چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

«در راه همپوشانیِ مبارزاتِ داخل و خارج» – مارال سعید

همه می دانیم احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکل های سیاسی عملاً گرفتار کلاف های سردرگمی هستند که با وجود واقعی یا ذهنی بودن آن ها، خود بافته اند. علیرغم تمامی این گره های واقعی یا ذهنی، می توان به عینه و ملموس دید که آن ها خواهان "کمک" به...

همه می دانیم احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکل های سیاسی عملاً گرفتار کلاف های سردرگمی هستند که با وجود واقعی یا ذهنی بودن آن ها، خود بافته اند. علیرغم تمامی این گره های واقعی یا ذهنی، می توان به عینه و ملموس دید که آن ها خواهان “کمک” به مردم ایران هستند. اما جای سوآل باقی ست که چرا این تشکل ها سعی نمی کنند از طریق افکار عمومی کشورهای میزبان، مشکلات و مطالبات اقشار مختلف ایران را به گوش دولت های میزبان و در راستای حمایت از مردم ایران برسانند

در پاسخ به دوستی که در راستای جنبش زنان ایران، پرسیده است: “چگونه یک گوریل را میتوان وادار به گفتگو کرد؟” من ترجیح دادم سوآل و پاسخم را عمومی کنم تا اگر کسی دلش خواست همفکری نماید.

در مواجه با سوآل فوق ابتدا لازم است روشن بگویم: من نیز چون عموم مردم جهان، اهل صلح و آشتی هستم، حتی دلم نمی خواهد برای جلوگیری از جنگ، جنگ راه بیندازم و بجنگم (دروغ پوتبن)! اما آنگاه که حکومت یا حکومت ها ما را مجبور به جنگ می کنند، چاره ای جز جنگ باقی نمی ماند. با آنکه اهل کشت و کشتار نیستم، اما در عین ایستاده گی در مقابل جنگ و درگیری تحمیلی، معتقدم همیشه باید یک چشمم به در مذاکره باز باشد. چون تا ابد نمی توان جنگید، و برای خاتمه ی جنگ باید مذاکره کرد.  

ما در ایران با حکومتی مواجه هستیم که به عمد و تا سر حدِّ جنون می کوشد چشم ها و گوش هایش را در مقابل خواسته های مردم بسته نگاه دارد. این “امتناع” ناشی از تعریف ایدئولوژیکی ست که او از خودش نموده و می نماید. جمهوری اسلامی همچون دیگر حکومت های ایدئولوژیک می انگارد؛ ایدئولوژی برای آن ها سد سکندریست که می توانند تا ابد در پشت آن سنگر بگیرند. البته این بار با یک تفاوت و آن این که؛ جمهوری اسلامی بر خلاف حکومت های اقتدارگرای تاکنونی سعی بلیغ داشته و دارد؛ دینی با ریشه های ١۴٠٠ ساله را ایدئولوژیزه نماید. و از آنجا که این دین (علیرغم میل ما) دارای ریشه های عمیق در میان ایرانیان است، تا کنون موفق عمل نموده است. اما درست در همینجا که نقطه ی قوّت جمهوری اسلامی می نماید، نقطه ی ضعف او نیز هست! اما چرا؟

مردمان باورمند به اسلام و بخصوص مذهب شیعه، همچون دیگر ادیان، اکثراً (در حدِّ اکثریت مطلق) با تحقیق و پژوهش، دین خود را انتخاب ننموده اند. و لذا آنگاه که آیات و روایات این دین از طریق راویان جمهوری اسلامی، حاکم بر زندگی آن ها شد تازه به فکر و شک افتادند. ابتدا فکرکردند؛ اشکال در روایت این راویان است. سپس چهل و چند سال تجربه ی زیسته بطول انجامید تا دریابند؛ اشکال آنجاست که سعی می شود بر تن “دین” لباس ایدئولوژی بدوزند و بر تخت قدرت سیاسی بنشانند.

خب، از مردمی که تا اینجای راه آمده اند و به این “ستُرگ” دست یافته اند باید چه انتظار دیگری داشت؟ آیا این آگاهی برای “تغییر” کافیست؟

در آنسو، راویان جمهوری اسلامی با استفاده از کلیّه ی وسایل ارتباط جمعی می کوشند به همین مردمی که باورهایشان تَرَک برداشته، حُقنه کنند که؛ هرآن که در مقابل جمهوری اسلامی بایستد در مقابل خدا و اسلام ایستاده است.

در ابتدا بدن مسلمین با تکرار این “دروغ” به لرزه می افتاد. اما جمهوری اسلامی خود تولید کننده فساد و جهل و جنایت بود و هست که پادزهر این “دروغ” است. اما غالب آمدن بر ترس و تردید مردمانی که حداکثر اطلاعات خود را از طریق تلویزیون و تلفن همراه (با همه ی نواقص) کسب می کنند، کاریست بس دشوار. همه، از غرب تا شرق عالم و تمامی رسانه ها، خود را راوی حقیقت معرفی کرده و می کوشند افکار عمومی را حول تحلیل های خود بسیج نمایند. دنیا، منطقه و کشورها را آن گونه که خود می پسندند پیرایش و آرایش نمایند.  

آنچه از طریق رسانه ها به سمع و نظر مخاطبان می رسد، نه هست و نه می تواند تمام حقیقت باشد! اما ما با علم به این موضوع می خواهیم در چنین وانفسائی به کمک مردم به جان آمده ی ایران برخیزیم، چه کنیم؟!  

در آخرین تحلیل: “کمک کردن” خود انعکاسی ست از تحلیل فرد یا جمع!

فرقی هم نمی کند؛ مردمان گرفتار در بلایای طبیعی (تغییرات اقلیمی) باشند یا مردمان گرفتار در بلای جنگ خانمانسوز فلان دولت اقتدارگرا، یا مردم اسیر زیر سلطه ی حکومتی که خود را نماینده ی خدا می داند.

هر فرد یا جمع بر اساس تحلیلی که از واقعه می کند وارد مواجه با مسئله می شود. فرض را بر این بگذاریم که همه نیّت خیر دارند و همه هم می خواهند به مردم ایران کمک کنند.

توجّه داشته باشیم: نه توانش هست و نه امکانش که بتوان آن ها را از این “کمک” منع کرد و نه این امکان و این توان موجود است که بتوان این “کمک” ها را کانالیزه کرد.

در عرصه ی بین الملل، دولت ها می کوشند با انواع و اقسام محدودیت ها و چماق و هویج ها گوریل را به پذیرش شرایط و تنظیمات حاکم بر روابط بین الملل نمایند.

در عرصه ی منطقه ای، دولت ها می کوشند وارد پیمان های نظامی-امنیتی دو و چند جانبه شوند و با کاهش از بودجه ی رفاه عمومی و افزودن بر بودجه ی نظامی، به تجهیزات نظامی مدرن مجهّز شوند، تا به گوریل بفهمانند که اگر دست از پا خطا کند، آن ها آماده اند تا با کمک دولت های دیگر و این تجهیزات، گوشمالی حسابی به او بدهند.

در عرصه ی داخلی، همان جایی که گوریل می انگارد می تواند هر بُزی برقصاند. و اوست که قادر مطلق است، و با مشت آهنین و وحشت افکنی می تواند آن کند که می خواهد. همان جائی که مردم را از داشتن حداقل آزادی و معیشت محروم ساخته و تشکل های صنفی، سیاسی، محیط زیستی و … را با انگ تهدید امنیت ملی به زنجیر کرده اند.

تمامی گرداننده گان این سه عرصه، جمله گی اشک تمساح میریزند و همه بر سروسینه میزنند که ما مدافع حقوق بشر و از آن جمله، حقوق مردم ایران هستیم. اما تو دانی و من که تا مجبور نباشند آنچه می گویند با آنچه می کنند همخوانی پیدا نخواهد کرد. اما در این میانه آنچه به واقع بکار مردم ایران می آید همانا افکار عمومی مردم جهان است.

اقشار مختلف مردم ایران در همین یک سال اخیر، بنا به خواسته های مطالباتی شان در شکل های مختلف به کف خیابان آمده اند، آمدن هایی که جمله گی از نداشتن تشکل و سازماندهی در رنج بوده و هستند. آمدن هایی که نه انعکاس جهانی مطلوب داشته و نه نتایج ملموس.

آن چه کمرنگ و در حد بی رنگ شدن است آکسیون های مختلف احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکّل های اپوزسیون ایران در خارج از کشور است. همان ها که فعالیت شان محدود به دادن اعلامیه و بیانیه است. در حالی که با برگزاری یک آکسیون کوچک و گذاردن یک نفر مُسلّط به زبانِ مردم کشور میزبان، می توان به همفکری و همدلی بزرگی با مردم کشورهای میزبان دست یافت. آیا در راستای حمایت از مبارزات مردم ایران این کمک ها کم ارزش و بی اهمیت اند؟ آیا هنوز هم این احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکل ها به این نتیجه نرسیده اند که؛ جمهوری اسلامی مشکل اساسی تمامی اقشار و طبقات مردم ایران است؟ و همکاری های کوچک و بزرگ موضعی را نباید به فردا و حل مسائل بنیادی که تصمیم گیرنده ی غائی آن ها مردم ایرانند، موکول کرد؟

همه می دانیم احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکل های سیاسی عملاً گرفتار کلاف های سردرگمی هستند که با وجود واقعی یا ذهنی بودن آن ها، خود بافته اند. علیرغم تمامی این گره های واقعی یا ذهنی، می توان به عینه و ملموس دید که آن ها خواهان “کمک” به مردم ایران هستند. اما جای سوآل باقی ست که چرا این تشکل ها سعی نمی کنند از طریق افکار عمومی کشورهای میزبان، مشکلات و مطالبات اقشار مختلف ایران را به گوش دولت های میزبان و در راستای حمایت از مردم ایران برسانند.

اگر عملاً تمامی این امور مُحوّل به چند رادیو و تلویزیون ماهواره ای شده است، موجودیّت این احزاب، سازمان ها، انجمن ها و تشکل های سیاسی به چه منظور است؟  

نمی دانم!  

در هر حال، دوستان؛ ما ابتدا باید بتوانیم با خودمان گفت و گو کنیم. آنگاه اگر این حداقل ها را فراهم آوردیم در پیوندی ارگانیک بین مبارزات درون و برون مرزهای ایران، خواهیم توانست هر گوریلی را وادار به گفت و گو کنیم، والّا تا چشم کار می کند در این دایره ی شیطانی خواهیم چرخید. 

مارال سعید

https://akhbar-rooz.com/?p=170119 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سوسن
سوسن
1 سال قبل

در تعجبم که نویسنده-ی تیزهوشی چون مارال سعید چگونه است که هنوز درنیافته؛ در خارج از ایران، ما با احزاب و سازمانهای بی چهره روبرو هستیم.

احزاب و سازمانها سیاسی سالهاست با بحران عضو و هوادار روبرو هستند و بندرت در بعضی از شهرهای اروپا چند عضو یا هوادار داشته باشند تا دست به برگزاری یک آکسیون بتوانند بزنند.

بهمین دلیل؛ آنها بی سروصدا و بی نام و نشان به هر آکسیونی که بتوانند میروند. و آن چیزی را که سالها خود تئوریزه کرده بودند (بلوکهای سیاسی) را تنها در بیانیه ها و اطلاعیه ها رعایت میکنند و در عمل “همه با هم”.

نمونه-ی مشخص: آکسیونهای چند روز اخیر در شهر فرانکفورت آلمان بود. و جالب آنکه بلافاصله رفتار خود را تئوریزه نموده و میگویند: ما نیز همچون مبارزان داخل کشور “جنبشی” عمل کرده ایم!  

واقع داستان را آنها (احزاب و سازمانها) با بی چهره آمدن به اجتماع در پاسخ به سوآل شما بابت ضرورت وجودی این احزاب و سازمانها، داده اند. لذا همپوشانی مد نظر شما عملاً بلاموضوع می باشد. 

باشیم و ببینیم اینبار از درون این “همه با هم” چه بیرون خواهد آمد.

س - ف
س - ف
1 سال قبل

با تشکر از نویسنده،

به راستی ضرورت وجودی اینهمه جریانات ریز و درشت سیاسی در خارج از کشور چه سودی دارد؟ اینها در گزارش سالانه به اعضا و هوادارانشان چه گزارشی از عملکرد خود میدهند؟

تقریباً اکثر این جریانهای سیاسی با رادیو و تلویزیونهای خارج از کشور سر عناد دارند و همه هم میدانند که همین رادیو و تلویزیونها هستند که بار اپوزوسیون سیاسی ایران را به دوش می کشند.

آنچه نویسنده انگشت بر آن نهاده، دقیقاً ضرورت هر حرکت اجتماعیست، حتی اگر انقلابی باشد و جامعه را در شرایط انقلاب ببیند.

آنها که ایران را در شرایط انقلابی می بینند و به دنبال “ائتلاف حداکثری” هستند باید پاسخگو باشند که چگونه قرار است بفرض محال جابجائی قدرت صورت بگیرد. گوریل قرار است قدرت را به چه کسی یا چه ارگان واگذار کند؟

وقتی دستمان خالیست و حداقلها را نداریم، لطفاً مسئولانه سخن بگوئید، جان زنان و جوانان ایران در میان است.  

 

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل
پاسخ به  س - ف

نمیدانم چه چیزی شما را چنین آشفته کرده؟میگویید دستمان خالیست . خب کی قرار است دستتان پرشود؟ ۴۰ سال دیگر؟۱۰۰ سال دیگر؟این زنان و جوانان به حرف من و شما جانشان را کف دست نگرفته اند.آنها از ذره ذره مردن،از بی حفوقی،از بیکاری،از تحقیر،ازتبعیض و از هزار کوفت و زهرمار دیگر جانشان به لبشان رسیده است.ائتلاف حد اکثری تنها کاریست که جریانات سیاسی میتوانند بکنند تا به این جوانان جان بر کف لا اقل امید تزریق کنند.فقط یک سوال دارم از عدم ائتلاف چه چیزی نصیبشان شده که با ائتلاف قرار است از دست بدهند؟

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل

ج ا به دلایل متعدد نمیتواند از مواضع خود عقب نشینی کند و در بین این دلایل مواضع ایدئولوژیک کمترین سهم را دارند
۱- ج ا میداند هر گونه عقب نشینی اش باعث تزلزل گروه حامیش خواهد شد (تجربه نظام قبلی در پیش چشمان همه از جمله خود ج ا است) و در مقابل مطالبات مخالفین آنقدر متعدد است که امکان پاسخکویی به حتی بخش کوچکی از آن نیز موجودیتش را به خطر میاندازد.
۲-عمق تبهکاری این نظام در طول بیش از ۴ دهه آنقدر زیاد است که به محض باز شدن روزنه ای امکان جلوگیری از از پهن شدن دومینویی از پرونده های فضاحت بار برایش میسر نیست.

از اینرو لطفا گفتگو با گوریل را فراموش کنید! و دنبال ائتلاف حد اکثری حول شعار پر مفهوم “زن،زندگی،آزادی” باشید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x