منع کار کودک و الزام دولت به تامین امکانات لازم و شایسته برای کودکان بیسرپرست و بیخانمان، بهویژه در زمینۀ مسکن، معیشت و آموزش.
مخالفت با خصوصیسازی و پولی کردن خدمات دولتی و موسسههای آموزش و پرورش عمومی (دبستانها، دبیرستانها، مدرسههای حرفهای، مدرسههای عالی و دانشگاهها)؛ پافشاری بر آموزش رایگان برای همه و برنامهریزی برای ریشهکن کردن کامل بیسوادی از کشور؛ مبارزه برای بهداشت و ورزش رایگانِ همگانی؛ مبارزه با فسادهای اقتصادی و سیاسی (رانتخواری، اختلاس، ارتشاء، …).
مبارزه در راه رعایت حقوق بشر توسط حکومت و ارتقا سطح برخورداری شهروندان از آزادیهای جهانشمول مندرج در بیانیهٔ جهانی حقوق بشر، احترام به شان خدشهناپذیر هر انسان و حق او برای داشتن زندگی در شان انسان و برخورداری از یک محیط پاک، سالم و پایدار.
پافشاری بر لزوم جدایی دین از حکومت، آزادی باورهای عقیدتی، احترام به ادیان و مذاهب گوناگون؛ مبارزه برای تامین و تضمین برابرحقوقی همه گروههای ملی-قومی؛ پافشاری بر احترام به فرهنگها، آداب، سنتها و زبانهای گوناگون در گسترۀ میهن؛ حمایت از فعالیت کنشگران حوزههای فرهنگی و هنری در پاسخ به نیازهای همگانی جامعه؛ پافشاری بر احترام به حق انتخاب آزادانۀ شیوۀ زندگی از سوی مردم و مخالفت پیگیر با حجاب اجباری؛ پافشاری بر احترام به حق مردم برای شاد بودن.
دفاع از آزادیهای سیاسی و اجتماعی؛ مخالفت و مقابله با استبداد، سرکوب، حصر، دستگیری فعالان مدنی و سیاسی، شکنجه و اعدام؛ همراهی با مبارزات مردم در راستای آزادی بیان و آزادی پس از بیان؛ مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و حذف جرم سیاسی.
ایستادگی در مقابل تخریب و آلودهسازی محیط زیست و استفادۀ بیرویه از منابع طبیعی، ازجمله آب، هوا، جنگلها، دریاچهها و رودخانهها؛ تاکید بر نیاز به برنامهریزی درازمدت برای توسعه و ترویج کشاورزی سالم و پایدار؛ تاکید بر توسعه و سرمایهگذاری در سامانههای ترابری با انرژیهای پاک؛ تاکید بر نیاز به اعمال سیاستهای محدودسازی آلودگی هوا و برنامهریزی برای گسترش منابع تجدیدپذیر انرژی و فاصله گرفتن از انرژیهای فسیلی در راستای زیستبوم متوازن و پایدار.
پافشاری بر ضرورت اصلاح روند خصوصیسازی کنونی که بر اساس دیدگاههای نولیبرالی صورت میگیرد؛ پافشاری بر ضرورت کاهش وابستگی اقتصاد به رانت دولتی مرتبط با درآمد نفت و سایر معادن و منابع ملی؛ مخالفت با فروش تاسیسات دولتی و سیستمهای خدمات مورد نیاز عموم ازجمله آب، برق، تلفن، و شبکههای مخابراتی و ترابری به بخش خصوصی؛ مبارزه در راه واگذاری نهادهای اقتصادی که قرار است خصوصی شوند به تعاونیها و شوراهای کارکنان همان نهادها؛ مخالفت با واگذاری حق استفاده از منابع طبیعی بهشمول نفت و میعانات گازی به وابستگان به حاکمیت.
پافشاری بر لزوم تبدیل سامانۀ یارانۀ نقدی به پرداخت حق تامین معاش به خانوارهایی که درآمد آنها زیر خط فقر قرار دارد.
تاکید بر ضرورت برنامهریزی اقتصادی در راستای کاهش اتکا و وابستگی درآمد دولت به فروش ذخایر سوختی بهویژه نفت با اِعمالِ سیاستهای متکی بر کسب مالیاتهای عادلانه و ایجاد امکانات سرمایهگذاری در زمینۀ تولیدات صنعتی و فنی.
تاکید بر نیاز صنایع فرسوده از ادارۀ ناکارآمد چهلسالۀ جمهوری اسلامی، بهشمول صنایع تولیدی مصادره شده در دوران انقلاب، به روزآمد شدن و به سرمایهگذاریهای بزرگ برای بازسازی؛ تاکید بر بهرهگیری از الگوهای مختلف موجود برای این سرمایهگذاریها؛ تاکید بر نقش دولت بهصورتی شفاف و محدود به حفظ منافع عمومی و پیشگیری از چپاول امکانات ارزشمند مردم ایران.
مبارزه با اِعمالِ تبعیض حکومتی که پس از یکدست شدن حکومت امکان بیشتری نیز یافته است؛ مبارزه برای موظف کردن حکومت به تامین برابرحقوقی انسانها فارغ از جنسیت، موقعیت شغلی، مالی، تعلق ملی- قومی، و باورهای دینی و مذهبی؛ حمایت از تمرکززدایی؛ مطالبۀ برنامهریزی و بودجهبندی در راستای منافع مردم و کشور (منافع ملی) و حمایت از زحمتکشان و نواحی محروم ماندۀ کشور و بهدوراز باندبازی و ملاحظات محفلی.
در زمینۀ مناسبات با نیروهای سیاسی
همکاری، نزدیکی، همگرایی، ائتلاف و اتحاد با احزاب، سازمانها و نیروهای چپ و عدالتخواه؛
همکاری، اتحاد عمل و ائتلاف با نیروهای “ملی”، “ملی- مذهبی” و جمهوریخواهان باورمند به دموکراسی، در راستای منافع مردم و میهن (منافع ملی) و مردمسالاری در ایران؛
اعلام آمادگی برای گفتوگوی علنی با همۀٔ نیروهای سیاسی ایران و استقبال از آن.
در زمینۀ سیاست خارجی
نگاه صلحآمیز به جهان و باور به حق زندگی همۀ انسانها در صلح، امنیت، آرامش و رفاه؛ مخالفت و مقابله با سیاستهای تجاوزکارانه، سلطهجویانه و امپریالیستی؛ استقبال از رقابت مسالمت آمیز و همکاری اقتصادی بهویژه بر پایۀ تغییرات دورانساز جاری و تحول مثبت عبور جهان از آرایش تکقطبی به چندقطبی.
حمایت از موضعگیریهای سیاسی کشورها در جهت حمایت از صلح، عدالت اجتماعی و پرهیز از جنگ در جایجای جهان؛ حمایت از تعامل کشورها با همدیگر و همزیستی مسالمتآمیز ملتها؛ اعتقاد به عدم مداخلۀ کشورها در امور داخلی همدیگر؛ مخالفت با تقابل نظامی، تبلیغ لزوم برچیده شدن پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) و دیگر پیمانهای نظامی؛ حمایت از پایان دادن به هرگونه تحریم و محاصرۀ اقتصادی؛ حمایت از تقویت نقش سازمان ملل متحد؛ حمایت از حلوفصل مسایل مورد مناقشه میان کشورها از طریق گفتوگوی مستقیم یا با واسطۀ سازمانهای بینالمللی.
تاکید بر اینکه تسلیحات هستهای در هر کشوری که باشد تهدیدی خطرناک علیه هستی جامعۀ بشری است و حمایت از عاریسازی جهان از سلاحهای کشتار جمعی و در راس آنها سلاحهای هستهای، شیمیایی و بیولوژیک.
تاکید بر لزوم برقراری روابط سیاسی و عادلانۀ ایران با همۀ کشورها بر پایۀ منافع مردم و کشور (منافع ملی) و مناسبات برابرحقوق و بر پایۀ احترام متقابل، متعادل کردن سیاست خارجی کشور بر پایۀ حقوق و عرف حاکم بر مناسبات بینالمللی، بسط مناسبات برابرحقوق و همکاری اقتصادی با همۀ کشورها و لزوم گفتوگوی رودررو و مستقیم میان دولتهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدۀ آمریکا و احیای مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور.
حمایت از پایانیابی مناقشه و حل مجموعهٔ مشکلات مرتبط با “برنامۀ جامع اقدام مشترک” (برجام) از طریق توافق دیپلماتیک در انطباق کامل با موازین و مصادیق حقوق بینالملل و در چارچوب منافع مردم و کشور (منافع ملی)؛ مخالفت با هر گونه تلاش برای سلب اعتبار از برجام از هر سو که باشد و پافشاری بر پایبندی طرفهای توافق به تعهدات موضوعی خود در چارچوب آن.
تاکید بر ضرورت حل و فصل دیپلماتیک مسایل کشور ما با همه کشورهای منطقه و پیریزی مناسباتى سازنده براى حفظ امنیت کشورهای منطقه؛ تاکید بر تلاش برای تنشزدایی و رفع متقابل نگرانیهای موجود منطقهای، دنبال کردن سیاست همزیستی مسالمتآمیز، حسن همجواری، داشتن مرزهای امن و عدم دخالت در امور یکدیگر؛ تاکید بر ضرورت پایان دادن بیدرنگ به جنگ و خونریزی در یمن؛ تاکید بر محکومیت نقض حقوق فلسطینیان توسط دولت اسرائیل و حمایت از پایان دادن به معضل دیرین وخونبار اسراییل و فلسطین با پذیرش و شناسایی موجودیت دو کشور فلسطین و اسرائیل.
حمایت فعال از عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی؛ تاکید بر ضرورت انعقاد پیمان امنیت دستهجمعی بین کشورهای منطقه بهمثابۀ جایگزین معاهدات فراهمآورندۀ بهانۀ حضور نظامی نیروهای غیرمنطقهای؛ استقبال از بسترها و فرصتهای نوین برای بهرهگیری از منافع متقابل در کنار شرایط خطرناک منطقه؛ تاکید بر برابرحقوقی و همکاری و همگامی برای توسعۀ پایدار و پیشرفت؛ تکیه بر نیاز فزاینده به ایجاد اتحادیههای اقتصادی و راهروهای تجاری در چشمانداز آینده در جهت گسترش رفاه، صلح و بهروزی مردم منطقه.
یکشنبه، ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ (۱۹ ژوئن ۲۰۲۲ میلادی)
کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
درهمتنیدگی جنبشهای اجتماعی
مبارزۀ همگام نیروهای چپ و جمهوریخواهان آزادیخواه و دموکرات
پیام کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مردم ایران
هممیهنان گرامی!
کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به شما مردم آزاده درود میفرستد و شما را با آرزوی آزادی و عدالت اجتماعی در میهن رنجدیدهمان مورد خطاب قرار میدهد.
بیش از نیم قرن پیش، بنیانگذاران جنبش و سازمان ما با شوق آزادی و عدالت اجتماعی در جان، با عشق به بهروزی مردمان ایران و برای رفع استبداد، استثمار، استعمار و هر گونه تبعیض و ظلم و ستم اجتماعی پای در راه مبارزه نهادند. ما فداییان خلق ایران امروز نیز در راه همان اهداف بلند مبارزه میکنیم.
کنگرۀ نوزدهم سازمان ما در شرایطی برگزار میشود که بر میهن ما کماکان نظامی مبتنی بر ولایت مطلقۀ فقیه حکومت میکند، نظامی که از بدو استقرار سرکوب بلافصل مردم و تحدید آزادی و تهدید و پیگرد آزادیخواهان را آغاز نمود و استبدادی سخت و سنگین را بر میهن ما تحمیل کرد. دیری نپایید که شوق ناشی از سرنگونی حکومت کودتایی محمدرضا پهلوی جای خود را به اندوه ناشی از استقرار نظام استبداد دینی جمهوری اسلامی داد. حکومتی که در بیش از چهار دهه که از حیات آن میگذرد، با مردم و با فرزندان آزادیخواه و دادپژوه شما همواره با زبان داغ و درفش سخن گفته و هزاران ایرانی آزاده را قربانی حکومت استبدادی خود کرده است.
استبداد سیاسی و دینی تنها آفتی نیست که نظام جمهوری اسلامی به جان میهن و مردم ما افکنده است. مدیریت بیدرایت نظام در تمامی شئون و زمینههای حیات اجتماعی به رواج گستردۀ رانتخواری، فساد، غارت و فلاکت برای ایران و ایرانی منجر شده است. البته چنین نیست که میهن ما در بیش ازچهل سالی که از حیات جمهوری اسلامی میگذرد، تغییر مثبت و پیشرفتی نداشته است. باری مردم و میهن و جامعۀ مدنی کشورمان برای هر پیروزی بهای سنگینی پرداختهاند.
امروز کشور ما با منظومهای از بحرانهای ناشی از ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی روبروست. آنان حتی در پاسخ به ضروریترین مطالبات مردم کشور که تأمین نیازهای روزمرۀ آنان است، ناتوانند. مطابق آمارهای رسمی و اظهارنظرِ کارشناسان، حدود چهلدرصد مردم زیر خط فقر قرار دارند و میزان بیکاری نیز بیش از بیستدرصد تخمین زده میشود. این میزان بیکاری در شرایطی است که سرزمین ایران، یکی از غنیترین کشورهای دارای منابع نفت و گاز و برخوردار از منابع معدنی فراوان است، اما نظام حاکم بر کشور بهجای بهرهبرداری عقلانی از این منابع برای توسعه و پیشرفت کشور و تأمین سعادت و خوشبختی مردم، مسیری جدا از خواست و ارادۀ آنان در پیش گرفته است.
بیمسئولیتی حکومت در قبال خواستههای بهحق مردم، نفوذ و دخالت نیروهای نظامی و امنیتی در همۀ امور کشور، وجود نهادهای موازی و فساد در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور، باعث گسترش یاس و نومیدی، بخصوص در طبقات فرودست جامعه، شده است. نتیجۀ این ناکارآمدیها، ضعفها، نظارت استصوابی، انتخابات غیر آزاد و رد صلاحیت افراد را میتوان در میزان نازل مشارکت مردم در پای صندوقهای رای دید. دستگاه ولایت فقیه و ارکان اقتدارگرایی، که طی همۀ این سالها قدرت را در اختیار داشتهاند، چارۀ رویارویی با روندهای پرتلاطم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور را در بهانحصار خود درآوردن همۀ نهادهای حکومتی دیدهاند. پس از گذشت چهار دهه اینک حاکمیت “یکپارچه” جمهوری اسلامی با مسلط کردن اقلیتی در هیئت نیروهای نظامی، امنیتی و سایر وابستگان خود بر قوای مقننه، مجریه و قضاییه، همۀ منابع کشور را در انحصار خود گرفته، مردم را به حاشیه رانده و کشور را در مسیر خطرناکی قرار داده است.
مدیریت نابخرادانه و عدم توجه مزمن به مجموعۀ امور کشور، موجب تشدید بحرانهای همهجانبه شده است. شیوع وسیع رانت، انتصاب مدیران بدون پیشینۀ تخصصی به مصدر مهمترین عرصههای اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی، عدم توجه به منابع و ذخایر و به زیستبوم کشور، بیمبالاتی مدیریتی در زمینۀ مدیریت کلان آب و حوزههای تأمین آب شرب، همهوهمه در راستای تخریب زیرساختهای حیات میهنمان است. تأثیر ویرانگر مؤلفههای پیشگفته بهویژه در این پیشزمینه قابل تأکید است که بهخاطر تغییرات مخاطرهآمیز اقلیمی، شرایط زیستی در کشور ما، که با کمآبی دیرپا و در بخشهای وسیعی از آن با بیابان و بیابانزایی مواجه است، رو به وخامت بیسابقهای گذاشته است.
گذشته از حکومت ولایی جمهوری اسلامی، سیاستهای امپریالیستی و سلطهگرانۀ آمریکا، که در بیش از سه دهۀ گذشته و پس از فروپاشی بلوک شرق رو به تزاید گذاشته، در جلوههای گوناگون خود از تحمیل جنگ عیان به مردمان همپیوند و همتبار کشورهای همسایۀ ما تا اِعمال تحریمهای ظالمانه، پیمانشکنانه و غیرقانونی علیه مردم ما، بار سنگین فشار اقتصادی بر مردم را افزونتر و سفرۀ بسیاری از محرومترین اقشار، گروههای اجتماعی و طبقات جامعۀ ما را هر چه کوچکتر کرده است.
سیاستهای اقتصادی کلان جمهوری اسلامی، بهویژه در زمینۀ “خصولتیسازی”، در تلفیق با منش رانتخوارانه و فسادبنیان اقتصادی و راهبرد سیاسیِ امنیتی کردن همۀ عرصههای اجتماعی، منجر به تشدید روند ویرانی و تباهی ساختار اقتصادی کلان کشور، رشد بیکاری، افزایش تورّم، کاهش ارزش واحد پول کشور، افزایش لگامگسیختۀ قیمت کالاها، بهویژه اقلام ضروری مورد نیاز، و در کل افزایش هزینۀ معاش شده است.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) بر این باور است که راه دستیابی مردم ایران به آزادی، آبادی، رفاه و بهروزی، ادامۀ کنشگری جاری و بی وقفه برای رفع تبعیضهای اجتماعی در میهنمان تا رسیدن به یک جمهوری عرفی غیردینی است که، از یکسو از ارادۀ آزاد و برابرحقوق و دموکراتیک مردم ایران نشأت گرفته باشد و از سوی دیگر بر حفظ استقلال کشور و دفاع از منافع مردم و میهن (منافع ملی) و عدم همراهی با برنامههای سیاسی–اقتصادی امپریالیستی تأکید کند، با احترام به مجموعۀ مبانی حقوق بشر به الغای قانونی تبعیضهای اجتماعی پایبند باشد و بلاوقفه در راه تحقق برابرحقوقی کامل همۀ ایرانیان صرف نظر از جنسیت و تعلق طبقاتی و دینی و خاستگاه ملی-قومی آنان بکوشد.
ما فداییان خلق در این راه صرفاً به نیروی مستقل مردم و جنبشهای اجتماعی نیرومند موجود در جامعۀ ایران به ویژه جنبشهای زنان، کارگران، آموزگاران و فرهنگیان، دانشجویان، بازنشستگان و کنشگران فرهنگی مناطق ملی-قومی و نیز مجموعۀ جامعۀ مدنی مستحکم جاری در میهنمان باور و تکیه داریم. رمزواژۀ ساختن ایران آزاد و آباد فردا در درهمتنیدگی هرچه بیشتر این جنبشها نهفته است. فداییان خلق ایران به عنوان جنبشی مردمی از بدو آغاز شکلگیری خود تا کنون همواره به پشتوانۀ جنبشهای مردمی در میهن تلاش و مبارزه کردهاند و امروز نیز ما هر آنچه در توان داریم در راه تحکیم این پیوند سرمایه خواهیم کرد.
ما بر این باوریم که جهان امروز ما بیش از هر زمان دیگر جهانی درهمتنیده و چندوجهی است و در مواجهۀ خود با معضلات کشور و موانع موجود و در راه رسیدن میهنمان به آزادی، آبادی و رفاه نیز از این منظر به جهان مینگریم. ازاینرو در راه رسیدن به اهداف برنامهای خود بر پایبندی به مبارزه با استبداد و نظام ولایی حاکم بر میهن از یک سوی و مبارزه با سیاستها و برنامههای امپریالیستی برای آیندۀ کشور و منطقه و اقصی نقاط جهان از سوی دیگر تأکید میکنیم. هم ازاینرو است که نه برای رسیدن به جمهوری عرفی غیردینی مورد نظرمان به حکومتهای بیگانه اتکاء میکنیم، نه در مقابله با سیاستها و برنامههای امپریالیستی به توهم همگرایی محتمل با نظام ولایی حاکم بر میهن متوسل میشویم و نه جهت نیل به نظامی مبتنی بر مردمسالاری به توهم همکاری با وارثان نظام سلطنتی درمیغلطیم.
مهمترین پیام کنگرۀ نوزدهم سازمان و بازتاب و پژواک رویکرد ما عزم راسخ و خدشه ناپذیر برای افزایش همگرایی، نزدیکی، اتحاد عمل و ائتلاف با مجموعۀ نیروهای جمهوریخواه باورمند به مردمسالاری و عدالتخواه در راستای تحقق جمهوری مورد نظر ماست.
بار دیگر به شما مردمان رزمنده و آگاه درود میفرستیم و به امید فرارسیدن هر چه زودتر سپیدۀ ممتد آزادی و عدالت در رزمِ مدام و دیرینِ خود با استبداد تجدید پیمان میکنیم .
یکشنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۱ (۲۹ مه ۲۰۲۲ میلادی)
کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
با عزمی راسخ به
پیکار در راه آرمانهای دیرین چپ سوسیالیستی
پیام کنگرهٔ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به فداییان خلق، یاران، رفقا، دوستان و دوستداران سازمان!
رفقا، دوستان، یاران، فداییان خلق!
کنگرهٔ نوزدهم سازمان به یکایک شما همرزمان دیرینِ روزهای سخت درود میفرستد و عزم قاطع و امید راسخ دارد که در آیندهای نه چندان دور، همه در ایرانی آزاد و سرفراز گرد هم آییم، پیمان ازلی خود در راه مبارزهٔ دیرینمان برای بهروزی خلقمان و رهایی کارگران و زحمتکشان میهنمان از قیود استبداد، استعمار و چپاول را بار دیگر در ایرانی آزاد و آباد طنینانداز کنیم.
بیش از شش دهه از پایهریزی جنبش ما و بیش از نیم قرن از فریاد رسای زنان و مردان پیشتاز فدایی در دل استبداد کودتایی محمدرضا شاه پهلوی میگذرد و هنوز که هنوز است، پژواک صدای فرزندان رزمجوی مردم در تاروپود سرزمین کهنمان گرمابخش قلوب مبارزان راه آزادی و سرفرازی ایران و ایرانی است. در طول بیش از پنج دهه پیکار سازمانیافته، ما فداییان خلق ایران در راه رزم سترگ با نظامهای مستبد پادشاهی و ولایی در راه آرمانهای بلند آزادی و داد، صدها یار بلندآوازهٔ خود را از دست دادهایم و هزاران فدایی خلق متحمّل آزار و پیگرد و دستگیری و شکنجه شدهاند.
بیش از نیم قرن است که مبارزهٔ فداییان خلق ایران در راه آرمانهای بلند استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم و علیه هرگونه استبداد، نابرابری، تبعیض، غارت و چپاول، پیگیرانه در جریان بوده و ادامه یافته است. این پیکار سرنوشتساز در راه تحقق آرمانهای والای سوسیالیستی ما در جهانی مبتنی بر صلح، مردمسالاری، حقوق بشر و در پاسداری از زیستبوم مناسب ادامه خواهد داشت.
هر چند استبداد حاکم بر میهن موجب برگزاری همهٔ کنگرههای ما، به شمول کنگرهٔ نوزدهم، در غربت تلخ تحمیلی و خارج از میهنمان شده و بخش بسیار بزرگی از رفقای فدایی خلق ما، به اقتضای استبداد ولایی از شرکت در آن محروم بودهاند، امّا این امرهرگز در اصل پیمان خدشهناپذیرما با خلقمان خللی وارد نکرده است. کنگرههای سازمان ما علیرغم همهٔ مصائب و دشواریها میعادگاه همهٔ ما فداییان خلق با یکدیگر است، چرا که رزم ما رزمی مشترک و فارغ از بعد مسافتی است که بخشی از واقعیت وجودی ماست. همهٔ ما فداییان خلق ایران، فارغ از مکان زندگیمان، هنوز و همواره دل در گرو پیمان خود با خلق خود داشتهایم و داریم و درپایبندی به این پیمان باهم یگانهایم.
ما از بیش از ۶۰ سال پیش، از همان دوران شکلگیری هستههای نخستین پراکنده و پرشماری که در ادامۀ مبارزۀ خود بههم پیوستند، از همان روزگار، به درهمآمیزی آگاهی و مبارزه باور داشتیم و هنوز هم داریم. میگفتیم و هنوز هم میگوییم که تنها داشتن باورها و آرمانها و آماجهای والا و انسانی بسنده نیست، بلکه لازم است در راه تحقق آنها مبارزه کرد. ما همواره بهترین و بارورترین راه تبلیغ و ترویج باورها و آرمانها و آماجها را، مبارزه کردن خود باورمندان به آنها در راه پیاده کردنشان میدانستیم و میدانیم. ما با آگاهی بر اینکه مبارزۀ سیاسی امری اجتماعی و مستلزم بسیج نیرواست، همواره هم در راستای جذب افراد به مبارزۀ سازمانیافته کوشیدهایم و میکوشیم و هم در راستای اشکال گوناگون همگرایی نیروهای چپ و عدالتخواه.
این میل به همگرایی در مبارزهٔ بیامان در راه آرمانهایمان، ما ماهیهای سیاه کوچک را که از برکههای پراکنده در سراسر سرزمین پهناورمان برخاسته بودیم، ما جویبارهای سرد و باریکی را که در جنگلها و کوهها و درهها جاری بودیم، بههم پیوند داد تا در جنگلهای میهن آفتاب بکاریم. و ما هنوز و همواره در راه این همگرایی میکوشیم، چرا که باور داریم که باید دوست بداریم و ما که باید که قلبمان سرود و پرچممان باشد، یکی شویم تا بتوانیم بر استبداد و بیداد، بر استثمار و استعمار و سرمایهداری غلبه کنیم و نویدبخش جهانی آباد و آزاد و مبتنی بر برابری و عدالت همهجانبۀ پایدار باشیم.
در همین راستا نیز بود که کنگرهٔ پانزدهم در ادامهٔ تلاشهای چندین و چند ساله و هدفمند سازمان، ضمن تأکید بر این که تصمیمگیری نهایی در بارهٔ چندوچون کنشگری سازمان تنها در شرایطی صورت خواهد گرفت که همهٔ نیروهای سازمان امکان شرکت آزادانه در روند تصمیمگیری در این باره را داشته باشند، با اکثریت قاطع آرای خود تصمیم به مشارکت سازمان در تشکیل حزب چپ ایران (فداییان خلق) گرفت. سازمان همۀ توان و امکانات تشکیلاتی خود را در خدمت بنیانگذاری حزب چپ ایران (فداییان خلق) قرار داد و کنشگری خود را با هدف استقرار و تثبیت جایگاه آن در سپهر سیاسی میهن به پایینترین سطح ممکن کاهش داد.
پس از بنیانگذاری و تثبیت حزب، سازمان بر پایهٔ مصوبهٔ کنگرهٔ هژدهم خود آغاز به بازیافت تدریجی کنشگری کرد و شورای مرکزی هژدهم سازمان قراری را از طریق همه پرسی به رای اعضای سازمان گذاشت. قرار، که با کسب ۹۱درصد رای مثبت در همهپرسی به تصویب رسید، مقرر کرد رویکردهای موجود، با ارج گذاری بر تلاشهای مشترک برای تشکیل حزب و راهیابیهای بعدی، با احترام اکید به تصمیم یکدیگر و موضعشان نسبت به مجموعۀ مسئولیتها و محدودیتهای مصوب کنگرههای پانزدهم تا هژدهم سازمان، بر پایۀ برداشت خود از روند های طی شده فعالیت سیاسی شان را در تشکل مورد نظر خود پی خواهند گرفت. در ادامۀ کار موضوع بازیافت کامل کنشگری همهجانبهٔ سازمان و الزامات سیاسی آن، به عنوان دستور اصلی کنگرۀ نوزدهم تعیین شد. کنگرهٔ نوزدهم سازمان وظایف موضوعی تعیینشده از سوی کنگرههای پیشین در پیوند با بنیانگذاری و پاگیری «حزب چپ ایران (فداییان خلق)» را، چهار سال پس از بنیانگذاری آن، تحقق یافته و بهپایان رسیده دانسته و بهاتفاق آرای اعضای خود تصمیم به بازیافت کامل کنشگری همهجانبهٔ سازمان گرفت. سازمان بنیانگذاری حزب چپ ایران (فداییان خلق) را دستاوردی ارزنده در راستای همگرایی نیروهای فدایی، چپ و عدالتخواه تلقی میکند و از آنجایی که آن را در راه رزم سترگ تاریخی خود نزدیکترین جریان سیاسی بهخود میشمارد، همۀ کوشش خود را برای همسویی، همکاری و هماهنگی با حزب به کار خواهد برد.
مجموعهٔ نیروهای چپ ایران در تاریخ بیش از یک قرنی خود، علیرغم کینهورزی و سمپاشیهای مدام و مداوم دشمنان مردم، و علیرغم سرکوب مدام و مداوم از سوی حکومتهای مستبد شاهی و ولایی، بیش از هر چیز به عنوان نیرویی بیدارگر، نواندیش، گفتمانساز و سازمانگر، خدمات بیجایگزین و بسیار ارزندهای به مردم و میهن ما ارائه داده است. ما فداییان خلق ایران که خود را بخشی از جنبش دیرین عدالتخواهی و جنبش تاریخی چپ ایران میدانیم، هنوز سرسختانه و پرشور بر این باوریم که میهن ما نیازی مبرم به نیروی چپ و عدالتخواه دارد و مجموعۀ این نیروی گسترده جهت ایفای نقش تاریخی خود به بهینهترین شکل ممکن، نیاز به گسترش هرچهبیشتر همکاری، نزدیکی، همگرایی، ائتلاف و اتحاد پایدار با یکدیگر و در صفوف خود دارد. سازمان ما در جامعیت و با مجموعهٔ نیروهای خود و با درسگیری از پستوبلند تاریخ خود، با عزمی راسخ و بهجدّ در این راه خواهد کوشید. در این راستا کنگرهٔ نوزدهم سازمان همهٔ نیروهای چپ سوسیالیستی ایران را به نزدیکی هرچهبیشتر، به تنگاتنگ کردن صفوف خود و نهادینه کردن پیوندهای خود برای اشاعه سوسیالیسم و کاربست راه حل های سوسیالیستی در عرصههای گوناگون حیات اجتماعی در میهنمان ایران فرامیخواند.
سازمان ما یکی از مبرمترین اهداف سیاسی مردمی و میهندوستانۀ خود را تحقق نظام جمهوری عرفیِ غیردینی در میهنمان میداند. چپ ایران از آغاز کنشگری خود مبادی برپایی این نوع از حکومت در تقابل با حکومتهای غیرانتخابی، موروثی و دینی بوده است. پیکار در این راه هنوز هم یکی از اهداف مشترک چپ سوسیالیستی ایران و دارای اهمّیتی بنیادین برای تأمین بهروزی برای مردم و آیندهای سرفراز برای ایران است. این مهم بدون ایفای نقش یکپارچه و همسوی همهٔ نیروهای چپ میسر نخواهد شد.
کنگرهٔ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با ایمان قاطع به توانمندی نیروی چپ ایران در راه ایفای وظیفه و نقش تاریخی خود امیدوار است سامانیابی و سازمانبخشی به برآمد همسو و همگام چپ، میهن ما را با گامهای بزرگی به پیش خواهد برد. سازمان ما برای ایفای این نقش مشترک تاریخی آمادگی کامل و عزم راسخ دارد.
یکشنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۱ (۲۹ مه ۲۰۲۲ میلادی)
کنگرۀ نوزدهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
خبرها، گزارش ها و ویدئوهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): در سوگ رفیق کاک کریم سالمی
- شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق در پاسخ به پیام مادران: ما فرزندان شما نه در کنار شیخ و نه در کنار شاه نخواهیم ایستاد!
- دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): به یاد و نام مادر عزیزمان، مادر زکیپور
- سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): سرکوب مردم را متوقف کنید! به وظیفۀ حکومت در تامین معاش مردم عمل کنید!
«…. لزوم گفتوگوی رودررو و مستقیم میان دولتهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدۀ آمریکا و احیای مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور.» گویاسرنگونی جمهوری اسلامی که هیچ ،حتی به گذار مسالمت آمیز از این جمهوری منحوس هم باور ندارید . شما را چه شده . دستکم نام فدایی را از خود بردارید و به صاحبان اصلیش که با افتخار خود را پیروان احمدزاده ، پویان ، حمید اشرف و … میدانند ، برگردانید .