جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست: زنده باد کارگران صنعت نفت، پیش به سوی اعتصابات سراسری کارگری

ورود کارگران صنعت نفت به صحنه سیاسی ایران در پالایشگاه های عسلویه، بوشهر و به دنبال آن آبادان، در حمایت از خیزش انقلابی زنان، جوانان و توده های مردم تحت ستم واستثمار باهدف سرنگونی نظام سرمایه داری ومذهبی حاکم  در صورت گسترش سریع، میتواند توازن قوا به نفع جنبش  انقلابی از یک طرف و  شرایط عینی در جهت گسترش جنبش کارگری – سوسیالیستی، از طرف دیگررا تغییر دهد.

بعد از سالها مبارزه صنفی وسیاسی و مطالباتی وکسب تجربه شکستها و پیروزی ها، این بار بخش پیشتاز کارگران صنعتی، با شعار مرگ بر دیکتاتور به میدان آمده اند. رفقایشان در بخش های دیگر اخطار کرده اند که “اگر دستگاه امنیتی – انتظامی رژیم، دست از اقدامات سرکوبگرانه خود بر نداشته و به خون و خونریزی پایان ندهد، آنها نیز وارد اعتصاب خواهند شد.” تجربه جنبش ضد سلطنتی درسال ۵۷ و ورود پیروزمند کارگران شرکت نفت با اعتصاباتی که به سرعت به اعتصاب سراسری بدل شد و پایه های رژیم سلطنتی را به لرزه درآورد، خواب  از چشمان حاکمان جبار ربوده است. خبرهائی که از شکاف سانسور درز میکنند  نشان از هراس، اختلاف نظر شدید و دستپاچگی مسئولان سرکوب دارند. هراسی که ناشی از گسترش سریع، طولانی شدن بیسابقه مبارزه خیابانی و جنبش پرتوان کارگران است که شیشه حیات رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در دستان پرتوانشان است.

اگر جنبش ” زن، زندگی، آزادی ” زمینه سیاسی ورود کارگران به مبارزه بلاواسطه سیاسی را فراهم کرده و طلسم اعتصاب سیاسی کارگران پس از یک دهه جنگ و گریز مطالباتی شکسته شد، و ورود کارگران به جنبش عمومی سراسری  نیرو و انرژی تازه ای  می بخشد.

این دو از یکدیگر نیرو گرفته وبه هم انرژی میدهند، اما این گسترش اعتصاب خیابانی و تبدیل آن به یک قیام کارگری – توده ای است که سرنوشت نظام حاکم را رقم خواهد زد. ورود درخشان کارگران نفت به صحنه سیاست این چشم انداز را بیش از بیش محتمل و روشن تر کرده است.

زمان آن فرا رسیده است که کارگران انقلابی و سوسیالیست در دل این اعتصابات زمینه جنبش شورائی آتی را از همین امروز تدارک ببینند.                                         

امروز تشکیل شوراها و کمیته ها ی محلات آن ظرفی است که اجازه همگرائی سریع و بلاواسطه همه فعالان حاضر در نبرد خیابانی و نیز جنبش اعتصابی را میدهد.

تجربه انقلاب شکست خورده بهمن به ما می آموزد که کارگران و زحمتکشان باید از همین امروز در صدد پی ریزی دولت کارگری- شورائی خود باشند و به هیچوجه رهبریکسانی را که  بر فراز جنبش اعتصابی و قیام، با دعوت زحمتکشان به آرامش و دادن وکالت به آنها برای بند وبست میان جناحهای مختلف طبقه حاکم تلاش میکنند  نپذیرند.

قدرت در دست شما و از آن شماست!

زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد

مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی؛  زنده باد سوسیالیسم

شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست

نوزدهم مهرماه ۱۴۰۱ برابر با ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲

امضاها: سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت.

https://akhbar-rooz.com/?p=173622 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرآور
مهرآور
1 سال قبل

درود
جنبش ” زن زندگی آزادی” در کنار و به موازات اعتصابات کارگری، جان دگری پیدا خواهد کرد. در مقاله پیوست، هرچه در مورد انقلاب سال ۵۷ و همچنین جنبش در حال حاضر گفتید کاملن صحیح و درست. اما!
اما نقش شما چیست؟ نقش پیشاهنگ چبست؟ آیا نباید تا بحال یک جبهه ی متحد مردمی تشکیل شده باشد و نام آن در کوچه و خیابان ورد زیان زحمتکشان باشد؟
چند درصد از مردم و زحمتکشان شما را می شناسند؟ شورای شما یا حزب چپ، اکثریت، حزب توده یا … بطور کلی چپ را می گویم. شبکه TVشما را به جز عده ای از روشنفکران، چند درصد از زحمتکشان تماشا می کنند؟ پاسخ : ۰%
اما راست جهانی با تمام امکاناتی که در اختیار دارد تا مغز استخوان اکثر هموطنان نفوذ کرده است. فکر می کنید چند درصد از همین معترضان و اعتصابیان با روی کار آمدن مهره های آمریکایی مخالفند؟
این اشکال ها، این عدم ارتباط با اکثریت توده های زحمت و کار ناشی از نگاه ایلیاتی، تک روانه و سکتاریستی تمامی چپ های ایران است. چه افراد مستقل و چه متشکل.
با وجود چند دهه اروپا نشینی هنوز نتوانسته اید برادرانه، رفیقانه در کنار یکدیگر یک الترناتیو قوی و بالفعل را در برابر این رژیم آدمخوار تشکیل دهید!
پیشاهنگ کجایی؟ به دلیل اینکه با چهارتا هسته کارگری و غیر کارگری در ایران در ارتباط هستید نمی توان نام پیشاهنگ بر شما نهاد. ما نیازی به پیام های حمایتی تمامی چپ های ایلیاتی و از خود راضی نداریم.
من از ایران این پیام را میدهم.
ما نیازمند یک آلترناتیو قدرتمندهستیم. ما نیازمند یک جبهه متحد، شعارهای متحد، برنامه های مدون، استراتژی مشخص هستیم. ما باید این قدر قدرتمند و متحد باشیم که بتوانیم هژمونی خود را اعمال کنیم. البته یک هژمونی دموکراتیک. سوسیالیسم را نمی توان پیاده نمود تا به پیش نیاز آن یعنی فضای دموکراتیک دست نیابیم. از فکر واهی انقلاب سوسیالیستی بیایید بیرون. نه هموطنان اکثرا ایلیاتی و عشیره ای ما و نه همسایگان ما به لحاظ فرهنگی و سیاسی چنین آمادگی ای را ندارند.
اینکه شما از تجمع ها، اعتراض ها، اعتصاب ها ابراز خشنودی و حمایت کنید کافی نیست. ما نیاز داریم که مردم‌نام جبهه ی متحد، متشکل و یک صدای مارا بشناسند و تحت رهبری این جبهه باشند و الا آمریکا با هزاران کارتی که روی میز دارد با انواع و اقسام به اصطلاح وطن‌دوستانی که در انجمن های مختلف آمریکای و دانشگاه های آنجا هی و حاضر هستند برنده نهایی این جنبش‌ مردمی خواهد بود. در کمال نا امیدی می گویم:
” به امید تشکیل جبهه ی متحد خلق”

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  مهرآور

حرف ندارد.
ما در واقع حد اقل احتیاج به سه جبهه داریم که با هم کار کنند با حفظ استقلال .
۱.جبهه متحد چپ.
۲.جبهه متحد ملی و دمکراتیک .
۳. جبهه ضد دیکتاتوری و ولایت فقیه.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x