شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

پیرامون اعتراضات اخیر – د. توانا، ه. شهرستانی

‌تحرکات فمینستی آغاز اعتراض اتاخیر در واکنش  به قتل مهسا امینی بود.

گرچه این اعتراضات را می توان در ادامه قتل عام مسافران با شلیک به هواپیمای مسافری، آبان ۹۸، دادخواهی مادران داغدار و….. بررسی  و تحلیل نمود؛ اما خشم و نفرت در مخالفت با حجاب اجباری و گشت ارشاد، ویژگی بدیعی به این جنبش بخشید و آن را متمایز ساخت.

 این اعتراضات نشانگر نفرت و خشم مردم از تحجر دینی در همه عرصه ها خصوصا” فرهنگ و اقتصاد است. 

 بیانگر مخالفت و اعتراض اکثریت زنان با حجاب اجباری، تبعیض جنسیتی، و نگاه تحقیر آمیز به زنان است.

این اعتراضات نشاندهنده مخالفت اکثریت جامعه با انحصار قدرت از جانب ملاها و مکلاهاست.

 گواه رنج و خستگی عرصه عمومی جامعه از تبعیض خودی و غیرخودی ست.

این اعتراضات نشانه تمایل جامعه به رشد و توسعه همه جانبه و تحقق رفاه و آسایش و عدالت اجتماعی ست.

این اعتراضات مطالبه آزادی، و حق مشارکت در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها، بدور از توجه به تعلقات قومی و دینی ست. 

و…

اکثریت جامعه، بوضوح از حاکمیت دین ناراضی هستند و حاکمیت ملی بر اساس رای آزاد مردم مبتنی بر ارزش های دموکراسی و حقوق بشر را مطالبه می کنند.

مردم میخواهند با احترام به حق حاکمیت ملت ها، به دخالت در کشورهای منطقه پایان داده شود تا در دوستی و  تعامل با همه جهان، شاهد شکوفایی اقتصاد، و رشد و توسعه کشور باشند.

 اقشار مختلف جامعه بدور از تعلقات زبانی، دینی و قومی به صحنه آمدند، دست در دست هم در اعتراضات  شرکت کرده اند چرا که دریافته اند جامعه ایران، جامعه ای متکثر است و هیچ نیرویی به تنهایی، توانایی غلبه بر معضلات و مشکلات را ندارد.

 در اعتراضات جاری، بیشترین تعداد، جوانانی هستند از خانواده های متوسط مدرن، و افرادی از حاشیه شهرهای بزرگ، که بواسطه سیاست های نابخردانه حکومت دینی فقیر شده اند، بیکارند و از تامین حداقل معاش ناتوانند.

بی تردید موفقیت این جنبش عظیم و گسترده، در دستیابی به اهداف تاکتیکی و استراتژیک نیازمند هماهنگی و رهبری برآمده از همبستگی همه نیروها و شخصیت های ملی و آزادی خواه است که می تواند سازمانیافته جنبش را رهبری و هدایت کند.

بی تردید رهبری برآمده از همبستگی ملی، نه فقط از حمایت قاطع نیروی عظیم مردم برخوردار می گردد، بلکه می تواند حمایت و توجه نهادهای جهانی و بازیگران بین المللی را بسوی خود معطوف نماید و حکومت را، در مقابل خواست ملت تسلیم  سازد.

بعلاوه‌ رهبری که متکی به خرد جمعی ست و از پشتیبانی اکثریت ملت برخوردار است می تواند بر خلاف آنچه در بعضی شهرها می بینیم بدور از تبلیغ و ترویج خشونت جنبش را هدایت کند. 

خشونت طلبی، تخریب و آتش زدن و… از سوی معترضین نمی تواند قابل پذیرش باشد، در غیر این صورت تفاوت نیروی آزادیخواه و ملی، با نیروهای استبداد که در سال ۷۸ به خوابگاه دانشجویان به آن شکل وحشیانه یورش بردند چیست؟

تجربه نشان می دهد و اکنون نیز شاهدیم که دستگاه سرکوب حکومت ولایی، نیروهایی را سازمان داده تا با بهره گیری از هیجانات و احساسات پاک جوانان ایران به اماکن حمله کنند، تخریب نمایند، ساختمان ها را به آتش بکشند و حتی… را بسوزانند!

بدیهی ست در این شرایط که عقلانیت سیاسی جنبش را راهبری نمی کند، جریانات تندرو همچون مجاهدین و… بر طبل خشونت و تخریب و… می کوبند و تاکید می نمایند که راهی جز مبارزه مسلحانه وجود ندارد!

از سوی دیگر راس هرم قدرت سیاسی حاکم و شخص رهبر نیز از درک شرایط عمومی جامعه عاجز و ناتوان هستند و توجهی به مطالبات متراکم اقشار و طبقات ندارند و… و می خواهند آرامش گورستانی را، با سرکوب گسترده و خشن برقرار نمایند. 

غافل از آنکه این امر شکاف حکومت با ملت را بیش از پیش تعمیق می سازد نفرت و خشم را در میان عموم افزایش می دهد که می تواند بسیار خطرناک باشد!

 خطرناک برای منافع و مصالح ملی و به تبعیت از آن برای عموم مردم!

در این وضعیت از عقلای درون و نزدیک به حکومت همچنین جریانات و شخصیت های ملی و آزادیخواه انتظار می رود با شجاعت قدم پیش گذارند راهی برای گذار مسالمت آمیز و متمدنانه از استبداد دینی و تحول در ساختار حقوقی و حقیقی قدرت، بر اساس خواست اکثریت مردم بیابند.

این امر ایجابی ست و گربزی از آن نیست. در غیر اینصورت بسوی انقلاب دیگر خواهیم رفت که بی شک مردم ایران علیرغم تحمل هزینه هایی سنگین پیروز میدان خواهند بود!

https://akhbar-rooz.com/?p=169920 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x