شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

روزنامه‌نگاران مستقل ایران: خواب زمستانی نهاد صنفی!

تاکنون روزنامه‌نگاران متعددی از انفعال انجمن صنفی روزنامه‌نگاران نسبت به اخراج، بازداشت و زندانی شدن خبرنگاران سخن گفته‌اند. تیر ماه سال گذشته بود که سه تن از روزنامه‌نگاران روزنامه اعتماد در همان ایام اعلام خبر اخراج خود، از بی‌عملی نهاد صنفی روزنامه‌نگاران خبر دادند. با اینحال حتی اعتراض آنان نسبت به انجمن منجر نشد تا اعضای هیات مدیره اندکی به خود بجنبند و از حق و حقوق خبرنگاران اخراجی دفاع کنند. جالب اینکه پیشتر نیز که نامه اعتراضی ۱۰۰ روزنامه‌نگار نسبت به عملکرد انجمن به ویژه در خصوص اخراج‌های متعدد منتشر شد، از سوی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بی‌پاسخ ماند و تنها چند یادداشت معطوف به «عضو نبودن» روزنامه‌نگاران اخراجی در انجمن منتشر شد. چندی پیش در پی برگزاری مجدد انتخابات انجمن صنفی روزنامه‌نگاران نیز لیلی فرهادپور، بازرس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در متنی انتقادی به شرح برخی فعالیت‌های انجمن پرداخته و درباره واکنش هیأت مدیره به نامه اعتراضی روزنامه‌نگاران نوشته بود: «به دلیل شفاف نبودن موضع هیات مدیره انجمن در مقابل نامه ۱۰۰ روزنامه‌نگار، نقل اتفاقات برای هیات‌مدیره بعدی فقط در این خلاصه شد که: «چند نفر «مساله‌دار» عده‌ای از روزنامه‌نگاران را علیه انجمن تحریک کرده بودند و ایرادشان به مدیرمسئولی دو نفر (شهریار شمس مستوفی و امیرعباس نخعی) بوده که هیچکدام سمت کارفرمایی هیچگاه نداشته‌اند.(نقل شفاهی از طرف برخی از اعضای هیات‌مدیره پیشین)»

هرچه هست انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در دوره جدید در پی رد صلاحیت سه عضو جدید خود تشکیل شد اما در دوره جدید نیز اوضاع تفاوت چندانی نداشته و هنوز از پیگیری مشکلات روزنامه‌نگاران خبری نیست. ضمناً خبرنگاران ساکن شهرستان‌ها از وضعیتی به مراتب بدتر برخوردار هستند. چه اینکه سینا قلندری به علت انتشار خبر یک زن‌کشی همچنان منتظر اجرای حکم است و این خبرنگاران بدون پشتوانه در حال مواجهه با عواقب سانسور در ایران هستند. چندی پیش نیز مهتاب قلی‌زاده که به تازگی در دادگاه شرکت کرده و حکم زندان دریافت کرده است، درباره نحوه برخورد نهاد صنفی روزنامه‌نگاران یادداشت کوتاهی نوشت که در ادامه آمده است: «در همه یک سالی که بر من گذشت انجمن خودخوانده صنفی روزنامه‌نگاران، کوچک‌ترین قدمی برنداشت. حتی یک پیام احوال‌پرسی هم ندادند، «حمایت صنفی» که شبیه شوخی‌ست. (رخدادهایی که منجر به تفتیش خانه، بازجویی‌های متعدد، قرار بازداشت، تودیع وثیقه و در نهایت حکم دادگاه شد).

تنها یکی از اعضای انجمن به من پیامی واتس‌اپی دادند و در پیام‌شان تاکید کردند که «این پیام شخصی‌ست و از طرف انجمن محسوب نمی‌شود.»

به من گفتند: «برای ما درخواست بنویس تا به وضعیت تو رسیدگی کنیم».

بهشان پاسخ دادم که «این چه روشی‌ست؟ این که اصلا با نفس یک انجمن صنفی در تناقض است»؟

جوابشان این بود: «به هر حال ما از طریق یک رسانه خارجی خبر شما را خوانده‌ایم و خودمان اطلاعی نداریم. روال این است اگر دلتان خواست به ما درخواست بنویسید».

حرف‌شان برایم عجیب و البته بامزه بود. با خودم گفتم: پس شما چه جور خبرنگارانی هستید؟ خب تحقیق کنید! از وکیلم بپرسید؛ از خانواده‌ام. از خودم. سوال دیگر این بود که چطور شما پیش گوش من از وضعیت من بی‌خبرید و خبر رسانه‌های خارج از ایران را قبول ندارید؟ مگر شما جمهوری اسلامی هستید؟

آگاهانه یک متن غیر رسمیِ خصوصی برایشان نوشتم و با جزئیات، وضعیت خودم را شرح دادم. در متنم نوشتم: «طبق وظیفه‌ای که برای خود تعریف کرده‌اید، عمل کنید».

جواب این بود: شماره آقای عباس عبدی را فرستادند و گفتند: «متنتان خوانده شد. روی واتس اپ به آقای عبدی زنگ بزنید».

من هرگز این تماس را نگرفتم.»

این درحالی است که با وجود بازداشت‌های متعدد از روزنامه‌نگاران خبری از حمایت‌های صنفی نیست و خسرو صادقی بروجنی و امیرعباس آذرموند دو تن از روزنامه‌نگاران زندانی نیز از هیچگونه حمایتی از سوی تشکل موسوم به روزنامه‌نگاران برخوردار نشدند. 

https://akhbar-rooz.com/?p=165112 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x