شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

استقلال، بیداری؛ زن، زندگی، آزادی – داریوش لعل ریاحی

فدایی ها، فدایی ها

کسانی مانده اند، آیا ؟

از آن نسلی که هرگز خود

بهایِ گوهرِ اندیشه هاشان را 

چنین واپسگرا

با تاس هایِ بازیِ بیگانگان

یک سو نمی کردند.

چه می شد؟ همچونان، آنان

فضای فکری این رهبران

با هم دلی

رؤیایِ آزادی 

وَ استقلالِ ایران بود.

نرویانم، غمی در دل 

که این رؤیای شیرین را 

من اینک، از همین خورشید ها

دارم.

همین نسلِ جوانِ پاکِ امروزین

که بذرش را

اختناق و ظلمت و  سرکوبِ  آزادی

از این بیداد 

رویانید. 

داریوش لعل ریاحی

شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱

بیمارستان لوییزین هاسپیتال

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=192588 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نازلی
نازلی
1 سال قبل

با پوزش فراوان، شاعر عزیز، شعرت را بازباره خواندم، آنگونه که در کامنت نوشته بودی، بود. بیت اولش من را به اشتباه انداخت و شعر را خطاب به فدایی ها خواندم با اشاره ای به کارکرد آنها. خوبی شعر این است، تعبیر پذیر، باز پوزش دوست عزیز. این فضای فاسد اخیر، همه ی ما را بسیار حساس کرده، از جمله من. چه خوب که مریضی گذشت خوشبختانه! سلامت و موفقیت شما را آرزو دارم.

داریوش
داریوش
1 سال قبل
پاسخ به  نازلی

سپاس .

نازلی
نازلی
1 سال قبل

شاعر عزیز، متاسفم که در بیمارستان هستید، با آرزوی بهبودی هر چه سریعتر شما. بقول امریکایی ها، زمان همه چیز است. مفاهیم، در زمانهای مختلف معنایی دگر می یابند، “تایمینگ ایز اوریتینگ”، هر نکته جایی و هر قصه زمانی دارد (با کمی تغییر) از این گذشته، واقعا از فدایی ها (عموما) کسی نمانده که اندیشه اش را با بیگانگان همسو نکرده باشد؟ شاعر هر چه دلش می خواهد می تواند بنویسد و البته که جناحی از فداییها در یک دوره بر اساس تحلیلهای غلط به منجلاب جمهوری اسلامی رفتند و بیشترها بعدا فهمیدند و غیره . . . کجا رفت آنهمه فداکاری و شکنجه و جانباختگی! احتمالا شما هم معتقدید که چپی ها جمهوری اسلامی را آوردند و البته که بیش از این جلو نمی روم که با شعارهای مرگ بر چپ هم که این روزها در تظاهرات سر می دهند موافق باشید، می دانم که نیستید. شعر سیاسی یک چیز، چه را گفتن در چه زمانی، داستانی دیگر است. چرا کمی استعاره در شعرتان بکار نمی برید که هم شعر را قوی تر بکند، هم عمومیت پیدا کند، مثلن راستهای چپ نما را در قالبی شعری بریزید، هم قضاوت تاریخی و عمومی تان را از این دقیقه به زمانی کمی بیشتر در آینده گسترش دهید. این روزها مد شده، جوانی ارجحیت دارد، هر که شناسنامه ی مبارزاتیش سفید است، امتیازی است (این یکی را شگفتا، مبارزه نکردن و چهل سال کشتار و خفقان را به سکوت برگزار کردن، امتیازی است!!!).

داریوش
داریوش
1 سال قبل
پاسخ به  نازلی

نازلی گرامی ،خوشبختانه بیماری به خیر گذشت . و ام در شعر ستایش از کسانی است ، بدون وابستگی به بیگانه و توان فردی توانستند با اتحاد با دیگر کنشگران اجتماعی ، اقلاب بزرگی را به پیروز رهنمون شوند . نه چون امروز که بسیارانی را باور به خود رنگ باخته و یا مزد بگیر بیگانه و یا در خود فرو رفته اند .. ٱن فرق بزرگی را که امروز در خدمت جوانان ما ست . فضای اینترنت و توان بالایی است که این جوانان بدون نیاز به داشتن رهبری ، توانسته اند تا کنون ، ٱرام و قدم به قدم ، علی رغم فدا کردن جان شیرین خود ، دستا ورد های نسبتٱ خوبی داشته اند .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x