دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

رژیم ولایت به تاراج دارایی های مردم و گسترش فقر ادامه می دهد – محمدحسین یحیایی

هنوز خاطرات تلخ سال شوم و بد ۱۴۰۱ فراموش نشده که در آن گرانی، کاهش ارزش پول ملی، بحران فراگیر اقتصادی اوج بی سابقه ای گرفت و مردم تهیدست و فرودست را به بدترین وضع اقتصادی و معیشتی کشاند. در این سال بدنبال خیزش مردمی با شعار « زن، زندگی، آزادی » رژیم استبداد، آنچنان وحشت کرد که تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به خاک و خون کشید، صد ها کودک و جوان را کشته و هزاران نفر را دستگیر و روانه زندان کرد تا قدرت نمایی کند. در این میان به شیطنت های پلید و رذیلانه دست زد. از اوائل آذرماه مسموم سازی کودکان در چندین استان حیرت جهانیان را بر انگیخت که چگونه یک رژیم با این همه ابزار سرکوب و نهاد های اطلاعاتی قادر به حفظ این کودکان معصوم و مظلوم نیست و یا اهداف دیگری در سر دارد که از مردم پنهان می کند، به هر رو سال بدبختی و نکبت که ساخته و پرداخته رژیم ولایت برای مردم بود با همه تلخکامی ها و رنج ها به پایان رسید ولی آثار آن همچنان ادامه خواهد داشت. در این سال دو حادثه بسار برجسته بود یکی تصمیم مخفی شورای قوا که ۷ نفر را انتخاب کردند تا ثروت و دارایی های مردم را به دلخواه خود تاراج و یا در اختیار خودی ها قرار دهند و هیچکس و ارگانی حق تحقیق و تفحص را از عملکرد آنان نخواهند داشت و حتی نمایندگان مجلس فرمایشی هم حق پرسش ندارند، شاید در هیچ کشوری در جهان با هرگونه سیستم سیاسی و اداری اینگونه اموال مردم به تاراج نمی رود. حادثه دیگر تصمیم شورای عالی کار که میلیون ها انسان را به فقر و گرسنگی محکوم کرد. شورای عالی کار متشکل از نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران تشکیل شد و تنها با افزایش ۲۷ درصد به حقوق کارگران موافقت کرد و همین شورا ماده ۴۱ از قانون کار را زیر پا گذاشت زیرا بر اساس این ماده باید معیار تورم و سبد معیشت زحمتکشان باشد و مورد توجه قرار گیرد، نمایندگان دولت به شدت با افزایش بیشتر دستمزد مخالفت می کردند و یادآور می شدند که می تواند افزایش تورم را تشدید کند، این درحالی است که اقتصاد با رکود شدید روبرو است و تقاضا همچنان رو به کاهش است. با این حساب اندکی بیش از ۸ میلیون تومان به کارگران پرداخت خواهد شد که نصف حداقل و یا خط فقر در تهران است. « ایسنا » در گزارشی می نویسد که طی ۱۵ سال حقوق کارگران ۵۰ درصد کاهش نشان می دهد و سفره آنها با خرید اندک تا ۴۰ درصد کوچک تر شده است، در سال ۱۳۹۶ که تورم کاهش یافت و تحریم ها برداشته شد حقوق کارگران تا ۳۰۰ دلار افزایش یافت و در سال ۱۴۰۱ تا ۱۶۳ دلار کاهش یافت، این ارقام اوضاع اسفبار کارگران و زحمتکشان را نشان می دهد. براساس گزارش معاونت رفاه وزارت کار که در اواسط دیماه ۱۴۰۱ منتشر شد، خط فقر در سال ۱۴۰۱ در تهران ۱۵ میلیون و در سایر نقاط حداقل ۸ میلیون تومان بوده است. با توجه به شتاب فزاینده تورم در سال ۱۴۰۲ سرنوشت طبقه زحمتکش چگونه رقم خواهد خورد؟ نباید فراموش کرد که بانک مرکزی ایران تورم نقطه به نقطه را در اسفند ۱۴۰۱ بیش از ۶۴ درصد اعلام کرد که قیمت برخی از کالا های خوراکی و ضروری از ۱۰۰ درصد هم تجاوز می کند

یکی از نتایج عملکرد رژیم ولایت افزایش روز افزون کودکان کار در مراکز بسیار خطرناک و آلوده کار طاقت فرسا است، سازمان بهزیستی شمار کودکان کار را بیش از ۱۲۰ هزار گزارش کرده است که با واقعیت همخوانی ندارد زیرا رقم واقعی چندین برابر این رقم است، در این میان کودکان افغانی در شرایط بسیار بد و ناگواری استثمار می شوند، اغلب کودکان کار در کارگاه های کوچک و غیر استاندارد، کوره پزخانه ها و مزارع کشاورزی و دامداری بصورت غیر قانونی کار می کنند. باید کودکان زباله گرد را هم به آنها افزود. « محمد رضا حیدرهابی » سرپرست دفتر امور آسیب دیدگان در گفتگویی با « ایسنا » ( دوشنبه ۲۸ فروردینماه ۱۴۰۲ ) می گوید: این سازمان مخالف جمع آوری کودکان کار و خیابان است، زیرا مشکل آنها به این طریق حل نمی شود. در این میان هر ساله تعداد بیشتری از کودکان بعلت فقر از تحصیل باز می مانند که برخی برای کمک به خانواده و امرار معاش مجبور به کار می شوند و در کار های سخت و توان فرسا روزگار می گذرانند. بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس که در اسفند ماه ۱۴۰۱ منتشر شد آمده است: تعداد ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ کودک در سال تحصیلی ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ از تحصیل دست کشیدند و بر تعداد آنها هر روز افزوده می شود، بیشترین ترک تحصیل کنندگان از مناطق فقر نشین در استان های فقرزده اند، پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی و شمالی و گلستان به ترتیب بیشترین را دارند.

ایران کشور ثروتمندی است که از سوی رژیم ولایت نابود می شود و به تاراج می رود، این کشور ثروتمند از نظر منابع طبیعی جزو ۵ کشور برتر جهان است در آن منابع نفتی، گازی، ذغال سنگ، منکنز، سولفور، سنگ آهن و… به وفور یافت می شود، این کشور با این همه ثروت به دست رژیمی عقب مانده و ارتجاعی افتاده است که تلاش می ورزد مانع از پیشرفت و توسعه پایدار اقتصادی و فرهنگی آن شود. کیفیت زندگی در آن پائین و در رده های آخر قرار دارد، بر اساس آمار های جهانی ( رتبه ایران در رنکینگ های مختلف ) در آزادی های اقتصادی در رتبه ۱۶۹ از ۱۷۶ قرار دارد، در آزادی های سیاسی و اجتماعی اوضاع به مراتب تیره تر است زیرا در این حوزه در رتبه ۱۶۰ در بین ۱۶۵ کشور جای دارد، اعتبار پاسپورت آن جزو ۱۱ پاسپورت بی اعتبار جهان، در حمایت از محیط زیست و برابری جنسیتی و عدالت هم در ردیف های آخر قرار دارد. براستی کشور به دست نابخردان، دزدان، تبهکاران و خائنان افتاده است که با هرگونه تغییر به شدت مخالفت می کنند و « خامنه ای » در جواب جوانی که گزینش شده و به بارگاه رفته بود، پرخاشگرانه و عصبی می گوید: مردم امکان تحلیل مسائل برای شرکت در همه پرسی را ندارند، در کجای دنیا برای حل مشکلات رفراندوم می کنند؟ این همه ترس و واهمه نشانه های استیصال و ناتوانی است که دامن رژیم را گرفته است.

کنشگران اجتماعی بر این باورند که جامعه با این روش به پیش نمی رود، خامنه ای در همه امور دخالت می کند با حکم حکومتی شورا های عجیب و غریب تشکیل می دهد مانند شورای سران قوا و هنگامی که شکست می خورد خود زبان به گلایه می گشاید و خود را مبرا می داند، از ناکامی و ناتوانی هراس دارد، به نظر می رسد در آینده نزدیک جامعه از کنترل خارج خواهد شد زیرا گرسنگان و تهیدستان به میدان خواهند آمد که هیچ قدرتی توانایی مقابله با آنان را نخواهد داشت، هرچند مرتظی آقاتهرانی نماینده خود خوانده تهران، شمیرانات، ری، اسلام شهر و پردیس در مجلس نمایشی که همزمان رئیس کمسیون فرهنگی را نیز یدک می کشد در روز دوشنبه ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۲ فریاد می زند و یقه می دراند که مجلس محل تحقق خواست مقام ولایت است، حال این شخص چگونه خود را نماینده مردم می داند جای پرسش دارد، هر چند در سایه رژیم ولایت اخلاق، رواداری، کمک و مساعدت به شدت تنزل کرده و در مواردی نابود شده است.

در چند روز پیش در مروری به مطبوعات به یاداشتی از « احمد زیدآبادی » برخوردم و به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم، یاداشت بسیار تکان دهنده از گسترش فقر و بی عدالتی و بی اعتناعی مردم به این مقوله دردآور را در مناطق پیرامونی کشور نشان می داد. زید آبادی در بخشی از یادداشت خود می نویسد: در تعطیلات نوروز برای دیدار خانواده و اقوام به ولایتمان رفتم، حادثه غم انگیزی را مشاهده کردم. زن فقیری از دنیا رفته بود در مجلس ترحیم او به جز خانواده تنها یک نفر حضور داشت، از خواهرم جویا شدم، گفت این زن سرطان داشت، در خانه مخروبه ای با مادر پیر و چند نفر دیگر  زندگی می کرد دو دخترش ترک تحصیل کرده، شانسی برای ازدواج هم پیدا نکردند گاهی در مزارع پسته و پسته پاک کنی کار می کردند، چند سالی است که دیگر پسته ای در کار نیست و ۵ زن در خانه متروک محتاج نان شب اند، امروزه اگر کسی فقیر باشد همه از او دوری می کنند، فقر بد دردی است، قرار بود این جامعه پیشرفت مادی و اخلاقی داشته باشد ( ایران پرس یکشنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۲ ) براستی جامعه در سایه ولایت به کجا می رود؟ در هر روستایی چند ریش سفید بودند که در این مواقع به فریاد مردم و گاهی محرومان می رسیدند. هم اکنون طرفداران و ذوب شدگان در ولایت چشم و گوش خود را به این واقعیت ها بسته، در آرزوی گذر از دولت اسلامی به جامعه اسلامی هستند و برای نظریه بی پایه و اساس خود میلیارد ها دلار در نقاط مختلف جهان هزینه می کنند، راه برون رفت گذر از نظام ارتجاعی ولایت است، راه دیگری متصور نیست…

محمد حسین یحیایی

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=200714 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
1 سال قبل

وقتی اقتصاد یک کشور روند کوچک شدن را طی می کند این فقر است که روند رو به رشد می یابد حتی غارت منابع نیز کاهش می یابد کشور فقط منابعش تخزیب می شوند زیرا تکنولوژی بکار برده شده نیز مانند خود رژیم عقب مانده و فرسوده است این حکومت در تحریم خود خواسته است و با همین اندک درآمدش فقط دستگاه سرکوبش را چابک و فربه می نماید در انقلاب زن زندگی آزادی این اهرم سرکوبش نیز به سنگ خورد و جامعه توانست توازن قوا را برقرار نماید حکومت دیگر قادر نیست شهروندان را به تمکین وادارد از همان روز اول این حکومت در شوک مبارزات سخت مردم دائما در حال عقب نشینی ست و در هر عقب نشینی فقط از دور پارس کرده و مواضعش را از دست می دهد به گونه ای جامعه تمکین نمی کند که حتی دانشجویان بسیجی که خامنه ای را تا دیروز مقدس و خود را مطیع او کرده بودند بقول خودش کار به جر و بحثی می کشد که خامنه ای آنرا دهان به دهان کردن تلقی می کند یعنی تمام جبروتش ریخته است در این هفته اعتراضات معیشتی اوج خواهد گرفت و رژیم باز هم مجبور است عقب نشینی نماید تمام دست و پا زدن رژیم فقط حفظ آبرومندانه اش است انقلاب فقط منتظر شکل گرفتن نهادهای جایگزینش در تکاپوست و این خیلی زود به نتیجه خواهد رسید

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x