شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

او بود (برای دختر بلوچ) – م. ر

او بود ‘دختر بود ‘کوچک بود.

زیر بارش خاک’

روی زمین داغ’

با لچک و آستین های خیس’

رود’ درخت’ علف’

 تشنه.

 خانه’ گرسنه.

او بود اما نمی دانست کیست.

 در دهکده ای ‘

که دیگر نفس نمی کشید.

 بود در جایی که نان نبود.

آب نبود

سخن نبود

و کسی به نام صدا نمی کرد

بیگانه  با خود

و غریبه با چهره هایی 

که رفته بودند از یاد

دیده نمی شد و کسی را نمی دید

گم در غربتی تهی که مرز نداشت

انتهای تنهایی’

او اهل هیچ کجا نبود.

او بود، اما نبود.

۱۴۰۲/۵/۲

م_ر

https://akhbar-rooz.com/?p=210494 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x