دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

نگاهی کوتاه به سه  جنایت در ۲۸ مرداد! – عظیم هاشمی

اگر مرکز ثقل تهاجم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تهران این قلب تپنده مبارزات بود و ماشین جنایت رژیم کودتا برای به بند کشیدن و محاکمه و اعدام مخالفین و مبارزین دادگاه های نظامی بود، تهاجم  رژیم اسلامی در۲۸ مرداد ۱۳۵۸ کردستان مقاوم این سنگر دفاع از دستاوردهای مبارزاتی را هدف گرفت و ماشین جنایت دادگاه های اسلامی به دستورخمینی توسط خلخالی جلاد به عنوان حاکم شرع به فوریت درهمانجا  مستقر گردید

تهاجم ۲۸ مرداد۱۳۵۸ توسط ضد انقلاب به قدرت خزیده و به دستور زعیم عالیقدرشان خمینی به کردستان، گستردگی آن واعمال جنایتکارانه پس از آن به مانند برنامه آمریکایی – انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و انجام کودتا به رهبری زاهدی نه فقط یک تهاجم علیه احزاب و سازمان های مخالف رژیم بلکه از همه مهمتر تهاجمی علیه مردم و بالاخص کارگران و مردمی  بود که با مبارزات اجتماعی خود ضمن پاسداری از دستاوردهای مبارزاتی شان درحال تعمیق بخشیدن به آن بودند!

هدف رژیم ضدانقلابی جمهوری اسلامی و نیز رژیم کودتایی شاه از چنین تهاجمی سرکوب و عقب راندن مردم از سنگرهایشان و تثبیت حاکمیتی سیاه مطلقا دیکتاتوری بود تا فضای امن مورد نظر سرمایه داری جهانی در جهت استثمار هر چه بیشتر کارگران و مردم زحمتکش و ایحاد شرایط مطلوب برای کارکردهای بهتر سرمایه فراهم گردد و بدینوسله مقبولیت لازم درنظم جهانی سرمایه داری کسب نمایند.

اگر مرکز ثقل تهاجم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تهران این قلب تپنده مبارزات بود و ماشین جنایت رژیم کودتا برای به بند کشیدن و محاکمه و اعدام مخالفین و مبارزین دادگاه های نظامی بود، تهاجم  رژیم اسلامی در۲۸ مرداد ۱۳۵۸ کردستان مقاوم این سنگر دفاع از دستاوردهای مبارزاتی را هدف گرفت و ماشین جنایت دادگاه های اسلامی به دستورخمینی توسط خلخالی جلاد به عنوان حاکم شرع به فوریت در همانجا  مستقر گردید.

قبل از این تهاجم گسترده، در زمانی که هنوز یک ماه از استقرار دارو دسته های ضد انقلابی نگذشته بود نیروهای ارتش تحت فرماندهی «محمد ولی الله  قره نی» به عنوان وزیر دفاع، نوروز خونینی در سنندج بر مردم اعمال نمودند. از انجا که این جناب قره نی یکی از مهره های اصلی در جریان سرکوبگری های سال ۱۳۳۲ می باشد که پس از حمایت  از کودتا چیان و به پاس جنایات صورت داده  در رشت  سریعا به درجه سرتیپی ترفیع  مقام یاقت وبه ریاست ستاد رکن دو ارتش منصوب گردید تا امر سرکوبگری نظامی ها و پرسنل مخالف رژیم کودتایی را به بهترین وجهه مورد نظر آمریکایی ها و دستگاه سلطنت به پیش ببرد و در همین راستا بود که تا قبل از اقدامش  به یک کودتای مورد نظر آمریکایی ها بر علیه شاه به درجه سرلشکری نیز ارتقاء یافت!

هرچند با کشته شدن قره نی توسط گروه فرقان فرصت ادامه جنایت ازاین  ژنرال مجرب  در سرکوبگری سلب گردید اما فرزند خلف وی مصطفی چمران که قبلا تجربیات سرکوب نیروهای چپ و مبارز در فلسطین و لبنان از جمله یاری رساندن به اشغالگران نیروهای سوری حافظ اسد مستقر درلبنان برای جنایت هولناک اردوگاه تل زعتر در کارنامه خود داشت رسالت ادامه ی اقدامات قره نی و رهبری انجام این  دستورخمینی را که خطاب به کلیه ی قوای سرکوب حکومت نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

{{ السّاعه خبر رسید که در سنندج «حزب دمکرات»، آنها ارتشی‌ها و سازمان‌های آن‌ها را محاصره کرده‌اند، و اگر تا نیم ساعت دیگر کمک نرسد اسلحه‌ها را می‌برند؛ و از مسجد سنندج به ما اطلاع داده‌اند که حزب دمکرات زن‌های ما را به گروگان برده‌اند. اکیداً به کلیه قوای انتظامی دستور می‌دهم به پادگان‌های مراکز ابلاغ کنند که به قدر کافی به طرف سنندج حرکت کنند، و با شدت اشرار را سرکوب نمایند. پاسداران انقلاب- در هر محلی هستند- به مقدار کافی به طرف سنندج و کردستان- با پل هوایی- بسیج شوند و با شدت، تمام اشرار را سرکوب نمایند. تاخیر- و لو به قدر یک ساعت- تخلف از وظیفه، و به شدت تعقیب می‌شود. از ملت ایران می‌خواهم که مراقب باشند هر یک از مامورین تخلف کردند فوری اطلاع دهند. من انتظار دارم که تا نیم ساعت دیگر از قوای انتظامی به من خبر بسیج عمومی برسد؛ و السلام.}}

۲۸ مرداد ۵۸

روح الله الموسوی الخمینی

برای سرکوب مردم کردستان بر عهده گرفت!

بدین ترتیب رژیم با تمام توان نظامی خود که شامل نیروهای ارتشی، سپاه پاسداران تازه تاسیس شده، کمیته ها و بسیج همه امکانات، با آخرین جنگ افزارهایی  به ارث رسیده از رژیم کودتایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲یورشی  همه جانبه از طریق زمین وهوا درست درهمان روز به کردستان عملیاتی  نمود.

اگر یکی از  مهره های  مهم کودتای ۲۸ مرداد یعنی قره نی پیش از انقلاب چنان مورد اعتماد بود که به سمت مهم ریاست رکن دوم ارتش محمدرضا شاهی منصوب گردید و به دستور شاه تمامی اخبار و اطلاعات را مستقیما  دراختیار شاه می گذا شت و پس از انقلاب بی جهت نبود که مورد وثوق و اعتماد رژیم به حدی بود که به عضویت  شورای انقلاب نیزمنصوب گردید و براستی چرا نباشد وقتی در زمان وزارت در دولت بازرگان چنین می گوید : «در ارتش شکلی به وجود می‌آورم که دشمنان کشور نتوانند کوچک‌ترین لطمه‌ای به ایران وارد کنند. ارتش بر مبنای ایدئولوژی اسلامی و عدل، باید به تدریج و با مرور زمان صورت بگیرد. ارتش ایران سابقهٔ ۴۳ ساله دارد که شاهد تخلفات افراد گوناگون بوده‌است و به همین منظور پاکسازی‌هایی صورت گرفته‌است و این روند برای اصلاح و سالم ماندن ارتش همچنان ادامه خواهد داشت.» که خود به بهترین شکل درون مایه حفظ تمامی ماشین نظامی سرکوب  با تسویه های نیروهای مخالف نشان داد. جالب اینکه  مصطفی چمران هم وقتی از وی درمورد مسلح کردن قیاده موقت و استفاده از آنها در کردستان سوال شد در پاسخ  چنین گفت : «مگر هر کاری که شاه می‌کرد بد بود.؟»

اما علیرغم چنین یورش همه جانبه ای که منجر به  کشته و مجروح شدن صدها نفراز مبارزان و مردم زحمتکش گردید و  با وجود اینکه ده ها نفر از کمونیست ها و مردم مبارزتوسط خلخالی جنایتکار به جوخه های اعدام سپرده شدند و قتل عام های صورت گرفته در مناطق مختلف مانند قارنا، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گوله‌ و چندین روستای دیگر ولی مقاومت مستمر چند ماهه مردم به همراه نیروهای پیشمرگ، خود موجب آن شد  تا رژیم وادار به عقب نشینی گردد.

اگر چه این عقب نشینی دیری نپایید و رژیم با قوای افزونتر و آرایش نظامی گسترده تری یورشی جدید آغاز نمود اما این مقاومت و تحمیل آتش بس به رژیم نشان داد که چنانچه  نیرویی دارای  خصلت انقلابی و مردمی باشد  در شرایط سخت و دشوار توده ها را در تیررس نیروهای سرکوب تنها نمی گذارد و با ماندن در کنار انها و بالا بردن روحیه مقاومت در مردم ازهمراهی وهمیاری  همه جانبه مردم نیز بر خوردار می شود!

درست بر عکس مقاومتی که در کردستان شاهد آن بودیم، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد .چرا که بنا به ماهیت و خصلت بندوبست طلبانه و سازشکارانه دو نیروی اصلی یعنی ملی ها و توده ای علیرغم موقعیتی که ازآن بر خوردار بودند مقاومت چندانی صورت نگرفت و در نتیجه کودتاچیانی  که ۳ روز قبل  با فضاحت تمام به حدی  شکست خورده بودند که منجر به  فرار محمد رضا شاه و نا امیدی صحنه گردانان آمریکایی – انگلیسی کودتا گردید اما بی عملی آن دو جریان اصلی، بستر ساز این گردید تا شکست خوردگان کودتای ۲۵ مرداد با برنامه ریزی مجدد و همکاری نیروهای ارتجاعی به رهبری آیت اله کاشانی سلف خمینی به مطلوب خود دست یابند و متعاقب آن هزاران نفر توسط افرادی مانند  قره نی دستگیر؛ ترور واعدام گردیدند! 

یاد آوری این موضوع ضروری می دانم دست اندرکاران رژیم حاکم برایران قبل از تکیه زدن بر اریکه قدرت مرتکب جنایتی بزرگ سوزاندن صدها نفر در سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۶نیزگردیدند! جنایتی که علیرغم تلاشهای بی وقفه خانواده ها و باز ماندگان آن فاجعه اما رژیم مانعی بزرگ  برای شناسایی آمران و برنامه ریزان آن بوده است.

https://akhbar-rooz.com/?p=213080 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کهنسال
کهنسال
8 ماه قبل

اضافه کنید : – ۲۸ مرداد سال ۱۳۶۰ و   – ۲۸ مرداد ۱۳۶۷ که     اوج کشتار های بی رحمانه به دستور خمینی و توسط آیتان خدا ؛ گیلانی ها؛ موسوی تبریزی؛ لاجوردی ها؛ هاشمی رفسنجانی؛ خامنه ای ها؛ ری شهری؛ رئیسی؛ پورمحمدی؛ نیری؛ اشراقی ها و…..    در زندانهای سراسر کشور به وقوع پیوست و جان هزاران انسان شریف و آگاه ستانده شد. یاد و نام تمامی مبارزان و جان فشاندگان بر علیه حکومت جنایتکاران طی ۴۵ سال اخیر جاوید و گرامی باد .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x