خبرها و گزارش های ویدیویی اعتراضات روز ِ چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ (روز صد و شصت و هفتم اعتراضات) و روزهای گذشته ی مردم ایران در شهرهای مختلف و دانشگاه های کشور را در کانال تگرامی اخبار روز دنبال کنید!
ترور شیمیایی دختران دانش آموز در ایران که بیش از یک ماه است بی وقفه و بدون هیچ گونه پیگردی از سوی حکومت ادامه یافته، از شب گذشته متوجه ی دختران دانشجو شده است. امروز در شهرهای مختلف ۱۹ مدرسه دخترانه مورد حمله ی شیمیایی قرار گرفتند. ماموران امنیتی، خانواده های معترض را بی رحمانه سرکوب می کنند. چند خوابگاه دانشجویی برای دومین شب متوالی شاهد اعتراضات دانشجویان به تعطیل خوابگاه ها بوده است. دانشگاه در برابر اعتراضات دانشجویان عقب نشسته است.
گزارش های صد و شصت و هفتمین روز اعتراضات سراسری ایران را در ادامه بخوانید.
دانش آموزان ۱۷ دبیرستان در روز چهارشنبه مسموم شدند
بنابر گزارش هایی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده است مدارسی که امروز دهم اسفند ۱۴۰۱ دانش‌آموزانش دچار مسمومیت شده‌اند:
۱. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی ۱۳ آبان
۲. تهران مدرسه‌ی‌دخترانه‌ی هاجر
۳. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی یارجانی
۴. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی امت
۵. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی عصمت
۶. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی امام حسن
۷. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی مدرس
۸. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی زراوند
۹. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی جاجرودی
۱۰. تهران مدرسه‌ی دخترانه‌ی مهدیه
۱۱. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی بهاران
۱۲. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی سما
۱۳. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی عفاف
۱۴. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی فرزانگان ۲
۱۵. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی ذاکر
۱۶. اردبیل مدرسه‌ی دخترانه‌ی اندیشه
۱۷. کرمانشاه مدرسه‌ی دخترانه‌ی مصباح
۱۸. کرمانشاه مدرسه‌ی دخترانه‌ی آیت الله
۱۹. اصفهان مدرسه‌ی دخترانه‌ی دانشگاه صنعتی
مسمومیت در خوابگاه دخترانه ی دانشجویان در بروجرد
در ادامه حملات شیمایی به دختران دانش‌آموزان در ایران، شب گذشته موج این حملات تروریستی به دانشگاه بروجرد رسید. به گزارش شبکه های اجتماعی تعدادی از دانشجویان دختر خوابگاه بروجرد پس از استشمام گازی با بویی “عجیب” دچار مسمومیت شده و به بیمارستان منتقل شدند.
پیش از آن این حملات شیمیایی متوجه مدرسه دختانه راه زینب در منطقه ۱۳ تهران شده بود. این خبر را والدین یکی از دانش‌آموزان این مدرسه تایید کرد. این فرد با تایید مسمومیت دانش‌آموزان یکی از کلاس‌های این مدرسه توضیح داد: دختر خود من در این کلاس نبوده، کلاس دختر من در طبقه سوم است، اما یکی از کلاس‌های طبقه همکف با این مشکل مواجه شده و یکدفعه تمام بچه‌های یک کلاس با هم خوابیده‌اند.
در پی اعتراض دانشجویان، دانشگاه تهران عقب‌نشینی کرد؛ کلاس‌ها حضوری شد
پس از اعتراض‌های دانشجویان دانشگاه تهران در دانشگاه و خوابگاه ها که تا دیشب نیز ادامه داشت روابط عمومی دانشگاه تهران طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد: نظر به ابلاغیه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورخ ۹ اسفند ماه ۱۴۰۱ و بر اساس تصمیم هیأت رئیسه دانشگاه، ادامه برگزاری کلاس‌های آموزشی در نیمسال دوم سال تحصیلی جاری به‌صورت حضوری خواهد بود. پیش‌تر دانشگاه تهران ضمن اعلام غیرحضوری بودن کلاس‌ها، دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی را از ٢۵ اسفند تا ٧ اردیبهشت تعطیل کرده بود و قرار بود کلاس‌ها مجازی باشند. دانشگاه توضیح بیشتری درباره دلایل این تصمیم و تغییر آن نداده است.
اعتراضات شبانه در دانشگاه ها
اعتراضات دانشجویان ساکن خوابگاه ها برای دومین شب متوالی ادامه یافت. دانشجویان به تعطیل دانشگاه و خوابگاه و غیرحضوری شدن کلاس های درس معترض هستند. معاون آموزشی دانشگاه تهران اعلام کرده بود خوابگاه‌ها از روز ۲۵ اسفند تا هفتم اردیبهشت تعطیل بوده و کلاس‌های درسی پس از تعطیلات نوروزی به صورت غیرحضوری برگزار خواهند شد.
به گزارش کانال تلگرامی “شوراهای صنفی دانشجویان کشور” مسئولین خوابگاه چمران شامگاه سه‌شنبه همزمان با آغاز اعتراضات دانشجویان، آنها را تهدید و به برخی دانشجویان حمله کرده‌اند. دانشجویان در تجمع خود شعار “ماه رمضون بهانه‌ست، هدف فقط تخلیه‌ست”، “مصوبه لغو نشه، شعارها تندتر میشه”، “خوابگاه دانشجویی حق مسلم ماست” و “تهدید به لغو اسکان، ابزار سرکوب شده” سر دادند.
در خوابگاه دخترانه فاطمیه دانشگاه تهران نیز دانشجویان تجمع اعتراضی برگزار کردند و شعار دادند: “دانشجو به پا خیز برای رفع تبعیض”
ادامه تجمعات اعتراضی بازنشستگان
وضعیت جسمی داوود رضوی در زندان وخیم است و جلسه بیدادگاه او ۱۵ اسفند برگزار خواهد شد
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز شنبه ۶ اسفند ماه، در پی وخامت وضعیت سلامتی آقای داوود رضوی از اعضای هیات‌مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، خانم زهرا رضوی فرزند ایشان، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مراجعه کرده اما از پاسخگویی به ایشان خودداری و اعلام گردید که پرونده در حال بررسی است و قاضی ایشان را نمی‌پذیرد. روز ۸ اسفند ماه با مراجعه مجدد خانم رضوی به دادگاه انقلاب، به ایشان به طور شفاهی گفته شد، آقای رضوی مشمول شرایط عفو نخواهند بود و دادگاه ایشان در تاریخ ۱۵ اسفند ماه برگزار می‌گردد.
این شرایط در حالی است که پزشک زندان به داوود رضوی اعلام کرده تا از طریق خانواده برای اعزام به بیمارستان طالقانی یا شهدا نوبت گرفته شود اما با توجه به وضعیت آخر سال، اولین زمان نوبت‌دهی این دو بیمارستان اوایل سال آینده خواهد بود. قابل ذکر است، آقای داوود رضوی به دلیل خونریزی دستگاه گوارش و همچنین شرایط سنی در وضعیت سلامتی بسیار نامناسبی به سر برده و عدم رسیدگی و اعزام به بیمارستان باعث نگرانی شدید خانواده و همبندی های ایشان شده است.
بازداشت سارا متقی، شاعر توسط نیروهای امنیتی در رشت
دیروز سه شنبه ۹ اسفند ماه، سارا متقی، ۲۶ ساله، کتابفروش و شاعر بازداشت و به زندان لاکان این شهر منتقل شد. بازداشت او پس از احضار و حضور در شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای رشت صورت گرفته است. به گزارش خبرگزاری هرانا «احضار و بازداشت وی به دلیل نوشتن از لزوم پاسداشت سپندارمذگان به عنوان روز زن که اداره اطلاعات آن را توهین به ائمه قلمداد کرده، صورت گرفته است».
اعتراض ویدا ربانی روزنامه‌نگار زندانی به ادعاهای امیرعبداللهیان
ویدا ربانی، روزنامه‌نگاری که در زندان به‌سرمی‌برد، با انتشار متنی به ادعاهای وزیر خارجه ایران مبنی بر عدم بازداشت روزنامه‌نگاران در جریان اعتراضات اخیر واکنش نشان داد. خانم ربانی در این متن از حسین امیرعبداللهیان پرسیده است که «آیا باید باور کنیم شما اطلاعی از بازداشت خبرنگاران ندارید؟»
امیرعبداللهیان به تازگی در مصاحبه‌ای با رادیو ملی آمریکا گفته است که «ما نمی‌توانیم بازداشت روزنامه‌نگاران در ایران را تأیید کنیم… و هیچ خبرنگاری در جریان ناآرامی‌ها بازداشت نشد».
ویدا ربانی در نوشته خود به مورد نیلوفر حامدی و الهه محمدی پرداخته است که به خاطر پوشش اخبار مربوط به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد بازداشت و با اتهام «جاسوسی» مواجه شدند. این فعال رسانه‌ای از نیلوفر حامدی و الهه محمدی به عنوان «قربانیان پرونده‌سازی‌های نهادهای امنیتی علیه خبرنگاران و فعالان حوزه آزادی بیان» نام برده و تاکید کرده که «یک خبرنگار هیچ‌گاه به اطلاعات سری محرمانه یا طبقه‌بندی شده دسترسی ندارد که حتی توانایی جاسوسی را داشته باشد».
وی درباره اتهامات خود نوشته است: «می‌دانم پرونده‌سازی‌های نهادهای امنیتی علیه من از نوشتن گزارش تجمع دانشگاه امیرکبیر پس از سقوط هواپیمای اوکراینی آغاز شد. به عنوان یک خبرنگار بیش از یک دهه در روزنامه‌های سراسری کار کرده‌ام، در رشته روزنامه‌نگاری تحصیل کرده و عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران هستم و در اینکه نزدیک به ۶ ماه است که در زندان به سر می‌برم تردیدی ندارم! » خانم ربانی به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی یادآوری کرده که باید بداند وی یک نمونه از روزنامه‌نگاران زندانی است و بنابراین در شورای حقوق بشر می‌تواند با اطمینان خبر بازداشت روزنامه‌نگاران و خبرنگاران را تایید کند. ویدا ربانی با اتهاماتی مانند «اجتماع و تبانی به قصد امنیت ملی» در مجموع به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
یک معترض دیگر جمعه ی خونین زاهدان جان باخت
سعید ریگی (محمدزهی) که در جمعهٔ خونین ۸ مهر بر اثر اصابت سه گلولهٔ جنگی در ناحیهٔ کمر، کلیه و دست به شدت مجروح شده و پنج مرتبه مورد عمل جراحی قرار گرفته بود. روز گذشته برای ششمین عمل جراحی عازم سفر خارج استان بود که در مسیر سیرجان استان کرمان دچار سانحهٔ رانندگی شده و جان باخت.
در دل خون است ولی چه فایده که کاری از کسی بر نمی اید …روزگار غریبی است …حملات شیمیایی به مدارس وبی تفاوتی حکومت و برخورد وحشیانه با معترضین و والدین بجه ها نشان از آشوب وتوطته دیگری از سوی نظام جمهوری اسلامی است ..شرم بر این حکومت فاسد
چهار امتیاز منفی قرمز، برای یک اظهار نظر
تو گوئی، من منکر تبه کاری و جنایت این حکومت شده ام. خیر، اینگونه نیست. در ابتدا هم متذکر شده ام که، این نگاه من، احنمالن برای برخی نمی تواند خوشایند باشد. اما، چرا من، اینگونه هم می بینم؟ اوضاع در جامعه ایران، آنقدر در هم ریخته و نابسامان است، که نمی توان، و نباید در تعبیر و تفسیر رویدادها، و « علت یابی » وقوع آنها، « تک بعدی» بود، و با چنان « قاطعیتی » در مورد آنها نظر داد، که گویا حقیقت همانی است که من می گویم، و احتمال وجود فاکتورها و عوامل هنوز ناشناخته دیگر را کاملن « منتفی » دانست. راستی، این ماده یا گاز و عاملی که بچه ها را مسموم می کند چیست؟ این هم هنوز ناروشن است. هر کسی حرفی می زند. یکی گاز N2 را مطرح می کند. یکی می گوید از سموم دفع آفات نباتی است. دیگری می گوید ترکیب شیمیائی H3Sn از آرسنیک است، که نیروهای نظامی عراق، در جزیره « فاو » در زمان جنگ ایران و عراق از آن استفاده کردند، و سربازانی که به « جانباز شیمیائی » معروف هستند، هنوز از این آثار در رنج هستند. وقتی که در مورد ماهیت خود این ماده مسموم کننده، هنوز شفافیتی وجود ندارد، چگونه می توان در مورد « منبع انتشار » آن با قاطعیت سخن گفت؟ خامنه ای جنایتکار، « آتش به اختیار » کم ندارد. اینکه بگوئیم : « کار خود حکومت است » کافیست؟ یا بایستی تحقیق بیطرفانه ای صورت بگیرد، تا منبع و منشاء انتشار آن روشن شود، و به مردم آگاهی داده شود؟
اما من، به وجه دیگری از قضیه هم اشاره کرده ام. آن هم، وجود جریان هائی در نیروهای مخالف حکومت است که، در پیشبرد اهداف خود، همانقدر آلوده هستند که خود این حکومت. جریانهای معروف به « رژیم چینجی » که ماکیاولیست هستند، و هدف آنها وسیله اشان را توجیه می کند. این ها هم در شرایط و اوضاع بلبشو، و بهره گیری از هر نابسامانی و هرج و مرج، مترصد رسیدن به اهداف خود هستند. یک نمونه تاریخی را در اینجا ذکر می کنم. در فاصله ۲۵ مرداد تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران چه رخ داده بود؟ مگر سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس، با سازماندهی لات ها و فواحش و جاهل ها و شعبان بی مخ ها، محمدرضا پهلوی را دوباره بر گرده مردم ایران سوار نکرده بودند؟ و ۲۵ سال دیگر، دیکتاتوری را بر جامعه ایران حاکم نکرده بودند؟ مگر پسر محمد رضا شاه، همین روزها در همان مراکز قدرت، به دریوزگی برای نشستن بر تخت پدر، در تلاش نیست؟ اجازه بدهید، از این زاویه هم به موضوع ورود داشته باشیم.
ایام بکام!
کو چریک فدایی که سرب داغ بریزد به گلوی پلید اینها که به بچه ی مدرسه رحم نمی کنند؟ مرده اند چریک ها؟!
تصور کنید که دور بعدی قیام که بسیار گسترده تر خواهد بود, ج.ا. برای سرکوب معترضان در ابعادی از سلاح شیمیایی استفاده کند. این مسمومیت های هدفمند مانور حمله با سلاح شیمیایی است, با این تفاوت که بر خلاف مانور اینجا با عملیات جنگی کنترل شده ای مواجهیم که قربانیان و ارزیابی نتایج اش واقعی اند.
جمهوری اسلامی دانش علمی در مواجهه و استفاده از سلاح شیمیایی دارد. چه در جنگ با عراق که شهرهایی مانند سردشت توسط صدام مورد حملهء شیمایی قرار گرفتند و چه در جنگ سوریه که جمهوری اسلامی یکی از طرفین بود. مسمومیت سازماندهی شده دانش آموزان چیزی جز به روز رسانی این دانش عملی نیست.
می خواهم حرفی را بزنم، که احتمال دارد، برخی را خوش نیاید
جامعه در التهاب است. در این حکومت، در باره هیچ چیزی، شفافیت وجود ندارد. این را هم می توان فهمید و درک کرد که، این حکومت، برای بقا دست به هر جنایتی بزند. اما « ذهن انسان » به این هم می تواند فکر کند که، اگر همه چیز را کار خود حکومت بدانیم، خود بخود به تئوری توطئه در نمی غلطیم، و خطراتی را که ممکن است، از جاهای دیگری باشند، نادیده گرفته باشیم. یک پرسش : آیا همه جریان های سیاسی، که مخالف این حکومت هستند، و خواهان سقوط فوری این حکومت هستند، همه دارای « پرونده ای پاک » هستند؟ پاسخ خودم به این پرسش خودم « نه » است.
ما، در اپوزیسیون هم، جریان های « ناسالم » و « ماکیاولیست » داریم. جریان هائی عربده کش، لومپن، غیر مسئول، که برای رسیذن به اهداف خود، دست کمی از حکومت اسلامی هم ندارند. این موضوع را فقط به این خاطر مطرح می کنم، که به آن بیندیشیم، و به این هم فکر کنیم که، هستند جریان هائی در اپوزیسیون حکومت، که برای رسیدن به اهداف خود، به ایجاد جو ناآرامی «مصنوعی »، و ایجاد « تشنج » و « اب گل آلود » برای استفاده « ابزاری » از مردم، و رسیدن به مقاصد خود، می توانند مورد « سوء ظن » ما هم باشند. اگر ۹۰ درصد هم بر این باور باشیم که این « جنایت » کار خود حکومت باشد، ۱۰ درصد را هم سهم جریان های « مشکوک و غیر مسئول » بدانیم، تا رودست نخوریم، بیداری و هشیاری خودمان را حفظ کنیم و غافلگیر نشویم.
تغاری بشکند، ماستی بریزد / جهان گردد بکام کاسه لیسان
ایام بکام!
حملات شیمیایی از دانشگاه ها شروع شد, در آذر امسال.
نگاهی کنید به کانالهای دانشجویان پیشرو و اطلاعیه های آنان در این مورد از آن زمان.
دو نکته!
۱.فروش مدارس دولتی!
مسلما مدارس خالی خریدار بیشتری خواهند داشت!
۲.خانه نشینی زنان!
ایجاد ترس و محدودیت های طالبانی برای زنان
گر چه این دونسته شاید ارتباط قوی ای با هم نداشته باشند ولی هر کدام بخشی از واقعیت هم هستند .
شاید حکومت ولایی نهایتا قصد تعطیل مدارس و دانشگاه ها را دارد و بجای آنها مدارس و دانشگاه های حوزوی را جانشین آنها کند، گام سوم ولایت!
فانتازی یا واقعیت ! کمی تامل!