جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

بازخوانی شکست بلوک راست میانه و راست درتلاش برای تصرف هژمونی – احمد هاشمی

مقدمه

پیروزی  ترامپ در آمریکا و خروج این کشور از قرارداد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، شرایط مناسبی برای فعالیت های گروه های راست و در این میان سلطنت طلبان ایرانی فراهم نمود. راست میانه  از جمله “شورای مدیریت گذار” هم دراین دوره قادر به نهادسازی و گسترش فعالیت هایش شد.

مدتی قبل از آغاز جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی در ایران، در سپهر سیاسی برونمرز، تشکیلات دیگری  تحت عنوان “شورای ملی تصمیم” اعلام موجودیت نمود.

 آغاز جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، باعث شور و شوق گسترده ای در فضاهای واقعی و مجازی، در بلوک های متعدد اپوزیسیون خارج از کشور، به  ویژه بلوک راست میانه و راست شد.

 بلوک راست میانه و راست از طریق حجم بالایی از برنامه های تلویزیونی ماهواره ای که عمدتا توسط دولت های آمریکا و عربستان سعودی تامین مالی می شوند، به پوشش گسترده  رسانه ای در فضای واقعی و مجازی دست یافت.

در شرایط ضعف نهادهای سیاسی، یکی از نتایح کارزارهای گسترده سیاسی این بلوک، با رادیکالیزه شدن فضای سیاسی در اثر جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی در داخل و خارج، برآمد سیلیبریتی های محبوب  بود.

با نشست “آینده جنبش دموکراسی ایران” سیلیبریتی های محبوب  به همراهی چند چهره شناخته شده اپوزیسیون، در نقش یک گروه راهبردی ظاهر شدند  و در ادامه کارشان، منشوری را تحت عنوان منشور مهسا، منتشرکردند.

با پیمان همکاری شورای مدیریت گذار، حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و شورای ملی تصمیم، گام بزرگی در جهت ائتلاف راست میانه و راست برداشته شد. پشتیبانی اعضای این پیمان از منشور مهسا، مقدمه ای برای تشکیل بلوکی از راست میانه و راست شد.

 منشور مهسا با تبیین باورهای مشرک این گروه، حاوی دو وعده یا به عبارت دیگر دو گزینه استراتژیک بود. گزینه اول یا آنطور که در منشور آمده است “اولین گام های لازم”: “تاثیر گذاری بر دولت های دموکراتیک” برای “انزوای جهانی جمهوری اسلامی” است.

گزینه دوم یا “گام های بعدی”:  تمرکز فعالیت های مشترک با کنشگران داخل برای “عدالت انتقالی، تشکیل شورای انتقال قدرت و راهکارهای انتقال قدرت به حکومتی دموکراتیک، ملی و سکولار” خواهد بود.

با اعلام خروج حامد اسماعیلیون و مدتی بعد با کناره گیری رضا پهلوی، شکاف بین امضا کنندگان منشور مهسا که اکنون به ۶ نفر تقلیل یافته بود، علنی شد و بدین ترتیب دوره مهر و محبت همگانی بلوک راست میانه و راست، در زمانی کوتاه به پایان رسید.

این اولین شکاف در بلوک راست میانه و راست نبود، در شورای مدیریت گذار از همان ابتدای شگل گیری پیمان همکاری میان سه جریان، شکاف بزرگی سر برآورد، تا جایی که دبیر کل شورا از مسئولیت خویش کناره گیری کرد.

اعلام جدایی جمهوری خواهان و فدرالیست ها از شورای ملی تصمیم در هفته گذشته را می توان به عنوان آغاز و پایان در بلوک راست میانه و راست ارزیابی نمود.

با نگاهی به فعالیت های هر چند کوتاه این بلوک، می توان دریافت که هدف راهبردی بلوک راست میانه و راست، تصرف هژمونی در برونمرز با نادیده انگاشتن و یا ایزوله کردن بلوک های سیاسی دیگر تنظیم شده بود.

اکنون سئوال این است که چرا با وجود اینکه جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی درایران با تغییر تاکتیک های تهاجمی و اتخاذ نافرمانی مدنی در پی تصرف فضاهای عمومی در ایران است،  بلوک راست میانه و راست، با این سرعت در آستانه فروپاشی قرار گرفته است؟

بازخوانی شکست بلوک راست میانه و راست

عوامل شکست بلوک راست میانه و راست را می توان در موارد زیر جستجو نمود:

۱. غلبه نخبگان معامله گرا

۲. عدم مشروعیت بالای دموکراسی و پایبندی به قواعد دموکراتیک دراین مجموعه

۳. عدم شفافیت سیاسی، فقدان علنیت و تلاش برای تحمیل سلطه

۴. فشارهای ضدمصالحه وضدهمبستگی توسط راست افراطی سلطنت طلب

۵. خصوصیات ویژه نخبگان سیاسی در این مجموعه

۶. رسانه ای کردن سیاست و تحمیل سلطه در فضای رسانه ای و مجازی با هدف تصرف هژمونی

غلبه نخبگان معامله گرا

تجربه های گذار به دموکراسی موید این امر است، که مجموعه نخبگان در این مرحله، در رابطه با نقش شان در فرآیند دموکراتیک سازی، به دو دسته تحول گرا و معامله گر تقسیم می شوند.

نخبگانی که باورمند به تحول و تعهد ملی هستند، آمادگی دارند که بدون در نظر گرفتن منافع فردی و فرقه ای، جامعه را با تلاش خود به طورمستقیم و یا غیرمستقیم، به سمت مطلوب هدایت کنند.

برعکس نخبگانی که فاقد تعهد ملی و عمومی هستند (معامله گراها)، درصدد هستند تا در هر فرصتی با به کارگیری قدرت عاملیت خود، منافع فردی و فرقه ای خود را به هزینه منافع ملی تامین نمایند. بازخوانی گذار در جوامع مختلف حاکی از این است که گرایشات پوپولیستی و اقتدارگرایانه در این گروه از نخبگان، بسیار قوی است.

 با بررسی تحولات بلوک راست میانه و راست می توان این نتیجه را گرفت، که در این مجموعه نخبگان با گرایشات پوپولیستی، اقتدارگرایانه و ضعف در تعهد ملی و عمومی، نقش اصلی را در شکست زود هنگام  این بلوک داشته اند.

عدم مشروعیت بالای دموکراسی و پایبندی به قواعد دموکراتیک در این مجموعه

روش استبدادی و روش دموکراتیک، دو تجربه مهم بشری برای حل منازعه ها و تضادها در طول تاریخ بوده است. استبداد همیشه بر حذف رقیب و نادیده گرفتن دیگران استوار بوده است. موضوع دموکراسی توزیع قدرت میان بلوک های مختلف و به رسمیت شناختن تکثر و تفاوت هاست.

در چارچوب روش دموکراتیک، انتخاب قاعده های مشارکت بسیار مهم است. مناسب ترین شرایط برای مشارکت سیاسی، همواره خوشایندترین وضعیت نیست. اکثر مواقع مشارکت سیاسی با میزان بالایی از کشمکش به همراه است.

قاعده های مشارکت در دو فرم وجود دارد: قاعده سنتی و غیردموکراتیک و قاعده مدرن و دموکراتیک.

درقاعده سنتی، قاعده بازی برد – باخت است، لذا “ستیز و منازعه” جای رقابت و مشارکت را می گیرد و بر تابعیت و فرمانبرداری تاکید می شود.

برعکس قاعده بازی مدرن برد – برد است، لذا اساس برجلب همکاری، ائتلاف و دستیابی به اجماع کلی بر سر اهداف و وسایل تحقق آن است.

شکست روند اتخاذ تصمیمات سیاسی در این بلوک، در شرایط رقابت های گروهی، تا حدود زیادی به عدم مشروعیت بالای دموکراسی، در میان گروه های رقیب در این بلوک بوده است.

عدم شفافیت سیاسی، فقدان علنیت و تلاش برای تحمیل سلطه

رویه سیاسی فعالیت های بلوک راست میانه و راست در این چند ماه اخیر غیرشفاف و فاقد اطلاع رسانی بود. جهت گیری های عمده این بلوک در رابطه با رقیبان سیاسی در راستای به حاشیه راندن آنها و تلاش برای تحمیل نوعی سلطه سیاسی بود.

 مهمترین عرصه فعالیت این بلوک یعنی “تاثیر گذاری بر دولت های دموکراتیک ” کمتر در خدمت “انزوای جهانی جمهوری اسلامی” بلکه بیشتر درجهت اثبات برتری حقوقی، این بلوک بر سایر بلوک ها سیاسی بود.

فشارهای ضدمصالحه و ضدهمبستگی توسط راست افراطی سلطنت طلب

تلاش مجموعه راست افراطی سلطنت طلب در برونمرز، تصرف هژمونی برای احیای سلطنت مطلقه در ایران است. از آنجائیکه در جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، در داخل و خارج، شعارهای سلطنت طلبی  تاکنون جای مهمی نداشته است، این گروه ها،  تبدیل به گروه های فشار در برونمرز شده اند و بشدت علیه هرگونه مصالحه و همبستگی موضع گیری می کنند.

 خصوصیات ویژه نخبگان سیاسی در این مجموعه

 نخبگان سیاسی در این مجموعه، مانند اغلب نخبگان  برونمرزی، دچار خودشیفتگی، خود محوری، انتقاد ناپذیری و همچنین انجماد سیاسی- نظری، فقدان دورنمای سیاسی، پراکنده کاری هستند.

سه مشخصه در سیاست ورزی آنها، بعد از چند دهه کنشگری سیاسی عبارت است از: الف- طرح ریزی مدل های سیاسی پر ابهام،  ب- سوگیری های مبهم، چند رگه و معلق و ج- خط مشی های با اهداف رفع تکلیفی.

رسانه ای کردن سیاست و تحمیل سلطه در فضای رسانه ای و مجازی با هدف تصرف هژمونی

رسانه ای شدن سیاست یا همان سیاست رسانه ای، به این معنی است که نه تنها نخبگان و سیلیبریتی های محبوب، بلکه نهادهای سیاسی نیز تحت تاثیر رسانه ای جمعی قرار دارند.

اگرچه رسانه ای شدن سیاست، سیاست را از انحصار عده ای محدود خارج و آن را به پدیده ای همگانی تبدیل نموده است، اما نادیده گرفتن این موضوع که رسانه های جمعی هنگام گزارش رویدادها، بسیار گزینشی و خاص عمل می کنند و همچنین  کنشگران سیاسی هم در عرصه رسانه ها در برابر مصرف کنندگان سیاست و مخاطبان کم وبیش منفعل قرار دارند، می تواند نتایج زیان باری داشته باشد.

“کالایی سازی سیاست” می تواند روند سیاسی را منحرف کرده و سیاست را به بازی تجاری تبدیل کند و نتیجه آن افت کیفیت سیاست است.

تجربه حاکی از این است که مطلق نمودن رسانه ای شدن سیاست، توسط گروه های راست اجتماعی نقش مهمی در تنزل کیفیت سیاست تاکنون داشته است.

گام اول بلوک راست میانه و راست با  رسانه ای کردن سیاست در فضای مجازی، تامین سلط و هژمونی در فضای برونمرز بود. این بلوک در گام دوم  نیز، برپایی یک جایگزین سیاسی را هدف قرار داده بود. در مجموع می توان گفت که طرح  و برنامه جایگزین سیاسی به دودلیل مهم راه به بیراهه بود: الف  – مدل  سیاسی پرابهام. ب-  پیچیدگی فضای مجازی با ساختار غیرمتمرکز.

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=202107 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فرصت تاریخی
فرصت تاریخی
11 ماه قبل

زن زندگی آزادی ادامه دارد و یکی از موج های بلند آن فرصت نابودی پروژه غیر ممکن اما بسیار سمی احیای سلطنت برای جمهوری خواهان و اساسا فرصتی تاریخی برای فضای سیاسی آینده ایران است . وقتی خیابان موقتا خلوت است یکی از بهترین و ضروری ترین کارها افشای بازیگران این خیمه شب بازی در خارج از کشور است ! خوشبختانه متلاشی شدن ائتلاف های قلابی این دون کیشوت های عقب مانده نشان داد که اپوزیسیون واقعی رژیم ولایت فقیه طبیعتا جمهوری خواه است و اینها باید ائتلاف کنند و اصلا نیازی نیست بلوک مضحکی به نام ” مشروطه خواه ! ” تعریف شود چرا که نیم قرن در دوران سلطنت مطلقه پهلوی برای مشروطه خواهی فرصت داشتند !

peerooz
peerooz
11 ماه قبل

یک پول جگرک سفره قلمکار نمیخواد”.

در انگلیسی ضرب المثلی ست که “Fool Me Once, Shame on You; Fool Me Twice, Shame on Me”.
بزرگان! صاحب نام ما با آگاهی از ماهیت “رضا شاه دوم”! نباید منتظر فریب دوم میشدند که شدند و قضییه به همین سادگی بود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x