حزب چپ ایران (فدائیان خلق): پشتیبانی از همایش کلن، در حمایت از منشور‌ مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و‌ مدنی در ایران!

ما از اینکه تمام جریانات سیاسی مطالباتشان را در راستای سیاستهای انقلاب ایران می بینند بسیار خرسندیم اما متاسفانه جریانها باید توجه نمی نمایند که در این مرحله ۱۲ ماده برای تشکیل یک جبهه ی سیاسی بدلیل رادیکال بودنش و اینکه حداقل مطالباتی ست که چشم انداز کنونی انقلاب را پاسخگوست و از سطحی بالاتر از تمام منشورهای دیگر دارای رادیکالیسم انقلابی ست کفایت می کند نیروهای چپ و کمونیست نباید صرفا بخاطر اعلام این مطالبات حول محور منشور گردهم آیند . رئوس تئوری انقلابی زن زندگی آزادی حول محور ارزش مارکس و ارتقای علمی این تئوری در جلد اول کاپیتال است ( در واقع توضیح و تشریح ) از اینرو به رئوس موضوع که تولید ارزش اضافی ست پرداخته و بر اساس زوال نیروی کار در کالا و لذا زوال دولت از تمام عرصه های اجتماعی برای رسیدن به کمونیسم بهره برده است از اینرو سوسیالیسم را بر اساس دو مولفه تعریف می کند یکی نقش تاریخی نیروی کار انسانی که با صنعت جایگزین می شود و دیگری اجرای شعار هر کس به اندازه ی کارش سوسیالیسم علمی را تعریف می نماید . از اینرو , هم کمونیستها و هم اعضای سازمان اجتماعی کار که مارکس آنرا طبقه ی کارگر می نامید و کلیه ی کسانی که نیروی کار خود را میفروشند را کارگر معرفی می کرد اگر این دو اصل را بپذیرند از نظر ما در اردوی کمونیسم انقلابی و تاریخی ماتریالیسم تاریخی قرار دارند و تا انتهای سوسیالیسم علمی همراه ما خواهند بود . و از نظر ما کمونیسم هم یعنی فرماسیونی که نیروی کار انسانی دخالتی در تولید ثروت اجتماعی ندارد یا به تعبیری فرماسیونی که ثروت اجتماعی اش حاوی ذره ای نیروی کار انسانی نیست و کالا تبدیل به طبیعت انسانی اش یعنی شیئ مصرفی که نیازهای بشر را تامین می کند برخواهد گشت . و صنعت و روباتیسم تولید کننده ی ثروت اجتماعی هستند . حتی این با تعاریف علم فیزیک و حتی اصل بقای انرژی انیشتن هم سازگاری دارد . و جنبش کمونیستی می تواند با تکیه بر همه ی علوم کمونیسم را دیگر نه رویا بلکه دستآوردی علمی برشمارد . امیدوارم از این پس جنبش جهانی طبقه ی کارگر با تکیه بر این اصول راه گم کرده اش را مانند انقلاب زن زندگی آزادی و طبقه ی کارگر ایران بازیابد .