۹ مه روز شکست نهایی نیروهای نظامی آلمان نازی، در تاریخ جدید جهان به عنوان روز پیروزی بر فاشیسم شناخته میشود. پیروزی بر فاشیسم در جلوههای گوناگون که از خصائص بارز آن برترپنداری مبتنی بر تبار یا «نژاد» بود، یک دستآورد بزرگ برای بشریت مترقّی است. ما این روز بزرگ را به همهٔ مبارزان راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعی شادباش میگوییم و آن را خجسته میداریم.
با شکست فاشیستهای ایتالیا، نازیهای آلمان و همتباران اندیشگی جنایتکار آنان در ژاپن، طومار این نیروهای جنایتکار در این دور از تاریخ جهان برچیده شد. در ۶ سالی که در فاصلهٔ میان سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۵ میلادی جنگ خانمانسوز جهانی دوم در همهٔ اروپا و بخشهای بزرگی از شرق آسیا در جریان بود، بیش از ۵۰ میلیون انسان قربانی مطامع سلطهگرانهٔ قدرتهای محور شدند. از این میان سهم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بیش از نیمی از قربانیان بود. بیش از ۲۷ میلیون شهروند شوروی در جریان جنگی که هدف آن نه صرفاً اشغال، بلکه نابودی مردم و کشور شوروی بود، جان باختند.
تأکید بر این نکته ضروریست که یکی از منشاءهای اصلی ظهور فاشیسم و کشاندن جهان به جنگی ویرانگر، بحران عمومی ادواری سرمایهداری و نیز زقابت میان قدرتهای چپاولگر سرمایهداری برای بازتقسیم بازارهای جهانی و تسخیر بازارهای جدید بود. گذشته از آن اندیشهٔ نیروهای فاشیست مبتنی بر خودبرترپنداری تباری و اندیشگی و توهم نوعی از جامعیت طبیعی انسان بود. برخاسته از این تفکر متحجّر و غیرانسانی، فاشیستها با اعمال همهٔ انواع تبعیضها و توسل به وحشیانهترین و غیرانسانیترین شیوههای سرکوب، شکنجه و کشتار، حکومت وحشت خود را هم بر سرزمینهای خاستگاه خود و هم بر سرزمینهای اشغالی مستولی کردند. در این میان دامنهٔ توحش حکومتهای دو کشور آلمان و ژاپن بارزتر بود.
ما در روز تاریخی پیروزی بر فاشیسم از همهٔ قربانیان آن تفکّر ضدّانسانی به احترام یاد میکنیم.
دولت اتحاد شوروی که با کسب برخی منافع محدود سیاسی و انعقاد قرارداد عدم تعرض با آلمان نازی، در سکوت، سلطهجویی و تجاوزگری رایش سوم در اروپا را نظارهگر بود، در شرایطی با هجوم وسیع نازیها به خاک خود روبهرو شد که حتی مجهز به سلاحهایی همتراز برای مقابله با این یورش عهدشکنانه نبود. از این رو در مرحلهٔ آغازین ورود نیروهای آلمانی به شوروی، وئرماخت، ارتش آلمان و نیز نیروهای ویژهٔ نظامی و امنیتی آلمان به سرعت در خاک شوروی پیشروی کردند و در ادامهٔ تجاوز خود، از شمال تا جنوب موفق به محاصرهٔ شهرهای مهم و ثوقالجیشی لنینگراد، مسکو و استالینگراد شدند. تنها در این مرحله بود که ارتش شوروی که اینک سازمان یافته و مجهز به سلاحهای متناسب شده بود، با توقف حملات نازیها و آغاز دفع تجاوز آنان موفق به وارد کردن شکستهای پیاپی به نیروهای نظامی و ویژهٔ آلمان شد و جنگ را تا محاصرهٔ کامل و تسخیر برلین، با موفقیت ادامه داد.
بنا بر اسناد رسمی، آدولف هیتلر، رهبر نازیهای آلمان در روزهای پایانی جنگ به همراه همسر خود، در ستاد مرکزی رهبری جنگ در برلین خودکشی کرد. مهمترین رهبران نازی یا خودکشی کردند و یا متعاقباً محاکمه و اعدام شدند.
در مراحل پایانی جنگ به ویژه نیروهای هوایی کشورهای انگلیس و ایالات متحدهٔ آمریکا دست به اقدامات تلافیجویانه و کینهتوزانهٔ کور زدند. از جمله، نیروی هوایی انگلیس با بمباران برخی شهرهای بیدفاع آلمان که به دلیل احضار حتی نوجوانان توسط نازیها در مراحل پایانی جنگ و گسیل کردن آنها به جبهههای شرق، هیچ قوای نظامی چشمگیری در آنان حضور نداشتند، هزاران شهروند غیرنظامی آلمان را به قتل رساندند. پس از پایان جنگ نیز هزاران اسیر جنگی آلمانی در اردوگاههای آمریکاییها در اثر قصور عمدی در رساندن غذا به آنان، کشته شدند. اما این فجیعترین اقدام نیروهای فاتح غربی نبود. بزرگترین مورد جنایت قوای فاتح بمباران هستهای دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن توسط نیروهای آمریکایی به انتقام حملهٔ جنگندههای انتحاری ژاپنی به پایگاه نظامی آمریکا در بندر پرل هاربر بود. در جریان حملهٔ جنایتکارانه به دو شهر ژاپن، دهها هزار مردم غیرنظامی به هلاکت رسیدند.
جنگ دوم جهانی، یا آنگونه که این جنگ در آن ایام نامیده میشد، جنگ عالمگیر دوم، دامنگیر میهن ما نیز شد. علیرغم اعلام بیطرفی ایران توسط رضاشاه پهلوی، شاه وقت ایران، قوای متفقین، به ویژه نیروهای نظامی انگلستان و شوروی به دلایل واهی به ترتیب جنوب و شمال میهنمان را اشغال کردند و برای دورهای ایران عملاً فاقد حکومت و ارتش بود. در همین دوره مردم ما از یک سو گرفتار گرسنگی و قحطی و از سوی دیگر از حضور قوای بیگانه به شدت در رنج بودند و در ناامنی کامل به سر میبردند. در عین حال، محمدرضا پهلوی که تازه به جانشینی پدر گمارده شده بود، هر اعتراض و مخالفتی در شهرهای ایران را با گسیل ارتش تازه بازیافتۀ مرکزی و نیروهای اشرار و اراذل و اوباش و با سرکوب خونین پاسخ میداد که هزاران قربانی را به ویژه در مناطق مرزی ایران بر جای گذاشت.
در عرصهٔ جهانی هر چند پیروزی بر نیروهای محور و شکست فاشیسم، موفقیتی چشمگیر بود، اما این امر به معنای پایان جنگ و کشتار و خونریزی و توهم برترپنداری کشورهای توسعهطلب و سلطهجو نشد. اگر چه در بازهٔ زمانی پایان جنگ دوم جهانی تا آغاز جنگ بالکان، با هدف فروپاشی یوگسلاوی، جنگی فراگیر در اروپا صورت نگرفت، اما در دوران اولیۀ پس از جنگ روند بر سر کار آوردن حکومتهای کودتایی استبدادی در غرب اروپا کماکان پی گرفته شد. در غرب قارّه که پیش از وقوع جنگ دوم جهانی، در اسپانیا و در جریان جنگ داخلی این کشور، نیروهای طرفدار ژنرال فرانکو با پشتیبانی کشورهای غربی موفق به شکست نیروهای مترقّی جمهوری و تحمیل استبداد سلطنتی به آن شده بودند، پس از جنگ نیز از جمله در کشورهای ترکیه، پرتغال و یونان دولتهای کودتایی با هدف شکست و نابودی نیروهای چپ و کمونیست قوی آن کشورها مورد پشتیبانی متفقین غربی قرار گرفتند. یورش سازمانیافته به نیروهای کمونیست و چپ در کشورهای ایتالیا و فرانسه با تشکیل نهادهای رقیب غربساخته و نیز همکاری مافیا صورت گرفت.
یورش به کمونیستها و دیگر نیروهای چپ تنها پدیدهای محدود به این یا آن کشور و منطقه نبود و نیست. علیرغم این که این نیروها از نخستین و نیز پرشمارترین قربانیان نیروها و حکومتهای فاشیست بودند، نه تنها در غرب و به ویژه توسط رسانههای غالب و حکومتی هرگز از آنان یادی به این عنوان صورت نگرفته، بلکه برعکس تلاش شده است، کمونیستها و چپهای رادیکال را به عنوان نیروهایی طرفدار استبداد جلوه دهند.
در عرصهٔ رفع تبعیض در سرزمینهای خود نیز قوای پیروز متفق غربی طی دههها کارنامهٔ درخشانی نداشتهاند. یکی از بارزترین نمونههای این امر، ادامهٔ اعمال تبعیضهای «نژادپرستانه» علیه رنگینپوستان در ایالات متحدهٔ آمریکا بود و است که قوانین ناظر بر آن دههها پس از پایان جنگ دوم جهانی پابرجا ماند. و تا امروز و علیرغم آن که بخشی از این قوانین در این میان ملغی شدهاند، تبعیض در حقّ این شهروندان آمریکایی کماکان جاریست. نمونهٔ بارز دیگر، ادامهٔ تبعیضهای جنسیتی در تمامی این کشورها به درجات گوناگون است.
گذشته از اروپا، در سراسر جهان، به ویژه در سه قارهٔ آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی قوای پیروزمند متفق غربی به غارت، کشتار، سرکوب، استعمار و تجاوز به حق و حریم مردم ادامه دادند و تثبیت و تداوم نظام سلطهگرانهٔ استعماری و امپریالیستی دیرین و پیشین خود را پی گرفتند. وقایع و روندهای رخ داده در هند، ویتنام، شیلی، الجزایر، کنگو و ایران تنها چند مثال از بارزترین نمونههای این جنایات سازمانیافتهٔ غرب در حق مردمان جهاناند.
طی سه دهۀ اخیر و در پی درگیر شدن چندینبارهٔ جهان سرمایهداری با بحران اقتصادی – مالی، ظهور اندیشههای «نژادپرستانه» و سربرآوردن نیروهای فاشیست نو به چالشی جدی نه تنها در اروپا و آمریکا که در سراسر جهان تبدیل شده است. در عین حال در کشورهای غرب تلاشی جدّی برای مقابله با قدرتگیری نگرانکنندهٔ نیروهای فاشیست نو مشاهده نمیشود.
با توجه به کشتار سازمانیافتهٔ نازیها در حق شهروندان یهودی آلمان و مناطق و کشورهای اشغالشده، سازمان نوتأسیس ملل، در بازگشت به مطالبهٔ قدیمیتر برخی محافل یهودی برای تشکیل دولت یهودتبار در مناطق خاستگاه تاریخی قوم یهود، تصمیمی مبنی بر تشکیل همزمان دو کشور مستقلّ اسرائیل و فلسطین گرفت. هر چند این تصمیم منجر به ایجاد کشور اسرائیل شد، ولی دولتهای غربی با اتخاذ سیاستهای تکسوگرایانه در پشتیبانی از کشور اسرائیل، تا کنون و طی دههها که از این مصوبه میگذرد، عملاً با تشکیل کشور مستقل فلسطینی مقابله و در برابر جنایات مداوم اسرائیل در حقّ مردم فلسطین و سرکوب سازمانیافتهٔ مداوم و افزایشیابندهٔ آنان از سوی دولتهای مختلف اسرائیل جانب سکوت را اتخاذ میکنند.
با همهٔ این تفاصیل و با این که پایان جنگ دوم جهانی، پایان جنگ و تباهی و کشتار و تفکر ضدّانسانی خودبرترپنداری نیست، و در دورانی که جنگهای رسمی و غیررسمی نه تنها در بسیاری از نقاط جهان جریان دارد، بلکه بار دیگر جنگی خانمانسوز در قلب اروپا نیز حادث شده، غلبه بر فاشیسم اما همچنان به عنوان دستاوردی بزرگ در تاریخ بشر ثبت شده است.
ما فداییان خلق ایران به عنوان نیرویی که عمیقاً به صلح و روشهای خشونتپرهیز و مسالمتآمیز مبارزه باور داریم، در راه ریشهکن کردن جنگ به عنوان پلیدترین بروز سیاست سلطهجویانه، توسعهطلبانه و غیرانسانی مبارزه میکنیم.
با آرزوی دستیابی به جهانی مبتنی بر صلح، امنیت، آرامش، شادی و رفاه برای تمامی مردمان جهان، روز تاریخی غلبه بر فاشیسم را خجسته و یاد و نام قربانیان بیگناه آن را بزرگ میداریم!
زنده باد صلح!
نابود باد جنگ، سلطهجویی، توسعهطلبی و امپریالیسم!
سهشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۹ مه ۲۰۲۳ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- فدائیان خلق (اکثریت): با شرکت فعال در کارزار جمع آوری مدارک برای محاکمه حمید نوری به افشای حقایق این پرونده کمک کنیم!
- اطلاعیه: کنگره هفدهم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) برگزار شد!
- شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): دستان خونبارتان از خاوران و کشتار دوبارۀ عزیزان ما کوتاه باد!
- هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): در سالگرد همهپرسی جمهوری اسلامی، آری به جمهوری مبتنی بر ارادهٔ مردم