زاهدان و سایر شهرهای بلوچستان، تا به امروز چراغ انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را همچنان بر افروخته نگاه داشته اند. جمعه به جععه آن ها با حضور گسترده در خیابان ها این امید را به مردم سراسر ایران داده اند، که مبارزه برای آزادی و پایان دادن به حکومت اسلامی همچنان ادامه دارد.
در عین حال کانال تلگرامی «رصد بلوچستان» گزارش های نگران کننده ای را از تحولات پشت پرده در بلوچستان منتشر کرده است. این کانال تلگرامی نوشته است: انتظامات مسجد مکی با به دست گرفتن بلندگو در گوشه های مختلف جمعیت در زاهدان، از آنها خواسته اند هیچ شعاری ندهند و تنها «الله اکبر» بگویند.
این کانال می افزاید: ویدیوهایی مختلف و همچنین شاهدان عینی می گویند انتظامات مکی با تاکید زیاد از مردم خواسته شعار، تنها «آزادی مولوی مرادزهی و زندانیان سیاسی» باشد.
از سوی دیگر مسئولان اداری دارالعلوم زاهدان با برپایی استیجی خارج از مسجد سخنرانی کرده و بعد از هر صحبت از مردم خواسته اند که در پاسخ صرفا «تکبیر» بگویند. بنابر این گزارش دو تن از نزدیکان سپاه پاسداران بر روی این استیج دیده شده اند.
در هفته های گذشته نیز پس از درخواست مولانا عبدالحمید از معترضان که علیه خامنه ای شعار داده نشود، انتظامات با بلندگو تاکید میکرده که شعارهای براندازانه و شعار علیه خامنه ای داده نشود.
منابع آگاه پیشتر به رصد بلوچستان خبر دادند که در دیداری که فرماندهان سپاه از مسجد مکی داشتند یکی از مطالبات آن ها، حذف شعارهای معترضان علیه علی خامنه ای بوده است.۰
این گزارش می افزاید: انتظامات مکی همچنین کلیه پلاکاردهای سیاسی مردم را جمع کرده و صرفا پلاکاردهایی در داخل جمعیت و رو به روی مولانا عبدالحمید که توسط خود انتظامات نوشته شده را اجازه داده اند!
کمپین فعالان بلوچ نیز تایید کرده است که انتظامات مسجد مکی امروز مانع از دادن شعار علیه حکومت و خامنه ای شده اند.
در برخی از تصاویر دریافتی امروز از زاهدان صدای بلندگو که از جمعیت معترض می خواهد شعارهای «براندازانه» ندهند، به گوش می رسد، همچنین مواردی دیده می شود که پلاکاردهای معترضین از دست آن ها گرفته می شود.
جمعه ی اعتراضی در زاهدان – ۱۹ اسفند
کانال تلگرامی رصد بلوچستان در ادامه ی گزارش های خود می نویسد:
همزمان با ممانعت از شعارها علیه حکومت، دو چهره بسیار نزدیک به سپاه پاسداران بر روی استیج بیرون مسجد مکی حاضر شدند. حاجی چنگیز نارویی و حمید گمشادزهی که پایگاه های عملیاتی سپاه دارند، به نمایندگی از سپاه برای اشراف بر وضعیت حاضر شده بودند. این کانال می افزاید: به نظر میرسد پس از دیدار فرماندهان سپاه تغییر جدی در مواضع مسجد مکی حاصل شده است. این گزارش می افزاید: علیرغم حضور سنگین نظامی امنیتی ها در سطح شهر زاهدان، آن ها این هفته در اطراف مسجد مکی حاضر نبودند.
زنان بلوچ در تظاهرات امروز زاهدان – جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱
تفسیر کانال تلگرامی «حال وش» پیرامون اتفاقات امروز در زاهدان
شلیک به رهبر و قلعه انقلاب از پشت سنگر امن فضای مجازی و هزاران کیلومتر دورتر از میدان جنگ
پس از برگزاری بیست و سومین جمعه اعتراضی مردم زاهدان، حملات هدفمندی علیه مولانا عبدالحمید و انتظامات مسجد مکی -که ستون فقرات مجموعه مکی هستند- شکل گرفته است. فعالیتی که در پوشش اپوزیسیون و از رسانه های وابسته به آنها در حال تبلیغ شدن است. حمله ای مستقیم و تمام عیار علیه مولانا عبدالحمید -فردی که تکرار جمعه های اعتراضی و قوام و دوام اعتراضات به صورت مستقیم به مواضع ایشان مرتبط است- و همچنین دست اندرکاران مسجد مکی خصوصا انتظامات که معترضان در طول ۲۳ هفته در میان حصار جان آنها به اعتراض پرداخته اند.
اما مسئله چیست؟
در نتیجه فرسایشی شدن اعتراضات و هم راستا با دکترین تعریف شده امنیتی برای مهار حق طلبی مردم بلوچستان در طول سه هفته گذشته حلقه محاصره امنیتی مسجد مکی بسیار تنگ تر شده است. تعرض مستقیم به محوطه مصلی و مسجد مکی به همراه بازداشت و ضرب و شتم هدفمند کارکنان مشخصا -انتظامات مسجد مکی- شدت قابل توجهی به خود گرفته است.
گویا نهادهای امنیتی برای وارد کردن آخرین ضربه بر پیکر حق طلبی مردم به دنبال بهانه ای برای ذبح آن هستند.
تاکنون اعتراضات مردم زاهدان توجه تمام مردم ایران و همچنین جهانیان را به خود جلب کرده است و در کنار آن باعث ایجاد یک همبستگی سرتاسری بین مردم ایران با زاهدانیان شده است. و این موضوع دقیقا کار سرکوب اعتراضات مردم بلوچستان را سختتر کرده است.
شواهد نشان میدهد حکومت تلاش های بسیاری برای خارج کردن چارچوب منطقی که در طول اعتراضات وجود داشته انجام داده است. بلند کردن پرچم های مختلف توسط عوامل حکومتی که پس از دستگیری هویت بسیجی بودن آنها افشا شد و پس از آن مولوی عبدالحمید شخصا نسبت به این موضوع واکنش نشان داد از جمله این تلاش های هدفمند حکومت برای بهانه سازی و شکاف بین همبستگی ایرانیان با معترضان زاهدانی بوده است.
روز جاری تعدادی افراد مجهول الهویه که هرگمانی نسبت به انگیزه آنها در اذهان متبادر میشود پلاکاردهایی به بالای سر برده اند -قطره ای در میان دریا که اقدام آنها میتواند تمام سیل جمعیت را متاثر کند- انتظامات مسجد مکی با توجه به تکرار توطئه های مکرر نهادهای امنیتی با این تعداد برخورد کرده اند.
این موضوع باعث دستاویزی شده است که برخی مستقیما به مولوی عبدالحمید شخص اول اعتراضات و مجموعه مکی و خصوصا انتظامات که پیشرو اعتراضات بوده اند حمله و هجمه های گسترده ای انجام بدهند و در کمال تعجب رهبر اعتراضات و محافظان معترضین را «متهم به خیانت و تبانی» بکنند!
نتیجه این رویه چه خواهد بود؟
آنچه که از نتیجه این عملکرد میتوان به وضوح مشاهده کرد، خود درگیری بین معترضان و مخالفین حکومت است. موضوعی که کمترین نتیجه آن پایان یافتن جمعه های اعتراضی مردم زاهدان است. تجربه ای که دقیقا در جریان اعتراضات ایرانیان در«انقلاب زن زندگی آزادی» زبانه های جنبش و جو انقلابی مردم را فروکش کرد. با وجود این اعتراضات پس از گذشت چند ماه اپوزیسیون خارج نشین که بیشترین نقش را در ریختن آب سرد ناامیدی و یاس بر مردم ایفا میکردند همچنان درگیر جنگی ناتمام باهمدگیر هستند. ثمری که این اختلافات و حملات مخالفین جمهوری اسلامی به یکدیگر داشته است به حاشیه رفتن خواست سرنگونی حاکمیت بوده است.
به نظر میرسد این یک فرمول امنیتی برای تداوم استیلای جمهوری اسلامی بر مردم ایران است.
در پیامد هر تقلائی، برای به انحراف و به بیراهه کشاندن جنبش، مردمی قرار دارند با انباشتی از مطالبات پاسخ داده نشده، و حکومتی گرفتار در چنبره یک ابر بحران، که « نمی تواند » بر این ابر بحران غلبه کند. نمی تواند، زیرا که توان فکری و علمی و شناختی و نیروهای مختلف کارشناسی را، برای غلبه بر این « ابر بحران » در اختیار ندارد. این حکومت ، حکومت « سفله گان » است، و بیکانه با، و دافع دانش و دانائی. این حکومت را فقط « دروغ » بر سرکار نگه داشته است. به درخت پوسیده ای می ماند، که تک طوفانی برای سقوط آن لزوم حتمی دارد. نیروهای سرکوب را پیرامون این درخت پوسیده جمع کرده اند، تا هر کدام شاخه و ساقه ای از این درخت را بگیرند، تا از فرود آمدن آن جلوگیری کنند. اما، طوفان لازمه که سر رسید، همه را فرو می ریزاند. ضحاکعلی، بر اثر مبارزات مردم، دست بیک « نرمش قهرمانانه » زد، و مزدور خود، شمخانی را روانه چین کرد، تا با راست و ریس کردن رابطه با عربستان، چند صباحی بر عمر حکومت بیفزاید، زیرا که « حفظ حکومت از اوجب واجبات است ».
اما، بیش و پیش از آنکه، ضحاکعلی از این ترمیم رابطه با عربستان سود ببرد، سودش نصیب چین و عربستان می شود، با ششصد میلیارد دلار سرمایه گذاری در کشورهای عربی، و بقول بعضی ها تبدیل عربستان به « پمپ بنزین چین ».
شکاف بین مردم و جامعه ایران، و این حکومت نابهنگام تاریخی، و فرومانده در منجلاب فساد و رانت و مافیا و جهل و چرک و عفونت، بحدی عمیق و پرناشدنی است، که در خانه مانده، و در بیرون هم رانده است.
به شکل گیری طوفان کمک کنیم، تا هر چه زود تر، این « پرانتز تاریخی » را از متن زندگی خود ، محو کنیم!
به امید آنروز!
ایام بکام!
این موضع جدید مسجد کعبی با تلاش عادی شدن رابطه ایران و عربستان سعودی مسلما مرتبط است
جنبش زن زندگی آزادی را کشور های مسلمان تحمل نخواهند کرد!