یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

باقر ابراهیم زاده: امضایم را پس میگیرم!

در ۴ اسفند ۱۴۰۱، پیمان دادخواهی انتشار یافت که من – باقر ابراهیم زاده آنرا امضا کرده بودم. برای تقویت و گسترش جنبش دادخواهی بر این باور بوده  و هستم که جنبش دادخواهی ، اصلی ترین وظیفه اش جمع آوری نیرویی است که سیکل خشونت و سرکوب سازمانیافته حکومتی و دینی را در کشور درهم شکند و به آن برای همیشه پایان دهد. به این لحاظ تاکید این پیمان بر »لغو مجازات اعدام در ایران، دادخواهی با فرجام حقیقت و عدالت در هر موقعیت، پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایات‌ سیاسی، بازسازی و استقلال کامل دستگاه قضایی، مبارزه با فراموشی« ، را در این راستا میدانستم.

در کشوری که همواره سرکوب سیاسی و مذهبی و ملی و طبقاتی و جنسی ،جزء اصلی سیاست حاکم بوده است، در کشوری که همواره نیروی ترقیخواه و پیشرو ، با سرکوب خونین و زندان و شکنجه و اعدام و محرومیت ها و مجازاتهای گزاف مواجه بوده، در کشوری که سرانجام دو انقلاب مشروطیت و بهمن ۵۷ آن ، در ائتلاف شوم سلطنت و روحانیت با شکست روبرو شدند. خصوصا برای ما که شکست انقلاب ۵۷ و عروج روحانیت به قدرت و جهنم کنونی را ناشی از نیم قرن سیاست سرکوب خشن و بیرحمانه ی نیروهای ترقیخواه و آزادیخواه توسط رژیم پهلوی وحمایت های آشکار و پنهان ساواک از روحانیت ونیروهای مرتجع مذهبی شیعه میدانیم ، و میدانیم که خمینی تنها با بند وبست های آشکار و پنهان با قدرتهای امپریالیستی توانست آنگونه سریع بر تخت سلطنت ولایت بنشیند.

اینک که انقلاب زن – زندگی -آزادی در ایران ، جنبشهای عظیم اجتماعی را وارد صحنه ی سیاسی کرده و افق سرنگونی حکومت اسلامی در دسترس است. تلاشهای سیاسی از همه سو برای سامان دادن آلترناتیو حکومت اسلامی در حال قوت گرفتن است. در این راستا، طرفداران سلطنت و نظام پیشین با حمایت اربابان امپریالیستی اش  با شعارها وپلاکاردهای  مرگ بر انقلاب ۵۷ ، مرگ بر کمونیست و چپ و مجاهد، حمله به نیروهای مخالف حکومت اسلامی  رونمایی از نمادهای سرکوب امنیتی ساواک وثابتی و… به میدان آمده اند. در این زمانه دیگر سکوت در مقابل عروج دوباره و چند باره سلطنت اشتباه جبران ناپذیری است. جنبش دادخواهی نمیتواند ونباید هرگز در مقابل این روند سکوت کند. پیمان نامه ی دادخواهی نمیتواند ونباید به یک دوره و تنها رژیم جنایت اسلامی محدود بماند. برا ی پایان دادن به مصونیت از مجازات آمران وعاملان جنایات سیاسی و در مقابله با فراموشی وبرای شکستن سیکل سرکوب و شکنجه و اعدام، خصوصا در شرایطی که بازماندگان نظام پیشین در همراهی با ابررسانه های طبقه حاکم و ارتجاع ، میکوشند چهره ای » مدرن، سکولار وترقیخواه» از رژیم سلطنت ارائه کنند و نیروی سلطه در تلاش فروش» برند سلطنت« بعنوان یگانه راه برون رفت از جهنم اسلامی است، موفقیت این سیاست معنایی جز شکست انقلاب ۱۴۰۱، ادامه سیکل سرکوب سیاسی و مدنی نیروی ترقیخواه نیست. بعنوان عضوی از خانواده های خاوران، زندانی سیاسی نظام سلطنتی، فعال جنبش دادخواهی ، براین باورم که این پیمان دادخواهی ، جنبش مارا نمیتواند برای به فرجام رساندن عدالت و داد گامی به پیش راند. چرا که در رابطه با نظام پیشین سرکوب حکومتی-رژیم سلطنت پهلوی سکوت کرده است.  به این وسیله امضای خودم را از این پیمان برمیدارم. نه می بخشیم، نه فراموش میکنیم.

باقر ابراهیم زاده

اسفند ۱۴۰۱- اول مارس ۲۰۲۲

https://akhbar-rooz.com/?p=195086 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهدی
مهدی
1 سال قبل

خود اسماعیل جان میداند که این توضیح ، برای توجیه است،علت اصلی سیل مثلا «انتقادات» بود که اسمشان‌در کنار حامد اسماعلیون‌وایرج مصداقی ‌ودیگران قرار گرفته بود، نه مضمون پیمان دادخواهی!!

منیره برادران
منیره برادران
1 سال قبل

بافر عزیز، کاش در بیانیه تان این توضیح را هم می دادید، که چرا وقتی متن پیمان را خواندید و امضا کردید، متوجه این نکاتی که اینجا مطرح کرده اید، نشدید. اشتباه کردید؟ به خودتان انتقاد می کنید؟

هرمز همتی
هرمز همتی
1 سال قبل

خانم برادران شما خودتان به نکاتی که آقای ابراهیم زاده مطرح کرده اند توجه کرده اید؟
این نکات برای شما قابل تامل نیستند؟
شما به خودتان انتقادی ندارید؟

منیره برادران
منیره برادران
1 سال قبل
پاسخ به  هرمز همتی

آقای همتی عزیز، موضع من در مورد ساواک و ثابتی روشن اشت. در مصاحبه با زمانه هم که پیش از این پیمان صورت گرفته بود، روشن کرده ام. در متن پیمهان از پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایت‌های سیاسی و مبارزه با فراموشی با پذیرش گوناگونی‌ روایت‌ها و تکوین دقیق حافظه‌ی تاریخی به دور از هر چشم‌پوشی صحبت شده.پس از کجا این برداشت شده که امضاکنندگان این پیمان از ساواک نگفته اند. شکنجه در زمره جنایت علیه بشریت است. در فردای امید در کشورمان عاملان شکنجه ساواک هم باید قابل مجازات باشند. در ارتباط با این انتقادها هفته گذشته من در فیس بوک مطلبی نوشته بودم که اینجا آن را کپی می کنم.
«نمی دانم چرا یک باره کسانی یاد شکنجه های زمان شاه افتاده اند. چرا در این چهار دهه در متن های مربوط به دادخواهی و در برنامه های مختلف یادبود و بزرگداشت کسی یاد ساواک نبود. کسانی که شروع کرده اند به حمله به پیشنهاد «پیمان دادخواهی» که چرا از ساواک دادخواهی نمی کند، اگر قصدشان انتقاد و نه تخریب است، خوب است این سوال را از خود بکنند.
روشن کنم که دادخواهی این چهار دهه یک نبرد است، رویارویی با رژیم مستقر است. جنگ با رژیمی است که سیستماتیک نه تنها می کشد بلکه می خواهد خاطره را، محل دفن را و.. از بین ببرد. دادخواهی به این معنی نبرد با دستگاه حاکم است. جنگ دادخواهان و خانواده ها بر سر حفظ حافظه و پرسش هایی چون «چرا کشتید؟ کجا دفن کردید<» و ووو است.
تفاوت پرداختن و یا دادخواهی جنایت دوره شاه با دادخواهی جنایت های ج. ا. در همین است.
به جای این همه تهمت و حمله، چرا همت نمی کننن که از ثابتی شکایت کنند؟ تلاش کنند روایت های گوناگون شکنجه های ان دوره ثبت شود منعکس شود، افشاگری شود. مثل نامه ای که اخیرا از طرف زندانیان زمان شاه نوشته شده در افشای ثابتی. با شعار و تخریب دیگران که این کارها پیش نمی رود.
اگر یکی بگیرید بار دادخواهی رژیم مستقر را با ٰرژیم ساقط شده، آن را بی اثر کرده اید و از بار سیاسی و مبارزاتی دادخواهی کاسته اید.»

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

Discover more from اخبار روز - سايت سياسی خبری چپ

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading