متن منتشر شده توسط کمال صالحزاده دانشجوی اعتصاب غذا کردهی دانشگاه هنر:
چون میترسیدم که نتونم اعلام نکردم. شنبهی هفتهی پیش، جز کمی قند و بستهای نون خشک هر خوردنیای که داشتم جمع کردم و بردم گذاشتم جلوی ورودی پارک نزدیک خونهم. برگشتم خونه و اعتصاب غذام رو شروع کردم با روزی دو حبه قند و کمی نون خشک. مساله همون حقوق طبیعی و اولیهی پایمالشدهست که چند ماه براش کف خیابون بودیم و به خاطرش از داخل و از خارج ما رو اغتشاشگر و آشوبگر و تروریست و تجزیهطلب دونستند:
۱.حقوق برابر همهی شهروندان و لغو تمامی قوانین ستمگرانه و تبعیضآمیز علیه زنها و جامعهی رنگینکمانی
۲.حق انتخاب پوشش برای همهی شهروندان و به ویژه زنها
۳.آموزش چندزبانه و منعطف (به زبان مادری، به زبان مشترک (فارسی)، به زبان بینالملل (انگلیسی))
۴.پایان دادن به اشغال فرهنگی کشور و به ویژه اشغال فرهنگی چندلایهی پیرامون
۵.لغو کامل حکم اعدام
۶.آزادی همهی زندانیان سیاسی؛ چه زندانیان خیزش ژینا، چه قبل آن
همه میدونیم جمهوری اسلامی اگه این حقوق طبیعی و بسیاری از حقوق دیگه رو پایمال نمیکرد جمهوری اسلامی نبود. اینجا به عنوان یه دانشجو روی صحبتم با محمدرضا حسنایی رئیس دانشگاه هنر تهرانه. یا همهی اساتید و دانشجوهای توبیخشده، تعلیقشده، اخراجشده، ممنوعالورود و هر نوع محرومیت دیگهای بدون هیچ قیدوشرطی و با احترام همین هفته به دانشگاه بازخواهند گشت یا استعفا خواهی داد تا نفر بعدی این کارو بکنه.
تا وقتی که یکی از این دو خواسته (بازگشت همهی اساتید و دانشجویان یا استعفا) انجام نشه به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد؛ حتی به قیمت جانم. از امروز (روز دهم) دو حبه قند و نون خشک رو هم قطع میکنم.
«برای زن، زندگی، آزادی…
برای تکثر و همبستگی…
برای حقوق برابر همهی شهروندان در ایرانی روادار»
«بۆ ڕێگەی سەرکەوتن و شادی…
بۆ ژن، ژیان، ئازادی…»
بەرخۆدان ژیانە….
البته به ایشون باید گفت که با خوردن نان خشک یا تر در حقیقت اعتصابی نکرده است. در اعتصاب غذای تر معمولا دو حبه قند و آب یا آب داغ میخورند.
متاسفانه در ایران مد شده که حین اعتصاب غذا چیزهائی هم میخورد. و هنوز فکر میکنند در اعتصاب غذا هستند، از جمله یکی از اعتصابیون زندان اوین که ارده و عسل هم میخورد.