حکومت اسلامی ایران، درمانده از مهار خیزش انقلابی سراسری، از سحرگاه دوشنبه ۱۲ ژوئن توپ باران منطقهای از کوتول (قطور) در استان آذربایجان غربی را آغاز کرد و سپس مین و هوا به منطقه کوهسالان هجوم آورد. اینک یک هفته است که توپ بارانها از زمین و هوا و انتقال پاسدار و انواع سلاحها ادامه دارد. در بیانیههای حزب حیات کردستان (پژاک) چنین آمده است: «هدف مواضع نظامی گریلاهای یگانهای مدافع روژهلات کوردستان (ی.ر.ک) است». اما تمامی منطقه، روستا، بُنار، کشتزار و آبادی، دشت، کوه، جنگل و هستی مشترک هزاران سالهی زحمتکشان منطقه، هدف آتشباری و تالانگری حکومت خونریز قرار گرفتهاند.
بمباران کوهستانهای شاهو در کامیاران ادامه دارد. پهبادها در پروازند و توپبارانهای ویرانی بارند. سپاه پاسداران حکومت اسلامی، آتشبار توپخانهای حملات خود را به کوهستان کوسالان در شهرستان سروآباد و مریوان کشانیده است. در سکوت و تحریف رسانهای جهانی سرمایه، ابعاد جنایت پنهان میشود. بنابه یکی از بیانیههای پژاک «روز دوشنبه ۲۲ خرداد ساعت ۰۵:۳۰ دقیقه بامداد سپاه پاسداران ارتفاعات روستای «رزاب» را توپ باران … و حوالی ظهر همان روز سپاه ادوات جنگی و چندین بولدزر را به منطقه اعزام نموده است. این نیروها ضمن انتقال نیرو به منطقه جهت ساخت جاده سعی داشتهاند نیروهای خود را در ییلاق( ههوار) «راسَبان» مستقر کنند.» این نخستین بار نیست که کردستان زیر آتش و آتشبارهای حکومت اسلامی قرارمیگیرد، کردستان ایران، همانند بلوچستان اینک به یک منطقهی جنگی و اشغالی و میلیتاریستی تبدیل شده است. کردستان به ویژه از نوروز ۱۳۵۸ تا کنون سنگر مقاومت جنبش انقلابی بوده است و پرچم سوسیالیسم و مقاومت از همان نوروز برای برقراری حاکمیت شورایی و رهایی و برپایی نوروزها در کردستان و به وسیله کومهله و دیگر سوسیالیستهای سراسر ایران که در کردستان سنگر گرفته بودند برافراشته شد. اینک تمامی ایران در خیزش برای سرنگونی انقلابی حکومت داعشی شب و روز نمیشناسد.
اینک کارگران و زحمتکشان روستاهای منطقه کردستان بیش از همیشه زیر بمباران قرار دارند، هستی زحمتکشان، منابع طبیعی و زیست مردمان زیر ستم و مقاوم در حال سوختن و نابودی است. رسانههای سرمایهداری، مافیاگونه یا با سکوت، یا با انتشار خبرهای دروغین تلاش میورزند تا واقعیت را بپوشانند. در چنین شرایطی، محکومیت این تهاجم فاشیستی حکومت اسلامی سرمایهداری ایران وظیفهی هر انسان آزادیخواهی است. حکومت اسلامی با برخورداری از پشتیبانیهای نظامی و امنیتی به ویژه ترکیه برای انحراف افکارعمومی و مهار خیزش انقلابی، به هدف سرکوب مقاومت و ارزشهای جامعهی به پاخاسته، و خیزش انقلابی، به این لشکرکشی زبونانه دست زده است.
اگر آن هستیم تا در برابر تاریخ، سرزنش نشویم، باید در عمل به پشتیبانی مقاومت و دستکم خبررسانی این تهاجم و مقاومت بپردازیم. پشتیبانی از مقاومت مردمی در این لشکرکشی و در برابراین تهاجم فاشیستی، نه تنها وظیفهی نیروهای آزادیخواه، کمونیست و سوسیالیست و چپ انقلابی، بلکه وظیفهی مدافعین محیط زیست و حقوق بشر است. چنین واکنشی در عمل و نه صوری و فرمالیستی است که مرز بین ادعا و حرف و حرافی و عمل را نشان میدهد. به راستی مقاومتهای مردمی، پیشمرگهها، گریلاها و رزمندگاناش در کردستان نمادی از مبارزهی جامعهای است که نمیخواهد زیر ستم طبقاتی و ملی و ناسیونالیستی به خواری تن بسپارد.
تجاوزات و تعرضها و سرکوبگریهای سپاهیان ستم و سرمایه را مکوم کنیم و در دفاع از حقوق انسانی، دفاع از آزادی مردم کردستان برآییم. مقاومت در کردستان و بلوچستان و سیستان و هر سنگر، بدون شک با انقلاب و رهایی سراسرایران گره خورده است، با به رسمیت شناختن نقدها و تمامی اختلافها و دیدگاهها، اما در برابر ارتجاع و لشگرکشی داعشیان حاکم در ایران، ارزشهای انسانی را در عمل، ارزشگذار باشیم و به هرگونه واکنشی بایسته و شایسته نشان دهیم.
عباس منصوران-۱۶ ژوئن ۲۰۲۳