با تأسف فراوان و اندوهی جانکاه، سهیل اعرابی، پسر جوان پروین فهیمی و برادر زندهیاد سهراب اعرابی، در سن ۳۶ سالگی و جوانی در منزلاش در آلمان، در تنهایی و تبعید از میان ما رفت.
سهراب اعرابی نیز در عنفوان جوانی در ۱۹ سالگی برای دفاع از سادهترین حقاش «رای من کو» در ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ به همراه مادرش و سایر معترضان در خیابان حضور یافت و به ضرب گلوله نیروهای امنیتی حکومت اسلامی ایران کشته شد. پروین فهیمی هر روز به دنبال پسر گمشدهاش به این سو و آن سو میرفت و خبری نمی دادند، تا اینکه در ۲۰ تیر او را به اداره تشخیص هویت ارجاع دادند و نازنین پسرش سهراب را در آنجا شناسایی کرد و پیکر او را در ۲۱ تیر تحویل دادند و در ۲۲ تیر ۱۳۸۸ در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا به خاک سپردند.
پروین فهمیمی، از اعضای گروه «مادران صلح» در ایران است که برای پیشگیری از جنگ فعالیت می کنند. او دادخواه پسرش نیز هست و سال گذشته در گفتوگو با بیبیسی فارسی از ادامه پیگیریهایش برای شناسایی «عاملان و آمران قتل فرزندش» خبر داد و گفت به او پیشنهاد کردهاند که دیه فرزندش را دریافت کند که او نپذیرفته است.
ما مادران پارک لاله ایران، از صمیم قلب و عمق جان، به پروین فهیمی، مادر داغدار، مقاوم و دادخواه سهراب و سهیل اعرابی تسلیت می گوییم. به برادران سهیل و سهراب و دیگر اعضای این خانواده داغدار نیز تسلیت میگوییم و همراهشان درد میکشیم و آرزوی طاقت بیشتر و سلامتی برای پروین فهیمی و تمام بازماندگان داریم.
سهیل اعرابی ۹ سال پیش به بیبیسی فارسی گفت:«کشته شدن برادرش زندگی او را به کلی تغییر داده و مجبور شده است زندگی و وطنش را از دست بدهد.» او گفته بود: «چرا باید آلمان باشم؟ چرا در یک کشور غریب باید مجبور باشم زندگی کنم؟».
رفتن سهیل به جان ما نیز آتش زد و خشممان را از این حکومت ظالم و جنایتکار دو چندان کرد. شاید اگر سهیل میتوانست آزادانه در ایران باشد، هماکنون کنار خانوادهاش شاد و سلامت زندگی میکرد. بودن در ایران علیرغم تمام سختیها و اذیت و آزارهای حکومت، از این رو که میلیونها نفر درد ما را دارند و فرهنگ، زبان و درد مشترک داریم و در خانه و کاشانه و کنار خانواده و دوستانمان زندگی می کنیم، به انسان امید ایستادن، جنگیدن و ماندن میدهد، ولی این حکومت پلید، نه تنها او را از حق زندگی آزادانه و بودن در خانه و کاشانه و کنار عزیزاناش محروم کرد، بلکه امید را نیز از او گرفت.
جمهوری اسلامی ایران، مسئول مرگ زودهنگام و غریبانهی سهیل اعرابی در تبعید است و باید پاسخگو باشد. همانگونه که مسئول کشتن سهراب اعرابی و هزاران جوان نازنین دیگر در ایران است.
زندگی دور از خانه و عزیزانمان،اگر اجباری باشد، بسیار سخت و کشنده است و بیدلیل نیست که حکومتهای دیکتاتوری چون حکومت پهلوی و حکومت اسلامی ایران، هر دو به اتفاق شهروندان معترض را مجبور کردند و میکنند که اگر نمیتوانیم در برابر سرکوبها، ستمها و تبعیضهای آنها سکوت کنیم، باید تن به تبعید، تنهایی و آوارگی بدهیم.
«نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه میفکن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار…
نازلی سخن نگفت،
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت» احمد شاملو
یاد زنده یادان سهیل و سهراب اعرابی گرامی و ماندگار باد.
مادران پارک لاله ایران
۱۴ تیر ۱۴۰۱
www.mpliran.net
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- خانم آذر عباسی درگذشت – پیام مادران پارک لاله برای زنی مبارز که سرشار از شور زندگی بود
- مادران پارک لاله ایران: شادباش برای آغاز محاکمه حمید نوری و تسلیت برای آغاز سلطنت ابراهیم رئیسی!
- مادران پارک لاله ایران: سی و سومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و درسهایی از محاکمه حمید نوری!
- مادران پارک لاله ایران: در آستانه ۴۳ امین سالگرد حکومت جنایت کاران، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» را همگانی کنیم!